eitaa logo
🥀🕊شهید محمود نریمانی🕊🥀
195 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
2.3هزار ویدیو
6 فایل
🌷از تبار مدافعان حرم عمه سادات ❣تولد:1366/10/12 💔شهادت:1395/5/10 محل شهادت:سوریه_حماه براثر انفجار مین ⚫️مصادف با شهادت امام جعفرصادق علیه السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
انس بن حارث کاهلی از اصحاب پیامبر بود و در جنگ بدر و حنین شرکت داشت.او از قبیله کاهل از بنی اسد بود.پیرمرد سالخورده ای که از شیعیان کوفه بود و موقعیتی والا در میان مردم داشت. در حادثه کربلا شبانه خود را به امام رساند و روز عاشورا در رکاب امام حسین ع به شهادت رسید. در نگام نبرد چنین رجز می خواند: قبیله من,کاهل و قبیله ذودان و نیز فرزندان خندف و قیس عیلان می دانند که قوم من آفت و دشمن حریفان خودند. ای قوم من! مانند شیران شجاع باشید و با تیغ گداخته در مقابل دشمن مقاومت کنید. فرزندان علی ع حزب خدایند و فرزندان حرب(ابوسفیان و معاویه و یزید)یاران شیطانند. آمده است که وقتی از حسین ع اذن میدان گرفت کمر خود را با عمامه اش بست ودعا می کرد. حسین ع به او نگریست و فرمود:خداوند تو را پاداش دهد ای پیرمرد. @modafeharamnarimani
ابو اسحاق ابراهیم بن حصین اسدی(ازدی) از یاران دلیر امام حسین ع و از کسانی است که به نقلی حضرت اباعبدالله در هنگام تنهایی از آنها یاری طلبید و یکایک ایشان را نام برد. در روز عاشورا ابراهیم نزد امام رفت واز ایشان اجازه میدان گرفت و بعد از کسب اجازه از امام به میدان رفت و به سپاه دشمن حمله کرد. و این چنین رجز می خواند: با شمشیر به مفصل و ساق شما می زنم تا آنگاه که امروز خونم ریخته شود و ابو اسحاق مرگ را روزی فرزندان بدکاره و گناهکار گرداند. او در نبردی دلاورانه پس از به هلاکت رساندن ۸۴ تن از نیروهای دشمن به شهادت رسید. @modafeharamnarimani
ابو ثمامه صائدی(صیداوی) عمربن عبدالله معروف به ابوثمامه از چهره های سرشناس شیعه در کوفه بود که در شجاعت و اسلحه شناسی زبانزد خاص و عام بود. وقتی مسلم بن عقیل برای بیعت گرفتن از مردم وارد کوفه شد ابوثمامه را مسئول دریافت کمک های مالی و تهیه اسلحه کرد. وی پس از پراکنده شدن مردم از دور مسلم و پیش از شروع درگیریهای کربلا خود را از کوفه به کربلا رساند و در زمره یاران امام حسین ع قرار گرفت. نقل می کنند روز عاشورا نزدیک ظهر خود را به امام رساند و به آن حضرت عرض کرد:جانم فدای شما! دشمنان لحظه به لحظه نزدیک تر می شوند.دوست دارم مانع حرکت آنها به سوی شما باشم هر چند در این راه کشته شوم اما قبل از شهادت می خواهم نماز ظهر را با شما بخوانم. امام نگاهی به آسمان کردند و فرمودند:نماز را به یاد ما اوردی.خدا تو را از نمازگزاران ذاکر قرار دهد.آن گاه ابو ثمامه و جمعی دیگر با امام به نماز ایستادند. او پس از نماز به میدان رفت و پس از دلاوریهای زیاد به شهادت رسید. @modafeharamnarimani
عمروبن قرظه انصاری قرظه انصاری از اصحاب باوفای رسول خدا بود که در جنگ احد شرکت کرد و از مکتب نوپای اسلام دفاع کرد.پس از رحلت پیامبر در کوفه سکونت گزید و در جنگهای جمل و صفین و نهروان در رکاب امیرالمومنین علی ع به جهاد پرداخت. قرظه انصاری پسری داشت بنام عمرو که به همراه امام حسین ع در کربلا حضور یافت و محافظت از جان حضرت را عهده دار شد و هر تیر و شمشیری که به طرف امام ع پرتاب می شد به جان خود می خرید. در میدان نبرد اینگونه رجز می خواند: سپاه انصار باور دارند که من از اهل حرم دفاع می کنم.ضربت من ضربت جوانی سربلند و پیش آهنگ است.جان و مالم فدای حسین ع. نقل می کنند:بر بدنش زخم بسیار وارد شد و جسمش بی رمق افتاده بود.در لحظات آخر چشم باز کرد و به امام حسین ع عرض کرد: ای فرزند رسول خدا! آیا شرط جان بازی به جای آوردم؟حضرت فرمودند: آری. سلام ما را به رسول خدا برسان @modafeharamnarimani
اَسلَم بن عَمرو اسلم غلامی بود که امام حسین ع او را پس از خریداری آزاد کرد.او همیشه در خدمت امام ع بود.حتی پسر او به عنوان کاتب امام ع در کنار آن حضرت به سر می برد. اسلم از همان ابتدا به همراه امام حسین ع از مدینه خارج شد و لحظه ای از امام زمانش جدا نشد. وقتی در روز عاشورا اجازه گرفت که با دشمن بجنگد این شعر را زمزمه می کرد امیری حسین و نعم الامیر سرور الفواد البشیر النذیر پیشوا و رهبر من حسین است و حقا که چه رهبر خوبی است.او مایه سرور دلها و بشیر و نذیر است. وقتی پس از جهاد دلیرانه بر زمین افتاد امام او را در آغوش گرفت و صورت خود را بر صورت او نهاد. اسلم با دیدن این صحنه لبخندی زد و گفت: چه کسی مثل من از این افتخار برخوردار است که پسر پیغمبر صورت بر صورتش بگذارد؟ این را گفت و به شهادت رسید. @modafeharamnarimani
عابس بن ابی شبیب شاکری عابس در دلیری و سخنوری و عبادت و شب زنده داری زبانزد مردم بود.از طایفه بنی شاکر بود .این طایفه در اخلاص و فداکاری در راه ولایت علی ع کم نظیر بودند و در شجاعت به گونه ای بودند که آنها را جوانمردان عرب می نامیدند. عابس از جمله کسانی بود که وقتی مسلم بن عقیل به کوفه آمد با او بیعت کرد و بعد هم از طرف مسلم نامه ای به امام حسین ع در مکه رساند و در ماجرای کربلا رشادتهای زیادی نشان داد. سپاه دشمن از نبرد تن به تن با وی ناتوان بود.وقتی عمر سعد دلاوریهای او را دید دستور داد تا لشگر او را سنگ باران کنند. نقل می کنند پس از شهادتش سر او را از پیکرش جدا ساختند. سر مطهر او دست عده ای بود که هر یک برای دریافت جایزه مدعی بودند که خود او را کشته است. @modafeharamnarimani
عَمرو بن جُناده پس از آنکه جُناده به شهادت رسید همسر وی از پسرش عمرو خواست که او نیز همانند پدرش از خاندان پیامبر ص دفاع کند. عمرو در پی درخواست مادر به حضور امام حسین ع آمد و از آن حضرت اجازه خواست تا به میدان برود. امام اجازه ندادند و فرمودند: شهادت پدرت برای مادر تو بسیار سخت است.اگر برای تو مشکلی پیش آید یقینا مادرت به شدت ناراحت می شود. عمرو گفت: یا ابا اعبدالله! مادرم مرا به حضورتان فرستاد تا اجازه جنگ از شما بگیرم. نقل کرده اند وقتی این جوان به شهادت رسید دشمن سر او را از تن جدا کرد و به سوی مادرش فرستاد. آن مادر فداکار سر فرزندش را از زمین برداشت و خون از چهره اش پاک کرد و گفت: ای نور دیده ام و ای آرامش دلم! آفرین بر تو که به وظیفه ات خوب عمل کردی.اکنون از تو راضی شدم. @modafeharamnarimani
وهب بن وهب او قبلا مسیحی بود و به دست امام حسین ع به دین اسلام گروید و به همراه مادر و همسرش در کربلا حاضر شد. روز عاشورا حدود هفده روز از ازدواجش می گذشت.همسر او گفت: حالا که مصمم شده ای که از فرزند رسول خدا در مقابل دشمنانش دفاع کنی,یقینا اگر در این راه شهید شوی وارد بهشت خواهی شد.باید در حضور امام ع با من عهد کنی که روز قیامت مرا فراموش نکنی. آنگاه هر دو به حضور امام ع رسیدند و همسر وهب خواسته خود را مطرح کرد.امام ع بسیار متاثر شدند و ضمانت کردند که آنها در آخرت با هم زندگی کنند. وقتی وهب به میدان نبرد رفت شجاعانه جنگید و بعد از به هلاکت رساندن تعداد زیادی از سپاه دشمن, خود به شهادت رسید. دشمن برای تضعیف روحیه و تمسخر سپاه امام ع سر وهب را به سمت مادرش فرستاد ولی مادر وهب در کمال شجاعت سر پسرش را به سمت دشمن پرت کرد و گفت: در مرام ما زیبنده نیست چیزی را که در راه خدا داده ایم باز پس بگیریم. @modafeharamnarimani
#لبیک_یا_حسین در واقع گذرنامه و ویزای تو را اینها صادر کرده اند ، که راحت به زیارت اربعین میروی! دور از انصاف است که قدم به قدم یادشان نکنی! دور از جوانمردی است که گمان کنی خودت عازم زیارت اربعین شده ای ! کنار جاده ای که پیاده مشی می کنی، پوتین ها و چفیه های زیادی افتاده است که صاحبانشان با حسرت کربلا جان داده اند! #طرید @shamimemalakut
بُشر بن عَمرو حَضرمی "بُشر" از اهالی"حضرموت" یمن و از یاران امام حسین ع در کربلا بود. نقل کرده اند در روز عاشورا وقتی جنگ در گرفت و او مشغول دفاع از امام حسین ع بود به وی خبر رسید که پسرش را در مسیر ری به اسیری گرفته اند. او در ابراز عواطف و احساساتش گفت: دوست ندارم که پسرم را اسیر کنند و من زنده باشم. وقتی امام ع این سخنان را شنیدند به او فرمودند: من بیعت از تو برمی دارم.تو آزادی که بروی و فرزندت را از اسیری نجات دهی. بشر در جواب امام عرض کرد:ای پسر رسول خدا! بدنم طعمه درندگان بیابان شود اگر تو را در این حال تنها بگذارم.به خدا سوگند محال است تو و خانواده ات را رها کنم.جان من و اهل و عیالم فدای تو باد! @modafeharamnarimani
6.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به جز از علی که آرد پسری ابوالعجائب که علم کند به عالم شهدای کربلا را🌹 🌸همه عمر بر ندارم سر از این خمار مستی که هنوز من نبودم که تو در دلم ❤️نشستی🌸 @modafeharamnarimani