eitaa logo
مـُـدافِعان‌‌ِحـَC᭄‌ــرَم🇮🇷🇵🇸
21.7هزار دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
9.5هزار ویدیو
175 فایل
﷽ بہ‌عشق امام‌حسین‌؏♥️ اینجاقراره‌ڪہ‌فقط‌ازشھدادرس‌زندگۍبگیریم♥! مطمئن باشید شھدا دعوتتون ڪردند🕊 پس #لفت‌ندید.😊 #باحضورافتخارےخانواده‌معظم‌شهدا🌷 @Sarbazvalayat6 خادم کانال👆👆
مشاهده در ایتا
دانلود
°•🥀💔 📷وداع دختران با پدر را ببینید بغضتان می‌شکند 🌹شهید سید علی حسینی از فرماندهان لشکر غیور فاطمیون ، طی روزهای گذشته بر اثر حمله نیروهای آمریکایی به پایگاه های مقاومت در منطقه به فیض عظیم شهادت نائل آمد. کانال‌ مدافعان‌ حرم ♡j๑ïท🌱↷ https://eitaa.com/modafeaneharam8 ═✧❁🌷یازینب🌷❁✧
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°•🥀 🔻تشییع پیکر شهید‌حسینی در بهارستان 🔹پیکر مطهر شهید «سیدعلی حسینی» از گردان فاطمیون که در دیرالزور سوریه به شهادت رسیده بود، با حضور مردم ولایت‌مدار شهرستان بهارستان تشییع و به خاک سپرده شد. کانال‌ مدافعان‌ حرم ♡j๑ïท🌱↷ https://eitaa.com/modafeaneharam8           ═✧❁🌷یازینب🌷❁✧═
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مـُـدافِعان‌‌ِحـَC᭄‌ــرَم🇮🇷🇵🇸
✍🏻 رمان #دمشق_شهر_عشق #قسمت_صد_و_سی_و_دو 💠 دلم را مصطفی با خودش برده و دیگر با دلی که برایم نماند
✍️ رمان 💠 من و مادرش به زمین چسبیده و اعضای دفتر مردد بودند که عصبی فریاد کشید :«برید پایین، ابوالفضل پوشش میده از ساختمون خارج شید!» دلم نمی‌آمد در هدف تیر تنهایش بگذارم و باید می‌رفتیم که قلبم کنارش جا ماند و از دفتر خارج شدیم. 💠 در تاریکی راهرو یک چشمم به پله بود تا زمین نخورم و یک چشمم به پشت سر که غرّش وحشتناکی قلبم را به قفسه سینه کوبید و بلافاصله فریاد ابوالفضل از پایین راه‌پله بلند شد :«سریعتر بیاید!» شیب پله‌ها به پایم می‌پچید، باید پا به پای زانوان ناتوان مادر مصطفی پایین می‌رفتم و مردها حواسشان بود زمین نخوریم تا بلاخره به پاگرد مقابل در رسیدیم. 💠 ظاهراً هدف‌گیری مصطفی کار خودش را کرده بود که صدای تیراندازی تمام شد، ابوالفضل همچنان با اسلحه به هر سمت می‌چرخید تا کسی شکارمان نکند و با همین از در خارج شدیم. چند نفر از رزمندگان مردمی طول خیابان را پوشش می‌دادند تا بلاخره به خانه رسیدیم و ابوالفضل به دنبال مصطفی برگشت. 💠 یک ساعت با همان لباس سفید گوشه اتاقی که از قبل برای زندگی جدیدم چیده بودم، گریه می‌کردم و مادرش با آیه‌آیه دلداری‌ام می‌داد که هر دو با هم از در وارد شدند. مثل بود که از این معرکه خسته و خاکی ولی سالم برگشتند و همان رفتن‌شان طوری جانم را گرفته بود که دیگر خنده به لب‌هایم نمی‌آمد و اشک چشمم تمام نمی‌شد. 💠 ابوالفضل انگار مچ پایش گرفته بود که می‌لنگید و همان‌جا پای در روی زمین نشست، اما مصطفی قلبش برای اشک‌هایم گرفته بود که تنها وارد اتاق شد، در را پشت سرش بست و بی‌هیچ حرفی مقابل پایم روی زمین نشست. حریف ترس ریخته در جانم نمی‌شد که سرش را کج کرد و آهسته پرسید :«چیکار کنم دیگه گریه نکنی؟» 💠 به چشمانش نگاه می‌کردم و می‌ترسیدم این چشم‌ها از دستم برود که با هر پلک اشکم بیشتر می‌چکید و او درد‌های مانده بر دلش با گریه سبک نمی‌شد که غمزده خندید و نازم را کشید :«هر کاری بگی می‌کنم، فقط یه بار بخند!» لحنش شبیه شربت قند و گلاب، خوش عطر و طعم ، به‌جای اشک از من پرسید :«ممنونم که خندیدی! حالا بگو چی کار کنم؟» 💠 اینهمه زخمی که روی دلم مانده بود مرهمی جز نداشت که حرف دلم را زدم :«میشه منو ببری حرم؟» و ای کاش این تمنا در دلم مانده بود و به رویش نمی‌آوردم که آینه نگاهش شکست، و چشمانش به زیر افتاد. هنوز خاک درگیری روی موهایش مانده و تازه دیدم گوشه گردنش خراش بلندی خورده و خط نازکی از روی یقه پیراهن سفیدش افتاده بود که صدا زدم :«مصطفی! گردنت چی شده؟» 💠 بی‌توجه به سوالم، دوباره سرش را بالا آورد و با شیشه که در گلویش مانده بود، صدایش به خس‌خس افتاد :«هنوز یه ساعت نیس تو رو از چنگ‌شون دراوردم! الان که نمی‌دونستن کی تو این ساختمونه، فقط به خاطر اینکه دفتر بود، همه جا رو به گلوله بستن! حالا اگه تو رو بشناسن من چیکار کنم؟» می‌دانستم نمی‌شود و دلم بی‌اختیار بهانه‌گیر شده بود که با همه احساسم پرسیدم :«میشه رفتی حرم، بجا منم زیارت کنی؟» 💠 از معصومیت خوابیده در لحنم، دلش برایم رفت و به رویم خندید :«چرا نمیشه ؟» در سکوتی ساده بود و حرفی پشت لب‌هایش بی‌قراری می‌کرد که کسی به در اتاق زد. هر دو به سمت در چرخیدیم و او انگار منتظر ابوالفضل بود که برابرم قد کشید و همز‌مان پاسخ داد :«دارم میام!» باورم نمی‌شد دوباره می‌خواهد برود که دلم به زمین افتاد و از جا بلند شدم. 💠 چند قدمی دنبالش رفتم و صدای قلبم را شنید که به سمتم چرخید و لحنش غرق غم شد :« گُر گرفته، باید بریم!» هنوز پیراهن به تنش بود، دلم راضی نمی‌شد راهی‌اش کنم و پای حرم در میان بود که قلبم را قربانی (علیهاالسلام) کردم و بی‌صدا پرسیدم :«قول دادی به نیتم کنی، یادت نمیره؟» 💠 دستش به سمت دستگیره رفت و عهد بست :« قسم می‌خورم همین امشب به نیتت زیارت کنم!» و دیگر فرصتی برای عاشقی نمانده بود که با متانت از در بیرون رفت و پشت سرش همه وجودم در هم شکست... ... .
مـُـدافِعان‌‌ِحـَC᭄‌ــرَم🇮🇷🇵🇸
✍️ رمان #دمشق_شهر_عشق #قسمت_صد_و_سی_و_سه #قسمت_صد_و_سی_و_چهار #قسمت_صد_و_سی_و_پنج 💠 من و مادرش
✍️ رمان 💠 در تنهایی از درد دلتنگی به خودم می‌پیچیدم، ثانیه‌ها را می‌شمردم بلکه زودتر برگردند و به‌جای همسر و برادرم، با بمب به جان زینبیه افتادند که یک لحظه تمام خانه لرزید و جیغم در گلو شکست. از اتاق بیرون دویدم و دیدم مادر مصطفی گوشه آشپزخانه از ترس زمین خورده و دیگر نمی‌تواند برخیزد. 💠 خودم را بالای سرش رساندم، دلهره حال ابوالفضل و مصطفی جانم را گرفته بود و می‌خواستم به او دلداری دهم که مرتب زمزمه می‌کردم :«حتماً دوباره بوده!» به کمک دستان من و به زحمت از روی زمین خودش را بلند کرد، تا مبل کنار اتاق پاهایش را به سختی کشید و می‌دیدم قلب نگاهش برای مصطفی می‌لرزد که موبایلم زنگ خورد. 💠 از فقط صدای مصطفی را می‌خواستم و آرزویم برآورده شد که لحن نگرانش در گوشم نشست و پیش از آنکه او حرفی بزند، با دلواپسی پاپیچش شدم :«چه خبر شده مصطفی؟ حالتون خوبه؟ ابوالفضل خوبه؟» و نمی‌دانستم این انفجار تنها رمز شروع عملیات بوده و تکفیری‌ها به کوچه‌های حمله کرده‌اند که پشت تلفن به نفس‌نفس افتاد : «الان ما از اومدیم بیرون، ۲۰۰ متری حرم یه ماشین منفجر شده، تکفیری‌ها به درمانگاه و بیمارستان زینبیه حمله کردن!» 💠 ترس تنهایی ما نفسش را گرفته بود و انگار می‌ترسید دیگر دستش به من نرسد که التماسم می‌کرد :«زینب جان! هر کسی در زد، در رو باز نکنید! یا من یا ابوالفضل الان میایم خونه!» ... .
°•🥀 تصویر شهید که ۱۴ بهمن ۱۴۰۲ در استان دیروالزور سوریه در حملات هوایی جنگنده‌های اشغالگران آمریکایی به شهادت رسید.🌹 کانال‌ مدافعان‌ حرم ♡j๑ïท🌱↷ https://eitaa.com/modafeaneharam8 ═✧❁🌷یازینب🌷❁✧
Meisam motiee - Shohada Sharmandem (128).mp3
5.01M
🥀°• 🎤شهدا شرمنده‌اییم... کانال‌ مدافعان‌ حرم ♡j๑ïท🌱↷ https://eitaa.com/modafeaneharam8 ═✧❁🌷یازینب🌷❁✧ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم . ‌✨ الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ . کانال‌مدافعان‌حرم🚩 ♡j๑ïท🌱↷ https://eitaa.com/modafeaneharam8 ═✧❁🌷یازینب🌷❁✧┄
azomalbala-basem.mp3
941.8K
🌹همه با هم بخوانیم دعای آقا امام زمان عج💚 🔊🔉دعای فرج با صدای باسم الکربلایی کانال‌ مدافعان‌ حرم ♡j๑ïท🌱↷ https://eitaa.com/modafeaneharam8 ═✧❁🌷یازینب🌷❁✧┄
°•🌱 حدیث روز 🌹مثل دنیا🌹 🌻 امام كاظم عليه السلام: 🍀 مثَلُ الدنيا مَثَلُ ماءِ البحرِ؛ كُلَّما شَرِبَ مِنهُ العَطشانُ ازدادَ عَطَشاً حتّى‏ يَقتُلَه‏... 🍀 حکایت دنيا حکایت آب درياست؛ هر چه تشنه از آن بنوشد، تشنه‏ تر می شود تا اینکه سرانجام (عطش) او را مى‏ كشد. 📚 تحف العقول، ص ۷۲۵. کانال‌ مدافعان‌ حرم ♡j๑ïท🌱↷ https://eitaa.com/modafeaneharam8 ═✧❁🌷یازینب🌷❁✧
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 روشهای دوستی با امام زمان ارواحنا فداه 🔵 قسمت هفتم 🎙 کانال‌ مدافعان‌ حرم ♡j๑ïท🌱↷ https://eitaa.com/modafeaneharam8 ═✧❁🌷یازینب🌷❁✧
°•🌱 🌷بسمِ رَبِّ الشُهَدا و الصِدّیقین🌷 🌱تلاوت دسته جمعی قرآن کریم هدیه به روح پاک و مطهر همه شهدا برای تعجیل در فرج آقا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ان‌شاءالله صفحه97 کانال‌ مدافعان‌ حرم ♡j๑ïท🌱↷ https://eitaa.com/modafeaneharam8 ═✧❁🌷یازینب🌷❁✧
🏴 ۲۶ رجب، سالروز وفات موحد و مؤمن قریش، حضرت (علیه‌السلام) پدر بزرگوار امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) تسلیت باد. 🏴در صف محشر کف افسوس برهم می‌زند... هرکسی گامی دراین دنیا برایت برنداشت...🏴 کانال‌ مدافعان‌ حرم ♡j๑ïท🌱↷ https://eitaa.com/modafeaneharam8 ═✧❁🌷یازینب🌷❁✧
رمزگشایی از یک معما! از ۹ماه پیش رهبر حکیم انقلاب در رابطه با انتخابات مجلس شورای اسلامی این بیانات را فرمودند: انتخابات امسال انتخابات بسیار مهمی است که از هم اکنون دشمن توپخانه خود را برای تخریب آن فعال کرده آن هم در حالیکه ۹ ماه با انتخابات فاصله داریم. بسیاری منتظر فضای به هم ریختگی و یا التهاب آفرینی هایی به مانند سال گذشته مثل همچین ایامی بودیم. ولیکن این بار دشمن راه دیگری را در پیش گرفته است. در این یکی ، دو ماه اخیر وقتی از دوستان کارشناس فضای مجازی و رسانه سوال می‌شد که آرایش دشمن و نحوه مواجهه را چگونه رصد می‌کنند، میفرمودند: خیلی پیچیده است. چون بخلاف گذشته کمتر خط خبری در رابطه با انتخابات است! در حالیکه حضرت آقا فرمودند: توپخانه دشمن به سمت انتخابات نشانه رفته است..! و روزگذشته رهبر انقلاب در دیدار همافران نیروی هوایی به نکته‌ای اشاره فرمودند که رمزگشایی از چگونگی سرمایه‌گذاری دشمن در این انتخابات است . شاید بتوان گفت سخنرانی دیروز نزدیک به سخنرانی معروف و مهم ایشان در سال ۷۵ در بین فرماندهان لشکر ۲۷ محمد رسول الله است. در آن سخنرانی شاه بیت کلام شان این جمله بود: اگر خواص امری را كه تشخيص دادند به موقع و بدون فوت وقت عمل كنند، تاريخ نجات پيدا می‌كند و ديگر حسين‌بن‌علی‌ها به كربلاها كشانده نمی‌شوند. اگر خواص بد فهميدند، دير فهميدند، فهميدند اما با هم اختلاف كردند؛ كربلاها در تاريخ تكرار خواهد شد. ایشان در بیانات دیروزشان با ارائه شناخت صحنه و آرایش دشمن، خواص جامعه را نقطه کانونی هدف دشمن نشان دادند و فرمودند: هدف دشمن این است که خواص با گرفتار شدن به تردید و تعلل و جذب شدن به چرب و شیرین دنیا، در بزنگاهها و مواقع حساس، کار لازم و نقش شتابدهندگی خود را انجام ندهند... شتاب‌دهنده آن چیزی است که ما به آن میگوییم «خواص» «خواص» یعنی چه؟ «خواص» یعنی مثلاً آدمهای نام‌ونشان‌دار، آدمهای باسواد و دانشمند؟ نه، «خواص» به این معنا نیست. «خواص» یعنی آن مجموعه‌ی انسانهایی که در کار خود، با فکر و با شناخت و با تشخیص عمل میکنند و تابع جَو نیستند؛ «خواص» یعنی اینها.... لذا من به شما عرض بکنم که امروز جبهه‌ی دشمن برای خواص برنامه‌ی خاص دارد؛ برای خواص در کشور خود ما و در خیلی از جاهای دیگر برنامه دارند که اینها را دچار تردید کنند، دچار تأمّل کنند، دچار تعلّل کنند، احیاناً چرب و شیرین دنیا را به اینها بچشانند، اینها را جذب کنند برای اینکه در بزنگاه‌ها، در نقاط حسّاس، در آنجایی که لازم است یک اقدامی انجام بدهند، انجام ندهند و آن شتاب‌دهندگی‌ای که از خواص متوقّع است، صورت نگیرد؛ برای این کار برنامه دارند. رفقای عزیز این سخنرانی اخیر حضرت آقا از جنس هل من ناصر به خواص بود! نکند به مانند واقعه کربلا، زراعت و کسب و کار و شهرت و حزب و... به توّابین منتهی مان کند. ای که دستت می رسد کاری بکن!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲 معنی خواص و ویژگی‌های آن، در بیانات روز گذشته رهبر انقلاب کانال‌ مدافعان‌ حرم ♡j๑ïท🌱↷ https://eitaa.com/modafeaneharam8 ═✧❁🌷یازینب🌷❁✧
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در ۱۸ بهمن ۵۷ چه گذشت؟ 🇮🇷 کانال‌ مدافعان‌ حرم ♡j๑ïท🌱↷ https://eitaa.com/modafeaneharam8 ═✧❁🌷یازینب🌷❁✧
🔶وداع زائران حرم رضوی با ۵ شهید مدافع حرم در شام شهادت حضرت موسی بن جعفر (ع) 🔹فدائیان کوی عشق از شهر دمشق؛ سید علی حسینی (فرزند سید امیر)، سید علی حسینی (فرزند سید محمدحسین)، سید علی حسینی (فرزند سید ابراهیم) سید حمزه علوی و محمد علی اکبری شهیدانی بودند که در شام شهادت حضرت موسی بن جعفر (ع) میهمان فرزندش علی بن موسی الرضا (ع) شدند. 🔹مراسم تشییع این شهدای والامقام ساعت ۹ صبح روز چهارشنبه ۱۸ بهمن‌ماه، از مهدیه مشهد به سمت حرم مطهر رضوی انجام خواهد شد و پس از این مراسم پیکر پاک این شهدا برای انجام مراسم خاکسپاری به آرامستان بهشت رضا (ع) منتقل خواهد شد. کانال‌ مدافعان‌ حرم ♡j๑ïท🌱↷ https://eitaa.com/modafeaneharam8 ═✧❁🌷یازینب🌷❁✧