•|کانالرسمیشهیدحاجحمید سیاهکالی مرادی |•
#سخن_بزرگان🌿 🌹شیخ حسنعلی نخودڪی(ره): هر روز #صـدقه دهید ولو به وجه مخـتصر برای توفیق و گشایش در ڪا
#سخن_بزرگان💚
#حرف_حساب
•
••
به #آیت_الله_بهجت گفتند ڪتابی در زمینهیِ اخلاق معرفێ کنید..
ایشان فرمودند:↯
ڪتاب لازم نیست!همین یڪ جملہ کافیسټ که بدانۍ"خدا میبیند"...:)🌿💛
〖 @modafehh 〗
14.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مداحی آنلاین - قدس و فلسطین به من چه ربطی داره؟ - استاد قرائتی.mp3
971.8K
🎙 #بشنوید
⛔️ #قدس و #فلسطین به من چه ربطی داره؟
👈پاسخ قرآنی حجت الاسلام #قرائتی رو بشنوید
✊ #القدس_لنا #القدس_اقرب🇵🇸🇮🇷
#سخنرانی
〖 @modafehh 〗
•|کانالرسمیشهیدحاجحمید سیاهکالی مرادی |•
#معرفی_کتاب📙🖇 📚مرتضی آوینی کلمه «روزمرگی» را زیاد به کار می برد و چقدر پرهیز می کرد که گرفتار این ر
ڪټاب راز دࢪخٺ ڪاج ✨
"زندگێ نامہ شھیده زینب کمایۍ از زبان مــٰادر"
•
••
روسری و مانتوی زینب پر از خاک بود، صورتش سرخ شده بود، مادر با تعجب پرسید: «چیزی شده زینب جون؟ چرا اینقدر نامرتبی؟»
زینب چیزی نگفت. خواهرش بغض کرده بود: «او حسابی بحث کرد و بعد با زینب درگیر شد».
مادر با تعجب پرسید: «کی؟»
شهلا گفت:«نمیدونم، فقط بین حرفهاش از کمونیست و مجاهدین خلق دفاع میکرد و به امام خمینی توهین می کرد.»
مادر دلش آشوب شد، سرش گیج رفت، اسم زینب وارد لیست سیاه منافقین شد.
منافقان در اول فروردین سال ۱۳۶۱ هنگام برگشت از مسجد، زینب را ربودند و ...
پیکر زینب همراه با پیکر ۱۶۰ شهید عملیات فتحالمبین تشییع شد و در گلستان شهدای اصفهان، زیر درخت کاج، به خاک سپردند.
#معرفی_کتاب
〖 @modafehh 〗
📗📙📗
📙📗
📗
༻﷽༺
#فصـل_دوم
#قسمـت_صـد_بیست_دو
_که بعد از رفتی؟ همون آیه برای هفت
پشت همه ی ما بسه!
ِ به آیه میگفت دختر شهرآشوب و مریم به آشوبی که در این خانه دیدذمیاندیشید.
ارمیایی که رفت... رهایی که فریاد زد... آیه ای که عصبانی بود... زینب سادات بغض کرده... حاج علی کلافه... زهراخانم بیقرار...
محبوبه خانم پریشان... مسیح هم که گویی چیزی را گم کرده... نه ارمیا را درک میکرد و نه آیه و نه مسیح را... این خانه عجیب بود؛ بهتر بود دنبال
کاری باشد تا زودتر از دست این عجیبها راحت شود...
***************
شب دیر زمانی از راه رسیده بود. ارمیا هنوز روی شن زار دراز کشیده و خیره به آسمان سیاهپوش ستاره باران بود. دلتنگی برای کسی که دوستت ندارد عجیب است؟ ارمیا دلتنگ زنش بود. هرچند که هنوز آیه را امانت سیدمهدی میدید؛ هرچند که هنوز آیه دل میشکست و دل میسوزاند و دل میلرزاند.
تلفن همراهش زنگ خورد... تلفنی که هیچگاه نام آیه زینت بخش آن نشد و چقدر حسرت رد!
با بیحوصلگی تلفن را نگاه کرد... باز هم سیدمحمد بود که زنگ میزد.
این چند روز از دست او و صدرا کلافه شده بود؛ از تکرار هایشان خسته نمیشدند؟ چرا نمیفهمیدند ارمیا به سیدمهدی قول داده؟ چرا نمیفهمیدند آیه امانت سیدمهدی است؟
تماس که وصل شد صدای بلند سیدمحمد پیچید:
_چرا جواب نمیدی؟ خوشت میاد گوشیت زنگ بخوره؟ خوب آدمو دق میدی تا جواب بدی؛ حالا چرا ساکتی؟ الو... الو...
ارمیا: تو به آدم امون میدی که حرف بزنه؟
صدای خنده آمد:
_سلام برادر!
⏪ #ادامہ_دارد...
📝@modafehh
📗
📙📗
📗📙📗
📗📙📗
📙📗
📗
༻﷽༺
#فصـل_دوم
#قسمـت_صد_بیست_سه
ارمیا: سلام ؛ چیکار داری هی هرشب هرشب مزاحم خلوت من و آسمون میشی؟
سیدمحمد: میترسم زیاد غرق آسمون شی و تو هم آسمونی بشی، اونوقت دوتا حسرت تا ابد تو دل آیه میمونه.
ارمیا: فعلا که بیخ ریش زمینم؛ کارتو بگو!
سیدمحمد: برگرد!
ارمیا: نه!
سیدمحمد: با رفتت چیزی درست نمیشه؛ آیه باید بفهمه شوهر داره!
ارمیا: مجبور به قبول چیزی که نمیخواد نیست، اونا دستم امانتن.
سیدمحمد: پس چرا نیستی؟! اینه امانتداریت؟
ارمیا: بودنم عذابشون میده؛ رفتم که راحت باشن؛ فکر کنه.
سیدمحمد: آیه نیاز به تلنگر داره تا بیدار بشه
ارمیا: من اون تلنگر نیستم.
سیدمحمد: میترسم از اینکه خوابت تعبیر بشه و ایمان آیه رو باد ببره!
ارمیا: به حاج علی بگو مواظب زندگیم باشه.
سیدمحمد: چرا شبیه وصیت کردن حرف میزنی؟
ارمیا: کی از فرداش خبر داره؟ شاید حرفای آخرم باشه!
سیدمحمد: اینجوری نگو!
ارمیا: چطوری بگم؟
سیدمحمد: بگو میام... بگو زندگیمو میسازم!
ارمیا: میام و میسازم!
سیدمحمد: میترسم
ارمیا: از چی؟
سیدمحمد: از نبودت... از رفتنت... مامان دلتنگته؛ بیا دیدنش!
ارمیا: میام؛ منم دلم تنگه.
سیدمحمد: خداحافظ.
⏪ #ادامہ_دارد...
📝@modafehh
📗
📙📗
📗📙📗
نوشتہبود:
وَاِنَّمَعَالعُسرِیُسریٰ
یعنی
اگھخدانعمتسختےروداده،
بہهمراهش
امامحسینروهمدادھ(:
#جانمامامحسینم♥️
#شبتون_کربلایی
〖 @modafehh 〗
•°🌱
سلام پدر مهربانم
"نبودنت"
درد است و
درد را از هر طرف بنویسی
"درد"است
و تو از هر طرف که بیایی درمانی …
تا نیایی درد من درمان نمیشود
#یاایهاالعزیز♥
〖 @modafehh 〗
یکشنبه:
نهار: مادرجان، حضرت زهرا(درود خدا بر او باد)
شام: غریب مدینه، امام حسن مجتبی(درود خدا بر او باد)
〖 @modafehh 〗