eitaa logo
•|کانال‌رسمی‌شهید‌حاج‌حمید‌ سیاهکالی مرادی |•
4.7هزار دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
2هزار ویدیو
107 فایل
🌸🍃 #کانال_رسمی #شهیدمدافع‌حرم‌ #حمیدسیاهکالی‌مرادی (با نظارت خانواده ی شــهید عزیز)💚 🍁گفت به جای دوستت دارم چه بگویم : گفتم بگو : #یادت_باشد❣ کانال تلگراممون:@modafehhh خـادم کانال : @khadem_sh 🌸🍃
مشاهده در ایتا
دانلود
۲۲ نویسنده: شهید مدافع حرم 🌹بسم رب الشهدا والصدیقین 🌹 قسمت بیست و دوم داستان دنباله دار عاشقانه ای برای تو: 《غروب شلمچه》 📌اتوبوس توی شلمچه ایستاد ... خواهرها، آزادید. برید اطراف رو نگاه کنید ... یه ساعت دیگه زیر اون علم ...🏴 از اتوبوس🚎 رفت بیرون ... منم با فاصله دنبالش ... هنوز باورم نمی‌شد ... . صداش کردم ... نابغه شاگرد اول، اینجا چه کار می‌کنی⁉️ ... . برگشت سمت من ... با گریه گفتم:😭 کجایی امیرحسین⁉️... . جا خورده بود ... ناباوری توی چشم‌هاش موج می‌زد😳😳 ... گریه‌اش گرفته بود ... نفسش در نمی‌اومد ... . همه جا رو دنبالت گشتم ... همه جا رو ... برگشتم دنبالت ... گفتم به هر قیمتی رضایتت رو می‌گیرم که بیای ... هیچ جا نبودی ... .😔 اشک می‌ریخت😭 و این جملات رو تکرار می‌کرد ... اون روز ... غروب شلمچه🌅 ... ما هر دو مهمان شهدا🌷 بودیم ... دعوت شده بودیم ... دعوتمون کرده بودن ... . ✍ @modafehh
°°° خُـدا دوسِت داره کہ مُبتلات ڪرده :) . #مخاطب‌خاص↓ 🔜 #شبتون بخیر @modafehh
بسم الله الرحمن الرحیم ...🍃
سلام امـام مهربانم دردت به جـــــانم💙 امروزم توسل به شما الهے ،گناهے نکنم تا شرمنده نگاهتان شوم.... @modafehh
اب بدن هایشان را با خود برد .تا دنیا ما را با خود نبرد ‌ غواص بی ادعا شهید محمد حسینی نژاد سالروز اسمانی شدنت مبارک🌷🌷 @modafehh
ما شب یلدامون با شهید گذشت بیشتر از همیشه احساس می کردم کنارمونه موقع چیدن میز یاد کتاب (یادت باشد ) افتادم و بعد هم میزمون رو شهید و یادش پر کردند #ارسالی از اعضاء🍁 @modafehh
هر روز ، غذای نذری🍽 چهارشنبه ها ناهار☀️: باب الحوائج ، امام کاظم (درود خدا بر او باد ) شام🌙: شمش الشموس ، امام رضا (درود خدا بر او باد) #غذای_نذری 🍂🍁🍂 @modafehh 🍁🍂🍁
سلام خدمت شما خوبان🌷 و ارسالی ها درخدمت شما بزرگوارن هستیم🙏 سپاسگذاریم از حضور سبزشما عزیزان 🌱 👇👇 🆔 @khadem_sh
ﺧﺪاﯾـــــﺎ ﺷِﻔـــﺎ ﯾﻌﻨــﯽ "ﺗــــــــــــــــــﻮ" وﻗﺘــﯽ در دﻟـــــــــــﻢ ﻧﺒـﺎشــــــــی ، ﻣـــﻦ ﻣﺠﻤــــﻮﻋــــﻪ ای مــی شــــوم از دردﻫـــﺎ... @modafehh
دارم بهش میگم چقددرر خوبه من خدایی مثل تو دارم؛ بعد مکث میکنم میگم کاش یه طوری بشم که خدا بگه آخ چه خوبه بنده ای مثل تو دارم... @modafehh
یک جان داشتی و آن را دادی اما بی‌خبر بودی که هزار تن از تو جان می‌گیرند دشت سراسر سرخ میشود از گل‌های لاله آخر هر قطره‌ی خونت روییدنیست شهره‌ی شهر بودی و خبر نداشتی اینک شهره‌ی زمین و آسمان باهمی قدم به قدم بالا بیا ملائک بال خود را زیر پایت گسترده‌اند تو زنده‌ی زمانه‌ای و ما مردگان تاریخیم... همه‌ی عمر می‌گذرد تا از یک شهر عشق بگذریم تو هفت شهر عشق را یک شبه پیمودی شهره‌ی شهر تویی،شاهد دنیا تویی آرامش چشمانت هزار دفتر شعر است روی برگ گل باید نوشت... زندگینامه‌ی عشق را #شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی #شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات @modafehh
و قدم‌هایش را بر زمین می‌گذارد... آن‌ هنگام که #مهدے موعود ظهور می‌کند! مسیح، دل‌بسته ے یوسف زهراست! #سلام_بر_تو_اے_مولود_مریم🌹 #در_آن_روز_که_به_مولایمان_اقتدا_میکنے🌺 @modafehh
رمان جدیدمون رو تقدیم شما عزیزان و خوبان میکنم🌸👇
شهید سیدعلی حسینی •┈┈┈•✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈• 🌸بِسمِ رَبِّ الشُهَدا و الصِدّیقین🌸 《 مردهای عوضی 》 💠 همیشه از پدرم متنفر بودم ... مادر و خواهرهام رو خیلی دوست داشتم اما پدرم رو نه ... آدم عصبی و بی حوصله ای بود😖 ... اما بد اخلاقیش به کنار ... می گفت: دختر درس می خواد بخونه چکار❓ ... نگذاشت خواهر بزرگترم تا ۱۴ سالگی بیشتر درس بخونه ... دو سال بعد هم عروسش کرد👰 ...اما من، فرق داشتم ... من عاشق درس خوندن بودم ... بوی کتاب و دفتر، مستم می کرد🙃 ... می‌تونم ساعتها پای کتاب📖 بشینم و تکان نخورم ... مهمتر از همه، می‌خواستم درس بخونم، برم سر کار و از اون زندگی و اخلاق گند پدرم خودم رو نجات بدم ...🕊 چند سال که از ازدواج💞 خواهرم گذشت ... یه نتیجه دیگه هم به زندگیم اضافه شد ... به هر قیمتی شده نباید ازدواج کنی ...شوهر خواهرم بدتر از پدرم، همسر ناجوری بود ... 😱 🔰یه ارتشی بداخلاق و بی قید و بند ... دائم توی مهمونی‌های باشگاه افسران، با اون همه فساد شرکت می کرد ... اما خواهرم اجازه نداشت، تنهایی پاش رو از توی خونه بیرون بزاره ... مست هم که می کرد، به شدت خواهرم رو کتک می‌زد ... این بزرگ ترین نتیجه زندگی من بود ... مردها همه شون عوضی هستن ... هرگز ازدواج نکن...❌👰❌ 🔹هر چند بالاخره، اون روز برای منم رسید ... روزی که پدرم گفت ... هر چی درس خوندی، کافیه‼️... ✍ ادامه دارد ... @modafehh
قبل از زمزمه ڪنیم: . 🌱|هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ.... اوست یڪتا که جز نیست..:) •|سوره حشر|• 💚 @modafehh
بسم الله الرحمن الرحیم ...🌷
#به‌تو‌سلام‌میدم‌به‌توڪه‌آقامی✋ واجبِ شرعیِ عشقستــــ♡ــــــ سلامِ سرِ صبح... السلام اے همه‌ے عشق و مسلمانی‌من... #اول‌صبح‌هواےحرمت‌زد‌به‌سرم♥️ @modafehh
هر روز ، غذای نذری🍽 پنج شنبه ها ناهار☀️: جواد الائمه،امام محمد تقی (درود خدا بر او باد ) شام🌙: هادی دلها ، امام علی النقی (درود خدا بر او باد) #غذای_نذری 🍂🍁🍂 @modafehh 🍁🍂🍁
12.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ویدئو_رهبرانه❤️ #شهید دهه هفتادی رو حضرت آقا تقدیر میکنه..♥️ واقعا شهدایی زندگی کردند که کارشون به اینجا رسیده😍 #یادت_باشه..♥️ #برای_شهیدشدن_بایدشهدایی_زندگی_کنیم #شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی💚 @modafehh
مزار شهدا🌷در کنار پدر و مادر حمید اقا👇👇👇 دعاگویتان هستیم @modafehh
🖤🍂:🖤🍂 . . [ -آنڪَس‌ڪه‍‌عاشِق‌ِتُونَشُد‌‌،اشتبٰاه‌ڪَرد...] [- سیدالشهدا‌جـآن..] @modafehh
تمام جهان هم که بگویند تــو نیستی!! من شهادت می دهم که حضور داری... پس آرام روبروی تــو مینشینم و به تــو فکر میکنم... منی که عاشق تــــو هستم ... #شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی 📎 پنج شنبه های دلتنگی هدیه به روح پاک و معطر شهـدا صلوات @modafehh
شهید سیدعلی حسینی •┈┈┈•✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈• 🌸بِسمِ رَبِّ الشُهَدا و الصِدّیقین🌸 《 ترک تحصیل 》 🖇بالاخره اون روز از راه رسید ... موقع خوردن صبحانه، همون طور که سرش پاین بود ... با همون اخم و لحن تند همیشگی گفت☹️ ... 🔸هانیه ... دیگه لازم نکرده از امروز بری مدرسه ...تا این جمله رو گفت، لقمه پرید توی گلوم ...😮 😱وحشتناک ترین حرفی بود که می‌تونستم اون موقع روز بشنوم ... بعد از کلی سرفه، در حالی که هنوز نفسم جا نیومده بود ... به زحمت خودم رو کنترل کردم و گفتم ... ولی من هنوز دبیرستان ...خوابوند توی گوشم ... برق از سرم پرید ... ✨😳 🔸هنوز توی شوک بودم که اینم بهش اضافه شد ...- همین که من میگم ... دهنت رو می‌بندی میگی چشم... درسم درسم ... 📚❌ تا همین جاشم زیادی درس خوندی...😳 🔻از جاش بلند شد ... با داد و بیداد اینها رو می‌گفت و می‌رفت ... اشک توی چشم‌هام😢 حلقه زده بود ... اما اشتباه می کرد، من آدم ضعیفی نبودم که به این راحتی عقب نشینی کنم ...💪 🔹از خونه که رفت بیرون ... منم وسایلم رو جمع کردم و راه افتادم برم مدرسه ... مادرم دنبالم دوید توی خیابون ... هانیه جان، مادر تو رو قرآن نرو ... پدرت بفهمه بدجور عصبانی میشه ... برای هر دومون شر میشه مادر ... بیا بریم خونه ... اما من گوشم بدهکار نبود ... من اهل تسلیم شدن و زور شنیدن نبودم ... به هیچ قیمتی...😐 ✍ ادامه دارد ... @modafehh