فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دیدار سرزده معاون اول رئیس جمهور با «آرتین»
🔹مخبر ظهر امروز پنجشنبه به مناسبت میلاد حضرت علی (ع) در بازدیدی سرزده جویای احوال آرتین سرایداران و خانواده وی شد.
🔸آرتین سرایدارن از مجروحان حادثه تروریستی شاهچراغ در شیراز است که پدر، مادر و برادر خود را از دست داد.
@Modafeaneharaam
🌸 تشرّف شیخ محمّد تقی قزوینی خدمت امام زمان(عج) پس از شفا یافتن از بیماری لاعلاج به دست امیر المومنین حضرت علی(ع)
🏷 قسمت دوم:
▫️... در این هنگام حواسم برگشت و به هوش آمدم؛ و هیچکس را ندیدم. با خود گفتم این جریان از خیالات مالیخولیایی بود؛ امّا پس از زمانی که گذشت، سرفه نکردم و دیدم به بهترین وجه شفا یافتهام. تعجّب کردم و در عین حال باور نمیکردم که شفا یافته باشم. تا اینکه شب شد و اصلا سرفهای به من دست نداد. با خود گفتم اگر آنچه که وعده فرمودهاند فردا واقع شود، صورت گرفت و به زیارت مولایم حضرت صاحب الزّمان عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف مشرّف شدم، بدون هیچ شکّ و شبههای به بزرگترین سعادتها رسیدهام.
🌄 صبح شد. وقت طلوع آفتاب، به محلّی که امر فرموده بودند، رفتم و آنجا نشستم و رو به جادّه کربلا نمودم.
✨ ناگاه سه نفر که یکی از آنها جلوتر و با کمال وقار و آرامش بود و دو نفر پشتسر او مثل مجسّمه متحرّک پیش میآمدند. آن دو نفر لباسشان از پشم و به پایشان گیوه بود. در اینجا هیبت و شوکت آن بزرگوار مرا گرفت بهطوریکه چون نزد من رسید، جز سلام کردن قادر به هیچکاری نبودم. ایشان جواب سلام مرا دادند و از پای آن بلندی که روی آن نشسته بودم، بالا آمدند و از پشت دیوار شهر وارد جادّهای که به سوی مقام حضرت مهدی علیه السّلام است، شدند و حضرت در اتاقی که در آن مقام است، نشستند و آن دو نفر کنار در اتاق ایستادند. من هم نزدیک آنها ایستادم. آن دو نفر ساکت بودند و اصلا صحبت نمیکردند و به همین حال روز بلند شد و آفتاب بالا آمد و صبر من هم تمام شد. با خود گفتم داخل اتاق میشوم و به بوسیدن پای مبارک مولای خود مشرّف میگردم. چون پا در فضای آن اتاق گذاردم، هیچکس را ندیدم. اینجا دنیا در نظرم تاریک شد و تا شب در کنار دریای قدیم نجف، خود را به خاک و گل میزدم و فریاد میکشیدم. تصمیم داشتم که خود را از نهایت غصّهای که پیدا کرده بودم، هلاک کنم؛ امّا فکر کردم و دیدم که دعای من همین بود:
📜 اللهمّ ارنی الطلعه الرشیده و الغره الحمیده؛
یعنی
📃 خدایا آن حضرت را به من نشان بده.
▫️ و این دعا هم که مستجاب شد. پس دلیلی ندارد که خود را از بین ببرم؛ لذا به محلّ خود برگشتم و تابهحال هم این قضیّه را به کسی نگفته بودم.
⬅️ برکات حضرت ولی عصر (علیه السلام)، صفحه 103
🏷 #میلاد_امام_علی علیه_السلام #امام_زمان (عج)
#روز_پدر
@Modafeaneharaam
شهید سلیمانی: من شهادت میدهم پدرم در طول عمر یک گندم حرام وارد زندگی اش نکرد...
@Modafeaneharaam
💢 هیچکس درد انتظار مادر شهید را نفهمید، هیچکس درک نکرد که مادر منتظر مثل شمع آب شد، مادر مفقودالاثر هیچوقت پیکر فرزندش را بغل نکرد تا مرد، ما چه کردیم؟ نشستیم و نگاه کردیم.
هر روز، روز مادران شهید است.
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روش تبریک گفتن جالب پسر به پدر پلیس خود
@Modafeaneharaam
📌#روایت_کرمان
حساااابی...
🥀بعد از شهید شدن رفیقش، دل و دماغ هیچ چیز را نداشت. هر غذایی دوست داشت، پختم. هر چیزی که خوشحالش میکرد، خریدم. روی اسم امیرحسین حساس شده بود. حتی با احتیاط اسم خودش را صدا میزدم.
✨آخر سر به رفیق شهیدش متوسل شدم که یک جوری خوشحالش کند. خیلی از دعایم نگذشته بود که محمدحسین، گوشی به دست و لبخند به لب آمد سمتم: «مامان! اینو ببین!»
📱صفحه گوشی را نگاه کردم. یک آسمان با موشک، نور باران شده بود. من مات لبخند محمد حسین بودم که گفت: «مامان! ببین چه انتقامی گرفتیم. همینه، خودشه. کوبوندیمشون. اونم حساااابی.»
📝راوی:خانم دباغی نژاد، مادر محمد حسین ملازاده.
همکلاسی شهید امیرحسین دهدهی.
✍نویسنده زهرا یعقوبی
@Modafeaneharaam
🌱انتشار برای اولین بار؛ تابلوی رنگ روغن با عنوان 《بیشه زار》 به مناسبت ولادت مولی الموحدین حضرت امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام
@Modafeaneharaam
📝 امیرالمومنین (ع) می فرمایند از جمله کفاره گناهان خیلی بزرگ، به فریاد بیچاره ای رسیدن و حل کردن مشکلی از مشکلات مردم است. مِنْ کَفَّارَاتِ الذُّنُوبِ الْعِظَامِ إِغَاثَهُ الْمَلْهُوفِ، وَالتَّنْفِیسُ عَنِ الْمَکْرُوبِ.
یکی از چیزهایی که جا دارد در این ماه رجب به آن روی بیاوریم این است که به مشکلات افرادی که در اطرافمان هستند و گرفتار هستند بپردازیم و گره ای از این ها بگشاییم که خدا اینگونه حتما توجه ویژه ای در این ماه به فرد خواهد کرد.
گاهی بوده که امام صادق (ع) در حال اعتکاف در مسجدالحرام بودند و فردی آمده و مشکلی را مطرح کرده و حضرت اعتکاف را رها کرده اند. اطرافیان به حضرت گفته اند آقا! اعتکاف است! حضرت فرموده اند بله، ولی این کار مهم تر است و من باید گره ای از گره ی این فرد باز کنم.
◀️ گزیده از برنامه یاد خدا،
بیست و یک فروردین
حاج آقا قاسميان
@Modafeaneharaam
💠بعد از شهادت آقا کمال بود، یکی از دوستانش از جبهه به دیدار ما آمد( ظاهراً شهید محمد باصری). می گفت شب قبل از عملیات کربلای 5 بود که در خیمه ای که داشتیم توسلی به حضرت صاحب الزمان(عج) گرفتیم. دیدم حال آقا کمال دگرگون شد و از خیمه بیرون رفت. بعد از مدتی برگشت. به من گفت مطلبی را به شما می گویم، تا زنده ام به کسی نگو، بعد از شهادت به خانواده ام برسان!
آقا کمال گفت بیرون که رفتم آقایی نورانی به من نزدیک شد و گفت: در عملیات پیش رو پیروز می شوید!
گفتم شما که هستید؟
گفتند همان که صدایش می زدید!
فهمیدم آقایم صاحب الزمان است. گفتم: آقا سرانجام من چه می شود؟
فرمودند: تو و برادرانت مهدی و جمال و سید محمد کدخدا شهید می شوید...
تا آمدم سوال دیگری بپرسم از نظرم غائب شده بودند...
#شهید کمال ظل انوار
#شهدای_فارس
#کربلای۵
@Modafeaneharaam