هدایت شده از hesam karimi
✅کانال عرفانی و اخلاقی
🌹آیت الله بهجت🌹
✳️اولین و بزرگترین کانال بهجت در ایتا
💠احادیث ناب
💠داستان های پند اموز
💠پای درس علما بنشینید
و خودتون رو به خدا نزدیک کنید❤️
با ذکر یک صلوات
به ما بپیوندید👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3024879616Ce095b35cfa
دیروز به بچه ها میگفتیم
خوب که درس بخوانی
سری در میان سرها پیدا میکنی؛
امـــروز میگوییم ؛
خوب که درس بخوانی،آن هم درس شهادت،
ســری در میان " بی ســرها " پیدا میکنی🌺🌺🌺
هدایت شده از Khamenei.ir
کانال هوافضا سپاه در برنامه پیام رسان ایتا شروع به فعالیت کرد:
✅به نیروی هوافضا سپاه بپیوندید👇
http://eitaa.com/joinchat/2755133441C7f579f269b
هدایت شده از 🌹قـدم به قـدم با خـدا🌹
✅کانالی برای رسیدن به خدا
🌹 قدم به قدم با خدا 🌹
💠احادیث
🔶روایات
💠آیات قرآن کریم
🔶 سخنرانی
💠مطالب اخلاقی
🔶داستان از علما
💠خاطرات شهدا
و...
به کانال 🌹قدم به قدم با خدا🌹【بپیوندید 】↷
_______________
👇👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/1414332416Ce214f73a61
شب عملیات بود یه جوان خوشتیپ و خوش هیکل موهاش رو با ریش های بلندش رو حنا گذاشته بود همه فکر میکردن که این پسر دیوونه شده و اینکار رو باخودش کرده،ازش پرسیدن که چرا قیافت رو اینجوری کردی؟!؟
گفت:دارم میرم واسه مهمونی خدا و لباس #کفن خودش که زیر لباس خاکی پوشیده بود رو به اطرافیانش نشون داد
اکثر افراد میگفتن که واقعا دیوونه شده و میخندیدن ولی واقعا داشت میرفت واسه مهمونی و دیگه برنگشت و #شهید شد.
منش و #اخلاق #شهدایی کجا و ما کجا!!!
حرمت #مهمون و #مهمونی های خودمون رو نگه داریم و یادم باشه که خدای بزرگ #بصیر و #تواناست.
کاش جانمونده بودم از مهمونی #خدا
یافتاح
🕊✨🕊✨🕊✨🕊✨🕊
@modafeaneharam
هدایت شده از منتظران ظهور
چرا آیت الله بهجت فرمودند پس از ظهور بسیاری از عالمان شیعه مقابل امام می ایستند؟ چون شناخت کافی از امام ندارند .
هدف کانال منتظران ظهور شناخت امام عج هست
به ما بپیوندید🙏🙏
@BiaMahdi
سلام دوستان عزیز 🌸
یکماهه شدن کانالمون رو به همه اعضا تبریک میگم 🌺🌺🌺
به همین علت لینک اول کانال رو میذارم تا از اول مطالب کانال رو دنبال کنید.
پیشنهاد میدم "حتما" اینکارو انجام بدید.
چون پر از نرمافزار و عکس هست. 😉
https://eitaa.com/modafeaneharam/2
🔴 ماجرای روباه و مردم آخرالزمان
🌳روزی دم روباهی لای سنگی گیر کرد و بر اثر تقلای زیاد دمش کنده شد ، روباه دیگری آن را دید و با تمسخر گفت پس دمت چه شد ؟؟ روباه بی دم گفت من الان سبکتر شده ام و انگار در هوا پرواز میکنم و تا میتوانست از لذت بی دم بودن گفت. روباه دوم نیز فریب خورد دمش را با تلاشی زیاد و درد بسیار کند و لذتی هم نیافت ، با تعجب و عصبانیت پرسید : پس آن لذتی که میگفتی چه شد؟ روباه اول گفت : اگر به دیگر روباه ها از درد کنده شدن دم و مضرات آن بگوییم ما را مسخره میکنند ، و همینطور این روند و تفکر انقدر در میان روباه ها رواج پیدا کرد تا کار به جایی رسید که اکثر روباه ها بی دم شدند و اگر روباه با دمی را میدیدند مسخره اش میکردند
⭕️هم اکنون نیز در آخرالزمان اگر کسی حیا و عفت و عبادت و خدا و انتظار فرج را داشته باشد مورد تمسخر و انکار شدید جامعه واقع میشود و اگر همرنگ گناهان و کثافات آنها باشد مورد تایید خواهد بود.
🔹کار به جایی رسیده که حرف خیر خواهان خریدار ندارد و جاهلان و فاسدان پرستش میشوند ، همچون زمان قوم لوط که گفتند:
لوط و پیروانش را از شهر بیرون کنید زیرا مردم پاکدامنی هستند و از ناپاکی ما بیزارند
🔹 اگر همرنگ اکثرشان نباشید تمسخر میشوید اما خداوند در ایه 100 سوره مائده میفرمایند: هرگز پاک و ناپاک برابر نیستند حتی اگر تعداد بیشمار ناپاکیها تو را به شگفت آورد
🆔 @modafeaneharam
فحشخور «علی» همیشه ملس است!
صدا و سیما
مثل همیشه
خودش را زده به نفهمی
به اینکه لابد مصلحت در ندیدن است!
و انشاءالله گربه است!
و شاید هم
شتر دیدی، ندیدی!
من اما
در ۹ دی
میخواهم «رسانهی ملی» باشم
و حرف حق بزنم
و فاش بگویم؛
«مرگ بر خمینی»
چکیدهی تام و تمام سخنان شیخحسن بود در مناظره
و خلاصهی اباطیل جناب تخم لق
آنهم به تأیید شورای نگهبان!
پس خیلی اتفاق جدیدی نیفتاده!
بخشکی از مردم
یا گروهکی از مردمنماها
اصلا بگو فریبخوردهها
یا ضد انقلاب
دارند به خود خود خود خامنهای فحش میدهند!
تازه شدهاند مثل روحانی
کاش ماشین آبپاش
روی مناظرهها هم آب میپاشید
کاش پلیس ضد شورش
روحانی را هم میزد
آری!
اتفاق جدیدی نیفتاده!
و قصه همان است که بود
و هنوز هم
فحشخور «علی» ملس است!
پول طلحه
زیور زبیر
حقوق نجومی ابوموسی
الاغ شاسیبلند آقازادهها
گرانی تخم مرغ
بیکاری جوانان بازار کوفه
خرفهمی خوارج
خرجام
قطع یارانهها
افزایش نرخ کرایهی تاکسیهای خط انقلاب- آزادی
دعوای اسنپ و تپسی
کرباسچی و جهانگیری
کرهالاغ کدخدا و ترامپ
همه تقصیر «سیدعلی» است!
هم دیسکوی دیروز
هم اعتراض امروز
گاهی با خود زمزمه میکنم؛
کاش خامنهای
زیر بار رأی خبرگان نمیرفت
خرداد ۶۸
کاش نمیپذیرفت
رهبری ما مردم دمدمیمزاج را!
رضاشاه!
روحت شاد
که با کودتای انگلیسیها سر کار آمدی!
و آن تولهی عنترت
که با کودتای یانکیها!
اما نه!
مرگ بر دیکتاتور
خونریز ۱۶ آذر
و ۱۷ شهریور
مرگ بر دیکتاتور
که وسط رأیگیری ۸۸
لاف زد که با اختلاف
برندهی انتخابات شده!
مرگ بر موسوی و کروبی و خاتمی
و بر احمدینژاد
و بر هر فتنهگر خائنی
آقای روحانی!
اگر از رنگ ریشتان
بعد از ۵ سال
راضی شدهاید
پس اینک
بچسبید به اقتصاد
تا کی ژست اپوزیسیون؟!
تا کی «علی»
از دست شما فحش بخورد؟!
بشنوید!
خوب بشنوید...
این آه بلندی است
که از دست شما میکشد
یک فرزند شهید ناقابل
میفهمید یا نه
که «سیدعلی» بابای ماست!
گمانم خامنهای
آن روز نیمهی خرداد
مثل همیشهی خدا
اطاعت از خدا کرد
و الا
لیاقت شما
این رهبر نبود
والله نبود...
و من چون سیاستمدار نیستم
و سخنوری هم بلد نیستم
واگذارتان میکنم به خدای خون شهیدان
همین... eitaa.com/modafeaneharam
از زبان همسر شهید پورهنگ:
خاطرم هست که قبل از اعزام به سوریه، محلی که در آن مشغول به کار بود، نزدیک یک شهرک صنعتی قرار داشت و هر روز باید مدت 20 تا 30 دقیقه را با ماشین می رفت و برمی گشت. در این مسیر هم وسیله نقلیه ی زیادی تردد نمی کرد؛ شهید تعریف می کرد که یک روز موقع برگشت از محل کار، پیرمردی را دیدم که کنار جاده ایستاده، لباس مرتبّی به تن نداشت و کیسه بزرگی در دست داشت که به نظر می رسید کیسه ای از زباله و آشغال باشد؛ - یعنی منظره ای که شاید هر کس با آن مواجه می شد به سرعت از کنار آن عبور می کرد- اما ایشان تعریف می کرد که «آن پیرمرد برای من دست تکان داد که او را سوار کنم و من در یک لحظه تصمیم گرفتم معامله ای کنم؛ پیرمرد را سوار کردم، در طول مسیر با هم صحبت می کردیم و در حین صحبت ها متوجه شدم غذا هم نخورده. او را به رستورانی بردم تا غذا بخورد و بعد برایش لباسی تهیه کردم و او را به حمام بردم. بعد هم از هم جدا شدیم.
ایشان می گفت: بعد از این ماجرا خیلی منقلب شدم به حضرت امام مهدی علیه السلام عرض ارادتی کردم و گفتم: «من هم مثل این پیرمرد ظاهری آلوده دارم! دست های کثیف و سیاه؛ باری از آلودگی ها و دیگر هیچ!!»
شهید پورهنگ تعریف می کرد: «بعد از این حرف ها، از حضرت خواستم که مرا نیز مانند این پیرمرد بخرند.» یعنی آن معامله ای که در یک لحظه نیت کرده بود انجام دهد، همین بود.
ایشان برای نزدیک شدن به امام زمانش تلاش می کرد و می گفت: «هر یک قدمی که من برای حضرت(عج) برمی دارم درهای بیشتری از جانب امام به سوی من باز می شود.» حتی اعزام به سوریه و درست شدن کارشان را مدیون آن حضرت(عج) می دانست. چون شهید غیرنظامی بود و اینکه یک فرد غیرنظامی را به منطقه جنگی اعزام کنند خیلی راحت نیست. اما کارهای اعزام ایشان به سرعت انجام شد و من به چشم خود می دیدم و شاهد بودم که به سرعت به سوی شهادت حرکت می کرد!
ارادت با امام رضا (ع)
ارتباطش روز به روز با امام رضا(علیه السلام) عمیق تر می شد.
یک بار از مشهد یه قاب عکس گنبد آقا رو براش خریدم و بهش دادم. زده بود به دیوار خونشون.
هر وقت که خونه بود و به موبایلش زنگ می زدم و می گفتم: کجایی؟
می گفت: روبروی گنبد علی بن موسی الرضا( علیه السلام). یه سلام به آقا بده.
هر کس که تو عشق امام رئوف غرق شد، شهید شد.
نقطه اشتراک تمامی شهدا امام رضا(علیه السلام) بود، که حاجی با اون هوش و ذکاوت و زیرکی که داشت به این درجه رسید...
بی سبب نیست که آدم عاشقه امام رضا علیه السلام میشه یادمه کوچکتر که بودم هر موقع داداش محمد میخواست بره امام رضا برا خداحافظی همیشه دست پدر و مادرم و بوس میکرد
وبه من هم یاد میداد که اینکار و بکنم و هروقت منم میخواستم برم پابوس اینکار و میکردم
خیلی لذت بخش بود معتقد بود اگه اینکار رو کنی امام رضا علیه السلام ویژه تحویلت میگیره
یادش بخیر وقتی باهم می رفتیم مشهد واقعا عینه کفه دستش تمام حرم و بلد بود حتی دیوارها هم نشونه هایی داشت ما رو میبرد اونجا نشون میداد
رو دیوار ورودی یکی از درها رویه سنگ مرمر بصورت طبیعی اسم محمد نوشته شده بود
یه مقدار اون طرف روی یکی از سنگها نقشه کفه دستی به حالت دعا به سمته گنبد امام رضا علیه السلام بود
تمام دوستانی که با شهید محمد پورهنگ رفته بودن مشهد این خاطرات رو میدونن همه چیز تو حرم براش قشنگ بود یادش گرامی و روحش شاد🍃
🌹حدیث روز
امام صادق عليه السلام
ربا خوار از دنيا نرود، تا آن كه شيطان ديوانه اش كند.
آكِلُ الرِّبا لا يَخْرُجُ مِنَ الدُّنْيا حَتّى يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطانُ؛
بحارالانوار(ط-بیروت) ج 100 ، ص 120، ح 30
🌷 @modafeaneharam
🔸 " در محضـــر شهیـــــد "...
💢 پای تلفن سجده ڪرد ...!
بچه که به دنیا آمد،پدرم خبرش را تلفنی به او داد.اول نگفته بود که بچه دختر است.
فکر کرده بود ناراحت می شود.وقتی گفته بود،او همان جا پای تلفن سجده شکر کرده بود.
برای دیدن من و بچه آمد قزوین .از خوشحالی این که بچه دار شده از همان دم در بیمارستان به پرستار ها و خدمتکارها پول داده بود
یک سبد خیلی بزرگ گل گلایل و یک گردنبند قیمتی هم برای من آورد.
#شهید_عباس_بابایی
💎 @modafeaneharam
دخترک زل زده بود به خاک شلمچه
گفت: شلمچه؟
اگه عروسکمو بهت بدم
بابامو بهم میدی؟😔
@modafeaneharam ️
هدایت شده از استاد رائفی پور
😔😔دندون درد داری و پول دگتر رفتن نداری؟؟
😱😱میخوایی جوش های صورتت ازبین بره؟؟
😳😳روش روشن کردن پوست با بدون دکتر رفتن
http://eitaa.com/joinchat/152043521C7e478c87a8
😳با کم ترین هزینه سلامت باشید
☺️روش های جالب طبی . حتما عضو بشید
هدایت شده از خبرگزاری حوزه ایلام
🌺کانال سیروسلوک
معارف اهل بیت، کلام بزرگان
جوین بدید😍❤️👇
@seirosolok
یک سبد سیب!
يك وقت جلوی شما يك سبد
سيب می آورند؛
شما اول برای كناريتان برمیداريد،
دوباره بعدی را به كناری ترين و...
دقت كنيد تا زمانيكه برای ديگران برمیداريد سبد مقابل شما میماند.
ولی حالا تصور كنيد
همان اول برای خود برداريد،
ميزبان سبد را به طرف
نفر بعد می برد ...
"نعمتهای خدا" نیز اينطور است.
همیشه به یاد داشته باشید که از نعمت و موهبتهای زندگی،
سهمی را هم برای دیگران در نظر بگیرید.
و با بخشش، سبد را همیشه مقابل خود نگه داريد
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹