•|کانالرسمیشهیدحاجحمید سیاهکالی مرادی |•
#داستان_واقعی #عاشقانه_ای_برای_تو_۴ نویسنده: شهید مدافع حرم #شهید_سید_طاها_ایمانی 🌼بسم رب الشهدا
#داستان_واقعی
#عاشقانه_ای_برای_تو_۵
نویسنده: شهید مدافع حرم
#شهید_سید_طاها_ایمانی
💛بسم رب الشهدا و الصدیقین💛
قسمت_پنجم_داستان_واقعی_و_دنباله_دار_ #عاشقانه_ای_برای_تو:
✨#مرگ_یا_غرور✨
🍃غرورم له شده بود ... همه از این ماجرا خبردار شده بودن ... سوژه مسخره کردن بقیه شده بودم ...
🍃بدتر از همه زمانی بود که دوست پسر سابقم اومد سراغم و بهم گفت: اگر اینقدر بدبخت شدی که دنبال این مدل پسرها راه افتادی، حاضرم قبولت کنم برگردی پیشم؟ ...
🍃تا مرز جنون عصبانی بودم ... حالا دیگه حتی آدمی که خودم ولش کرده بودم برام ژست می گرفت ...
🍃رفتم دانشگاه سراغش ... هیچ جا نبود ... بالاخره یکی ازش خبر داشت ... گفت: به خاطر تب بالا بیمارستانه و احتمالا چند روز دیگه هم نگهش دارن ...
🍃رفتم خونه ... تمام شب رو توی حیاط راه می رفتم ... مرگ یا غرور؟ ... زندگی با همچین آدمی زیر یک سقف و تحملش به عنوان شوهر، از مرگ بدتر بود ... اما غرورم خورد شده بود ...
🍃پسرهایی که جرات نگاه کردن بهم رو هم نداشتن حالا مسخره ام می کردن و تیکه می انداختن ...
🍃عین همیشه لباس پوشیدم ... بلوز و شلوار ... بدون گل و دست خالی رفتم بیمارستان ...در رو باز کردم ... و بدون هیچ مقدمه ای گفتم: باهات ازدواج می کنم ...
✍ادامــــــه دارد ....
@modafehh