سلاممولایمن،مهدیجانوقتیقلبمدر
حرارتروضههاگُرمیگیردوسیلاباشک
بیامان،پهنایصورتمرامیپوشاند،باذره
ذرهیوجودمزیرلبزمزمهمیکنم:اینالطالب
بدمالمقتولبکربلا...
▪️اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیَّک الفَرجَ
▫️مُنتَِقمِ الزَّهرٰاء سَلٰامُ اللهِ عَلَیها
@modafehh
یکشنبه:
نهار: مادرجان، حضرت زهرا(درود خدا بر او باد)
شام: غریب مدینه، امام حسن مجتبی(درود خدا بر او باد)
شهیدحمیدسیاهکالیمرادی
╔═🍃❤════╗
@modafehh
╚════🍃❤═╝
سقای حسین
سید و سالار نیامد...!
علمدار نیامد!💔
#یاابلفضل🖤
@modafehh
#تلنگر
#امام_زمان عجل الله
تواینایامعزاداریمون
وقتیمیریمبیرون
یادمونباشهدستامونوسریع
بزاریمروسینمونوبگیم
{#السلامعلیکیاصاحبالزمان
السلامعلیکورحمةاللهوبرکاة}
شایداونموقعیکهمابیرونتو
یهجاییداریمعزاداریمیکنیم
آقاهماونجاباشن... :))!
وخوشبهسعادتکسیکهآقا
اونجاباشهسلامدادنشروبشنوه... :))🥀
@modafehh
حمید میاندار هیئت خیمة العباس بود. اهل بالا و پائین پریدن نبود؛ اما حسابی و محکم سینه می زد تا جایی که بعضی وقتها احساس می کردم بدنش توان این همه سینه زدن را ندارد. شب حضرت عباس (ع) شب ویژه ای برای حمید بود. آن شب موقع برگشت گفت: دوست دارم مدافع حرم شوم و دست و پاهایم فدایی حضرت زینب(س) شود مثل حضرت عباس (ع).
گفتم: حمید! لازم نیست این همه سینه بزنی. کمتر یا آرام تر سینه بزن. گفت: فرزانه! به خاطر این سینه زدن هاست که این سینه هیچ وقت نمی سوزد نه در دنیا و نه در آخرت.
چه خوب به آرزویش رسید. وقتی بدنش را آوردند، پاهایش بر اثر انفجار تله انفجاری متلاشی شده بود و مثل حضرت عباس (ع) دست و پاهایش در راه دفاع از حرم قطع شده بود. همه جای بدنش ترکش خورده بود؛ مگر سینه اش که سالم سالم بود. آنجا بود که یاد جمله حمید افتادم که می گفت: این بدن هیچ وقت نمی سوزد.😭💔
راوی: همسر شهید🌱
#تاسوعا
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
@modafehh
گلزار شهدا دعاگویتان هستم 🌹
#عاشورای حسینی 🖤
دوشنبہ:
ناهار :سـالار زیـنب؛سیـدالشـهدا(درود خدا بر ان ها باد)
شـام :زیـنت عبادتــ کنندگـان ؛امام سـجاد(درود خـدا بر او باد)
@modafehh
برای آرامش دل امام زمانمون چقدر صلوات در توانته؟
#سلام_امام_زمانم 🌻
صاحب عزاے ماتم کربوبلا بيا
تنها اميدخلق جهان يابن فاطمه
بيش از هزارسال تو خون گريه ڪردهاے
اے خـون جـگر ز قامـت زينـب بيـا بيـا
@modafehh
سه شنبه:
ناهار:باقر العلوم؛امام محمد باقر(درود خدا بر او باد)
شام:شیخ الائمه؛امام صادق(درود خدا بر او باد)
شهیدحمیدسیاهکالیمرادی
╔═🍃❤════╗
@modafehh
╚════🍃❤═╝
•
.
اینڪ سرآغاز اسارت زینب-س-🖤
#یاعمـہیسادات
@modafehh
❣خاطره ای از حمید آقا❣
همیشه در حال بدو بدو بود مخصوصا وقتی ایام شهادت یا ولادت ائمه میشد یا ماه محرم و ماه رمضان میگفتم بابا چرا اینقدر خودت رو خسته میکنی یه کم استراحت کن فقط لبخند میزد همش تو راه کار و هیئت و مراسمات و اینا بود ولی الان آرام آرام انگار که می دونست زود میخواد بره به خاطر همین این دنیا همش میدوید تا در دنیای ابدی آرام بگیره و با بهترینها آرامش بگیره
#روایت_از_مادر_شهید
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
@modafehh