eitaa logo
مدافع حرمم
1.1هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
1.2هزار ویدیو
23 فایل
کانال مدافع حرمم در شبکه های اجتماعی داخلی زیر نظر حامیان محور مقاومت که قبلا در تلگرام فعالیت داشتیم. ✅تلگرام 👇👇👇 @modafeh_haramam ✅ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/modafeh_haramam ✅سروش 👇👇👇 https://sapp.ir/modafeh_haramam
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از مدافع حرمم
بسم الله الرحمن الرحیم 🔰 بمناسبت فرارسیدن چهلمین روز شهادت جانسوز شهید سید از همه فعالان فضای مجازی دعوت می‌شود در تاریخ چهارشنبه ۲۳ آذر ماه از ساعت ۲۱ - ۲۳ در طوفان هشتگی شرکت نمایند. 📲 @modafeh_haramam
⚫ مراسم چهلمین روز شهادت شهید مدافع امنیت در مسجد جامع کمالشهر 🇮🇷سخنرانی دکتر سعید جلیلی نماینده مقام معظم رهبری در شورای عالی امنیت ملی 📢 مداحی حاج مهدی رسولی برگزار می شود 📆 پنجشنبه ۲۴ آذر ماه از ساعت ۱۳ 📍مکان: مسجد جامع کمالشهر
9184098426.mp3
9.68M
🍃 تقدیم به شما وطن وطن ای بند بندت تار و پودم تو را میخوانم از عمق وجودم مرا عهدیست با نام عزیزت فدای پرچمت بود و نبودم 📲 @modafeh_haramam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥این فیلم و میگیرم 😁 برا اینتر نشنال 👌عنترنشنال ، ، زندگی سالم و همه ایران 📺این فیلم مصداق همون فیلمیه که در آن ادعا میکنند دست راستش سالمه تو یه فیلم که از زاویه مقابل میرول روی آیینه گرفته شده تا به کشور ضربه بزنند .
السلام علیک یاصـاحـب‌الـزمـان ⋮ باید براےِ آمدنشـ••👣 لحظہ را شمُرد آن لحظہ‌اے که رخ بنماید بهـارِ ماستـ♥️🍃 ⋮ اللهم عجل لولیک الفرج تعجیل در فرج مولامون صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸پیکر مطهر ۵۷ شهید گمنام از مرز مهران وارد کشور شد 🔹مراسم استقبال و تشییع شهدای جاویدالاثر دوران دفاع مقدس طی آئینی با حضور مردم و مسئولان استانی و کشوری در پایانه مرزی مهران در حال برگزاری است. 🔹پیکر‌های پاک و مطهر این شهیدان از مناطق جبهه میانی همچون مندلی، سومار، زرباطیه، قلاویزان و بدره تفحص شده است. 📲 @modafeh_haramam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹تابستان بود و فصل برداشت محصول هوای روستا مانند هوای شهر گرم نبود، اما توی صحرا زیر نور مستقیم خورشید تحمل کردنش خیلی مشکل بود. همان طور که با حسین جوهای زرد شده آماده برداشت را درو میکردم خیس عرق شده بودم با این که سنش کم بود با دیدن عرق پیشانی ام نتوانست طاقت بیاورد رو به من کرد و گفت: 🌹_بابا! شما بروید توی سایه استراحت کنید، من درو میکنم. -پسرم! تو که تنهایی نمیتوانی این همه محصول را درو کنی! سرسختانه کار میکرد تا من کمتر اذیت شوم. 🌹غروب که شد مثل هر ،روز مقداری علوفه بار حیوان کردیم و راه افتادیم به طرف روستا رودخانه ای که از کنار روستا میگذشت باعث شده بود که مردم در هر چند صد متر یک پل بر روی رودخانه نصب کنند به یکی از این پله رسیدیم 🌹از روی پل که گذشتیم حسین ایستاد من به راهم ادامه دادم حسین آمد گفت برگشت و بعد از مدتی دوان دوان به طرف من آمد. گفت: _بابا پل خراب شده باید برگردیم درستش کنیم -حالا دیر وقت است باشد فردا درستش میکنیم _نه بابا ممکن است ،حیوانی چیزی رد شود پایش گیر کند توی پل خطرناک است 🌹مجبور شدم با او برگردم نگاهی به پل کردم خرابی پل آن قدر نبود که اتفاق مهمی بیافتد. گفتم -بیا برویم چیز مهمی نیست _نه بابا! شب که بشود کسی جلوی پایش را نمیبیند ممکن است زخمی بشودا ما باید آن را درست کنیم. "شهید حسین یزدیان" 📲 @modafeh_haramam