○•°💞✨°•○
خداوندا ما را تۅفیق بہ #نماز_اول_وقت ، به همان شیـۅه ای که دوستانت (اولیـــٰاء خدا) به ما دستــوࢪ داده اند که #نماز بگزاریم عنـٰایټ فرما ، که در نتیجه به همان درڪ لذت معنوۍ و منافع عملێ که خـداوند برای بندگان مخلــــص خود محفوظ داشتـہ ، در زندگۍ این دنیـــا و جهان آخــــرٺ برسیم..
آمیــــن
╔══•°🌹°•══╗
@modafehh
╚══════╝
#شهیدانه🍃
•°مے گفت:
✨چـــــــٰادر یادگاࢪ حضرت زهــــرا(سلاماللهعلیها) است
•°ایمان یک زن وقتے کامل مے شود
✨که حجاب را ڪامل رعایت ڪند...
#شہید_ابراهیم_هادی
#یادشھیدباصلوات
#یازینب 🍃🌹
╔══•°🌹°•══╗
@modafehh
╚══════╝
#ازدواج
❤️ توجه بیش از حد به کار
یکی از مشکلات رایج زندگی های زناشویی این است که زوجین احتمالا ساعات کاری زیادی را بیرون از خانه صرف کار و قرارهای کاری می کنند.
این ساعات زیاد کاری می تواند مشکل ساز شود چرا که به مرور باعث جدایی عاطفی زوجین از یکدیگر و حتی از فرزندان می گردد. برای جلوگیری از ایجاد چنین وضعیتی...
💕 بهره وری خود را در محیط کاریتان افزایش دهید تا راس زمان معینی از محل کار خارج شوید.
💕 برخی از وقتهای آزاد خود را برای بودن با همسرتان برنامه ریزی کنید.
💕 تلاش کنید توجهی را که مورد نیاز همسرتان است از وی دریغ نکنید.
💕 حتما بخش عمده تعطیلات اواخر هفته به خانواده تان اختصاص دهید.
#پس_از_ازدواج
╔══•°🌹°•══╗
@modafehh
╚══════╝
#اطلاعیه
📌 حوزه علمیه صالحیه قزوین از نوجوانان علاقهمند در مقطع سیکل و دانشجوبرای سال تحصیلی ۱۴۰۱ - ۱۴۰۰ طلبه می پذیرد.
✅ معرفی اجمالی مدرسه:
- دارای برنامه جامع جهت رشد همه جانبه طلاب در ابعاد:تهذیبی، علمی، بصیرتی و مهارتی
- کسب معدل برتر آموزشی در بین مدارس استان در سال تحصیلی ۹۹- ۹۸
- برخورداری از فضای معنوی برجای مانده از علمای ربانی و شهدای روحانی:(مرحوم ملا صالح برغانی، سید جمال الدین اسدآبادی، میرزاکوچک خان جنگلی، آیت الله شالی و...)
☎️ تلفن تماس
۰۹۱۹۳۵۲۴۱۳۳ - ۰۲۸۳۳۲۲۰۱۵۱
🔷 آدرس: قزوین - خیابان مولوی - مسجد و مدرسه صالحیه
📡https://Paziresh.ismc.ir
🔴 سحرگاه ۱۷ #ماه_مبارك_رمضان
سالروز دستور امام عصر ارواحنا فداه به حسن مثله جمکرانی پیرامون ساخت مسجد مقدس جمکران
🍃 به مردم بگو به این مکان رغبت کنید
امام زمان(عج) در جریان تشرف حسن بن مثله جمکرانی و بعد از دستور ساخت مسجد مقدس جمکران فرمودند:
به مردم بگو تا به این مکان رغبت کنند و عزیز بدارند و چهار رکعت نماز در این جا بگذارند ( دو رکعت تحیت مسجد و دو رکعت نماز امام عصر ) و هر کس، این دو رکعت [ یا این دو نماز ] را بخواند، گویی در خانه کعبه آن راخوانده است.
#اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْبِهحَقِزینَب
╔══•°🌹°•══╗
@modafehh
╚══════╝
دعای روز هفدهم ماه مبارک رمضان 🌹
@modafehh
#حرف_دلی ✨
خداجانم؟!
جسارتکردمببخشیـــد،نافرمانم...شرمنده🙏🏼🌿
نکنهیهوقتبذاریبهپایبیادبی:(
نکنهبذاریبهپایاینکه(زبونملالبشهازبیانش)توروکمدونستما😓
انقدرخوبےکهبدعادټشدم...
لالِاَنَّکَاَهوَنُالنّاظِرینَ،وَاَخَفُّالمُطَّلِعین،بَللِاَنَّکَیاربِخَیرُالذّنُوب...
#دلانه
#دعاۍابوحمزهثمالے
╔══•°🌹°•══╗
@modafehh
╚══════╝
📗📙📗
📙📗
📗
༻﷽༺
#فصـل_دوم
#قسمـت_نــود_سـه
آیه لبخند زد...
فقط به فکر خودش و مردم کشوری که دوستش خانواده اش نبود، نگرانیهای مشترکی داشتند.)).
حاج یوسف که در راهروی بیماستان ظاهر شد، دوشادوشش مسیح با قدم های استوار و ابروی های در هم کشیده پیش میآمد. ارمیا و محمد
پیش رفتند و مشغول صحبت شدند.
آیه نگاهش را به زمین دوخت و سایه رفت تا به محترم خانم کمک کند تا کنارشان بنشیند.
ارمیا ادامه داد:
_هنوز که دکترا بیرون نیومدن، منتظریم ببینم چی میشه؛ پلیسا هم اومدن، باید به صدرا بگم بیاد و پیگیر کارای شکایت بشه!
محمد: معلوم بود که برنامه ریزی کرده بودن؛ کامال با هم هماهنگ بودن.
حاج یوسفی: خدای من... آخه چرا؟!
مسیح: محمد! بهتر نیست ببریمشون تهران؟
گره ی ابروهای مسیح باز که نشده بود هیچ، بیشتر هم شده بود.
محمد: منتظرم دکترش رو ببینم اگه الزم بود حتما انتقالش میدیم!
مسیح: میرم به صدرا زنگ بزنم!
چند قدمی دور شد و تلفنش را برداشت و شماره ی صدرا را گرفت.
صدرا: چیشد مسیح؟ حالش چطوره!
مسیح: سلامتو خوردی؟
صدرا: سلام ، حالا چیشد؟
مسیح: علیک سالم، به یه وکیل نیاز دارم!
صدرا: برای چی؟ چیشده؟
مسیح: چندتا زن بهش حمله کردن و بعد از ضرب و جرح اسید پاشیدن رو صورتش!
صدرا: خدای من... چی میگی مسیح!
⏪ #ادامہ_دارد...
📝@modafehh
📗
📙📗
📗📙📗
📗📙📗
📙📗
📗
༻﷽༺
#فصـل_دوم
#قسمـت_نــود_چهــار
مسیح: به کمکت نیاز دارم، میای؟ باید یکی پیگیر کارای کلانتری و شکایت بشه!
صدرا: باشه میام، آدرس بده!
مسیح: جبران میکنم!
صدرا: تو چرا؟
مسیح سکوت کرد و بعد از چند ثانیه سکوت گفت:
_آدرس رو برات میفرستم، خداحافظ.
و تماس را قطع کرد. صدای باز و بسته شدن در آمد و محمد که پرسید:
_چیشد دکتر؟
مسیح برگشت و قدم هایش شتابان شد و تمام وجودش گوش که دکتر گفت:
_خدا رو شکر از اسیدی استفاده کردن که زیاد قوی نبوده! آسیب جدی نیست، اما شدیده. اینکه سریع صورتش رو با آب شستوشو دادین
باعث شد که کمتر آسیب ببینه. پلکهاش آسیب دیده و به هم چسبیده و پوست صورتش سوخته. نیاز به جراحی پلاستیک داره.
محمد: همینجا انجام میشه یا باید ببریمش تهران؟
دکتر: اگه توانایی انتقالش رو دارید ببرید تهران بهتره!
محمد: آسیبدیدگی جدی دیگه ای نداره؟ بدجوری کتک خورده بود.
دکتر: یکی از دنده هاش شکسته و خونریزی داخلی داره که الان دارن آماده عملش میکن؛ ما به این مشکالت رسیدگی میکنیم تا کارای
انتقالش رو انجام بدید. بهتره هرچه زودتر عمل بشه!
محمد تشکر کرد و تلفن همراهش را برداشت تا با چند نفر از همکارانش تماس بگیرد، باید سریعتر اقدام میکرد.
مسیح کلافه بود؛ خدایا... این چه بازیای است که آغاز شده؟ مگر گناهش چه بود؟
ارمیا خطاب به مسیح گفت: ......
⏪ #ادامہ_دارد...
@modafehh
📗
📙📗
📗📙📗
.
بعدازخوندنهردورکعتنماز شب، میخوابیدوبیدارمیشدتادورکعتدیگه
بخونه📿ازشپرسیدنچرا؟!
گفت:نفسرابایدرنجدادتاپاکبشه.
#شهیداحمدپلارک🌱
نماز شب فراموشتون نشه✨
#شبتونشهدایی
╔══•°🌹°•══╗
@modafehh
╚══════╝
•°🌱
اولِصبححسین
ظهرحسین
شام حسین
هردمُوهرثانیه،آقام،حسیـن..♥️
#صلیاللهعلیڪیااباعبدالله🌱
#صبحتوݩحسینی🦋
╔══•°🌹°•══╗
@modafehh
╚══════╝
🌹دعاى روز هجدهم #ماه_مبارك_رمضان
🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃
♦️اللهمّ نَبّهْنی فیهِ لِبَرَکاتِ أسْحارِهِ ونوّرْ فیهِ قلبی بِضِیاءِ أنْوارِهِ وخُذْ بِکُلّ أعْضائی الى اتّباعِ آثارِهِ بِنورِکَ یا مُنَوّرَ قُلوبِ العارفین.
╔══•°🌹°•══╗
@modafehh
╚══════╝
#آیه_گرافی 😇✨
«فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضاعُوا الصَّلاةَ وَ اتَّبَعُوا الشَّهَواتِ فَسَوْفَ یلْقَوْنَ غَیا» (سوره مریم، آیه 59)
ترجمه:امّا پس از آنان، فرزندان ناشایسته ای روی کار آمدند که نماز را تباه کردند، و از شهوات پیروی نمودند؛ و به زودی (مجازات) گمراهی خود را خواهند دید!
#نماز_اول_وقت
╔══•°🌹°•══╗
@modafehh
╚══════╝
#کلام_شهید
اینهاروکہمینویسمبدهنیـروهاتهیہکنند :)
بعدبیانبراےاعـزامبہ #جبهه فرهنـگی!
۱⇦ توڪـل
۲⇦ توسـل
۳⇦ غـیـرت
۴⇦ تهذیـب نفـس
۵⇦ فرمایشـات آقـا
و از همـہ مهمتـر ...
#اخلاص
شهیدمحمدبلباسی🕊
╔══•°🌹°•══╗
@modafehh
╚══════╝
🔰#انتخاب مدیر جوان یا باتجربه برحسب اقتضای کار باشد
🔻یک بار گفتهام که دولت جوان حزباللهی باید سرِ کار بیاید، یک بار هم گفتهام که صلاح نیست از مجرّبین استفاده نشود. بعضیها گفتند چطور؟ اینها با هم نمیسازد. من عرض میکنم نه، اینها با هم میسازد، اینها با همدیگر هیچ منافاتی ندارد. من معتقدم که کشور بایستی از ابتکارات جوانها، از نشاط جوانها، از روحیهی کار و پُرانگیزهی جوانها حدّاکثر استفاده را بکند. منتها اینکه ما میگوییم در مدیریّتها از اینها استفاده بشود، معنایش این نیست که نسل قبلی را بکلّی بشوریم بگذاریم کنار! نـه، بر حسب اقتضا، یک جا مدیریّت یک جوان، یک جا مدیریّت یک فرد مجرّب و کارکشته. یک جا اقتضا دارد که یک مدیر جوان بر سر کار بیاید، یک جا اقتضا دارد که یک مدیر مجرّب بر سر کار بیاید.۹۹/۱۰/۱۹
⬇️ مطالعه نسخه کامل این شماره خط حزبالله:
farsi.khamenei.ir/news-content?id=47747
╔══•°🌹°•══╗
@modafehh
╚══════╝
اطلاع رسانی🌹
سخنرانی رهبر معظم انقلاب روز یک شنبه ساعت 18 از شبکه یک سیما
@modafehh
فیلمِ آخرین شبِ قدرِ آقا محسن حججی رو تو پیج خانومش دیدم:)
زار میزد و گریه میکرد...
شالِ مشکیش رو صورتش ...
شونه هاش میلرزید...
هق هق اش بلند شده بود...
ببین چی گفت و چی بُرد که میونِ اون همه جمعیت تو حرمِ امام رضا ،
این یدونه گلچین شد!
شد عزتِ ایران و ایرانی ..
این یدونه سَری تو سرا شد...
رفیق
گرفتی چی میگم؟
بقول حاج حسین، انقطاعی گریه کنین...
این زنجیر نفس که گرفتارت کرده رو امشب قطع کن..
این بندِ نافِ ۲نیارو امشب بِبُر...
بیین چیا بهت میدن:)
امشب خیلیا شهادت شون امضا میشه..
میشن جزوی از شهدای سال ۱۴۰۰:)
حالا به اسمِ
مدافعِ وطن..
مدافعِ حرم...
مدافعِ مردم..
مدافعِ حجاب...
گرفتنیه:) بگیر !
امشب بگیر ...
#التماس دعا
@modafehh
💔به جای قهر کردن باید
مشکل را شناخت
علت آن را یافت
و راه حلی برای آن پیدا کرد
❤️تا جایی که می توانید
نگذارید قهرتان طولانی شود
این ناراحتی پنهانی که در درون ما به وجود آمده
بعدا برای ما دردسر می آفریند.
#پس_از_ازدواج
💝 @modafehh
📗📙📗
📙📗
📗
༻﷽༺
#فصـل_دوم
#قسمـت_نــود_پنـج
_باید سریعتر جمع وجور کنیم که بریم. زودتر برسیم تهران بهتره؛ باهلیکوپتر انتقالش میدیم که زود و راحت برسه، این کارا برای محمده؛
صدرا هم بمونه بعد از انجام کارا با هواپیمایی، قطاری، چیزی بیاد...
تا با زن و بچه راه بیفتیم طول میکشه، بهتره بریم، زودتر حرکت کنیم!
مسیح گفت:
_باشه! بریم؛ اما به محمد بگو هرچی شد بهمون زنگ بزنه، هنوز تو اتاق عمله.
ارمیا دست روی شانهی برادرش گذاشت:
_توکلت به خدا باشه!
مسیح نگاه گنگش را به ارمیا دوخت و لبخند روی صورت ارمیا که اطمینان میداد که انتخاب خوبی کردهای برادر!
مسیح کالفه دست روی صورتش کشید و گفت:
_خدا بخیر بگذرونه!
************************
وقتی وارد بزرگراه گرمسار شدند، همه خسته بودند. محمد اطالع داده بود که عمل تمام شده و کارهای انتقال و گرفتن هلیکوپتر انجام شده و
حرکت کردهاند. صدرا به شکایت رسیدگی کرده و با یکی از دوستانش که در مشهد وکالت میکند صحبت کرده بود که پیگیر کارها باشند؛ آنها هم
تا ساعتی دیگر برای تهران پرواز داشتند.
عجب ماه عسلی شده بود این ماه عسل... عجب زیارتی شده بود این زیارت... خدایا دیگر چه قصهای را شروع کردهای؟! چقدر شبیه آن سفر
شمال شده بود که سیدمهدی رفت و ارمیا آمد...
**************************
مریم که هوشیار شد، درد داشت؛ چشمانش باز نمیشد و صورتش میسوخت؛ قفسه ی سینهذاش درد داشت و شکمش میسوخت... درد داشت و یاد مادر و بچهها بود. محمدصادقش چه می کرد؟
زهرای کوچکش کجا بود؟ چقدر خوابیده بود؟غذا چه میخوردند؟ باید برایشان .......
⏪ #ادامہ_دارد...
📝 @modafehh
📗
📙📗
📗📙📗
📗📙📗
📙📗
📗
༻﷽༺
#فصـل_دوم
#قسمـت_نــود_شش
غذا میپخت؛ باید به حاجی یوسفی کمک میکرد! چرا اینقدر درد داشت؟ چه شد آن روز در کوچه؟
ناله ای از دهانش بیرون آمد که صدای زنی را شنید:
_مریم جون، به هوش اومدی عزیزم؟ درد داری؟
مریم به سختی گفت:
_آب...
خودش هم نفهمید که صدایش را شنیده و فهمیده بود چه میگوید یا نه اما چند قطره آب در دهانش ریخته شد.
هوشیاری اش بالاتر می آمد و دهنش به کار افتاده بود. سعی میکرد با بیحالی کنار بیاید و زودتر هوشیار شود. به سختی مغزش را بیدار نگه داشته و سعی میکرد موتورآن را روشن کند.
مریم: تو کی هستی؟
-من سایه ام! منو یادت میاد؟
مریم: سایه؟
ُ _آره! خونه حاج آقا یوسفی؛ اون شب تب کرده بودی، برات سرم کردم، یادت میاد؟
مریم: یادمه، چیشده؟ چرا چشمام بسته ست؟
_الام دکتر میاد باهات صحبت میکنه!
مریم: درد دارم!
_الان بهشون میگم!
صدای پا آمد و بعد دری که باز و بسته شد. خدایا چه شد؟ ذهنش بهترفعالیت میکرد و خاطرات به ذهنش میآمد. زنانی که به او حمله کردند،
حرف هایشان، کتک هایی که خورده بود و در آخر دستی که موهایش را کشید و چیزی که بر صورتش ریخته شد و سوزش عجیب صورتش...
خدایا...
چه بر سرش آمده بود؟
⏪ #ادامہ_دارد...
@modafehh
📗
📙📗
📗📙📗