پدرش را برده بودند ڪردستان
ببیند پسرش ڪجا اسٺ و چہ ڪار مےڪند
وقتے محمود فهمیده بود به پدرش گفتہ بود:
"شما از امڪاناٺ بیتالمال استفاده نڪنیدها!
چیزے اگر مےخواهید بخورید یا جایے بروید با خرج خودتون باشه"
📚منبع: یادگارن،جلد۶
#شهید_محمود_کاوه
کتاب را که میخواند گفت: بابا!
گفتم: جانِ بابا
گفت: اینجا نوشته تو اگر دعام کنی
حرفم بیشتر پیش خدا در رو دارد
گفتم: من و ننهات که صبح تا شب داریم
دعات میکنیم
گفت: آن را که میدانم
میخواهم دعا کنی دعایِ من
به گوش خدا برسه
دعا کردم،آخرش هم به آسمان گفتم:
فقط تا حدّی که داغش را نبینم!
#شهید_محمود_کاوه