4_5911374213465246154.mp3
2.66M
⚫️ #علامهحسنزادهآملی
⚫️ #عبدالله_بن_الحسن
⏳زمان 2:28 دقیقه
🔴⚫️ #علامه_حسن_زاده_آملی
🔴⚫️ #عبدالله_بن_الحسن
پسر سعد چند جا خیلی بی باکی کرد.
این طور که نقل دارد؛ نوشته اند:
درباره ی دو نفر دستور داد که سنگباران کنند:
یکی قاسم بن الحسن را و یکی اباعبدالله الحسین سلام الله علیه.
درباره ی اباعبدالله الحسین این طور فرماند داد:
به پیاده ها گفت که دور امام را بگیرید، آنها هم گرفتند.
آن هایی که سنگ انداز بودند؛ آن هایی که سنگ می انداختند، دشنه انداز بودند، به سواره ها گفتند: دور پیاده ها را بگیرید؛ گرفتند.
فرمان سنگ اندازی داد.
سنگ ها از شش جهت به سوی امام می آمد؛
که سنگ ابوالهتوف آمده به پیشانی امام رسید و آقا داشتند خون را از چشم خودشان پاک می کرد که حرمله وقت را مغتنم شمرده و تیر را به قلب امام رها کرد.
یک وقت دیدند که امام می فرمایند:
« أختاه إحبسیه »
نگهش بدار ، نگذار بیاید.
دیگر وقتی بود که امام افتاده و عبدالله بن الحسن به راه افتاد:
« أختاه، إحبسیه.
این بچه را بگیر. نگهش بدار، نگذار بیاید.»
آن طفل نتوانست تحمل بکند.
جناب عبدالله بن الحسن.
نوشته اند، و تاریخ ها هم خیلی معتبر؛
و خوب است؛
نوشتند که زینب کبری به این بچه رسید، بچه را گرفت و بچه تحمل نکرد و اطاعت نکرد و از دست زینب کبری به در می رود و رسید به اباعبدالله الحسین سلام الله علیه.
ابهر بن کعب را در کنار اباعبدالله می بیند که شمشیر در دست دارد ، رو کرد به او و فرمود که:
« یابن الخبیثة أتَقتُلُ عمّي؟ »
ای که در دامن آلوده به گناه، تربیت شده ای،
می خواهی عموی بزرگوار مرا بکشی؟
شمشیر به سوی این طفل آورده،
و طفل هم دستش را جلو آورده.....
4_5911374213465246154.mp3
2.66M
⚫️ #علامهحسنزادهآملی
⚫️ #عبدالله_بن_الحسن
⏳زمان 2:28 دقیقه