#حرف_دلی ✨
خداجانم؟!
جسارتکردمببخشیـــد،نافرمانم...شرمنده🙏🏼🌿
نکنهیهوقتبذاریبهپایبیادبی:(
نکنهبذاریبهپایاینکه(زبونملالبشهازبیانش)توروکمدونستما😓
انقدرخوبےکهبدعادټشدم...
لالِاَنَّکَاَهوَنُالنّاظِرینَ،وَاَخَفُّالمُطَّلِعین،بَللِاَنَّکَیاربِخَیرُالذّنُوب...
#دلانه
#دعاۍابوحمزهثمالے
╔══•°🌹°•══╗
@modafehh
╚══════╝
📗📙📗
📙📗
📗
༻﷽༺
#فصـل_دوم
#قسمـت_نــود_سـه
آیه لبخند زد...
فقط به فکر خودش و مردم کشوری که دوستش خانواده اش نبود، نگرانیهای مشترکی داشتند.)).
حاج یوسف که در راهروی بیماستان ظاهر شد، دوشادوشش مسیح با قدم های استوار و ابروی های در هم کشیده پیش میآمد. ارمیا و محمد
پیش رفتند و مشغول صحبت شدند.
آیه نگاهش را به زمین دوخت و سایه رفت تا به محترم خانم کمک کند تا کنارشان بنشیند.
ارمیا ادامه داد:
_هنوز که دکترا بیرون نیومدن، منتظریم ببینم چی میشه؛ پلیسا هم اومدن، باید به صدرا بگم بیاد و پیگیر کارای شکایت بشه!
محمد: معلوم بود که برنامه ریزی کرده بودن؛ کامال با هم هماهنگ بودن.
حاج یوسفی: خدای من... آخه چرا؟!
مسیح: محمد! بهتر نیست ببریمشون تهران؟
گره ی ابروهای مسیح باز که نشده بود هیچ، بیشتر هم شده بود.
محمد: منتظرم دکترش رو ببینم اگه الزم بود حتما انتقالش میدیم!
مسیح: میرم به صدرا زنگ بزنم!
چند قدمی دور شد و تلفنش را برداشت و شماره ی صدرا را گرفت.
صدرا: چیشد مسیح؟ حالش چطوره!
مسیح: سلامتو خوردی؟
صدرا: سلام ، حالا چیشد؟
مسیح: علیک سالم، به یه وکیل نیاز دارم!
صدرا: برای چی؟ چیشده؟
مسیح: چندتا زن بهش حمله کردن و بعد از ضرب و جرح اسید پاشیدن رو صورتش!
صدرا: خدای من... چی میگی مسیح!
⏪ #ادامہ_دارد...
📝@modafehh
📗
📙📗
📗📙📗
📗📙📗
📙📗
📗
༻﷽༺
#فصـل_دوم
#قسمـت_نــود_چهــار
مسیح: به کمکت نیاز دارم، میای؟ باید یکی پیگیر کارای کلانتری و شکایت بشه!
صدرا: باشه میام، آدرس بده!
مسیح: جبران میکنم!
صدرا: تو چرا؟
مسیح سکوت کرد و بعد از چند ثانیه سکوت گفت:
_آدرس رو برات میفرستم، خداحافظ.
و تماس را قطع کرد. صدای باز و بسته شدن در آمد و محمد که پرسید:
_چیشد دکتر؟
مسیح برگشت و قدم هایش شتابان شد و تمام وجودش گوش که دکتر گفت:
_خدا رو شکر از اسیدی استفاده کردن که زیاد قوی نبوده! آسیب جدی نیست، اما شدیده. اینکه سریع صورتش رو با آب شستوشو دادین
باعث شد که کمتر آسیب ببینه. پلکهاش آسیب دیده و به هم چسبیده و پوست صورتش سوخته. نیاز به جراحی پلاستیک داره.
محمد: همینجا انجام میشه یا باید ببریمش تهران؟
دکتر: اگه توانایی انتقالش رو دارید ببرید تهران بهتره!
محمد: آسیبدیدگی جدی دیگه ای نداره؟ بدجوری کتک خورده بود.
دکتر: یکی از دنده هاش شکسته و خونریزی داخلی داره که الان دارن آماده عملش میکن؛ ما به این مشکالت رسیدگی میکنیم تا کارای
انتقالش رو انجام بدید. بهتره هرچه زودتر عمل بشه!
محمد تشکر کرد و تلفن همراهش را برداشت تا با چند نفر از همکارانش تماس بگیرد، باید سریعتر اقدام میکرد.
مسیح کلافه بود؛ خدایا... این چه بازیای است که آغاز شده؟ مگر گناهش چه بود؟
ارمیا خطاب به مسیح گفت: ......
⏪ #ادامہ_دارد...
@modafehh
📗
📙📗
📗📙📗
.
بعدازخوندنهردورکعتنماز شب، میخوابیدوبیدارمیشدتادورکعتدیگه
بخونه📿ازشپرسیدنچرا؟!
گفت:نفسرابایدرنجدادتاپاکبشه.
#شهیداحمدپلارک🌱
نماز شب فراموشتون نشه✨
#شبتونشهدایی
╔══•°🌹°•══╗
@modafehh
╚══════╝
•°🌱
اولِصبححسین
ظهرحسین
شام حسین
هردمُوهرثانیه،آقام،حسیـن..♥️
#صلیاللهعلیڪیااباعبدالله🌱
#صبحتوݩحسینی🦋
╔══•°🌹°•══╗
@modafehh
╚══════╝
🌹دعاى روز هجدهم #ماه_مبارك_رمضان
🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃
♦️اللهمّ نَبّهْنی فیهِ لِبَرَکاتِ أسْحارِهِ ونوّرْ فیهِ قلبی بِضِیاءِ أنْوارِهِ وخُذْ بِکُلّ أعْضائی الى اتّباعِ آثارِهِ بِنورِکَ یا مُنَوّرَ قُلوبِ العارفین.
╔══•°🌹°•══╗
@modafehh
╚══════╝
#آیه_گرافی 😇✨
«فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضاعُوا الصَّلاةَ وَ اتَّبَعُوا الشَّهَواتِ فَسَوْفَ یلْقَوْنَ غَیا» (سوره مریم، آیه 59)
ترجمه:امّا پس از آنان، فرزندان ناشایسته ای روی کار آمدند که نماز را تباه کردند، و از شهوات پیروی نمودند؛ و به زودی (مجازات) گمراهی خود را خواهند دید!
#نماز_اول_وقت
╔══•°🌹°•══╗
@modafehh
╚══════╝
#کلام_شهید
اینهاروکہمینویسمبدهنیـروهاتهیہکنند :)
بعدبیانبراےاعـزامبہ #جبهه فرهنـگی!
۱⇦ توڪـل
۲⇦ توسـل
۳⇦ غـیـرت
۴⇦ تهذیـب نفـس
۵⇦ فرمایشـات آقـا
و از همـہ مهمتـر ...
#اخلاص
شهیدمحمدبلباسی🕊
╔══•°🌹°•══╗
@modafehh
╚══════╝