🌸 تشرّف شیخ محمّد تقی قزوینی خدمت امام زمان(عج) پس از شفا یافتن از بیماری لاعلاج به دست امیر المومنین حضرت علی(ع)
🏷 قسمت اول:
♦️ شیخ جلیل، میرزا عبد الجواد محلّاتی، که از اهل تقوی و مجاورین نجف اشرف بود، فرمود:
▪️ شیخ محمّد تقی قزوینی، که در مدرسه صدر منزل داشت و از نظر علم و عمل و تقوی و زهد بینظیر بود، دائما میگفت:
▫️ حاجتی که من از خدا دارم و در حرم مطهّر امیر المؤمنین علیه السّلام همیشه خواستهام این است که خدمت ولیّعصر، حضرت بقیّه اللّه ارواحنا فداه، مشرّف شده و پاهای مبارک آن حضرت را ببوسم و در کمال عجز و با دلشکستگی میگویم:
📜 اللهمّ ارنی الطلعه الرشیده و الغره الحمیده.
▪️ ایشان مبتلا به مرض سل شد و با اینکه فقیر و نیازمند بود، نهایت عزّتنفس را داشت و حال خود را پوشیده میداشت.
مدّت هجده سال، در جوار حرم مطهّر امیر المؤمنین علیه السّلام، موفّق به تحصیل علم بود.
🩸 مرض او طول کشید و همیشه سرفه میکرد و در وقت سرفه از سینهاش خون خارج میشد و به همینسبب از حجرهاش به انبار مدرسه منتقل شد، تا اطراف حجره به خونی که از سینهاش دفع میشد، آلوده نشود.
مدّتی در آن مکان بود و خون از سینهاش دفع میشد، تا اینکه همه از او ناامید شدند و کسی گمان نمیکرد که از این مرض شفا پیدا کند.
چند روزی گذشت.
او را در کمال صحّت و سلامتی یافتند.
‼️ همگی از آن حالت و سلامت او شگفتزده شدند؛ بهخاطر آن شدّت و سختی که داشت و خونی که از سینهاش خارج میشد.
⁉️ بههرحال برای همه سؤال بود که چگونه ناگهانی سلامت خود را باز یافت. همه میگفتند:
🔹 این نبوده مگر به یک واسطه غیبی؛
▪️ لذا از سبب شفای او پرسیدند.
گفت:
▫️ شبی از شبها، حال من خیلی وخیم شد؛ بهطوریکه هیچ حسّ و حرکت و شعوری برایم باقی نماند.
✨ اوایل فجر بود، ناگاه دیدم سقف انبار شکافته شد و شخصی که یک صندلی همراهش بود، فرود آمد و آن را در مقابل من گذاشت. بعد از او شخص دیگری فرود آمد و بر آن صندلی نشست. در همان حالت مثل اینکه به من گفتند:
🔸 این شخص امیر المؤمنین علیه السّلام است.
▫️ حضرت توجّهی به من فرمود و از حال من جویا شد.
عرض کردم:
🔹 ای سیّد و مولای من، حاجت مهمّ من شفای از این مرض و رفع فقر میباشد.
▫️ فرمود:
🔸 امّا مرض؛ که از آن شفا یافتی.
▫️ عرض کردم:
🔹 آن آرزوی بلندی که دارم و همیشه در حرم مطهّر دعا میکنم و از خدا میخواهم که مستجاب شود، چطور؟
▫️ فرمود:
🔸 فردا قبل از طلوع آفتاب به بالای بلندی وادی السّلام رفته و درحالیکه متوجّه به جادّه و راه کربلا باشی، مینشینی فرزندم صاحب العصر و الزّمان از کربلا میآید. دو نفر از اصحاب او همراهش هستند. به ایشان سلام کن و هرجا میروند، همراهشان باش.
(ادامه دارد)
🏷 #میلاد_امام_علی علیه_السلام #امام_زمان (عج)
#روز_پدر
@Modafeaneharaam
خطبه بدون نقطه معجزه ای از معجزات امیرالمومنین علیهالسلام
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 عنوان:
تجربهگری که تاثیر دعای پدر را مشاهده نمود
🌸میلاد با سعادت امام المتّقین حضرت علی علیه السلام و روز پدر مبارک🌸
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
#حضرت_علی_علیه_السلام
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
#پدر
#دعا
@Modafeaneharaam
🔻روز پدر را به فرزندان علی (ع) که عملیات طوفان الاقصی با نام پدر آغاز کردند ، تبریک می گوییم .
فَبإسمِ ربِ خيبر نَبدأُ و بسَيفِ ذوالفقارِ نَضربُ
" به نام پروردگار خیبر آغاز می کنیم و با شمشیر ذوالفقار ضربه می زنیم "
#روزپدر
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دیدار سرزده معاون اول رئیس جمهور با «آرتین»
🔹مخبر ظهر امروز پنجشنبه به مناسبت میلاد حضرت علی (ع) در بازدیدی سرزده جویای احوال آرتین سرایداران و خانواده وی شد.
🔸آرتین سرایدارن از مجروحان حادثه تروریستی شاهچراغ در شیراز است که پدر، مادر و برادر خود را از دست داد.
@Modafeaneharaam
🌸 تشرّف شیخ محمّد تقی قزوینی خدمت امام زمان(عج) پس از شفا یافتن از بیماری لاعلاج به دست امیر المومنین حضرت علی(ع)
🏷 قسمت دوم:
▫️... در این هنگام حواسم برگشت و به هوش آمدم؛ و هیچکس را ندیدم. با خود گفتم این جریان از خیالات مالیخولیایی بود؛ امّا پس از زمانی که گذشت، سرفه نکردم و دیدم به بهترین وجه شفا یافتهام. تعجّب کردم و در عین حال باور نمیکردم که شفا یافته باشم. تا اینکه شب شد و اصلا سرفهای به من دست نداد. با خود گفتم اگر آنچه که وعده فرمودهاند فردا واقع شود، صورت گرفت و به زیارت مولایم حضرت صاحب الزّمان عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف مشرّف شدم، بدون هیچ شکّ و شبههای به بزرگترین سعادتها رسیدهام.
🌄 صبح شد. وقت طلوع آفتاب، به محلّی که امر فرموده بودند، رفتم و آنجا نشستم و رو به جادّه کربلا نمودم.
✨ ناگاه سه نفر که یکی از آنها جلوتر و با کمال وقار و آرامش بود و دو نفر پشتسر او مثل مجسّمه متحرّک پیش میآمدند. آن دو نفر لباسشان از پشم و به پایشان گیوه بود. در اینجا هیبت و شوکت آن بزرگوار مرا گرفت بهطوریکه چون نزد من رسید، جز سلام کردن قادر به هیچکاری نبودم. ایشان جواب سلام مرا دادند و از پای آن بلندی که روی آن نشسته بودم، بالا آمدند و از پشت دیوار شهر وارد جادّهای که به سوی مقام حضرت مهدی علیه السّلام است، شدند و حضرت در اتاقی که در آن مقام است، نشستند و آن دو نفر کنار در اتاق ایستادند. من هم نزدیک آنها ایستادم. آن دو نفر ساکت بودند و اصلا صحبت نمیکردند و به همین حال روز بلند شد و آفتاب بالا آمد و صبر من هم تمام شد. با خود گفتم داخل اتاق میشوم و به بوسیدن پای مبارک مولای خود مشرّف میگردم. چون پا در فضای آن اتاق گذاردم، هیچکس را ندیدم. اینجا دنیا در نظرم تاریک شد و تا شب در کنار دریای قدیم نجف، خود را به خاک و گل میزدم و فریاد میکشیدم. تصمیم داشتم که خود را از نهایت غصّهای که پیدا کرده بودم، هلاک کنم؛ امّا فکر کردم و دیدم که دعای من همین بود:
📜 اللهمّ ارنی الطلعه الرشیده و الغره الحمیده؛
یعنی
📃 خدایا آن حضرت را به من نشان بده.
▫️ و این دعا هم که مستجاب شد. پس دلیلی ندارد که خود را از بین ببرم؛ لذا به محلّ خود برگشتم و تابهحال هم این قضیّه را به کسی نگفته بودم.
⬅️ برکات حضرت ولی عصر (علیه السلام)، صفحه 103
🏷 #میلاد_امام_علی علیه_السلام #امام_زمان (عج)
#روز_پدر
@Modafeaneharaam
شهید سلیمانی: من شهادت میدهم پدرم در طول عمر یک گندم حرام وارد زندگی اش نکرد...
@Modafeaneharaam
💢 هیچکس درد انتظار مادر شهید را نفهمید، هیچکس درک نکرد که مادر منتظر مثل شمع آب شد، مادر مفقودالاثر هیچوقت پیکر فرزندش را بغل نکرد تا مرد، ما چه کردیم؟ نشستیم و نگاه کردیم.
هر روز، روز مادران شهید است.
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روش تبریک گفتن جالب پسر به پدر پلیس خود
@Modafeaneharaam
📌#روایت_کرمان
حساااابی...
🥀بعد از شهید شدن رفیقش، دل و دماغ هیچ چیز را نداشت. هر غذایی دوست داشت، پختم. هر چیزی که خوشحالش میکرد، خریدم. روی اسم امیرحسین حساس شده بود. حتی با احتیاط اسم خودش را صدا میزدم.
✨آخر سر به رفیق شهیدش متوسل شدم که یک جوری خوشحالش کند. خیلی از دعایم نگذشته بود که محمدحسین، گوشی به دست و لبخند به لب آمد سمتم: «مامان! اینو ببین!»
📱صفحه گوشی را نگاه کردم. یک آسمان با موشک، نور باران شده بود. من مات لبخند محمد حسین بودم که گفت: «مامان! ببین چه انتقامی گرفتیم. همینه، خودشه. کوبوندیمشون. اونم حساااابی.»
📝راوی:خانم دباغی نژاد، مادر محمد حسین ملازاده.
همکلاسی شهید امیرحسین دهدهی.
✍نویسنده زهرا یعقوبی
@Modafeaneharaam
🌱انتشار برای اولین بار؛ تابلوی رنگ روغن با عنوان 《بیشه زار》 به مناسبت ولادت مولی الموحدین حضرت امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام
@Modafeaneharaam
📝 امیرالمومنین (ع) می فرمایند از جمله کفاره گناهان خیلی بزرگ، به فریاد بیچاره ای رسیدن و حل کردن مشکلی از مشکلات مردم است. مِنْ کَفَّارَاتِ الذُّنُوبِ الْعِظَامِ إِغَاثَهُ الْمَلْهُوفِ، وَالتَّنْفِیسُ عَنِ الْمَکْرُوبِ.
یکی از چیزهایی که جا دارد در این ماه رجب به آن روی بیاوریم این است که به مشکلات افرادی که در اطرافمان هستند و گرفتار هستند بپردازیم و گره ای از این ها بگشاییم که خدا اینگونه حتما توجه ویژه ای در این ماه به فرد خواهد کرد.
گاهی بوده که امام صادق (ع) در حال اعتکاف در مسجدالحرام بودند و فردی آمده و مشکلی را مطرح کرده و حضرت اعتکاف را رها کرده اند. اطرافیان به حضرت گفته اند آقا! اعتکاف است! حضرت فرموده اند بله، ولی این کار مهم تر است و من باید گره ای از گره ی این فرد باز کنم.
◀️ گزیده از برنامه یاد خدا،
بیست و یک فروردین
حاج آقا قاسميان
@Modafeaneharaam
💠بعد از شهادت آقا کمال بود، یکی از دوستانش از جبهه به دیدار ما آمد( ظاهراً شهید محمد باصری). می گفت شب قبل از عملیات کربلای 5 بود که در خیمه ای که داشتیم توسلی به حضرت صاحب الزمان(عج) گرفتیم. دیدم حال آقا کمال دگرگون شد و از خیمه بیرون رفت. بعد از مدتی برگشت. به من گفت مطلبی را به شما می گویم، تا زنده ام به کسی نگو، بعد از شهادت به خانواده ام برسان!
آقا کمال گفت بیرون که رفتم آقایی نورانی به من نزدیک شد و گفت: در عملیات پیش رو پیروز می شوید!
گفتم شما که هستید؟
گفتند همان که صدایش می زدید!
فهمیدم آقایم صاحب الزمان است. گفتم: آقا سرانجام من چه می شود؟
فرمودند: تو و برادرانت مهدی و جمال و سید محمد کدخدا شهید می شوید...
تا آمدم سوال دیگری بپرسم از نظرم غائب شده بودند...
#شهید کمال ظل انوار
#شهدای_فارس
#کربلای۵
@Modafeaneharaam
آب حیات، حامد جلیلی.mp3
5.86M
🎧 آب حیات
🎙 حامد جلیلی
🌸 به مناسبت سالروز ولادت امیر المومنین حضرت علی (ع)
@Modafeaneharaam
❤️ #هدیه_ویژه_روز_پدر
ابتکار بسیار زیبا از تولیت حرم امیر المومنین روی نوشته زیر انگشت بزن
www.imamali.net/vtour
وارد حرم شدید توجه کنید روی هر فلشی که کلیک میکنید يه مقدار صبر کنید تصویر شفاف ميشه. ودر هر صحن باچرخش و عقب جلو کردن میتوان کاملا زیارت کرد. هر جای حرم که دوست داريد زیارت کنید. بنده رو هم دعا کنید. زیارتتان قبول باشد.
زیارت مجازی امیرالمؤمنین(ع)❤️
التماس دعای فرج⚜️
@Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 #براساس_زندگینامه_شهید_شمس_الدین_غازی* #نویسنده_غلامرضا_کافی* #قسمت_
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀
#براساس_زندگینامه_شهید_شمس_الدین_غازی*
#نویسنده_غلامرضا_کافی*
#قسمت_شصتویکم
🎙️به روایت محمود رجایی
روحیات خاصی هم به سید میخورد از جمله دعای ماه رجب هر دو دعای یامن ارجوه لکل » را با هم میخواندند و حالی میکردند. انگار از آن چیزی میفهمیدند که ما نمیفهمیدیم. بسیار اهل گریه و تضرع بودند و این هم از روحیات متفاوت و گاه متضاد سید بود که نمیشد از ظاهرش چنین دید .ولی ماه های سه گانه را روزه میگرفت و اهل دعا و مناجات بود و در امر نظامی هم قرص و محکم .اصلاً کارهایی با مواد منفجره می کرد که من میترسیدم .حقیقتاً میترسیدم ولی او انگار با نقل و نبات بازی می کند. از طرف دیگر اهل مطالعه و کتاب هم بود؛ برای نمونه وقتی شهید بزرگوار محمدرضا عقیقی اولین مسئول عقیدتی لشکر نوزده فجر، می گفت فلان کتاب شهید مطهری را بخوانید سید میگفت که خوانده ام و درباره ی آن کتاب صحبت میکرد حُسن خلق و لطف گفتار با توانایی در مدیریت را نیز با هم جمع داشت و دلیلش مدیریت او در فرماندهی آماد و پشتیبانی فرماندهی موشکی، زیرا کسانی که در این قسمت یعنی تدارکات و پشتیبانی کار کرده اند میدادند که جمع اضداد است اینجا آدمهای متفاوت سلایق مختلف روحیات ناهمگون ،سوادهای با فاصله از هم کارهای متعدد ابزار و سایل نامحدود و معدود در اینجا جمع است و مدیریت آنها البته کاری سخت هماهنگ کردن این مجموعه طوری که کار به خوبی پیش برود و هیچ مشکلی بروز نکند از خُلق خوش سید در کنار مدیریت شایسته ی او خبر میداد . او راز و سحری داشت که جلب و جذب میکرد و آدمها را منقاد خود میساخت و شاید همین حال را خود ما به سید داشتیم که تا آخرین لحظات عمر عزیزش باقی بود و این که میگویم استاد ما و برادر بزرگ ما بود شوخی نمیکنم به واقع این گونه بود این کشش و جذبه هم که در شخصیت داشت، چند سویه بود یعنی بر اثر یک چیز نبود ،بلکه بر اثر همان احوالات مختلف بود .یعنی وقتی شوخی ها و شیطتنت های ظریف او را می دیدی ،در کنارش نماز اول وقت ،تضرع و دعایش را می دیدی،در کنارش روحیه عرفانی و اهل شعر بودنش و حتی شعر گفتنش را می دیدی که شعرهای جالبی می گفت .از سوی دیگر در امور نظامی و ابتکاراتش در این حوزه می دیدی ، پایداری و ایثار و برادری اش را می دیدی .همه این ها تو را با او پیوند می داد و مهرش را به دل می انداخت .
#ادامه_دارد ..
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️مثل پدر | حساسیت شهید حاج قاسم سلیمانی درباره احترام به فرزندان شهدا
@Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
باسلام خدمت مهدی یاوران گرامی💙 نزدیک به یکماه مونده تا ولادت باسرسعادت آقا صاحب آلمان عجل الله تعال
باسلام خدمت دوستان بزرگوار
🎊🎉برای جشن #نیمه_شعبان هرکس هر چقدر میخواد تو این شادی شریک باشه لطفاً مقدار موردنظر رو به این شماره حساب واریز کنه❤️
لمس کنید کپی میشه👇
6280231364795244بنام زارع اجرتون با خود آقا صاحب الزمان💙 #خادم_کانال @Modafeaneharaam