enc_16767198796840856309608.mp3
3.24M
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄
♥️ جان دلم
صلواتت مثل آب رو آتیشه ✨
کسی که بشناسه تو رو عاشق میشه❤️
🎤 نوشه ور
🎵استودیویی
عید مبعث مبارکباد 💐
@Modafeaneharaam
🌼یادگار انگشتر
وقت خاکسپاریاش تنها شخصی که میتوانست قلب اعضای خانواده را آرام کند خودش را بهموقع رساند. حاج قاسم را میگویم. بالاسر قبر ایستاده بود تا پیکر شهید محمد جمالی همراه با مشایعتکنندگان وارد مزار شهدای کرمان شود.
حاج قاسم، جیبهایش را وارسی کرد انگار به دنبال خاک تربت میگشت.کُتش را درآورد، کفشهایش را هم. وارد قبر شد. از همان پایین جمعیت را کنترل میکرد. تابوت شهید به قبر نزدیک شد.تابوت را کنار قبر روی زمین گذاشتند. جمعیت به سمت قبر هجوم میآورد. فرمانده اینجا هم فرمانده بود. یککلام فریاد زد: «عقب بایستید تا خانواده برای آخرین دیدار با عزیزشان جلو بیایند» حرفش تمام نشده بود که در آن جمعیت کوچهای باز شد تا دخترها، تنها پسر، همسر و مادر شهید جمالی برای آخرین وداع جلو بیایند. حاج قاسم اجازه نداد هیچ شخص دیگری وارد قبر شود در لحظههای آخر حاج قاسم و شهید برای چنددقیقهای تنها بودند. فارغ از همهمه بالای قبر انگشتر رهبری را بر انگشت شهید جمالی به یادگار گذاشت و خاک تیمم را بر دهانش ریخت. حالا همانطور که خواسته بود مراسم انجامشده بود و حاج قاسم با رفیق دیرین خود خداحافظی کرد.
▪️مراسمچهلموغریبیخانواده
علی جمالی از مراسم چهلم میگوید: «از شهادت تا چهلم یکعمر گذشت. مراسم چهلم در مسجد برگزار میشد. بیشتر از همه جای حاج قاسم خالی بود. توقع نداشتیم که در مراسم چهلم شهید هم حاضر شود.حاج قاسم فرمانده سپاه قدس بود و در شرایط بود که تحرکات دشمن در خارج از مرزها روزبهروز بیشتر میشد؛ نبودش را درک میکردیم؛ اما انگار صاحبعزا نبود که دلداری بدهد فرزندان شهید را و قربان صدقهشان برود. اواخر مجلس بود که دیدم حاج قاسم مثل همه مردم عادی گوشه مسجد نشسته است. حضورش مثل آب روی آتش بود قلبمان را آرام کرد. او همیشه مردمدار بود و تا آخر رفاقت کنار شهید جمالی ایستاد.»
▪️حاجاحمدکاظمی را هم او به خاک سپرد
شهید سردار محمد جمالی تنها شهیدی نبود که حاج قاسم سلیمانی به خاک سپرد. او پیشازاین رفیقش، همرزمش و یار غارش شهید «حاج احمد کاظمی» را نیز به خاک سپرده بود. «احمد کاظمی» سه ماهی بود که حکم فرماندهی «نیروی زمینی سپاه» را از مقام معظم رهبری دریافت کرده بود که وقت مأموریت نظامی، طی سانحه هوایی به شهادت رسید. حاج قاسم در برگزاری مراسم تدفین درون قبر حاج کاظم خوابید تا قبر و مرقد دوست قدیمی و همقطارش را برای پذیرش پیکر «حاج احمد کاظمی» آماده کند.
@Modafeaneharaam
امـامخـامنهای:
اگرنابسامانیایوجـوددارد،
اگرناکارآمدیایوجوددارد،
مابایـدآنرابـاانتخابدرست
وانتخابخوبجبرانکنیم،
نه با عدم انتخاب❗️🗳
#انتخابات 🇮🇷
#حضرت_اقا❤️
@Modafeaneharaam
🔴اگه بهتون گفتن
#نسل_کشی یعنی چی....
این تصویر رو نشونش بدید
اسرائیل تمام افراد حاضر در تصویر رو کشته...💔
@Modafeaneharaam
💠همیشه نمازش رو اول وقت میخوند.
منظور از اول وقت این هست اگر کف خیابان هم بود باید نمازش رو میخوند.میگفتم دو دقیقه دیرتر بشه چه اشکال داره،میریم خونه میخونیم
.میگفت نه باید اول وقت بخونم.برای ما هیچ اجباری نداشت،که ماهم اول وقت بخونیم.یا اصلا یادم نمیاد هیچوقت به بچه ها گفته بود که نمازبخونید. چون اعتقاد داشت با گفتن حرف بچه رفتار درست یاد نمیگیره،با عمل کردن و دیدن هست که بچه ها یاد میگیرند.و دقیقا هم همینطور بود الان هم بچه ها تا اذان میگه سریع نماز میخونند..
#ماجرای_عجیب ...
💠از وقتی شهیدشدحضورش رو بیشتر حس میکنیم،هوامونو داره و تو زمان و کارای مختلف حواسش بهمون هست..
همون اوایل شهادت علی اکبر،ازطرف سازمان صلح جهانی توی تهران ما رو دعوت کردند از همه کشورها اومده بودند،اونجا پسرم(طاها) رو صداکردندو رفت بالا.
من خودم خیلی حالم خوب نبود،دخترم هم گریه می کرد و بی طاقت بود که چرا طاها رفته بالا و من نرفتم.سعی کردم آرومش کنم و واقعا بردنش اون سمت سخت بود،من با برادرم و برادر شوهرم رفته بودم که کوثر رو عموش بغل کرد تا آروم بشه،اما فقط اصرار داشت بره بالا.
همونجور که جو ساکت بود مجری یکدفعه بابغض گفت الان یه اتفاق افتاد..و نمیتونم درست صحبت کنم.🥺
بعد گفت آیا شهید دخترداره؟تنها خانواده شهید اونجا مابودیم که گفتند آره یک دختر و یک پسر داره.
بابغض گفت به دخترش بگید بیاد بالا،الان یه نفر اینجا ردشد بمن گفت حواست به دخترم باشه...
شهید علی اکبر رنجبر 🌹
#شهید_مدافع_امنیت
@Modafeaneharaam
📌#روایت_کرمان
رازداری دستها
🌿 بیشتر رازهاش رو با خودش برد.
همیشه میگفت: «فقط دو تا دستم میدونن من دارم چکار میکنم.»
🌱بهش گفتم: «خب من رو هم توی کارهای جهادیت شریک کن.»
رضا، برگهی حمایت مالیش از دختربچهی سهسالهی رقیه نامی را توی دستم گذاشت و گفت: «هواش رو داشته باش؛ حتی اگر من نبودم. مثل زهرا و ابوالفضل خودمون.»
🥀شهید رضا اکبرزاده
📝راوی: همسر شهید رضا اکبرزاده
📝زهره نمازیان
@Modafeaneharaam
📌حضرت آیت الله بهجت هر وقت از چهارراه سجاد قم که منزل آیت الله بها الدینی بود رد می شدند می فرمودند: اینجا بوی امام زمان(عج) می آید که این نشان دهنده مقام و ارتباط ایشان با امام زمان روحی فدا است
⁉️از حضرت آیت الله بها الدینی رحمه الله علیه:
سوال کردند آیا مقام معظم رهبری قم آمدند بیت شما هم آمدند ایشان فرمود:بله
✅خورشید برای چند دقیقه اینجا تابید و رفت ایشان مثل یک خورشید داری خیر و برکت است
✍این جملات شخصی است که بلاشک خدمت امام زمان (عج) تشرف داشته اند در وصف رهبری عزیز👌
#انتخابات
#به_عشق_رهبرم_رای_میدهم 💚
@Modafeaneharaam
📌#روایت_کرمان
بَنرِ روضه
🔹راننده شرکت بود. برای موکبشان کیک و خرما میبرد توی گلزار.
حرف که میزد گاهی دو بر سرش را محکم میگرفت و دوباره ادامه میداد:«من اونجا بودم. سمت مسجد فروزی. یکهو صدای وحشتناکی بلند شد.» نفس عمیقی کشید و گفت:« نمیدونستم چیکار کنم، آخه من فقط راننده شرکت بودم، همین!»
🌱سرش را به دو طرف تکان داد. نچ نچ کنان گفت:« شهید که نشدم، با خودم گفتم حداقل یه کاری بکنم برا 🥀شهدایی که رو زمین افتاده بودن... برگشتم سمت موکب و هرچی بنر بود کندم.»
پرسیدم:« بنرها رو برای چی میخواستین؟»
انگار داشت باز هم صحنهها را میدید. چشمهایش را بست. لبهایش لرزید وقتی گفت :«بنرها رو انداختم رو جنازهها... نمیخواستم چشم بچهها بیفته به بدنای خونی، کاش کار بیشتری از دستم بر میاومد»
شاهد حادثه تروریستی، آقای محی آبادی
✍نویسنده: زهرا یعقوبی
@Modafeaneharaam