eitaa logo
مدافعان حرم 🇮🇷
33.9هزار دنبال‌کننده
29.7هزار عکس
11.8هزار ویدیو
286 فایل
اینجا قراره که فقط از شهدا درس زندگی بگیریم♥ مطمئن باشین شهدا دعوتتون کردن💌 تاسیس 16اسفند96 ارتباط👇 @Soleimaniam5 https://gkite.ir/es/9987697 تبلیغ👇 https://eitaa.com/joinchat/2294677581C1095782f6c عنایات شهدا👇 https://eitaa.com/shahiidaneh
مشاهده در ایتا
دانلود
مدافعان حرم 🇮🇷
جلوتر از من ... بهش که رسیدم... تمام ذوق و لبخندم کور شد ... اون حس ... تلخ ترین کلام عمرم رو به زب
🌺🌿🌺🌿🌺 🌿🌺🌿🌺 🌺🌿🌺 🌿🌺 🌺 ⚡️ادامه داستان جذاب و واقعی ✅💐 💐✅ 🎯💎🎯💎🎯💎🎯💎🎯 💠: تلخ ترین عید توی در خشک شدم ... و مادربزرگم مبهوت که چرا یهو حالتم... صد و هشتاد درجه تغییر کرد ... چشم هایی که از شادی می درخشید ... منتظر تکانی بود ... تا کنترل اشک از اختیارم خارج بشه ... و سرازیر بشه ... - چی شدی مادر؟ ... خودم رو پرت کردم توی بغلش ... - هیچی ... دلم برات خیلی تنگ شده بود بی بی ... بی حس و حال بود ... تا تکان می خورد دنبالش می دویدم... تلخ ترین عید عمرم ... به سخت ترین شکل ممکن می گذشت ... بقیه غرق شادی و عید دیدنی و خوشگذرانی ... من ... چشم ها و پاهام ... همه جا دنبال بی بی ... اون حس ... چیزهایی بهم می گفت ... که دلم نمی خواست باور کنم ... عید به آخر می رسید ... و عین همیشه ... یازده فروردین ... وقت برگشت بود ... پدر ... دو سه بار سرم تشر زد ... - وسایل رو ببر توی ماشین ... مگه با تو نیستم؟ ... اما پای من به رفتن نبود ... توی راه ... تمام مدت ... بی اختیار از چشم هام اشک می بارید ... و پدرم ... باز هم مسخره ام می کرد ... - چته عین زن های بچه مرده ... یه ریز داری گریه می کنی؟ ... دل توی دلم نبود ... خرداد و امتحاناتش تموم بشه ... و دوباره برگردیم مشهد ... هفته ای چند بار زنگ می زدم و احوال بی بی رو می پرسیدم ... تا اینکه بالاخره کارنامه ها رو دادن ... . 🔷🔷🔷🔷🆔 @Modafeaneharaam 💠: می مانم دیگه همه بی حس و حالی بی بی رو فهمیده بودن ... دایی... مادرم رو کشید کنار ... - بردیمش دکتر ... آزمایش داد ... جواب آزمایش ها اصلا خوب نیست ... نمونه برداری هم کردن ... منتظر جوابیم ... من، توی اتاق بودم ... اونها پشت در ... نمی دونستن کسی توی اتاقه ... همون جا موندم ... حالم خیلی گرفته و خراب بود ... توی تاریکی ... یه گوشه نشسته بودم و گریه می کردم ... نتیجه نمونه برداری هم اومد ... دکتر گفته بود ... بهتره بهش دست نزنن ... سرعت رشدش زیاده و بدخیم ... در واقع کار زیادی نمی شد انجام داد ... فقط به درد و ناراحتی هاش اضافه می شد ... مادرم توی حال خودش نبود ... همه بچه ها رو بردن خونه خاله ... تا اونجا ساکت باشه و بزرگ ترها دور هم جمع بشن... تصمیم گیری کنن ... برای اولین بار محکم ایستادم و گفتم نمیرم ... همیشه مسئولیت نگهداری و مراقب از بچه ها با من بود ... - تو دقیقی ... مسئولیت پذیری ... حواست پی بازیگوشی و ... نیست ... اما این بار ... هیچ کدوم از این حرف ها ... من رو به رفتن راضی نمی کرد ... تیرماه تموم شده بود ... و بحث خونه مادربزرگ ... خیلی داغ تر از هوا بود ... خاله معصومه پرستار بود با چند تا بچه ... دایی محسن هم یه جور دیگه درگیر بود و همسرش هفت ماهه باردار ... و بقیه هم عین ما ... هر کدوم یه شهر دیگه بودن ... و مادربزرگ به مراقبت ویژه نیاز داشت ... دکتر نهایتا ... 6 ماه رو پیش بینی کرده بود ... هم می خواستن کنار مادربزرگ بمونن و ازش مراقبت کنن ... هم شرایط به هیچ کدوم اجازه نمی داد ... حرف هاشون که تموم شد ... هر کدوم با ناراحتی و غصه رفت یه طرف ... زودتر از همه دایی محسن ... که همسرش توی خونه تنها بود ... و خدا بعد از 9 سال ... داشت بهشون بچه می داد ... مادرم رو کشیدم کنار ... - مامان ... من می مونم ... من این 6 ماه رو کنار بی بی می مونم ... . ⬅️ادامه دارد... 🎯💎🎯💎🎯💎🎯💎🎯 @Modafeaneharaam 🌺 🌿🌺 🌺🌿🌺 🌿🌺🌿🌺 🌺🌿🌺🌿🌺
مدافعان حرم 🇮🇷
🌺🌿🌺🌿🌺 🌿🌺🌿🌺 🌺🌿🌺 🌿🌺 🌺 ⚡️ادامه داستان جذاب و واقعی ✅💐 #دهه_شصتی 💐✅ 🎯💎🎯💎🎯💎🎯💎🎯 💠#قسمت_سی_و_هفتم: تلخ تر
🌺🌿🌺🌿🌺 🌿🌺🌿🌺 🌺🌿🌺 🌿🌺 🌺 ⚡️ادامه داستان جذاب و واقعی ✅💐 💐✅ 🎯💎🎯💎🎯💎🎯💎🎯 💠 : حرف های عاقلانه مادرم با اون چشم های گرفته و غمگین بهم نگاه کرد ... - مهران ... می فهمی چی میگی؟ ... تو 14 سالته ... یکی هنوز باید مراقب خودت باشه ... بی بی هم به مراقبت دائم نیاز داره ... دو ماه دیگه مدارس شروع میشه ... یه چی بگو عاقلانه باشه ... خسته تر از این بود که بتونم باهاش صحبت کنم ... اما حرف من کاملا جدی بود ... و دلم قرص و محکم ... مطمئن بودم تصمیمم درسته ... پدرم، اون چند روز ... مدام از بیرون غذا گرفته بود ... این جزء خصلت های خوبش بود ... توی این جور شرایط، پشت اطرافیانش رو خالی نمی کرد ... و دست از غر زدن هم برمی داشت ... بهم پول داد برم از بیرون غذا بخرم ... الهام و سعید ... و بچه های دایی ابراهیم و دایی مجید ... هر کدوم یه نظر دادن ... اما توی خیابون ... اون حس ... الهام ... یا خدا ... با هر اسمی که خطابش کنی ... چیز دیگه ای گفت ... وقتی برگشتم خونه ... همه جا خوردن ... و پدرم کلی دعوام کرد ... و خودش رفت بیرون غذا بخره ... بی توجه به همه رفتم توی آشپزخونه ... و ایستادم به غذا درست کردن ... دایی ابراهیم دنبالم اومد ... - اون قدیم بود که دخترها 14 سالگی از هر انگشت شون شصت تا هنر می ریخت ... آشپزی و خونه داری هم بلد بودن ... تو که دیگه پسر هم هستی ... تا یه بلایی سر خودت نیاوردی بیا بیرون ... - بچه که نیستم خودم رو آتیش بزنم ... می تونید از مامان بپرسید ... من یه پای کمک خونه ام ... حتی توی آشپزی ... - کمک ... نه آشپز ... فرقش از زمین تا آسمونه ... ولی من مصمم تر از این حرف ها بودن که عقب نشینی کنم... بالاخره دایی رفت ... اما رفت دنبال مادرم ... . 🔷🔷🔷🔷🆔 @Modafeaneharaam 💠 : غذای مهران مامان با ناراحتی اومد سراغم ... - نکن مهران ... اینقدر ادای بزرگ ترها رو در نیار ... آخر یه بلایی سر خودت میاری ... - مامان، من ادا در نمیارم ... 14 سالمه ... دیگه بچه نیستم... فوقش اینها می سوزه ... یا داغون میشه قابل خوردن نیست ... هر چند از اینکه جمله بابا رو بهم گفت دلم سوخت ... اما می دونستم توی حال خودش نیست ... یهو حالتش عوض شد ... بدجور بهم ریخت ... - آره ... تو هم یه کاری کن داغت بمونه رو دلم ... و از آشپزخونه رفت بیرون ... چند لحظه موندم چی کار کنم... شک به دلم افتاد ... نکنه خطا رفتم ... و چیزی که به دل و ذهنم افتاد ... و بهش عمل کردم ... الهام نبوده باشه ... تردید و دو دلی تمام وجودم رو پر کرد ... - اینطوری مشخص نمیشه ... باید تا تهش برم ... خدایا ... اگر الهام بود ... و این کارم حرف و هدایت تو ... تا آخرش خودت حواست بهم باشه ... و مثل قبل ... چیزی رو که نمی دونم بهم یاد بده و غلطم رو بگیر ... اگرم خطوات بود ... نجاتم بده ... قبلا توی مسیر اصلاح و اخلاقم ... توی مسیر شناخت خدا و حرکت به سمتش ... کمک گرفته بودم و استادم بود... اما این بار ... پدر ... یه ساعت و نیم بعد برگشت ... از در نیومده محکم زد توی گوشم ... - گوساله ... اگر همون موقع و سر وقتش رفته بودی ... این همه معطل خریدن چند تا غذا نمی شدم ... اما حکمت معطلی پدرم چیز دیگه ای بود ... خدا برای من زمان خریده بود ... سفره رو انداختیم کنار تخت بی بی ... غذای من حاضر شده بود ... مادرم عین همیشه ... دست برد سمت غذا ... تا اول از همه برای بی بی بکشه ... مادربزرگ زیرچشمی به من و بقیه نگاه کرد ... - من از غذای مهران می خورم ... ⬅️ادامه دارد... 🎯💎🎯💎🎯💎🎯💎🎯 @Modafeaneharaam 🌺 🌿🌺 🌺🌿🌺 🌿🌺🌿🌺 🌺🌿🌺🌿🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ببینید | تلاوت قرآن کریم در ماه مبارک رمضان و در جوار مزار شهید سلیمانی @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ 📖 السَّلاَمُ عَلَى مُحْيِي الْمُؤْمِنِينَ وَ مُبِيرِ الْكَافِرِينَ... 🌱سلام بر آن خورشیدی که با ظهورش روحی تازه در کالبد اهل ایمان می‌دمد و بساط کفر را برای همیشه برمی‌چیند. 📚 مفاتیح الجنان، زیارت امام زمان سلام الله علیه به نقل از سید بن طاووس. @Modafeaneharaam
✅یکی از علتهای واجب شدن روزه ✍میتوان در ماه مبارک رمضان دور از چشم دیگران، غذا خورد و اظهار به روزه داری کرد، اما روزه از عبادتهایی است که اخلاص را بالا میبرد، یعنی تو میتوانی در تنهایی غذا میل کنی اما چون خدا را ناظر میدانی، امتناع میکنی امام علی(ع): خداوند روزه را واجب كرد تا به وسيله آن اخلاص خلق را بيازمايد. 📚غررالحکم و دررالکلم ص۱۷۶ @Modafeaneharaam
📌راه حاج قاسم، نصب‌العین جوانان ارتش جمهوری اسلامی ایران است ✍بخشی از بیانیه ارتش جمهوری اسلامی ایران به مناسبت بیست و سومین سالگرد شهادت سپهبد علی صیاد شیرازی:.اقتدار و بالندگی روزافزاون نظام جمهوری اسلامی ایران، مرهون ایثارگری‌ها و دلاورمردی‌های بزرگانی است که نهال انقلاب را با خون پاک خود آبیاری کردند و با خشم مقدسشان دست و نگاه طمع‌ورز بیگانگان را از این آب و خاک مقدس قطع کردند. امروز راه سپهبدهای اخلاص، صیاد دل‌ها، علی صیاد شیرازی، حاج قاسم سلیمانی و محمد ولی قرنی، نصب‌العین جوانان ارتش جمهوری اسلامی ایران است که شکوه نظامی را با رفتار خاضعانه و مردم داری آراسته و در هر صحنه‌ای مشتاقانه یاری‌رسان ملت عزیز در صحنه‌های مختلفند.. @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📣 🌹مراسم گرامیداشت شهدای خانطومان و ششمین سالگرد شهادت شهید مدافع‌ حرم حسین بواس 🎤با نوای:کربلایی ابوذر روحی،کربلایی علی کلهر 🔊با روایتگری:کربلایی مسعود رضایی 📆یکشنبه ۲۱ فروردین ماه ۱۴۰۱ ⏰ساعت ۱۶ 📍مازندران،چالوس،گلزار شهدای یوسف رضا @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دعای روز هشتم ماه مبارک رمضان اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي فِيهِ رَحْمَةَ الْأَيْتَامِ وَ إِطْعَامَ الطَّعَامِ وَ إِفْشَاءَ السَّلامِ وَ صُحْبَةَ الْكِرَامِ بِطَوْلِكَ يَا مَلْجَأَ الْآمِلِينَ خدایا در این روز نصیبم فرما ترحّم به یتیمان و اطعام به گرسنگان و افشاء سلام و مصاحبت نیکان، به حق انعامت ای پناه آرزومندان @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊 🍃يكى از مسئولين مستقيمش ميگفت: ماه رمضان بود،رفته بودم بادينده (منطقه اى كويرى در اطراف ورامين) كه محمودرضا را آنجا ديدم.مهمانانى از حاشيه خليج فارس داشت و با زبان روزه داشت در هواى گرم آنها را آموزش ميداد. 🍃نقطه اى كه محمودرضا در آنجا آموزش ميداد،در عمق ١١٠ كيلومترى كوير بود گرماى هوا شايد ۴۵ درجه بود آن روز ولى روزه اش را نشكسته بود در حالی كه نيروهايش هيچكدام روزه نبودند و آب مى خوردند... 🍃محمودرضا ميگفت:من چون مربى هستم و در مأموريت آموزشى و كثير السفر هستم نمى توانم روزه ام را بخورم حقا مزد محمودرضا كمتر از شهادت نبود... @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینم پسر بقول شما آخوند وداع آیت الله لطفی کاشانی باپیکرفرزندش(مدافع حرم مهدی لطفی)🌹 درمعراج شهدا (شهادت در حمله هوایی اسرائیل) شهید مدافع حرم مهدی لطفی نیاسر🌹 🕊 @Modafeaneharaam
🌙 قرآن را پی‌درپی از اول تا آخر بخوانید 🔻 رهبر انقلاب، در دیدار اخیر: تلاوت باید تکرار بشود؛ باید را از اوّل تا آخر خواند و تمام کرد، دوباره شروع کرد، از سر تا آخر، و پیوسته و پی‌درپی باید قرآن را استفاده کرد. ۱۴۰۱/۰۱/۱۴ 🏷 📥دسترسی به مجموعه سخن‌نگاشت👇 https://farsi.khamenei.ir/photo-album?id=49991 @Modafeaneharaam
💢دشـمـن ما نه مـردم مظـلوم افغانـستان و نه بـرادران اهل سنـت، بلکه تکـفیـری و تـفــرقه است ... @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥توضیحات فرزند شهید مدافع‌حرم مرتضی عطایی در مورد شیطنت جدید دشمنان علیه لشکر فاطمیون 🔴طی این چندروز، هجمه‌های زیادی در مورد نحوه شهادت و اتفاقی که برای هموطنان طلاب و جهادگرمون پیش اومد و تفرقه‌افکنی میان شیعیان و اهل تسنّن رخ داد. اما امروز هم شایعاتی در مورد شهدای حرم مطهر رضوی به گوشم خورد که از قضا به پدرم هم ربط داده‌اند. 🔴جالبه که دقت کنید نقشه‌ی دشمن چطور در جامعه و بین مردم پخش میشه. حالا که چندسالی از شهدای مدافع حرم میگذره و مردم نسبت به حقوق و مزایای دروغینی که به خورد مردم دادند، آگاه شده‌اند، حالا دوباره با این اتفاق، علاوه بر تفرقه‌افکنی میان مسلمانان، پای شهدای مظلوم مدافع‌حرم را به میان آورده‌اند. 🧷پ.ن: لطفاً قبل از اشتراک گذاری هر پیام و خبری، اندکی فکر کنید و بدون سند و مدرک هر حرفی رو باور نکنید! ممنون از وقتی که میذارید و این کلیپ رو تماشا می‌کنید. لطفاً برای آگاه‌شدن افراد نشر دهید. @Modafeaneharaam
🕊 🍃خیلی روی آقا حساس بود... یه بار بهش گفتم: اگه شعاری ضد حکومت روی دیوار هست و ما بریم و حذفش کنیم، چه سودی داره؟ چرا این همه وقت میذاری تا شعار پاک کنی؟این همه پاک می کنی، خب دوباره می نویسن... گفت:نه،من می‌خوام اونقدر پاک کنم تا دیگه ننویسن! @Modafeaneharaam
🥰 عشق زیباست ولی قدِّ همین زیبایی مردن و زنده شدنهای فراوان دارد... 🦋 🕊 @Modafeaneharaam
بیاد اعضای کانال مدافعان حرم💔 ارسالی اعضای کانال
روز هشتم همگی میلِ خراسان داریم انتظارِ کَرم از سفره‌ی سلطان داریم... ...❤️ @Modafeaneharaam
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پخش زنده از حرم امام رضا(ع)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄ @Modafeaneharaam کلیپی از مرحوم حاج آقا کشمیری سفارش به کیفیت عبادات در ماه مبارک رمضان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ❌شیطنتی دیگر از رسانه‌های معاند علیه لشکر فاطمیون این بار علیه شهید «مرتضی عطایی» 🔴رسانه‌های وهّابی و ضدّ انقلاب که چندروز پیش، «شهید رضا بخشی»، جانشین لشکر فاطمیون را بعنوان قاتل روحانیون حادثه تروریستی حرم امام رضا علیه‌السلام جا زده بودند، این‌بار در یک حرکتی عجیب و مُضحک، شهید مرتضی عطایی را بعنوان عموی قاتل روحانیون مشهدی جا زده‌اند که توسط منابع امنیتی کشورمان دستگیر شده است! 🌕شهید ایرانی مدافع‌حرم مرتضی عطایی ملقب به «ابوعلی» متولد سال۱۳۵۵ در مشهد بود که بعنوان یک بسیجی معمولی برای اولین‌بار در سال۱۳۹۳ از طریق لشکر فاطمیون، لشکر شیعیان افغانستانی، عازم جبهه‌های سوریه شد و پس از مدتی جانشین فرماندهی تیپ عمّار فاطمیون شد. درنهایت پس از رشادت‌های فراوان و چندبار مجروحیت‌های گوناگون، جانباز سرافراز مرتضی عطایی در ۲۱شهریور سال۱۳۹۵ و همزمان با روز عرفه در لاذقیه سوریه به شهادت رسید. 🔴به قول امام صادق علیه‌السلام، شُکر خدایی را که دشمنان ما را از احمق‌ها قرار داد. این شایعه‌ی عجیب معاندین علیه لشکر فاطمیون، به قدری مُضحک است که حتی آنها نمی‌دانسته‌اند که قاتل روحانیّون مشهدی، «عبداللطیف مرادی» است، نَه «عبداللطیف لطیفی». همچنین، عکس شخصی را که با نام «عبدالحسن لطیفی» بعنوان عموی عبداللطیف لطیفی معرفی کرده‌اند، شهید مدافع‌حرم «مرتضی عطایی» است که سال۱۳۹۵ در سوریه به شهادت رسیده است. 🌕اخیراً هدف قرار گرفتن وحدت مسلمانان شیعه و سنّی و همچنین، برهم‌زدن آرامش مردم ایران و افغانستان در دستور کار دشمن قرار گرفته است @Modafeaneharaam