لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #قصه_قاسم | تمام آنچه که باید درباره اثرات جراحت و جانبازیهای حاج قاسم که سالها همراه او بود بدانید
🔺 قسمت پنجم: ماجرای پنهان ماندن دست آسیب دیده حاج قاسم و نشانههای آسیب شیمایی که در نبرد بوکمال خود را نشان داد
📺 نسخه با کیفیت جهت پخش در مراسم ها و تلویزیون
@Modafeaneharaam
5.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خدا فقط وایساده ما بگیم ببخش!
🖤 ۱۳دی؛ سالگرد ارتحال آقا مجتبی تهرانی
@Modafeaneharaam
ویژه برنامه ی در مسیر زندگی بمناسبت شهادت سردار دلها با حضور خانواده شهید مدافع حسین محرابی
دوشنبه ساعت ۱۷ شبکه خراسان
🔵اطلاع رسانی مراسم شهداکشور🔵
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺همون دختر کم حجاب دختر منه، اینها بچه های ما هستند...
@Modafeaneharaam
CQACAgQAAx0CUyYOlAACKIlh0wGN6BkCPj9MomULkA4DW4bbRwACMwgAAuV1eVMBGT50AXnPCCME.mp3
3.52M
┈•✿꧁༼﷽༽꧂✿•┈
قاسم هنوز زندهست
مارو گواه قرآن
قاسم میان سنگر
گرم دفاع مانده
😭💔
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥مصاحبه قدیمی با سردار دلها حاج قاسم سلیمانی؛🌹
🔹در شب عملیات ما اونجا خودمون شاهد بودیم فریاد یازهرا بچه های ما، بیش از صدای کلاشینکف و تیربار و آرپیجی بود و همین بر دل دشمن لرزه می انداخت...💪
#سردار_دلها 💔
#سالروز_شهادت🕊
@Modafeaneharaam
یک نفر در دنیا در بین ۶ میلیارد انسان وجود دارد که شما حتی اجازه ندارید اسمش را در اینستاگرام بیاورید. آیا نمونهای دیگر در طول تاریخ سراغ دارید؟
🔹حتی یک نمونه وجود ندارد. دو سال از آسمانی شدنش گذشته و از آوردن نامش میترسید...
این اگر به معنای قویتر شدنِ او نیست، پس چیست؟
#حاج_قاسم❤️
#قاسم_سلیمانی
#قهرمان_مردم
#قهرمان_من
#شبیه_باکری
#hero
#Hero
#HERO
@Modafeaneharaam
20.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حالا که می روی ، همراه جاده ها
برگرد و پس بده ، تنهایی مرا ....
بی خاطرات تو ، بی آرزوی تو
دل را کجا برم، شب گریه را کجا
دیگر تنها گریه حالم را میداند . . .
#سردار_آسمانی💔
#سردار دل ها حاج #قاسم_سلیمانی
@Modafeaneharaam
CQACAgQAAx0CUyYOlAACKI9h0x2kmpZcbGG7oF85tasmZmo70wACPAkAAuV1cVPuRKzN8caB9CME.mp3
3.57M
┄━•●❥ ﷽ ❥●•━┄
شیرینی وصل رو چشیدی ....
شهادتو بغل گرفتی ...
خالی نبود پشت رهبرو😭💔
یکتنه بودی یه لشکرو💔😭
#شهید_قاسم_سلیمانی
#سالروز_شهادت🕊
━━━🍃🕊🍃━━━
◾️ حالا که فاطمیه نیستی
روضه میخونم از زبونت...
راستی نگفتی چرا شب ها
میپره از خواب، حسن من 😭😭
@Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
🌺🌿🌺🌿🌺🌿 🌿🌺🌿 🌺🌿 🌿 ✅داستان زندگی شهید سید علی حسینی و همسر بزرگوارشون و دخترشون سیده زینب حسینی خیلی ق
💐🍃💐🍃💐
🍃💐🍃
💐🍃💐
🍃
💐
⚡️داستان واقعی ✅🌷 #آرزوی_بزرگ 🌷✅
🔵مقدمه نویسنده:
این داستان و رخدادهای آن براساس حقیقت و واقعیت می باشند ... و بنده هیچ گونه مسئولیت و تاثیری در این وقایع نداشته ... و نقشی جز روایتگری آنها ندارم ...با تشکر و احترام
سید طاها ایمانی
💠#قسمت_اول داستان دنباله دار🌷 #آرزوی_بزرگ 🌷 : سرزمین زیبای من
استرالیا ... ششمین کشور بزرگ جهان ... با طبیعتی وسیع... از بیابان های خشک گرفته تا کوهستان های پوشیده از برف ...
یکی از غول های اقتصادی جهان ... که رویای بسیاری از مهاجران به شمار می رود ... از همه رنگ ... از چینی گرفته تا عرب زبان ... مسیحی، یهودی، مسلمان، بودایی و ...
.
در سرزمین زیبای من ... فقط کافی است ... با پشتکار و سخت کوشی فراوان ... تاس شانس خود را به زمین بیاندازی... عدد شانست، 4 یا بالاتر باشد ... سخت کوش و پر تلاش هم که باشی ... همه چیز به وفق مرادت سپری خواهد شد... آن وقت است که می توانی در کنار همه مردم ... شعار زنده باد ملکه، سر دهی ... هم نوا با سرود ملی بخوانی ... باشد تا استرالیای زیبا پیشرفت کند ... .
این تصویر دنیا ... از سرزمین زیبای من است ... اما حقیقت به این زیبایی نیست ... حقیقت یعنی ... تو باید یک سفید پوست ثروتمند باشی ... یا یک سفید پوست تحصیل کرده که سیستم به تو نیاز داشته باشد ... یا سفید پوستی که در خدمت سیستم قرار بگیری ... هر چه هستی ... از هر جنس و نژادی ... فقط نباید سیاه باشی ... فقط نباید در یک خانواده بومی متولد شده باشی ...
.
بومی سیاه استرالیا ... موجودی که ارزش آن از مدفوع سگ کمتر است ... موجودی که تا پنجاه سال پیش ... در قانون استرالیا ... انسان محسوب نمی شد ... .
در هیچ سرشماری، نامی از او نمی بردند ... مهم نبود که هستی ... نام و سن تو چیست ... نامت فقط برای این بود که اربابت بتواند تو را با آن صدا کند ... شاید هم روزی ... ارباب سفیدت خواست تو را بکشد ... نامت را جایی ثبت نمی کردند ... مبادا حتی برای خط زدنش ... زحمت بلند کردن یک قلم را تحمل کنند ... سرزمین زیبای من ... .
🔷🔷🔷🔷
💠#قسمت_دوم داستان دنباله دار🌷 #آرزوی_بزرگ 🌷: قانون سال۱۹۹۰
سال 1967 ... پس از برگزاری یک رفراندوم بزرگ ... قانون ... بومی ها را به عنوان یک انسان پذیرفت ... ده سال طول کشید تا علیه تبعیض نژادی قانون تصویب شد ... و سال 1990 ... قانون اجازه استفاده از خدمات بهداشتی - پزشکی و تحصیل را به بومی ها داده شد ... هر چند ... تمام این قوانین فقط در کتاب قانون ثبت گردید ... .
برابری و عدالت ... و حق انسان بودن ... رویایی بیشتر باقی نماند ... اما جرقه های معجزه، در زندگی سیاه من زده شد ... زندگی یک بومی سیاه استرالیایی ...
.
سال 1990 ... من یه بچه شش ساله بودم ... و مثل تمام اعضای خانواده ... توی مزرعه کار می کردم ... با اینکه سنی نداشتم ... اما دست ها و زانوهای من همیشه از کار زیاد و زمین خوردن، زخم بود ... آب و غذای چندانی به ما نمی دادند ... توی اون هوای گرم... گاهی از پوست های سیاه ما بخار بلند می شد ...
از شدت گرما، خشک می شد و می سوخت ... و من پا به پای خانواده و سایر کارگرها کار می کردم ... اگر چه طبق قانون، باید حقوق ما با سفید پوست ها برابر داده می شد ... اما حقوق همه ما روی هم، کفاف زندگی ساده بردگی ما رو نمی داد ...
.
اون شب، مادرم کمی سیب زمینی با گیاه هایی که از کنار جاده کنده بود پخت ... برای خوردن شام آماده می شدیم که پدرم از در وارد شد ... برق خاصی توی چشم هاش می درخشید ... برقی که هنوز اون رو به خاطر دارم ... با شادی و وجد تمام به ما نگاه کرد ...
- بث ... باورت نمیشه الان چی شنیدم ... طبق قانون، بچه ها از این به بعد می تونن درس بخونن ... .
مادرم با بی حوصلگی و خستگی ... ودر حالی که زیر لب غرغر می کرد به کارش ادامه داد ... .
- فکر کردم چه اتفاقی افتاده ... حالا نه که توی این بیست و چند سال ... چیزی عوض شده ... من و تو، هنوز مثل مدفوع سگ، سیاهیم ... هزار قانون دیگه هم بزارن هرگز شرایط عوض نمیشه ...
چشم های پدرم هنوز می درخشید ... با اون چشم ها به ما خیره شده بود ... نه بث ... این بار دیگه نه ... این بار دیگه نه... .
⬅️ادامه دارد ....
@Modafeaneharaam