📢 هر روز #یک_صفحه_قرآن بخوانیم
🔹️امروز؛ صفحه دوازده قرآن کریم
سوره مبارکه البقرة
✏️ توصیه مهم حضرت آیتالله خامنهای:
هر روز حتماً قرآن بخوانید حتّی روزی نیم صفحه، روزی یک صفحه بخوانید، امّا ترک نشود. در دنیای اسلام هیچ کس نباید پیدا بشود که یک روز بر او بگذرد و آیاتی از قرآن را تلاوت نکند.
صفحه دوازده قرآن کریم.mp3
3.53M
📢 هر روز #یک_صفحه_قرآن بخوانیم
🔹️صفحه دوازده قرآن کریم، سوره مبارکه البقرة
با صدای عبدالباسط محمدعبدالصمد بشنوید.
✏️ توصیه مهم حضرت آیتالله خامنهای:
هر روز حتماً یک صفحه قرآن بخوانید
ٖؒ﷽◉نهمین روز چله زیارت عاشورا🌱
به یاد شهید حـمید سیاهــکالی مرادی❤️
و شهید روح الله عجمیان 🌱
آقا دلمون کربلا میخواد😭 🙏🏻
ؒ
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💖رمان لبخند بهشتی 💖
نویسنده: میم بانو
قسمت یازدهم
صورت گندمی و چشم های مشکی اش را از خانواده ی مادری اش به ارث برده . قد بلند و هیکل وزریده اش نشان از ورزشکار بودنش میدهد . پیراهن سفید رنگی پوشیده و آن را داخل شلوار مشکی رنگ تنگش گزاشته است . آستین هایش را هم تا آرنج بالا زده . کمربند چرم اصلش را با کیف دستی مشکی رنگی ست کرده است . بوی عطر سرد فرانسوی اش کل خانه را پرکرده . عینک آفتابی مارکش روی ماهای مدلدارش خودنمایی میکند . صورتش را هم شش تیغ اصلاح کرده است . قبل از اینکه من را ببیند کمی دورتر از جمع میایستم . میدانم که میخواهد به من نیش و کنایه بزند . بعد از سلام و احوالپرسی کوتاهی که با بقیه میکند به سمت من می آید . لبخند شیطنت آمیزی میزند و پشت به بقیه و روبه من میایستد. دستش را به سمتم دراز میکند
_به به ببین کی اینجاست سلام حاج خانوم .
روی کلمه حاج خانوم تاکید میکند . تازه متوجه میشوم که با دورتر ایستادنم از جمع کار را برای شهروز آسان تر کردم . نگاه پر از نفرتم را ابتدا به صورتش و بعد دستش میدوزم . قبل از اینکه فرصت پیدا کنم چیزی بگویم سجاد متوجه ما میشود . به سرعت به سمت مان میآید و دست شهروز را میگیرد
_سلام شهروز خوش اومدی . بفرما بشین .
+سلام پسر عمو چطوری ؟ نبودی فکر کردم نمیخای بیای بهمون سلام کنی . رسم ادب نیست که آدم انقدر دیر بیاد به مهمونش سلام کنه .
این بار ترکش هایش به سجاد خورده است . با عقب رفتن شهروز نگاهی به در می اندازم . خبری از شهریار نیست . روبه عمو محسن میگویم
+پس آقا شهریار کجان ؟
_رفته ماشینو پارک کنه الان میاد
سوگل به سمت آشپز خانه میرود تا به خاله شیرین کمک کند ، من هم به سمت پذیرایی میروم و روی مبل تک نفره ای دور از جمع مینشینم . دلم میخواهد زودتر شهریار را ببینم . از بچگی هم شهریار خونگرم و مهربان بود . یادم هست وقتی ۶ ساله بودم در حیاط خانه عمو محمود زمین خوردم .شهریار کمک کرد بلند شوم و دامنم را تکاند . ولی شهروز گوشه ای ایستاد و من را مسخره کرد .
_چه دختر بی دست و پایی
و با گفتن این کلمات یک دعوای حسابی بین من و شهروز راه افتاد .
🌿🌸🌿
《چمدان دست گرفتم که بگویی نروم
توچرا سنگ شدی راه نشانم دادی ؟》
پروانه حسینی
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💖رمان لبخند بهشتی 💖
نویسنده: میم بانو
قسمت_دوازدهم
با شنیدن صدای آیفون به اجبار از خاطراتم بیرون کشیده میشوم . سجاد آیفون را بر میدارد
_بفرما تو شهریار جان خوش اومدی .
لبخندی از روی شادی میزنم و به سمت در میروم . لبخندم از دید شهروز پنهان نمی ماند . آرام نزدیکم میشود و با تن صدای پایینی در گوشم زمزمه میکند
_من که اومدم چشم غره و پشت چشم نازک کردن نصیبم شد ، حالا که شهریار داره میاد میخندی و با ذوق میری به استقبالش ؟
لبخند روی لبم میماستد . عصبی نگاهش میکنم
+دلم نمیخواد تو همین دیدار اول دوباره جنگ و عوا راه بیفته پس انقدر به پر و پای من نپیچ . من به آقا شهریار به چشم برادرم نگاه میکنم .
با باز شدن در شهروز پوزخندی میزند
_برو خان داداشت اومد .
کلمه ی داداش را میکشد . سری به نشانه ی تاسف تکان میدهم و سعی میکنم حرف های شهروز را نادیده بگیرم . دوباره لبخند میزنم و به سمت در میروم . بدن ورزشکاری و قد بلند شهریار در چهار چوب در ظاهر میشود . درست مثل بچگی هایش لباس هایش را با شهروز ست کرده است . عین دو برادر دوقلو . صورتش بی اندازه به عمو محسن شباهت دارد . چشم های آبی و موهای مشکی . صورت کشیده و سفید . انگار که عمو محسن را جوان کرده اند . دست هایش را بالا می آورد و با خنده میگوید
_سلام به همگی . تر خدا بلند نشید . اصلا راضی به زحمت نیستم .
سر برمیگردانم و نگاهی به جمع می اندازم . همه نشسته اند فقط من و سوگل و سجاد ایستاده ایم . با این حرف شهریار همه میخندند. شهریار سلام و احوالپرسی گرمی با سجاد و سوگل میکند و بعد به سمت من می آید .
لبخند مهربانی میزند
_به به سلام نورا خانم مشتاق دیدار . انقدر عمو زاده هامو ندیدم چهره ی همتونو یادم رفته بود
خنده ی ریزی میکنم
+سلام آقا شهریار . اینکه قیافه ی مارو یادتون رفته بود که تقصیر ما نیست . حالا الان دیدید یادتون اومد . خوش اومدید بفرمایید بشینید .
لبخند تصنعی میزند و با گفتن (خیلی ممنونی ) آرام و با رویی گشاده به سمت بقیه میرود .
🌿🌸🌿
《چشم چرخاندم نگاهم در نگاهش گیر کرد
من تقلا کردم اما او مرا تسخیر کرد》
سامان رضایی
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
سلام نایب الزیاره شما همراهان همیشگی در عتبات عالیات هستم و آرزوی حضور شما بزرگواران را از خداوند متعال در صحن و سرای حضرات معصومین علیهمالسلام را خواستارم
سلام آقــــــای من
تاریخ پاستورتمو نگاه کردم...😔
تا مهرماه ۱۴۰۳ اعتبار داره؛
آقا جــــــــــان
#پارستورتم اعتبار داره ، بیام پیشت
خودم چی آقـــــــا؟
این نوکرت پیشت اعتبار داره ، دعوتش کنی
آقـــــ🕌ــــــا
#رفیق🍂 یعنی:
قوت قلب ،
یعنی
باشی در جایی که نیازت دارم؛
و تو دقیقا در بزنگاه های پُر استرس بدادم میرسی😍
#ایامپُراسترساستخدامی
ان شاالله که هرچی از خدا میخواهید بهتون بده
ان شاالله روز اربعین قصد داریم در مسیر پیاده روی ایستگاه صلواتی برپا کنیم
به هر نیتی که دوست دارید هرچقدر توان دارید کمک کنید اجرتان با شهدا و حضرت زهرا سلام الله علیها
موسسه مردم نهاد و گروه جهادی شهید مدافع حرم حاج حمید سیاهکالی مرادی
#کانال رسمی شهید مدافع حرم حاج حمید سیاهکالی مرادی
عجب خیالات قشنگــــــــی
روز جمعـــــــــه ی
بر سرم زده
اما
چه میشود آقا
پنجشنبه شب اعلام کنند:
فردا بعد از نماز صبح و دعای ندبه ،
امام #زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
از شبکه ی جهانی امامت📡 در مسجد مقدس جمکران، سخنرانــــــی دارند🥺🥺
دیدار روی تو
شُــــــده مرا آرزو
آقا بیا
نوشتن از تو حتی
شده صرفاً آرزو
😔😔😔
آقای مَنــــــــــــ
آقــــــــایـــــــــــــ من
آقای مَنــــــــــــ
بر نوشته هایم خُرده میگیرید
آرزو که بر جوانان عیب نیست...
#اللهمعجلالولیکالفرج
#کانال رسمی شهید مدافع حرم حاج حمید سیاهکالی مرادی
سلام خدمت رفقای اربعینی
یکشنبه از ساعت ۹:۳۰ تا نماز ظهر و عصر پذیرای شما در موکب گروه جهادی شهید مدافع حرم حاج حمید سیاهکالی مرادی - پایگاه شهدای صادقیه در مسیر پیاده روی اربعین شهر قزوین میباشیم
لذا از عزیزان دعوت میکنم با کمک های نقدی و غیر نقدی در ثواب این امر خداپسندانه مشارکت کنید
شماره کارت جهت کمک های نقدی:
5892 1014 32706790
جهت تحویل کمک های غیر نقدی تماس بگیرید
09339200848
#مثلاً از خواب بیدار شدیم
#مثلاً از موکب زدیم بیرون
#مثلاً با بچههای هیئت داریم قدم میزنیم به طرفت
#مثلاً یکی از بچه ها میگه:
صبحمون رو با سلام به آقا شروع کنیم...
#مثلاً مداح هیئت مون میخونه:
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ (اَبَداً) ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
#مثلاماهمزائرتبودیم
ما به این #مثلا ها هم خوشیم حُـــــــ🚩ـسین(ع) 😊
فعلا به #سوغات زائران اربعین اکتفا میکنیم ، تا ببینیم بعدها خودش برایمان چه رقم خواهد زد ...
📢 هر روز #یک_صفحه_قرآن بخوانیم
🔹️امروز؛ صفحه سیزده قرآن کریم
سوره مبارکه البقرة
✏️ توصیه مهم حضرت آیتالله خامنهای:
هر روز حتماً قرآن بخوانید حتّی روزی نیم صفحه، روزی یک صفحه بخوانید، امّا ترک نشود. در دنیای اسلام هیچ کس نباید پیدا بشود که یک روز بر او بگذرد و آیاتی از قرآن را تلاوت نکند.
صفحه سیزده قرآن کریم.mp3
3.86M
📢 هر روز #یک_صفحه_قرآن بخوانیم
🔹️صفحه سیزده قرآن کریم، سوره مبارکه البقرة
با صدای عبدالباسط محمدعبدالصمد بشنوید.
✏️ توصیه مهم حضرت آیتالله خامنهای:
هر روز حتماً یک صفحه قرآن بخوانید
📌سه شنبه
ناهار:
باقر العلوم؛امام محمد باقر
(درود خدا بر او باد)
شام:
شیخ الائمه؛امام صادق
(درود خدا بر او باد)
شهیدحمیدسیاهکالیمرادی
╔═🍃❤════╗
@modafehh
╚════🍃❤═╝
ٖؒ﷽◉بیست و پنجمین روز چله زیارت عاشورا🌱
به یاد شهید حـمید سیاهــکالی مرادی❤️
و شهید حسین سر سنگی 🌱
به نیت سلامت همه مسافرین 🙏🏻
ؒ
📢 هر روز #یک_صفحه_قرآن بخوانیم
🔹️امروز؛ صفحه چهارده قرآن کریم
سوره مبارکه البقرة
✏️ توصیه مهم حضرت آیتالله خامنهای:
هر روز حتماً قرآن بخوانید حتّی روزی نیم صفحه، روزی یک صفحه بخوانید، امّا ترک نشود. در دنیای اسلام هیچ کس نباید پیدا بشود که یک روز بر او بگذرد و آیاتی از قرآن را تلاوت نکند.
صفحه چهارده قرآن کریم.mp3
3.93M
📢 هر روز #یک_صفحه_قرآن بخوانیم
🔹️صفحه چهارده قرآن کریم، سوره مبارکه البقرة
با صدای عبدالباسط محمدعبدالصمد بشنوید.
✏️ توصیه مهم حضرت آیتالله خامنهای:
هر روز حتماً یک صفحه قرآن بخوانید
📌چهارشنبه
ناهار:
باب الحوائج؛امام کاظم
(درود خدا بر او باد )
شام:
شمس الشموس؛امام رضا
(درود خدا بر او باد)
شهیدحمیدسیاهکالیمرادی
╔═🍃❤════╗
@modafehh
╚════🍃❤═╝