بسم الله الرحمن الرحیم...🌱
اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم
○•🌱
این شعــر،سـرود عالـم بالا شـد
تبریڪ! حُسیـن بن علـے بابا شـد
همنـام علـے ، شبـہ محمـّدیعنـے:
میـــــلادِعلـےِاڪبــــــر لیـلا شـد
🍃🌺🍃
💐ولادت جوان سرو قامتِ حضرت حسین ،ماهزاده ،شاهزاده علی اکبر خجسته و مبارکبادا...
@modafehh
پنج شنبہ: ناهار : جواد الائـمہ؛امام محمد تقی (درود خدا بر او باد)
شـام : هادی دلـها ؛امام علی النقی(درود خـدا بر او باد)
✧❁🌷 @modafehh 🌷❁✧
{آخرین نماز}
پیامبر (ص ) : صل صلوة مودع تری انک لا تصلی بعد ما صلوة ابدا
آنچنان نماز بگزار که گویی آخرین نماز توست و دیگر هرگز نمازی نخواهی خواند.
( بحار الانوار، ج ,84 ص 264 )
#نماز_اول_وقت
✧❁🌷 @modafehh 🌷❁✧
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷🍀
📹 #کلیپ
✅ موضوع: #روز_جوان
🍃🌻🍃
🌺 #رهبر_معظم_انقلاب:
💢 ان شاءالله خدا به حق حضرت علیاکبر شما #جوانان را ثابت قدم بدارد.
⛔️ بعضیها جوانی خوبی داشتند اما امان از پیریشان!
✧❁🌷 @modafehh 🌷❁✧
خاطره از حمید آقا✨
وقتی نوجوان بود و هییت تشکیل داده بودن... آقا حمید به همراه برادر دوقلوش میرفتن کارگری تا با پولی که به دست میاوردن برای هییت وسیله بخرن.....خیلی به گسترش هییت و کار فرهنگی علاقه مند بود
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
✧❁🌷 @modafehh 🌷❁✧
سلام و عرض ادب
هم اکنون قم دعاگوی همه اعضای محترم کانال شهید حمید🌷
#ارسالی_اعضا
✧❁🌷 @modafehh 🌷❁✧
📗📙📗
📙📗
📗
༻﷽༺
#فصـل_دوم
#قسمـت_بیست_چهـارم
_دوازده ساله که بعد از نماز صبح
صبحانه میخوریم؛ یه جوراییخانوادهی
یه ارتشی هم ارتشی میشن، غذا خوردن،
خواب، بیداری، لباس پوشیدن،همه چیز
تو زندگی یه نظم ارتشی پیدا میکنه!
ارمیا لبخند زد:
_زینب هم هر روز بیدار میشه؟
آیه دستی روی موهای دخترش کشید:
_آره! عادت کرده با هم صبحانه بخوریم
و کارامونو انجام بدیم. من ساعت هفت
و نیم میرم سِر کار و زینب ومهدی میرن
پایین پیش محبوبه خانم.
لقمهای به دست زینب داد که لقمهای
مقابلش گرفته شد. نگاهش را به ارمیا
دوخت که صدای آرامش را شنید:
_حالا که میخوای به حضورم عادت کنی!
خوب عادت کن؛ حالا هم برای تمرین این
رو از دست من بگیر!
آیه لقمه را از دست ارمیا گرفت. ارمیا
نفس عمیقی کشید و گفت:
_نمی دونستم توی این خونه پذیرفته
شدم، بهخاطر همین یه ماموریت یه
ماهه گرفتم، دو روز دیگه هم باید برم.
زینب مشغول خوردن بود که با شنیدن
رفتن ارمیا چشمان اشکآلودش را به
ارمیا دوخت:
_نرو!
بعد از جایش بلند شد و خود را در آغوش
ارمیا انداخت. ارمیا نوازشش کرد:
_برای من سختتره، اما وقتی بیام میریم
سفر، بهش چی میگن؟ ماه عسل، قبوله؟
نگاهش با آیه بود. آیه نگاهش را به قاب
عکس بزرگ سید مهدی دوخت... قلبش
درد گرفته بود؛ نه..ماه عسلنمیخواست!
آیه: لازم نیست، شما تا برید و بیایید
پاییز شده دیگه، سفر لازم نیست.
⏪ #ادامہ_دارد...
📝@modafehh
📗
📙📗
📗📙📗
📗📙📗
📙📗
📗
༻﷽༺
#فصـل_دوم
#قسمـت_بیست_پنـج
ارمیا معنای آن نگاِه گریزان را خوب
میدانست! کمی درد داشت اما گفت:
_با صدرا و محمد هماهنگ میکنم دسته
جمعی بریم مشهد، برای دستبوس آقا
باید برم! من شما رو از امام رضاع دارم.
آیه خجالت کشید؛ ارمیا میدانست دردش
چیست و گاهی چقدر اینکه دردت را
بدانند، خجالت دارد...
آیه لباسهایش را پوشیده بود و چادرش
را روی سرش مرتب میکرد که صدای در
اتاق آمد. کسی به در میزد و در این روز
سه نفره، او کسی نبود جز ارمیا!
آیه: بفرمایید داخل!
ارمیا سر به زیر وارد شد. نگاهش را به
پاهایش میخ کرده بود و سرش را بلند
نمیکرد. آیه نگاهش را بلند کرد و آه از
نهادش بلند شد. عکسهای سید مهدی...
برای خودش سری تکان داد و برایحواس
پرتش افسوس خورد.
ارمیا: ببخشید میشه من زینب رو ببرم
پارک؟
آیه: برای بیرون بردن دخترتون از من
اجازه میگیرید؟
ارمیا با احتیاط سرش را بالا آورد و به
چشمان آیه دوخت:
_پس اگه اینطوره برای بیرون رفتن با
شما هم الزم به اجازه گرفتن نیست؟
آیه سرش را پایین انداخت:
_ساعت دو کارم تموم میشه، اگه دوست
دارید با زینب بیایید دنبالم. امروز آقا
صدرا ما رو میرسونه. کلید ماشین دم در
آویزونه.یه دست ازکلید خونه همهمونجا
هست،دادم برای شما درست کردن.
حس شیرینی که در جان ارمیا ریخته شد
شیرینتر از عسل بود. همین است که
میگویند قند در دلم آب میشود؟
ارمیا لبهایش به لبخندی شیرین باز شد..ـ
⏪ #ادامہ_دارد...
📝 @modafehh
📗
📙📗
📗📙📗
○•🌱
ما گم شدگانیم که اندر خَم دنیا...
تنها هنر ماست که مجنون حسینیم
شب زیارتی اربابمون حسین جان💔
التماس دعا داریم.
شبتون حسینی✨
✧❁🌷 @modafehh 🌷❁✧
ابا صالح …
💛🌼💛🌼💛🌼
ابا صالح دلــــم سامان نـــدارد
مگر هجر تــو را پایـــان نـــدارد
ابا صالـــح بیـــا دردم دوا کــن
مرا از دیدنـــت حاجــت روا کن
ابا صالح مـــرا با روسیــــاهی
به خود راهم بده با یک نگاهی
ابا صالح فقیــــرم من فقیـــرم
بده دستی که دامانت بگیـــرم
@modafehh
جـمـعـــــہ:
ناهار: امام حسن عسکری(درود خدا بر او باد)
شام: حضرت ولیعصر (درود خدا بر او باد)
✧❁🌷@modafehh🌷❁✧
امام حسن عسکری (ع): (جلد ۱۳ بحارالانوار)
حضرت موسی (ع) خطاب به خداوند متعال سخن گفت و از پروردگار خویش پرسید: خدایا! پاداش کسی که نمازش را اوّل وقت می خواند چیست؟
خداوند متعال فرمود: خواستهها و طلب او را اجابت کرده و بهشت را بر او مباح میسازم.
#نماز_اول_وقت
✧❁🌷 @modafehh 🌷❁✧
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°•[خاطره از حمید آقا]•°
یک روز داخل منزل که با ایشان علائم ظهور را مطالعه میکردیم من گفتم دو سوم جهان میمیرند تا امام زمان عج بیایند این یکی از نشانه هاست ...ولی حمید اقا گفتن من از خدامه بمیرم و امام زمانم بیاد اشکالی نداره با مرگ من یه قدم ظهور نزدیک بشه در لحظه شهادتش مطمئن بودم حتما امام زمان عج رو ملاقات میکنه🌷
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
✧❁🌷@modafehh🌷❁✧
─═इई 🍃🌸🍃ईइ═─
#تلنگرانه
#فوقالعاده_زیبا_و_مفهومی!
❇️ آيت الله مجتهدی تهرانی:
وضو میگیری، اما در همين حال اسراف میکنی..
نماز میخوانی، اما با برادرت قطع رابطه میکنی..
روزه میگیری، اما غيبت هم میکنی..
صدقه میدهی، اما منت میگذاری..
بر پيامبر و آلش صلوات میفرستی، اما بدخلقی میکنی..
دست نگه دار بابا جان!
⛔️ #ثواب هايت را در کيسه سوراخ سوراخ
✧❁🌷 @modafehh 🌷❁✧
💞جایگاه قیافه
💕بحث سر این نیست که قیافه را اصلا نباید در نظر گرفت. سخن ما این است که محور قرار دادن قیافه اشتباه است. در ازدواج باید تمام ویژگیهای طرف مقابل را در نظر گرفت. اگر میانگین این ویژگیها به گونهای بود که مورد پسند واقع شد، باید راه را ادامه داد. گاهی قیافه به تنهایی، به دل انسان نمینشیند؛ اما وقتی انسان این قیافه را در کنار خلقیات و عقاید طرف مقابل میگذارد، مجموعهٔ شخصیت او مورد پسند انسان میشود؛ یعنی ویژگیهای دیگ این شخصیت، توجه ما را به قیافه کم میکند.
💕البته اگر به هر دلیلی نتوانستید عنصر قیافه را از محوریت انتخاب خارج کنید، بهتر است آن را در نظر بگیرید، زیرا اگر محور نبودن قیافهٔ عقیدهٔ درونی شما نشده باشدو کسی را انتخاب کنید که قیافهٔ دلچسبی ندارد، ممکن است پس از ازدواج، با مشکلاتی جدی روبهرو شوید.
عباسی ولدی
#قبل_از_ازدواج
✧❁🌷 @modafehh 🌷❁✧
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤲اَینَ الحَسن و اَینَ الحسین...
💕 *اولین جمعه سال به یاد آنکه جمعه ها جز یاد او ذوقی ندارد و قلبهای محبینش با بردن نام او و دعا برای حضرتش آرام می گیرند و با صبری جمیل، انتظار ظهورش را می کشند...*
🔆🔆🔆🔆🔆🔆🔆🔆
سه روز مانده به سالروز میلاد مسعود یگانه منجی عالم بشریت ، یوسف زهرا سلام الله علیها و منتقم خون حسین علیه السلام و یاور مظلومان عالم، حضرت بقیة الله الأعظم روحی له الفداه
💐سلامتی و تعجیل در فرج حضرت مهدی عج ۱۴ صلوات
جشن مردمی نیمه شعبان اول سال 1400
✧❁🌷 @modafehh 🌷❁✧
📗📙📗
📙📗
📗
༻﷽༺
#فصـل_دوم
#قسمـت_بیست_شش
_پس ساعت دو میایم دنبالتون که هم
ناهار بخوریم هم بریم خرید.
آیه اینبار نگاهش را به ارمیا دوخت:
_خرید چی؟
ارمیا کمی این پا، آن پا کرد و پس از
مکثی که انگار دنبال توجیه میگشت
گفت:
_فکر میکردم خانوما خرید دوست دارن،
اینه که اگه بگم شما دلیل نمیپرسین ازم،
اما انگار اشتباه کردم. راستش دوست
داشتم برای شما و دخترم خرید کنم.
خب من تا حالا با خانوادهم خرید نرفتم.
فکر کنم ایده ی بدی بود.
آیه به دستپاچگی ارمیا لبخند زد:
_اتفاقا ایده ی خوبیه، میخواستم برای
زینب یه کم لباس بخرم، خوشحال میشه
که یه بارم شده با پدرش بره خرید.
شاد کردن دلها چقدر آسان است. یکی دل
ارمیا که بعد از سالها طعم خانواده را
میچشید، یکی دل زینب که طعم پدر را
میچشید، یکی دل آیه که آرامش را
میچشید...
آیه که با رها و صدرا رفت، ارمیا زینب را
سوار ماشین رها کرد و به خانه مشترکش
با یوسف و مسیح رفت و لباسهایش را
عوض کرد، وسایلش را جمع کرد، نگاهی
به خانه انداخت و به خانهی آیه برگشت.
وسایلش را گوشه،ی اتاق زینب گذاشت.
نگاهی به خانه انداخت و مقابل عکس
بزرگ سید مهدی که روزی خودش
همینجا به دیوار زده بودش ایستاد:
_دل بریدن سخت بود؟ رفتن سخت بود؟
من که یه گوشه چشم از بانوی این خونه
دیدم، بند شده دلم و پای رفتنم نیست.
یه امروز و یه فردا و بعد یه ماموریت
دیگه... نگاهتو ازم برندار! بهخاطر توئه
که من اینجام!
زن عاشقی داشتی سید... اونقدر عاشق
که از عشقش به تو بود که منو قبول
کرده!
زینب: بابایی!
⏪ #ادامہ_دارد...
📝 @modafehh
📗
📙📗
📗📙📗
📗📙📗
📙📗
📗
༻﷽༺
#فصـل_دوم
#قسمـت_بیست_هفتـم
زینب میان درد دلهایش پرید و نگاه ارمیا
را بند نگاِه شبیه آیهی زینب کرد:
_جانم بابا!
چقدر شیرین است این بابا گفتنها! هنوز
هم دل را میلرزاند! هنوز هم طعم شیرین
عسل دارد؛ انگار اصلا قرار نیست برایش
تکراری شود!
زینب: بریم پارک؟
سرش را کج کرده و با مظلومیت به ارمیا
نگاه میکرد؛ برای پدر خودش را لوس
میکرد؟!
ارمیا به جان کشید دخترکش را:
_معلومه که میریم، بعدشم میریم دنبال
مامان آیه و ناهار میریم بیرون.
زینب داد زد:
_آخ جون... هورا!
آیه همانطور که مقابل رها روی صندلیهای
اتاق انتظار مرکز نشسته بود، استکان
چایش را برداشته و عطر بهارنارنج را به
جان کشید.
رها: صبح که ارمیا رو دم در دیدم تعجب
کردم.
آیه نگاه از استکانش نگرفت:
_دیشب منم تعجب کردم، بیشتر از
اومدنش از اینکه زینب از خواب پرید
و گفت بابا و دوئید در رو باز کرد. تو
کارش موندم رها، چطور میفهمه؟
رها: میدونی که بچهها حسای قویتری
دارن.
آیه: گفت میاد که بریم خرید، دلش خرید
با خانواده میخواست!
رها: درکش کن، خانوادهای نداشته،
همیشه تنها بوده؛ حقشه که از زندگی
لذت ببره.
آیه: گفتم بیاد، ناهار هم که ندارم، بهتر
شد.
رها: دیشب که قیمه درست کرده بودی
آیه: دیر وقت بود که رسید، غذا نخورده
بود. تمام ناهار امروز من و زینب رو خور؛
یه لذتی تو رفتارش بود که برام عجیب
بود!
⏪ #ادامہ_دارد...
📝 @modafehh
📗
📙📗
📗📙📗
#اعمالقبلازخواب 🌙🌚
پیـامبر اڪرم (ص) فرمودندهرشب قبل ازخواب:
1. قرآنراختمکنید {=٣بارسورهتوحید}
2.پیامبرانراشفیعخودگردانید: ۱بار⇩
{ الهمصلعلیمحمدوالمحمدوعجلفرجهم
اللهمصلعلیجمیعالانبیاءوالمرسلین}
3. مومنینراازخودراضیکنید: ۱بار⇩
{اللهماغفرللمومنینوالمومنات}
4. یکحجویکعمرهبهجاآورید: ۱ بار⇩
{سبحاناللهوالحمدللهولاالهالااللهواللهاکبر}
5.خواندن تسبیحات حضرت زهرا: ۱بار⇩
{از اهل ذکر به شمار میایید}
6.خواندن سوره قدر: ۷بار⇩
{تا صبح فرشتگاتی موکل میایند که به جای شما ذکر می گویند}
شبتـون شهــدایے✨
✧❁🌷 @modafehh 🌷❁✧
•○🌱
چہشودفرصٺديداربہماهمبدهند
فيضهمصحبٺےياربہماهمبدهند
آنقَدربردرايـنخانہگدامیمانيم
لقبنوڪرِدربـاربہماهمبدهند..!
#السلامعلیڪیابقیةالله✨
✧❁🌷 @modafehh 🌷❁✧
شنبہ: ناهار : پیامبر خوبی ها؛ حضرت رسول الله(سلام و صلوات خدا بر او باد)
شـام : اقا جانم حضرت امیر المومنین؛ (درود خـدا بر او باد)
✧❁🌷 @modafehh 🌷❁✧
#تلنگـــر
شیطان میگه: همین یڪ بار #گناه ڪن،
بعدش دیگه خوب شو!
/۹یوسف/
خــدا میگه: باهمین یڪ گناه ،ممکنه
#دلت بمیره و هرگز توبه نکنی،
وتا ابد جهنمی بشی...!!
/۸۱بقره/
#حواستهست؟
#کارشیطانوسوسهاستنهاجبار...
@modafehh
حضرت محمد (ص) فرمودند :
هیچ گاه وقت نماز نمی رسد مگر اینکه فرشته ای در میان مردم ندا می دهد که : ای مردم بپاخیزید و با نماز خود آتشهایی را که برافروخته اید خاموش کنید.
(بحارالانوار جلد 82 صفحه 209 )
#نماز_اول_وقت
#نماز
✧❁🌷 @modafehh 🌷❁✧