◾️قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی در شب هفتم ماه مبارک رمضان سال ۱۴۴۲ ه. ق برابر با ۱۴۰۰/۰۱/۳۰◾️
☑️جلسه یازدهم شرح رساله لقاءالله قسمت دوم
▪️کسی که به مقام امامت و ولایت که عهدُالله است، رسیده باشد میتواند در عالَم عنصری و نشئه طبیعت تصرف کند و صُوَر اشیاء را تبدّل بدهد و همچنین میتواند صوَر موجودات را در متن خارج انشاء کند بدون این که از مواد عالم طبیعت استفاده کند.
▪️هر صاحب شغلی مانند یک بنّا از مواد عنصری همین نشئه طبیعت مانند چوب و سنگ و گِل و آهن و دیگر مواد مختلف استفاده میکند و این همه مصنوعات را میسازد،
▪️امّا اگر انسان بر اساس تحقّقی که نسبت به اسماء الله پیدا کرده ، میتواند در عالَم ، صوَر اشیاء را انشاء کند، ستاره ها ، حیوانات ، معدنی ها ، گیاهان ... را انشاء کند بدون این که در مُنشآت خود از مواد عالم طبیعت استفاده نماید. البته مُنشآت ایشان بر اساس اراده ذاتی اوست که به اِذن الله محقق میشود.
▪️حتی چیزهایی که الان در عالم طبیعت تحقق دارند و صورتگری آنها در این عالم نیازمند به زمان و مکان است تا از قوّه به فعلیّت برسد ، اما امام میتواند به صورت دفعی آن را انشاء کند . مانند زنده کردن مردگان توسط حضرت عیسی (علیه السلام) یا اگر درختی که برای رشد کردن نیاز به دهها سال فرصت دارد، نفس ناطقه انسانی می تواند بدون احتیاج به مکان و زمان تدریجی همین جوانه را به صورت یک درخت تنومند انشاء کند.
▪️در این صورت، این سوال مطرح میشود که آیا امام که صاحب ولایت الهیّه است از این قدرت ِ تصرف استفاده میکند؟
▪️در مقام امامت آنچه مهم است توانمندیِ تصرف در عالم است. یعنی آن قوّه ای که بتواند قدرت انشائات در عالم داشته باشد، به تعبیر قرآن ، هر گاه اراده کند امر خود را ، به شئ تعلق بدهد.
▪️انّما اَمرهُ اِذا اَرادَ شیئاً اَن یَقول لَهُ کُن فَیَکون (یس-٨٢)
▪️بیَده مَلَکوتَ کُل شئ (یس-٨٣)
☑️مقام امامت ،مقام امر الهی است یعنی امام قدرت تصرف در عالم دارد .
▪️یکی از دلایلی که در زمان ادعای انبیاء در نبوت، مردم از آنها معجزه میخواستند همین امر است یعنی به نظر می رسد در اذهان عمومی این مسئله مُرتَکَز (ثابت، مستقر) بود ، هر کس مقام نبوت الهیه را پیدا میکند یا امامت را دارا میشود باید حتماً قدرت تصرف در نظام هستی را داشته باشد.
▪️در بین عموم مردم عدّه ای قابلیت داشتند با این معجزه ها هدایت می شدند و نفوسی هم بودند که بهانه می گرفتند ،اگر معحزه ای از نبی زمان خود می دیدند آن را به سِحر و جادو تعبیر می کردند.
▪️انسانهای کج فهمی که خطاب به جناب رسول الله(صلی الله علیه وآله) جسارت می کردند ودر وصف ایشان از الفاظ ناشایست مانند کذّاب (بسیار دروغگو ) مفتری (افتراء زننده) استفاده میکردند .
▪️مکاشِفات به علم تعلق نمیگیرد، بلکه به ملکات و صفاتِ شخص تعلق میگیرد ، در تمثّلی که جناب ابن عربی داشتند شیعیان را به صورت سگ مشاهده کردند این همان صفاتی هست که انسان کج فهمِ شیعه میتواند داشته باشد و به صورت حیوان دیده شود.
#رمضان ۱۴۰۰
#جلسه_یازدهم_شب_۳۰_۱_۱۴۰۰
#شرح_رساله_لقاءالله🥀🥀🥀
◾️قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی در شب هفتم ماه مبارک رمضان سال ۱۴۴۲ ه. ق برابر با ۱۴۰۰/۰۱/۳۰◾️
☑️جلسه یازدهم شرح رساله لقاءالله قسمت دوم
▪️کسی که به مقام امامت و ولایت که عهدُالله است، رسیده باشد میتواند در عالَم عنصری و نشئه طبیعت تصرف کند و صُوَر اشیاء را تبدّل بدهد و همچنین میتواند صوَر موجودات را در متن خارج انشاء کند بدون این که از مواد عالم طبیعت استفاده کند.
▪️هر صاحب شغلی مانند یک بنّا از مواد عنصری همین نشئه طبیعت مانند چوب و سنگ و گِل و آهن و دیگر مواد مختلف استفاده میکند و این همه مصنوعات را میسازد،
▪️امّا اگر انسان بر اساس تحقّقی که نسبت به اسماء الله پیدا کرده ، میتواند در عالَم ، صوَر اشیاء را انشاء کند، ستاره ها ، حیوانات ، معدنی ها ، گیاهان ... را انشاء کند بدون این که در مُنشآت خود از مواد عالم طبیعت استفاده نماید. البته مُنشآت ایشان بر اساس اراده ذاتی اوست که به اِذن الله محقق میشود.
▪️حتی چیزهایی که الان در عالم طبیعت تحقق دارند و صورتگری آنها در این عالم نیازمند به زمان و مکان است تا از قوّه به فعلیّت برسد ، اما امام میتواند به صورت دفعی آن را انشاء کند . مانند زنده کردن مردگان توسط حضرت عیسی (علیه السلام) یا اگر درختی که برای رشد کردن نیاز به دهها سال فرصت دارد، نفس ناطقه انسانی می تواند بدون احتیاج به مکان و زمان تدریجی همین جوانه را به صورت یک درخت تنومند انشاء کند.
▪️در این صورت، این سوال مطرح میشود که آیا امام که صاحب ولایت الهیّه است از این قدرت ِ تصرف استفاده میکند؟
▪️در مقام امامت آنچه مهم است توانمندیِ تصرف در عالم است. یعنی آن قوّه ای که بتواند قدرت انشائات در عالم داشته باشد، به تعبیر قرآن ، هر گاه اراده کند امر خود را ، به شئ تعلق بدهد.
▪️انّما اَمرهُ اِذا اَرادَ شیئاً اَن یَقول لَهُ کُن فَیَکون (یس-٨٢)
▪️بیَده مَلَکوتَ کُل شئ (یس-٨٣)
☑️مقام امامت ،مقام امر الهی است یعنی امام قدرت تصرف در عالم دارد .
▪️یکی از دلایلی که در زمان ادعای انبیاء در نبوت، مردم از آنها معجزه میخواستند همین امر است یعنی به نظر می رسد در اذهان عمومی این مسئله مُرتَکَز (ثابت، مستقر) بود ، هر کس مقام نبوت الهیه را پیدا میکند یا امامت را دارا میشود باید حتماً قدرت تصرف در نظام هستی را داشته باشد.
▪️در بین عموم مردم عدّه ای قابلیت داشتند با این معجزه ها هدایت می شدند و نفوسی هم بودند که بهانه می گرفتند ،اگر معحزه ای از نبی زمان خود می دیدند آن را به سِحر و جادو تعبیر می کردند.
▪️انسانهای کج فهمی که خطاب به جناب رسول الله(صلی الله علیه وآله) جسارت می کردند ودر وصف ایشان از الفاظ ناشایست مانند کذّاب (بسیار دروغگو ) مفتری (افتراء زننده) استفاده میکردند .
▪️مکاشِفات به علم تعلق نمیگیرد، بلکه به ملکات و صفاتِ شخص تعلق میگیرد ، در تمثّلی که جناب ابن عربی داشتند شیعیان را به صورت سگ مشاهده کردند این همان صفاتی هست که انسان کج فهمِ شیعه میتواند داشته باشد و به صورت حیوان دیده شود.
#رمضان ۱۴۰۰
#جلسه_یازدهم_شب_۳۰_۱_۱۴۰۰
#شرح_رساله_لقاءالله
◾️قبساتی از افاضات استاد صمدی هفتم ماه مبارک رمضان سال ۱۴۴۲ ه. ق برابر با ۱۴۰۰/۱/۳۰◾️
☑️جلسه یازدهم شرح رساله لقاءالله قسمت چهارم
▪️امام حسین علیه السلام در لحظه ای که به گلوی حضرت علی اصغر، کودک شیرخوار، توسط حرمله ملعون تیر خورد "وَ دَبَحَهُ مِنَ الاُذُنِ اِلَیَ الاُذُن" و کودک ذبح شد، امام کودک را روی دست گرفت و بسوی آسمان بلند کرد و فرمود: خدایا تو میبینی.
▪️ملائکه خدمت آقا آمدند عرض کردند که ما جدّ شما را در جنگها کمک کردیم و دشمن را مُنهَزِم (منکوب، مغلوب) کردیم اجازه بدهید یاریتان کنیم.
▪️ملایکه مؤدّب هستند و اجازه میگیرند چون میدانند ایشان صاحب عهدُالله و ولایت الهیه است. ملائکه این ولایت الهیه را ندارند و باید از امام اجازه بگیرند. امام فرمود نخیر، مگر شما آیاتی از قرآن را ندیدید؟
☑️"اشاره به آیه ۷۸ مبارکه سوره نساء : أَينَما تَكونوا يُدرِككُمُ المَوتُ وَلَو كُنتُم في بُروجٍ مُشَيَّدَةٍ
▪️افواجی از جن به محضر آقا آمدند؛ "اَتَتهُ اَفواجي مِنَ الجّن"
و گفتند: ما طائفه ی جن، از شیعیان پدر شما امیرالمومنین هستیم. اجازه بفرمایید ما دشمنان شما را دنبال میکنیم. "وَاَنتَ بِمَکانِک" شما در همین مکان (مکه یا مدینه) بمانید ما کار را تمام میکنیم.
▪️آقا فرمودند: منطور شما این است که میخواهید تصّرف کنید؟ اگر بنا بر تصرف باشد، "نَحنُ اَقدَر مِنکُم" ما از شما قدرتمندتر هستیم. اما نمیخواهیم تصرف کنیم.
خداوند ما را برای تصرفات نفرستاد، ما دلسوز مردم هستیم و میخواهیم آنان را هدایت کنیم ولو اینکه خطر پیش بیاید.
▪️این ادب، ادب قرآنی و ادبِ هابیلی است. در قران آمد که حضرت هابیل به برادرش قابیل میگوید:
... لَئِن بَسَطتَ إِلَيَّ يَدَكَ لِتَقتُلَني ما أَنا بِباسِطٍ يَدِيَ إِلَيكَ لِأَقتُلَكَ(مائده - ۲۸)
اگر تو "لِتَقتُلني ما انا بِباسِطَ کَفّیه"
هرگز به سوی تو دست درازی نمیکنم و او( قابیل) هم برادرش (هابیل ) را کشت.
▪️اگر تو دست دراز میکنی که مرا بکشی، من هرگز دستم را به سوی تو دراز نمیکنم! (چون) من در پیشگاه الهی هستم و هرچه خدا بخواهد(میپذیرم)
▪️البته نمیگوید که من خودم را تحویل تو میدهم و در اختیار تو میگذارم که مرا بکشی، بلکه وقتی تو دست دراز میکنی که مرا بکشی، من بسوی تو دست دراز نمیکنم. این ادب هابیل است.
#رمضان_۱۴۰۰
#جلسه_یازدهم_شب_۳۰_۱_۱۴۰۰
#شرح_رساله_لقاءالله
🍀⭐️🍀⭐️☘⭐️🍀
◾️قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی در شب هفتم ماه مبارک رمضان سال ۱۴۴۲ ه. ق برابر با ۱۴۰۰/۰۱/۳۰◾️
☑️جلسه یازدهم شرح رساله لقاءالله قسمت پنجم
▪️خداوند آیت الله رفیعی قزوینی رضوان الله تعالی علیه را رحمت کند.
علامه حسن زاده "حفظه الله تعالی" میفرمودند:
در سر درس دیدم هر موقع اسم آقای رفیعی قزوینی را میآورم یک طلبه ای گریه میکند. یکی از دوستان هم مباحثه ی او ، از ایشان پرسید، چرا سر کلاس جناب علامه ، گریه میکنی؟
▪️او گفت هر زمان ایشان اسم آقای رفیعی را میآورد من گریه ام میگیرد. چون وقتی کودک بودم در قزوین، آقای رفیعی قزوینی یک مقطعی آنجا بودند، آخوند نماها ، پدر و مادرهای ما را علیه آقای قزوینی تحریک میکردند و آنها هم ما را تحریک میکردند که هر زمان آقای رفیعی میخواستند به مسجد جامع بروند و نماز جماعت اقامه کنند، ما کودکان جمع میشدیم و به ایشان بد و بیراه و ناسزا میگفتیم.
▪️الان که در کلاس درس علامه اسم ایشان را میآورند ،من به یاد آن صحنه ها میافتم و اینکه ما در محضر چه کسی بودیم و خبر نداشتیم!!
▪️حضرت استاد فرمودند: وقتی که به قزوین تشریف بردند، آنجا این ماجرا را به ایشان گفتند.
▪️باز در تاریخ دارد که در قزوین، عده ای مردم را تحریک کردند و آنها با سنگ رفتند به خانه یکی از علمای قزوین "یک عارف قزوینی" و در را شکستند و به حیاط منزل او رسیدند که وارد خانه اش بشوند تا همان بلایی را که سرِ عین القضات همدانی آوردند، سر ایشان هم بیاورند.
▪️اما وقتی مردم وارد حیاط منزل شدند، آن آقا در ایوان منزل نشسته بود و جمعیت ،خانه را سنگ باران میکردند.. خطاب به جمعیت گفت بالای آن درخت نگاه کنید، گنجشکی بالای درخت نشسته بود، ایشان کاری کرد که سر پرنده از بدن جدا شد و بر زمین افتاد!
بعد به جمعیت گفت اگر جلوتر بیایید، برای همه شما همین اتفاق میفتد!! مردم هم برگشتند.
▪️حضرت علامه حسن زاده حفظه الله فرمودند: خیلی دلم برای آن گنجشک سوخت! چرا سر آن گنجشک را بریدی تا به مردم بگویی من یک چنین قدرتی دارم؟ فرض میخواستی سر مردم را ببری، به گنجشک بیچاره چه کار داشتی؟
نظام هستی این قدر حساس است
#رمضان_۱۴۰۰
#جلسه_یازدهم_شب_۳۰_۱_۱۴۰۰
#شرح_رساله_لقاءالله
⭐️☘⭐️☘⭐️
◾️قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی در شب هفتم ماه مبارک رمضان سال ۱۴۴۲ ه. ق برابر با ۱۴۰۰/۰۱/۳۰◾️
☑️جلسه یازدهم شرح رساله لقاءالله قسمت ششم
▪️کسی که در مسیر امامت هست باید طوری باشد که کوچکترین ظلم در حق هیچکس انجام ندهد.
کسی که ظلم کند نمیتواند در مسیر امامت قرار بگیرد.
▪️عین القضات همدانی دست به هیچ چیز نزد و هیچ کاری نکرد. (گفت) اینها جاهل هستند، نمیفهمند و یک نفر دیگر این بیچاره ها را تحریک کرد و اینها از باب اینکه "تکلیف شرعی ادا کنند!" ابن کار را میکنند.
▪️امام خیلی باید صابر باشد.
برای امام و مقام امامت که عهدالله است، خداوند عالَم را برای او کوره ای قرار میدهد؛
"خلق را با تو همی بدخو کنم
تا تو را با خویشتن یک رو کنم
(مثنوی مولوی دفتر پنجم)
▪️امام زین العابدین در اول دعای ابوحمزه ثمالی میفرماید:
الهی! لاتُعَدّبني بعقوبتک مرا با عقوبت خود مرا ادب نکن وَلا تَمکُربي في حیلَتِک نسبت به من مکر نفرما چون سنگین است.
▪️امامت عهدالله است و در عهدالله امام به مقام ولایت در تصرّف میرسد، اما هرگز دست تصرف دراز نمیکند. و چقدر حرف میخواهد .... (تا حقیقت این بحث روشن شود)
▪️قرآن هم عهدُالله است. این عهدالله هم یک نحوه برای انسان ولایت الهیه میآورد هرچه به قرآن نزدیک تر شویم، "به همان نسبت" ولیُ الله میشویم و ولایت پیدا میکنیم.
انسان قاری قرآن ولایت پیدا میکند، اما ولایت او به چه اندازه است؟
▪️ذیل حدیث امیرالمومنین خطاب به فرزندش محمد حنفیه آمده است:
اَنّ درجات الجَنّة علی عدد آیات القرآن و اذا کانَ یَومَ القیامَة یُقالُ لقاری القرآنِ اِقراء وَارقَ ( انسان و قرآن، علامه حسن زاده آملی، به نقل از من لایحضره الفقیه)
▪️ولایتی را که قرآن برای قاری میآورد هرگز در یک رتبه خاص متوقف نمیشود. ولایت قرآن، به جهت عدم توقف در درجات آیات قرآن است و هیچگاه متوقف نمیشود.
▪️فلا یَکونوا فِي الجَنّةِ بعد النبیین و الصدیقین اَرفَعُ درجةِِ مِنهُم
در بهشت بعد از رتبه انبیاء و صدیقینِ الهی، کسی درجه ای بالاتر از قاری قرآن ندارد!
▪️معلوم است این برای ما که غیر از ائمه هستیم، میباشد. وگرنه ائمه که قاریِ حقیقی قرآن هستند و در رتبه ی امامت، اَرفعِ از انبیاء هستند. یا به تعبیری، مراد از صدیقین همین ائمه دوازده گانه شیعه به تبعِ جناب رسول الله هستند.
▪️پس بعد از انبیاء و ائمه در بهشت کسی مقامی رفیع تر و بالاتر از قاری قرآن ندارد و آنگاه به ولایت راه پیدا میکند. البته اگر به تعبیر حضرت علامه حسن زاده در هر روزی، ولو به مقدار پنجاه آیه در این عهدُالله نگاه کند.
#رمضان_۱۴۰۰
#جلسه_یازدهم_شب_۳۰_۱_۱۴۰۰
⭐️🌿⭐️🌿⭐️🌿⭐️🌿⭐️