eitaa logo
•|کانال‌رسمی‌شهید‌حاج‌حمید‌ سیاهکالی مرادی |•
4.8هزار دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
2هزار ویدیو
107 فایل
🌸🍃 #کانال_رسمی #شهیدمدافع‌حرم‌ #حمیدسیاهکالی‌مرادی (با نظارت خانواده ی شــهید عزیز)💚 🍁گفت به جای دوستت دارم چه بگویم : گفتم بگو : #یادت_باشد❣ کانال تلگراممون:@modafehhh خـادم کانال : @khadem_sh 🌸🍃
مشاهده در ایتا
دانلود
📗📙📗 📙📗 📗 ༻﷽༺ محبوبه خانم: آره حقیقت داره، بچهها برای شام میمونید؟ احسان هیجان زده شد: _بله... صدرا: خوبه! مادرزنم یه غذایی درست کرده که باید بخورید تا بفهمید غذا چیه؛ البته دستپخت خانوم منم عالیهها، اما مامان زهرا دیگه استاد غذاهای جنوبیه! زهرا خانم در آشپزخانه مشغول بود اما صدای دامادش را شنید و لبخند زد. "خدایا شکرت که دخترکم سپیدبخت شد!" صدرا به رخ میکشید رهایش را... به رخ میکشید دختری را که ساکت و مغموم شده بود. "سرت را باال بگیر خاتون من! دنیا را برایت پیشکش میکنم، لبخند بزن و سرت را باال بگیر خاتون!" َآخر هفته بود و آیه طبق قرار هر هفته‌ اش سمت مردش میرفت. روی خاک نشست. "سالم مرد من! تنها خوش میگذرد؟ دلت تنگ شده است یا از رود فراموشی گذر کردهای؟دل من و دخترکت که تنگ است. حق با تو بود... خدا تو را بیشتر دوست داشت. یادت هست که همیشه میگفتی: "بانو! خدا منو بیشتر از تو دوست داره! میدونی چرا؟ چون تو رو به من داده!" اما من میگویم خدا تو را بیشتر ازمن دوست دارد اصال تو را برای خودش برداشت وایه رو جاگذاشت. ُ ِهنوز سرخاک نشسته بود که پاهایی مقابلش قرار گرفت. فخرالساداتَ بود، سر خاک پسر آمده بود. کمی آنطرف مردش هم خاک بود! فخرالسادات که نشست، سالمی گفت و فاتحه خواند. چشم باال آورد و گفت: _خواب مهدی رو دیدم، ازم ناراحت بود! فکر کنم به خاطر توئه؛ اون روزا حالم خوب نبود و تو رو خیلی اذیت کردم، منو ببخش، باشه مادر؟ ⏪ ... @modafehh 📗 📙📗 📗📙📗