اخـــــلاص شهید #سیدحکیم 🕊🌺
🍁شب اول رمضان سال 94 ریف ادلب بودیم، تکفیری ها متوجه شده بودن #سیدحیکم فرمانده اون منطقه هست ،
برای همین برای سرش جایزه گذاشتن، من میخواستم اخبار و با #غرور پخش کنم ولی اجازه نداد،😕
#گفت: مثل اینکه هنوز باور نکردی من زن ذلیلم، اگه خانومم متوجه بشه دیگه اجازه نمیده بیام سوریه، گفتم سید اگه برای سر من جایزه میذاشتن به همه عالم میگفتم😅
با خنده بهم گفت:
روزي که #غـــــرور اومد سراغت بدون اون روز نفس میکشی ولی مردی
متوجه شدم نمیخواد اجـــــر عملـــــش کم بشه✅
از اون زمان تا لحظه شهادتش کنارش بودم ولی ندیدم این ماجرا رو برای کسی تعریف کنه
به یاد سردار بی سر منتقم خون زهرا💔
#سیدمحمدحسن_حسینی ( #سیدحکیم )🌹
#شهادت_خرداد_95
#خاطرات_ناب
@Modafeaneharaam
CQACAgQAAx0CUyYOlAACHkJhJfhcXDplJbvdyCcS01LhOrAMWAAC6AoAAoXG8FOlXgbf_L5YHiAE.mp3
11.51M
باشه منو نبر به کربلا
حق داری آقا . . .
باشه میرم دور میشم
از جلو چشات . . .
#ارباب_انتظار_سخته♥️
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 قسمت دوم
روایت حاج قاسم سلیمانی از شکست مفتضحانه آمریکا در افغانستان
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#گزارش_تصویری
گزارش پویش اطعام حسینی( در ۴ مرحله )
پخت و توزیع ۴/۰۰۰ پرس غذا گرم در مناطق محروم و خانواده های نیازمند شهرستان بندر ماهشهر ده اول محرم الحرام ۱۴۴۳
توسط مرکز نیکو کاری الغدیر هیئت حراس الحرم شهرک طالقانی ماهشهر
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بیانات رهبر انقلاب درباره شهید سید علی اندرزگو در سال 59
🔹 انتشار به مناسبت سالگرد شهادت شهید اندرزگو
@Modafeaneharaam
مراسم گرامیداشت یاد و خاطره شهید مجید قربانخانی
۵شنبه ۴شهریور
ساعت ۱۸
گلزار شهدای یافت آباد
#تهران
@Modafeaneharaam
#شهید_رضا_کارگربرزی 🕊🌺
نیمه شب از خواب بلند شدم ، دیدم باز رضا مثل هرشب درحال خواندن نماز شب است😊
نمیدونم چرا اون شب برام تماشای رضا فرق می کرد. اصلا یک جورایی محو تماشای رضا شده بوده . مثل هرشب ، آرام و بی صدا با تمام سختی های موجود در منطقه ، رضا یک محوطه امنی برای خودش به نام نماز ساخته بود✅
با تمام جدیت و تحکم اخلاقی ای که داشت ، توی نماز #آرام بود. وقتی نمازش تموم شد و رفت سراغ کارهای مربوطه اش و من ماندم و صبح فردا که خبر شهادت رضا را برایم آوردند.💔
#شهادت_رمضان93
@Modafeaneharaam
4_5828015611283770410.pdf
1.84M
#معرفی_کتاب
#عزادار_حقیقی
به قلم : محمد شجاعی
(مراتب پنجگانه سیر و سلوک عزادار)
▪️ سلوک عزادار، از مرتبهی نازل عزاداری (حزن و گریه)، تا مرتبهی عالی آن (أن یرزقنی طلب ثارک مع امامٍ هدیٰ )
@Modafeaneharaam
💢گذری بر زندگانی شهید مدافع حرم فاطمیون «حسن رضا رستگاری»
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 گاندو و سلبریتی ها
چطوری سرویس های جاسوسی سوار سلبریتی های کشورها میشن و موقع انتخابات با اسکل کردن اون ها سرنوشت یک جامعه رو به فنا میدن
دقیقا جوری که سلبریتی ها مردم ایران رو توی دوره حسن روحانی به فنا دادن
@Modafeaneharaam
💢لحظهشماری برای زیارت مزار پدر/ شش فرزندی که در تشییع پدر شهیدشان نبودند
فرزند شهید مدافع حرم فاطمیون «سیدمحمد سجادی» میگوید: داغ بیپدری در یک کشور غریب برای ما خیلی سخت است؛ حتی لحظه لحظه بدون پدر خیلی سخت میگذرد، اما این درد خیلی کمتر از درد حضرت رقیه(س) است.
این گفتگو را در لینک زیر بخوانید:
http://fna.ir/33gms
@Modafeaneharaam
❤️(هوالعشق)❤️
#رمان_تنها_میان_داعش
🌹#قِسمَت_بیست_و_هَشتُم🌺
در انتظار آغاز عملیات ۱۵روز گذشت و خبری جز خمپارههای داعش نبود که هرازگاهی اطراف شهر را میکوبیدند. خانه و باغ عمو نزدیک به خطوط درگیری شمال شهر بود و رگبار گلولههای داعش را بهوضوح میشنیدیم. دیگر حیدر هم کمتر تماس میگرفت که درگیر آموزشهای نظامی برای مبارزه بود و من تنها با رؤیای شکستن محاصره و دیدار دوبارهاش دلخوش بودم. تا اولین افطار ماه رمضان چند دقیقه بیشتر نمانده بود و وقتی خواستم چای دم کنم دیدم دیگر آب زیادی در دبه کنار آشپزخانه نمانده است.💧 تأسیسات آب آمرلی در سلیمانبیک بود و از روزی که داعش این منطقه را اشغال کرد، در لولهها نفت و روغن ریخت تا آب را به روی مردم آمرلی ببندد.😥 در این چند روز همه ذخیره آب خانه همین چند دبه بود و حالا به اندازه یک لیوان آب باقی مانده بود که دلم نیامد برای چای استفاده کنم. شرایط سخت محاصره و جیرهبندی آب و غذا، شیر حلیه را کم کرده و برای سیر کردن یوسف مجبور بود شیرخشک درست کند. باید برای افطار به نان و شیره توت قناعت میکردیم و آب را برای طفل شیرخواره خانه نگه میداشتم که کتری را سر جایش گذاشتم و ساکت از آشپزخانه بیرون آمدم. اما با این آب هم نهایتاً میتوانستیم امشب گریههای یوسف را ساکت کنیم و از فردا که دیگر شیر حلیه خشک میشد، باید چه میکردیم؟😔 زنعمو هم از ذخیره آب خانه خبر داشت و از نگاه غمگینم حرف دلم را خواند که ساکت سر به زیر انداخت.😞 عمو قرآن میخواند و زیرچشمی حواسش به ما بود که امشب برای چیدن سفره افطار معطل ماندهایم و دیدم اشک از چشمانش روی صفحه قرآن چکید.😢 در گرمای ۴۵ درجه تابستان، زینب از ضعف روزهداری و تشنگی دراز کشیده بود و زهرا با سینی بادش میزد که چند روزی میشد با انفجار دکلهای برق، از کولر و پنکه هم خبری نبود. شارژ موبایلم هم رو به اتمام بود📱 و اگر خاموش میشد دیگر از حال حیدرم هم بیخبر میماندم.😓 یوسف از شدت گرما بیتاب شده و حلیه نمیتوانست آرامَش کند که خودش هم به گریه افتاد.😭 خوب میفهمیدم گریه حلیه فقط از بیقراری یوسف نیست؛ چهار روز بود عباس به خانه نیامده و در سنگرهای شمالی شهر در برابر داعشیها میجنگید و احتمالًا دلشوره عباس طاقتش را تمام کرده بود.
#اِدامه_دارَد...🌸
@Modafeaneharaam
❤️(هوالعشق)❤️
#رمان_تنها_میان_داعش
🌹#قِسمَت_بیست_و_نُهُم🌺
زنعمو اشاره کرد یوسف را به او بدهد تا آرامَش کند و هنوز حلیه از جا بلنده نشده،خانه طوری لرزید که حلیه سر جایش کوبیده شد. زنعمو نیمخیز شد و زهرا تا پشت پنجره دوید که فریاد عمو میخکوبش کرد :«نرو پشت پنجره! دارن با خمپاره میزنن!» کلام عمو تمام نشده، مثل اینکه آسمان به زمین کوبیده شده باشد، همه جا سیاه شد و شیشههای در و پنجره در هم شکست. من همانجا در پاشنه در آشپزخانه زمین خوردم و عمو به سمت دخترها دوید که خردههای شیشه روی سر و صورتشان پاشیده بود. زنعمو سر جایش خشکش زده بود و حلیه را دیدم که روی یوسف خیمه زده تا آسیبی نبیند. زینب و زهرا از ترس به فرش چسبیده و عمو هر چه میکرد نمیتوانست از پنجره دورشان کند.😰 حلیه از ترس میلرزید، یوسف یک نفس جیغ میکشید و تا خواستم به کمکشان بروم غرّش انفجار بعدی، پرده گوشم را پاره کرد.😣 خمپاره ☄ سوم درست در حیاط فرود آمد و از پنجرههای بدون شیشه، طوفانی از خاک خانه را پُر کرد. در تاریکی لحظات نزدیک اذان مغرب، چشمانم جز خاک و خاکستر چیزی نمیدید و تنها گریههای وحشتزده یوسف را میشنیدم.😭😰 هر دو دستم را کف زمین عصا کردم و به سختی از جا بلند شدم، به چشمانم دست میکشیدم اما حتی با نشستن گرد و خاک در تاریکی اتاقی که چراغی روشن نبود، چیزی نمیدیدم که نجوای نگران عمو را شنیدم :«حالتون خوبه؟» به گمانم چشمان او هم چیزی نمیدید و با دلواپسی دنبال ما میگشت. روی کابینت دست کشیدم تا گوشی را پیدا کردم و همین که نور انداختم، دیدم زینب و زهرا همانجا پای پنجره در آغوش هم پنهان شده و هنوز از ترس میلرزند.😰😥 پیش از آنکه نور را سمت زنعمو بگیرم، با لحنی لرزان زمزمه کرد :«من خوبم، ببین حلیه چطوره!» ضجههای یوسف و سکوت محض حلیه در این تاریکی همه را جان به لب کرده بود؛ میترسیدم امانت عباس از دستمان رفته باشد که حتی جرأت نمیکردم نور را سمتش بگیرم.😔 عمو پشت سر هم صدایش میکرد و من در شعاع نور دنبالش میگشتم که خمپاره بعدی در کوچه منفجر شد. وحشت بیخبری از حال حلیه با این انفجار، در و دیوار دلم را در هم کوبید و شیشه جیغم در گلو شکست.😫
#اِدامه_دارَد...🌸
@Modafeaneharaam
ختم #صلوات به نیت:🔰
#شهید_مصطفی_محمدی🌹
هدیه به حضرت زهرا (سلام الله علیها) و مولا امیرالمومنین علیه السلام و برای سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)🌺
مهلت: تا فردا شب ساعت۲۱
تعداد صلواتهای خود را به آیدی زیر بفرستید👇
@Ahmad_mashlab1115
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 استوری | حاج قاسم، ذوب در انقلاب بود
@Modafeaneharaam
بنام خدا🌹
#اطلاعیه
یکی از زیباترین مظاهر تجلی و مبانی معنوی، مشارکت مردمی در ساخت و تکمیل اماکن فرهنگی است. این گونه فعالیت ها علاوه بر تاثیرگذاری در فکر و فرهنگ و دین و ایمان و اعتقادات مذهبی، باعث کاهش تعلقات مادی و مجازی می گردد و در تربیت نسل های آینده ی کشور موثر بوده و موجب رشد معنوی و مذهبی جامعه خصوصا نسل جوان می گردد👌👌
👈بدین وسیله، از شما هم وطن گرامی دعوت می گردد، تا با مشارکت در ساخت و تکمیل پایگاه فرهنگی امام محمد باقر علیه السلام یاری و همیاری صمیمانه، مبذول فرمایید.
شماره کارت👇
6037697604930633
بنام زارع
🔴دوستان لطفا و حتما فیش واریزی رو به این ایدی ارسال فرمایید👇
@Modafeaneharaam_ad
باتشکرازشماخوبان اجرتون با امام حسین🤲
#امام_حسین علیه السلام:
💠 هوَ اَنْ تَخْرُجَ مِنْ بَيْتِكَ، فَلا تُلْقِىَ اَحَداً اِلاّ رَأَيْتَ لَهُ الْفَضْلَ عَلَيْكَ.
❇️ ادب آن است که از خانه که بیرون میروی، هیچکس را دیدار نکنی مگر اینکه او را برتر از خودت پنداری.
📚 موسوعه کلمات الامام الحسین علیه السلام، صفحه 750
#حدیث_روز
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 وقتی صدا و سیما سکوتش را در مورد واکسیناسیون می شکند...
🌏 از ابتدای کرونا کشور نیجر در آفریقا بدون ماسک و بهداشت فقط 200 کشته کرونایی داشته این کشور تمام واکسن هایش را پس فرستاده حال ما با ماسک و ژلهای ضدعفونی در صف واکسن
@Modafeaneharaam
پاییز 94 نزدیک #اربعین بود،حسن آقا رفت دنبال گذرنامه اما چند روز قبل #اربعین در پادگان سروصدای رفتن به سوریه پیچید.👥
حسن اقا عکس العملی درباره رفتن به سوریه از خود نشان نمی داد تا اینکه چند روز قبل از رفتن،اسم حسن اقا در لیست افرادی که به سوریه اعزام می شدند دیده می شد.👀
حسن اقا در سوریه بیش از حد توان خود کار می کرد ودرشبانه روز 3 یا 4 ساعت می خوابید.
تا اینکه حاج حسن چند روز پس از اعزام از ناحیه ی سر دچار #موج_گرفتگی واز کتف چپ مورد اصابت #ترکش قرار گرفت.😔😔
بعد از آمدن حسن اقا ومرخص شدن او از بیمارستان بقیه الله علاوه بر موج گرفتگی دوتا از ترکش هادر بدن او ماند وبه ما میگفت که این دو ترکش #سوغاتی من از سفرم به #سوریه است.☺️
گفت تا لحظه ای که جان دارم نمیزارم که این دو #ترکش را از بدنم خارج کنند.☝️
ترکش ها ماند تا اردیبهشت ماه 95 در خان طومان ، میعادگاه عاشقان اهل بیت (س) او و 15 نفر از همرزمانش بال در بال ملائک گشودند . 💔
به نقل از همسر شهید حسن رجایی فر🌹🍃
یادش با صلوات
@Modafeaneharaam