فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#مرگ_بر_آمریکا ✊
رجزخوانی پدر شهید مدافع حرم #مرتضی_عبداللهی بر سر پیڪر فرزندش ....🌹
@Modafeaneharaam
🕯انا لله و انا الیه راجعون🕯
🔻 ساعاتی قبل مادر شهید سید مرتضی احمد زاده، مرحومه مغفوره حاجیه خانم صدیقه هنرپیشه به فرزند شهیدش سید مرتضی احمدزاده پیوست.🕊
🔺 مراسم تشییع و خاکسپاری همزمان با روز شهادت امام حسن عسکری(ع)👇
📆 فردا، چهارشنبه ١۵ آبان ماه
🕘 ساعت ٩ صبح در حرم مطهر رضوی(صحن آزادی) انجام خواهد شد.
🔸 مراسم ترحیم روز پنجشنبه و جمعه صبح ٨:٣٠ تا ١٠:٣٠ صبح و بعدازظهر ١۴ تا ١۶
🔹 مسجد العلی نبش بهجت ١٨(بین چهارراه زرینه و راه آهن)
#مشهد
@Modafeaneharaam
قرار بود شهر «الحاضر» را به کلی تصرف کنند، پنجشنبه صبح موسی به همراه یکی از دوستانش به خانوادههایشان زنگ زدند📲. وقتی برگشتند، موسی به یکی از نیروهایش گفت:یه کمی به نظافت تانک برس.
خودش با همان قمقمة کوچکی که داشت، وضو گرفت🍃. رو به قبله کنار تانک نشست. شروع کرد آرام آرام قرآن خواندن. چند دقیقهای از قرآن خواندنش نگذشته بود که بیسیمها یکی یکی به صدا درآمدند.خودتون رو برسونید.
هر کسی در هر قسمت دور یا نزدیکی بود، خودش را نفسزنان رساند🏃. هرکدام از نیروها یک گوشه افتاده بودند. به سر و صورت خود میزدند.😭 پاهای آنها که نفسزنان آمده بودند، دیگر رمق نداشت😞. همه بغض در گلویشان بود. صدای گریة نیروها در فضا پر شده بود😢. هیچکس دوست نداشت این صحنه را ببیند. موسی به سجده رفته و محمد جواد قربانی دچار مجروحیت شدیدی شده بود. خون نصف سنگر را گرفته بود💔. هرکس از راه میرسید، احساس خفگی میکرد. اختیار اشکهایشان دست خودشان نبود و از چشمانشان جاری میشد. موشک کرنت اسرائیلی کار خودش را کرده بود. در چهاردهم آبان سال 94 عمر موسی به پایان رسید. قرآنش کنارش افتاده بود. همان قرآنی که همیشه به دست میگرفت، نیروها را از زیرش رد میکرد و میفرستاد به میدان جنگ✌️. حفظ قرآنش را هم با همین قرآن انجام داد. صفحه 72 قرآنش و آیه «وَلَاتَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فِی سبیلِ اللّهِ أَمواتاً بَلْ أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ یرزقونَ» پر از خون شده بود.»😔😭
شهیدمدافعحرم
#موسی_جمشیدیان
#سالروز_شهادت🕊
@Modafeaneharaam
مداحی آنلاین - روضه امام حسن عسکری - حاج منصور ارضی.mp3
2.06M
🌴 روضه #امام_حسن_عسکری (ع) 🏴
🌴 قربون بابای جوونت برم 💔
🎤حاج #منصور_ارضی
التماس دعا
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫️ استاد رائفی پور
چهل روز به خاطر آقا امام زمان(عج)💔😔
#تلنگر
@Modafeeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
ختم #صلوات به نیت:⏬ شهید مدافع حرم قدیر سرلک🌹 #سالروز_شهادت🕊 هدیه به حضرت زهرا (سلام الله علیها)
جمع کل صلوات:
🌹18,080🌹
انشاءالله همگی حاجت روا بشین❤
التماس دعا✨
هیچوقت از مرتضی نشنیدیم که غیبت کسی را کند☝️. حتی دوست نداشت اطرافیانش پشت سر کسی صحبت کنند.
اگر کسی جلوی او از کسی بد میگفت با خنده و شوخی بحث را عوض میکرد🌹. حتی دوست نداشت پشت سر کسانی که در حقش ظلم کرده بودند هم بدگویی شود. بار غصهها و مشکلات را بهتنهایی بهدوش میکشید اما درباره کسی بدگویی نمیکرد.👌
به نقل از مادر شهید🌹
مرتضی حسین پور
فرماندهی شهید حججی✨
@Modafeaneharaam
ابوعلی تعریف می کرد که شهید نجفی گناهانش رو یاد داشت میکرد.❗️ابو علی میگفت بعد از شهادتش از تو جیبش دفترچه ای پیدا کردم دیدم هر روز گناهانش رو می نوشته گناهانی که بیشتر به ترک مستحبات میموند.💔
ابو علی میگفت یک منطقه رو بعد از پس گرفتن از تکفیریا تثبید کردیم من رفتم یک خونه ای رو انتخاب کردم رفتم بالای پشت بام که منبع آبش رو چک کنم💦 دیدم شهید نجفی بین منابع آب یکجوری نشسته که دیده نشه وداره زار زار گریه می کنه😭 طوری که پهنای صورتش خیس شده وحسابی سیمش وصله. شهید نجفی یک گچکار بود ولی ره صد ساله رو یک شب طی کرد.کنار قبر شهید بودم که ابو علی اینو تعریف کرد.سحر جمعه ای بود یادش بخیر.😔
شهید مدافع حرم
نعمت الله نجفی🌹
@Modafeaneharaam
وقتی که من در افغانستان سرباز بودم، روزی در بازار شهر بامیان، متوجه ازدحام جمعیت شدم و دیدم که این شلوغی به خاطر حضور یک فال بین است😃. من اصلا به فال بین اعتقادی ندارم اما برای سرگرمی از فال بین خواستم، کف دست من را ببیند،❗️ فال بین گفت: «آخر و عاقبت تو، خیلی مظلومانه است»😔. سپس چشمهایش پُر از اشک شد و از پیشم رفت‼️. با خودم گفتم: «آیا من از مولایم حسین (ع)، مظلومتر خواهم بود.»😭 مرگ یک نعمت است که آدمها را از خودفراموشی و جهل نجات میدهد.👌
قسمتی از وصیتنامه
شهید مدافع حرم سید اسماعیل حسینی🌹
@Modafeaneharaam
تصویر پیکر آغشته به خون شهید مدافع حرم 💔
#شهید_حمید_رضا_اسداللهی✨
🏴حین نبرد در منطقه خانطومان و در روز شهادت #امام_حسن_عسکری علیه السلام، هنگام آماده شدن برای #نماز_اول_وقت ترکشی بر شاهرگش نشست و مهمان ارباب شد.🌹🕊
📚کتاب "شاهرگی برای حریم" در مورد زندگینامه این شهید بزرگوار به چاپ رسیده است.
@Modafeaneharaam
شوخطبع بود. همیشه خدا در حال شوخی و خنده بود😁
یکبار با عجله ایستاده بود غذا میخورد با این حال هر قاشقی که میخورد با بقیه شوخی میکرد و سربه سر میگذاشت😂. این اخلاقش طوری بود که هیچکس با مرتضی غریبی نمیکرد و همان اول با او جور میشد. با اینکه چهره جدی و با ابهتی داشت خیلی کم یادم میآید عصبانی شده باشد👌و صدایش را بلند کرده باشد. گاهی که بچهها اذیت میکردند و من دعوایشان میکردم ناراحت میشد. دوست نداشت دعوایشان کنم، بعد هم بچهها را بغل میکرد و میگفت این «گنجشکهای بابا» هستند.😍
این خصوصیات از صبرش هم بود. به شدت آدم صبوری بود بخصوص با بچهها و شیطنتهایشان. همیشه هم به من میگفت که کاری با بچهها نداشته باشم. مشکلات را مشکل نمیدید و خیلی آرام و صبور آنها را حل میکرد🌺. مرتضی خیلی هم خوددار بود. برای همین بروز احساساتش کم بود. بیشتر محبتهایش را عملی نشان میداد❤️. همه تلاشم را میکردم یک جمله «دوستت دارم» از دهانش بیرون بکشم. «بیرون کشیدن این جمله از دهان یک مرد با جذبه لذت خاصی داشت🙈. سربهسرم میگذاشت و در میرفت. پاپیچ میشدم که باید صاف و صریح بگویی: دوستت دارم❤️. وقتی آخرش میگفت برایم لذت خاصی داشت.»✨
نقل از همسر شهید کریمی🌸
@Modafeaneharaam