یه روز اومدم خونه دیدم چشماش سرخه، نگاه کردم دیدم کتاب گناهان کبیره شهید دستغیب توی دستاشه، بهش گفتم: گریه کردی؟!! یه نگاهی به من کرد و گفت: راستی اگه خدا اینطوری که توی این کتاب نوشته با ما معامله کنه عاقبت ما چی میشه!؟ مدتی بعد برای گروه خودشون یه صندوق درست کرده بود و به دوستانش گفت: هرکسی غیبت کنه باید ۵۰ تومان بندازه تو صندوق، باید جریمه بدیم تا گناه تکرار نشه.
▫️به روایت همسر شهید
🌷شهید محمدحسن فایده🌷
#یادش_با_صلوات
#خاطراتشهدا
@Modafeaneharaam
35.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 نماهنگ زیبای "ماجراجوییم...😉"
⬅️ ویژه دهه هشتادی ها و دهه نودی ها❣️
👥 گروه سرود آل یاسین(ع)
🔸 شاعر : میلاد عرفان پور
🎥 مدیران و دبیران محترم، فیلم های خود را از اجرای این سرود در مدارس برای ما ارسال کنید.
📲 09365181719
🆔 @moji_photo
🔹قرار ما:
🔸 شب ۲۲ بهمن ماه ، بر بام خانه ها
#پویش_الله_اکبر✊
#دهه_فجر🇮🇷
#نوجوانان🤝
⬅️ انتشار با شما...
❤️ #امیدان_آینده ❤️
✅🆔 eitaa.com/omidane_ayande
✅🆔 t.me/omidane_ayande
➡️ aparat.com/soheili_tehransar
🔴 برای سخن خدا چقدر ارزش قائلیم⁉️
🔰برای زدن ماسک که یک توصیه از سوی اطباء بود، پلیس در مترو وارد میدان شد؛ 👈 آنگاه چگونه در مورد حجاب که سخن خداست و از طرفی به حفظ خانواده ها، سلامت روحی و روانی مردم و همچنین امنیت اخلاقی و فرهنگی جامعه مربوط می شود، عده ای با روشنفکر بازی می خواهند پلیس را خلع سلاح کنند⁉️
#پویش_حجاب_فاطمے
@Modafeaneharaam
خط کش امام خمینی (ره ) برای در امان ماندن از فتنه های دشمن 👌👌👌
اگر دشمن از شما تعریف و تمجید کرد بگردید و ببینید کجای کارتان اشتباه بوده...
اگر دیدید دشمن از شما خوب می گوید و تعریف می کند بدانید خیانتکارید...
اگر دشمن از کار شما عصبانی و ناراحت بود بدانید کارتان صحیح است.....
(امام خمینی ره)
_________________________________
آمریکای جنایتکار به فرمانده ناو وینسنس که به هواپیمای مسافربری ایران شلیک کرد و ۲۹۰ مرد و زن و کودک بی گناه را کشت مدال شجاعت میدهد⁉️
هیئت حاکمه آمریکا به بتی محمودی هم که کتاب بدون دخترم هرگز ( سوژه فیلمی آمریکائی اسرائیلی بر علیه فرهنگ ایرانی در دهه هفتاد )را نوشت جایزه و مدال داد⁉️
همان آمریکای جنایتکار به افشین حاجی پور که در فتنه اخیر دمید و حدود ۲۰۰ نفر از مردم جان خود را ازدست دادند هم جایزه و مدال می دهد⁉️
قضیه خیلی خیلی روشن است
@Modafeaneharaam
آماده شدن دهه ۸۰ ، ۹۰ و ۱۴۰۰ برای راهپیمایی ۲۲ بهمن ۱۴۰۱ با شعار مرگ بر آمریکا ، مرگ بر اسرائیل
حانیه اکبری ۱۳ ساله
حسنا اکبری ۱۰ ساله
حنانه اکبری ۵ ساله
یسنا اکبری ۱۱ ماهه
از مازندران _ قائمشهر
#ارسالی_مخاطبین
@Modafeaneharaam
35.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹فرهنگی هنری پایگاه
مقاومت بسیج خضرنبی(ع)🔹
🇮🇷حوزه سه روح الله شهرستان میبد
#نماهنگ_میدان_امروز 🎥
✅ نماهنگی متفاوت و احساسی
درباره اتفاقات اخیر......
🌹تقدیم به شهدای انقلاب و مدافع امنیت🌹
🔻ضبط: استودیو شهید دانش
🔺میکس و مستر: محمد مهدی دهقانی
🔻 تدوین: رسانه طلیعه
🔺تنظیم: سیدسامان خاتمی فرد
🔻شاعر: شیخ مسلم زارع
🔺مربی گروه: امیرحسین فیاضی
🔻سرپرست گروه: ابوالفضل حشمتی
📌تهیه شده در:
گروه سرود
شهید سلیمانی شهرستان میبد💫
📡 @soroodsoleimanimeybood
#غروبجمعه
🍁چه روزها كه يک به يک غروب شد نیامدی...
چه بغض ها كه در گلو رسوب شد نیامدی...
🍁برای ما كه دلشكسته ايم و خسته ايم نه
ولی برای عده ای، چه خوب شد نیامدی...
🍁تمام روز های هفته را، در انتظار جمعه ام
دوباره صبح، ظهر،نه غروب شد نیامدی...
#ٵݪݪہم_عجݪ_ݪۅݪێڪ_ٵݪفࢪج
@Modafeaneharaam
خط کش امام خمینی (ره ) برای در امان ماندن از فتنه های دشمن 👌👌👌
اگر دشمن از شما تعریف و تمجید کرد بگردید و ببینید کجای کارتان اشتباه بوده...
اگر دیدید دشمن از شما خوب می گوید و تعریف می کند بدانید خیانتکارید...
اگر دشمن از کار شما عصبانی و ناراحت بود بدانید کارتان صحیح است.....
(امام خمینی ره)
_________________________________
آمریکای جنایتکار به فرمانده ناو وینسنس که به هواپیمای مسافربری ایران شلیک کرد و ۲۹۰ مرد و زن و کودک بی گناه را کشت مدال شجاعت میدهد⁉️
هیئت حاکمه آمریکا به بتی محمودی هم که کتاب بدون دخترم هرگز ( سوژه فیلمی آمریکائی اسرائیلی بر علیه فرهنگ ایرانی در دهه هفتاد )را نوشت جایزه و مدال داد⁉️
همان آمریکای جنایتکار به افشین حاجی پور که در فتنه اخیر دمید و حدود ۲۰۰ نفر از مردم جان خود را ازدست دادند هم جایزه و مدال می دهد⁉️
قضیه خیلی خیلی روشن است
@Modafeaneharaam
تازه مجروح شده بود....وقتی رفتیم ملاقاتش بخاطر موج انفجار و شدت آتش موشک اصابت کرده به خودرو،موهای سر و مقداری از بدنش سوخته بود و سوختگی و جراحت باعث نشده بود که علی رغم جراحتش از وظیفش بگذره و چه ایثاری از این بالاتر...
حتی فرمانده می گفت پاشو برو مرخصی، می گفت کار بی بی روی زمینه...با همون لباس درمانگاه اومد گفت ماشینم ترکش خورده به شیشه هاش و شکسته و بارون شدیدی میاد، ماشینت رو امانت بده، گفتم ذوالفقار (سردار حسین فدایی) کی بر میگردونیش؟ گفت فردا صبح اول وقت...✌️
گفتم باشه پس اگه اینجوریه دیگه ماشین خودت هم لازم نیست هر دو ماشین رو ببر....
بله رفت تا مسیر خناصر که دست داعش بود و سه روز مسیر حلب به دمشق بسته شده بود رو آزاد کردن (بخاطر همین بسته بودن مسیر سه روز پیکر شهدا من جمله شهید سید ابراهیم رو زمین مونده بود)💔
نقل از ابوعلی - همرزم شهید
سردار شهید مدافع حرم حسین فدایی (ذوالفقار) 🌹
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امشب #بانگ_الله_اکبر سر میدهم چون امام خمینی فرمود:
بروید ببینید امشب چه کسانی الله اکبر میگویند، من دست اینها را میبوسم
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قربون الله اکبر گفتنت...😊
الله اکبر گفتن حاج قاسم در شب ۲۲ بهمن ❤️
#جان_فدا
#دهه_فجر
#بانگ_الله_اکبر
@Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
*داستان دنباله دار هر روز یک قسمت* * #براساس_زندگینامه_شهید_غلامعلی_رهسپار* * #نویسنده_غلامرضا_کافی
*داستان دنباله دار هر روز یک قسمت*
* #براساس_زندگینامه_شهید_غلامعلی_رهسپار*
* #نویسنده_غلامرضا_کافی*
* #قسمت_سیزدهم*
دیگه از بس که مادر مجید بی تا بی میکرد دلشوره هات به من سرایت کرده بود.تظاهرات بنزین ها هم رفته بودند تظاهرات که چون شهر شلوغ بود یکی از اقوام مجید اون رو میبینه و بزرگ می برد داخل خونه و نمیزاره بیرون بیاد و بره تظاهرات.ولی غلام فرار کرده بود و رفته و در یک برد و بعد هم رفته بود تظاهرات.
ساعت ۴ بعد از ظهر ما ناهار نخورده بودیم و توی کوچه منتظر بودیم به مادر مجید دلداری می دادم که یکدفعه دیدم بچه ام حمید داد زد.
_اومدن اومدن..
مامان مجید دویدن رفت جلوشون. نگاه کردم دیدم آره مجید تنها داره میاد.
_کجا بودی تا الان؟! نمیگی اگه بگیرنت میکشنت ! تا منو نکشی که نمیشینی خداجون من را از دستتو بگیره بچه!
مجید هم همینطور که مامان توکوچه بند داشت حرف میزد ایستاده بود تا ببینه من چی میگم.
چهره ناراحت بود خیالم راحت شده بود که این بچه سالم برگشته! چقدر نذر کرده بودم. خدای ناکرده اگر اتفاقی پیش میآمد میگفتند تقصیر بچه فلانی بوده که این را با خودش برده.غلام دیگه خودش سردسته بود و کلا توی تظاهرات شرکت میکرد.
_مجید جان کجا بودی تا الان؟!
مجید پرید وسط حرف های پای مادرش رو به من گفت: رفتیم که بریم تظاهرات من دیگه نتونستم برم ولی غلام رفت.
دلم ریخت.
_ تو تظاهرات نبودی؟!
_با هم که رفتیم شهر شلوغ بود یک دفعه نمیدونم این فلانی از کجا پیدا شد و من را کشید برد تو خونش و در را هم قفل کردن نزاشت بیام بیرون تا الان ، ولی غلام فرار کرد و رفت و دسته تظاهر کننده ها و من دیگه ندیدمش.
همینطور که این زبان بسته مجید داشت برای من توضیح میداد مادرش کشید برداشت تو خونه و ما هم با بچهها آمدیم داخل.یکم نگران شده بودم آخه روزهای اوج تظاهرات بود. شعر مجید ناراحت و نگران شدم نکنه غلام راگرفتن و مجید چیزی به من نمیگه.
نزدیکای غروب بود که دیدم کلید روی دار انداخته شد و در باز شد.اولش فکر کردم بابای بچه هاست .چشمم به در بود که دیدم غلام اومد داخل.همیشه از درک می آمد داخل آن چیزی که جلب توجه میکرد کفش های پاره پوره اش بود . اصلا وانمود نکردم که نگران بودم.
_خسته نباشی مادر تا الان کجا بودی ؟چیزی خوردی؟!
به روی خودم نیاوردم که مجید گفته بود امروز تظاهرات بودیم.
_مامان از مجید پسر همسایه خبر نداری ببینم اومده یا نه؟
_کجا بوده مگه؟
_امروز صبح که داشتم می رفتم گفت منم باهات میام .دیگه تظاهرات بود و ما هم رفتیم توی شلوغی دیدم یکی مجید را گرفت و برد و نذاشت بیاد توی تظاهرات. مثل اینکه از اقوامشان بود .دیگه ندیدمش. الان هم جرأت نکردم برم در خونشون ببینم اومده یا نه؟!
_بله مادر آمد. آخه تو چرا بچه مردم را با خودت میبری ؟! اگه بلایی سرش بیاد ما جواب مامانش رو چی بدیم؟!
_مگه من به زور بردمش ؟خودش میگه می خوام بیام !حالا که تو تظاهرات هم نتونست بیاد.
_مادرش امروز اومد کلی دعوا کرد که چرا بچه اش را میبری؟
_میگفتی خودش میره !مگه بزار میبرنش؟!
_حالا خدا رو شکر که امروز سالم اومد. اگه خواست بیاد با خودت نبر خودش میخواد بره, بره!
خم شد که بند کفشش را باز کنه.
_غلامعلی مادر آبرومونو بردی! برو بیا برو یک کفش بگیر . آخه این کفش پاره چیه میپوشی؟ زشت جلوی مردم .فکر میکنند ما یک کفش برات نمی خریم. آبروی بابات میره. چطور با این راه میری؟!
کفش را بیرون آورد و همین طور که یه پاش رو توی آستانه در گذاشته بود به عقب نگاه کرد و گفت: تا پیروز نشیم من کفش نمی خرم.
#ادامه_دارد...
@Modafeaneharaam
ما تا آخر ایستاده ایم💪
وعده ی ما، راهپیمایی ۲۲ بهمن✌️
@Modafeaneharaam
❣ #سلام_امام_زمانم❣
از کویر خشک بر دریا #سلام
هر نفس بر زاده ی زهرا سلام
بازمی گویم به تو از #راه_دور
یا حجت ابن الحسن #آقاسلام...
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🌹تعجیل درفرج #پنج صلوات🌹
@Modafeaneharaam
#حدیث
✍امام_علی عليه السلام: هر كس تو را به چيزى كه توانش را ندارى مكلّف سازد، حكم نافرمانى تو از خودش را صادر كرده است.
📚 غررالحكم، حدیث ۹۱۳۷
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 انتشار یک سند به کلی سری از اوائل جنگ/ سندی که ممکن بود هر کشوری را تسلیم کند!
🔷 در بخشهایی از مستند «تغییر مأموریت» که دیشب در khamenei.ir و رسانه ملی پخش شد «سندی به کلی سری» منتشر شد. در سال ۵۹، فرماندهان نظامی این سند را به آیتالله خامنهای ارائه کرده بودند.
🔶 فرماندهان از آیتالله خامنهای درخواسته داشتند تا امام(ره) را در جریان این موضوع مهم بگذارند. روایت آیتالله خامنهای اما دربارهی آن ابعاد جالبی را برملا میسازد.
@Modafeaneharaam
💢 ماجرای یک ناهار مخصوص با حاج قاسم
سال 97 در البوکمال رزمندگان فاطمیون به دلیل درگیری چند روزه با تکفیریها از نظر جسمی و روحی خسته شده بودند و از طرفی هم مهمات در حال تمام شدن بود. فرمانده عملیات خیلی تلاش میکرد که روحیه رزمندهها حفظ شود و از پشت خط هم برای نیروها تقاضای کمک کرده بود.
گویا این خبر به حاجی میرسد که نیروهای فاطمیون منتظر کمک هستند. حاج قاسم و یکی از همراهانشان به سمت منطقه حرکت کردند و سرزده خودشان را به رزمندهها رساندند. در این لحظه نیروها با اشتیاق به هم خبر دادند که حاج قاسم به منطقه آمده، همگی دور حاجی حلقه زدیم و ایشان برایمان صحبت کردند.
رزمندگانی که قبلا با حاج قاسم ملاقات داشتند به ما گفته بودند که ایشان به قدری باتقواست که وقتی به چهره دلنشینش نگاه کنید، آرام میشوید و قوت میگیرید. وقتی که سردار برای ما صحبت کرد، صدایش نگرانی و غم را از ما دور کرد. با اینکه ایشان فرمانده کل نیروی قدس بود، اما با رزمندههای فاطمیون روی زمین خاکی نشست و ناهار با بچهها تخم مرغ خورد. با اینکه برای اولین بار ایشان را می دیدیم انگار سال های سال می شناختیم شان.
حاجی کمتر از یک ساعت با بچهها بود اما در همین مدت به قدری تشویق کرد و روحیه داد که ما آماده رزم دوباره با تکفیریها شدیم. حاج قاسم بعد از این دیدار راهی عملیات دیگری شد و هر کدام از ما در حال خودمان به عکس یادگاری با ایشان و نوع رفتارشان که بعضی را به اسم صدا میزد، فکر میکردیم. برخی از رزمندهها هم قلم و کاغذ برداشته بودند و این ملاقات را یادداشت میکردند.
راوی: «سید مجتبی» رزمنده فاطمیون
#خاطرات_ناب
@Modafeaneharaam