eitaa logo
•|کانال‌رسمی‌شهید‌حاج‌حمید‌ سیاهکالی مرادی |•
4.6هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
2هزار ویدیو
107 فایل
🌸🍃 #کانال_رسمی #شهیدمدافع‌حرم‌ #حمیدسیاهکالی‌مرادی (با نظارت خانواده ی شــهید عزیز)💚 🍁گفت به جای دوستت دارم چه بگویم : گفتم بگو : #یادت_باشد❣ کانال تلگراممون: @modafehhh خـادم کانال : @khadem_sh @khaleghiii
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید سیدعلی حسینی •┈┈┈•✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈• 🌸بِسمِ رَبِّ الشُهَدا و الصِدّیقین🌸 《 کارنامه‌ات را بیاور 》 🖇تا شب، فقط گریه کرد … کارنامه‌هاشون رو داده بودن … با یه نامه برای پدرها … بچه یه مارکسیست … زینب رو مسخره کرده بود که پدرش شهیــ🌷ـــد شده و پدر نداره … 🌹مگه شما مدام شعر نمی‌خونید … شهیدان زنده‌اند الله اکبر … خوب ببر کارنامه‌ات رو بده پدر زنده‌ات امضا کنه …اون شب … زینب نهار نخورده … شام هم نخورد و خوابید …😔 🔹تا صبح خوابم نبرد … همه‌اش به اون فکر می‌کردم …خدایا… حالا با دل کوچیک و شکسته💔 این بچه چی کار کنم؟… هر چند توی این یه سال … مثل علی فقط خندید و به روی خودش نیاورد اما می‌دونم توی دلش غوغاست … 🔸کنار اتاق، تکیه داده بودم به دیوار و به چهره زینب نگاه می‌کردم که صدای اذان بلند شد … 🍃✨با اولین الله اکبر از جاش پرید و رفت وضو گرفت … نماز صبح رو که خوند، دوباره ایستاد به نماز … خیلی خوشحال بود … مات و مبهوت شده بودم … نه به حال دیشبش، نه به حال صبحش …دیگه دلم طاقت نیاورد … سر سفره آخر به روش آوردم … اول حاضر نبود چیزی بگه اما بالاخره مهر دهنش شکست … 🌺دیشب بابا اومد توی خوابم … کارنامه‌ام رو برداشت و کلی تشویقم کرد … بعد هم بهم گفت … زینب بابا … کارنامه‌ات رو امضا کنم؟ … یا برای کارنامه عملت از حضرت زهرا امضا بگیرم؟ … منم با خودم فکر کردم دیدم… این یکی رو که خودم بیست شده بودم … منم اون رو انتخاب کردم … بابا هم سرم رو بوسید و رفت …😘 💢مثل ماست وا رفته بودم … لقمه غذا توی دهنم … اشک توی چشمم … حتی نمی‌تونستم پلک بزنم …بلند شد، رفت کارنامه‌اش رو آورد براش امضا کنم … قلم توی دستم می‌لرزید …توان نگهداشتنش رو هم نداشتم …🖊 ✍ ادامه دارد ... @modafehh •┈┈•✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈•