eitaa logo
•|کانال‌رسمی‌شهید‌حاج‌حمید‌ سیاهکالی مرادی |•
4.8هزار دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
2هزار ویدیو
107 فایل
🌸🍃 #کانال_رسمی #شهیدمدافع‌حرم‌ #حمیدسیاهکالی‌مرادی (با نظارت خانواده ی شــهید عزیز)💚 🍁گفت به جای دوستت دارم چه بگویم : گفتم بگو : #یادت_باشد❣ کانال تلگراممون:@modafehhh خـادم کانال : @khadem_sh 🌸🍃
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃 رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:🌹  بر شما باد به اگرچه يك ركعت باشد، زيرا نماز شب انسان را از گناه باز مى دارد، و خشم پروردگار را (نسبت به انسان) خاموش مى كند و سوزش آتش را در قيامت از انسان دفع مى كند.🍃🌹🍃 🌱 یاعلی مدد °•○●@modafehh ●○•°
🌱بســـــ ࢪبّ اݪحـســ♡ین🌱
سر صبح بردن نام ﴿علیه السلام ﴾ بن علے میچسبد ! السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللهِ اَبَداً ما. بَقیتُ وَبَقِیَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ، اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ🌱 •° ‍‎‌‌‎‎ °•○●@modafehh●○•°
☆∞🦋∞☆ امام سجاد(ع): نشانہ‌هاے مومن در پنج چیز استـــــ : _پرهیزگارے در خلوتـــــ _صدقہ در حالتـــــ نیازمندے _شڪیبایے هنگام مصیبتـــــ _بردبارے هنگام خشم _راستگویے هنگام ترس 🌿 °•○●@modafehh●○•°
دعای روز شانزدهم ماه رمضان🌱 اللَّهُمَّ وَفِّقْنِي فِيهِ لِمُوَافَقَةِ الْأَبْرَارِ، وَ جَنِّبْنِي فِيهِ مُرَافَقَةَ الْأَشْرَارِ، وَ آوِنِي فِيهِ بِرَحْمَتِكَ إِلَى [فِي ] دَارِ الْقَرَارِ، بِإِلَهِيَّتِكَ يَا إِلَهَ الْعَالَمِينَ. خدایا مرا در این ماه به همراهی و همسویی با نیکان توفیق ده، و از همنشینی با بدان دور بدار، و به حق رحمتت به خانه آرامش جایم ده، به پرستیدگی ات ای پرستیده جهانیان. °•○●‌@modafehh ●○•°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌿•| |• یک عمر فکر میکردیم فکر گناه ، گناه نیست امان از جهل ...😓 🌿وَلَٰكِنْ يُؤَاخِذُكُمْ بِمَا كَسَبَتْ قُلُوبُكُمْ ۗ🌿 🍃خداوند به آنچه در دل دارید شمارا خواهد کرد..🍃 (بقرهــ225) ılı.ı. ʝơıŋ➘ lıl.l °•○●@modafehh●○•°
گلزار شهدا دعاگویتان هستیم🌹 جمعه شهدا رو یاد کنیم با ذکر یک صلوات💚 @modafehh
قرار بود شہید شه...🕊 یہ تك نگاه انداخت به نامحرم پرونده اش رفت آخر لیست...💔 ...؟! @modafehh
[وَالْحَمْدُلِلَّهِ‌الَّذِی یَحْلُمُ عَنِّی حَتَّى کَأَنِّی لاَ‌ذَنْبَ لِی،فَرَبِّی أَحْمَدُ شَیْ‏ءٍ عِنْدِی وَ أَحَقُّ بِحَمْدِی خدا را سپاس که بر من بردباری میکند تا آنجا که گویی مرا گناهی نیست! پروردگارم ستوده‌ترین‌ موجود نزد من بوده♥️ و به ستایش من سزاوار‌تر است؛ •ابوحمزه ثمالی @modafehh
📗📙📗 📙📗 📗 ༻﷽༺ محمد دوید. قبل از آنکه محمد به دختر بینوا برسد، صدای جیغ دختر و افتادن دبه ی خالی و دویدن زنها و محمدی که فریاد میزد: _آب بیارید... آب! ************************** آیه به همراه ارمیا و محمد و سایه روی نیمکتهای بیمارستان نشسته بودند که مرد سبزپوشی از مردا ها نزدیک شد. محمد بلند شده و به مرد نزدیک شد و مدتی صحبت کردند. سایه گفت: _مطمئنی مریم بود؟ آیه: آره مطمئنم! ارمیا: باید به حاج یوسفی زنگ بزنم! بلند شد و کمی آن طرف تر مشغول صحبت با تلفن شد. محمد که برگشت گفت: _عجب سفری شد این سفر! سایه: وضعش چطور بود محمد؟ ِ مقابلش دوخت محمد آهی کشید و نگاهش را به دیوار : _خیلی بد... اسیدی که پاشیدن روش خیلی قوی نیست اما پوستش رو داغون کرده! امیدوارم آسیبها به حداقل رسیده باشه! آیه: آخه چرا باهاش اینکارو کردن؟ محمد: نمیدونم. ارمیا کنار آیه نشست: _حاجی و زنش دارن میان؛ مسیحم همراهشونه، تازه داشت چشماش رنگ عشق میگرفت، این چه مصیبتی بود؟ آیه با تعجب به ارمیا نگاه کرد: _آقا مسیح؟ مریم؟ اونکه تازه دیدتش! ارمیا لبخند تلخی زد: ....... ⏪ ... 📝@modafehh 📗 📙📗 📗📙📗
📗📙📗 📙📗 📗 ༻﷽༺ _مگه مهمه که چقدر کسی رو میشناسی؟ آدم درست که مقابلت قراربگیره، دلت از سر به زیری در میاد. مسیح هم عین من تو نگاه اول فهمید میخواد... نگاهش رنگ گرفت، اما فرصت نکرد، فرصت نکرد عاشقی کنه! سایه: مریم هنوز زندهستا! چرا فرصت نکرد؟ محمد: حواست هست سایه؟ تو صورت اون دختر اسید پاشیدن! سایه اخم کرد: _بله! حواسم هست؛ اگه عاشق باشه بهش کمک میکنه و میتونن با هم زندگی کنن! محمد: مسیح تازه اون دختر رو دیده، عشقش عمق نداره، اون تازه ازش خوشش اومده؛ زن زندگی دیده و دلش خواسته! سایه: اما اگه بخواد من کمکشون میکنم! ارمیا: مسیح حقشه که یه زندگی خوب داشته باشه! آیه: مگه مریم نمیتونه یک زندگی خوب بهش بده! ارمیا: اگه مسیح بخواد تا ته دنیا کنارشم که به هم برسن؛ اگه مسیح بخواد همه کاری میکنم! آیه: باید صبر کنیم دکترش بیاد؛ آقا مسیح هم توی این چند روز مشخص میشه. ارمیا: اگه خدایی نکرده این اتفاق برای تو میافتاد من بازم تو ازدواج باهات شک نمیکردم آیه! مسیح هم برادر منه، نیمهی گم شدهش رو پیدا کرده، ولش نمیکنه؛ باید به فکر بهترین دکترا باشیم، محمد پرسوجو کن و ببین اگه لازمه ببریمش تهران! محمد :به خاطر مسیح؟ ارمیا: این بهخاطر خود دخترهست. یکی نیاز به کمک داره و من قصدندارم تنهاش بذارم، شما رو نمیدونم! ⏪ @modafehh 📗 📙📗 📗📙📗
🌷بســـم الله الࢪحمـٰن الࢪحیـــم🌷 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم...🌱
❣ اول هر سپیده سلام امام زمانم صبح در کوچه های ما منتظر خنده‌ی توست وقت آن است که خورشید مجدد باشی ... سلام خورشیــد عالم‌ تابم 🌹تعجیل در فرج صلوات🌹 ╔══•°🌹°•══╗   @modafehh ╚══════╝
دعای روز هفدهم 🌿 بسم الله الرحمن الرحیم  اللهمّ اهْدِنی فیهِ لِصالِحِ الأعْمالِ واقْـضِ لی فیهِ الحَوائِجَ والآمالِ یا من لا یَحْتاجُ الى التّفْسیر والسؤالِ یا عالِماً بما فی صُدورِ العالَمین صَلّ على محمّدٍ وآلهِ الطّاهِرین.  ╔══•°🌹°•══╗   @modafehh ╚══════╝
‌○•°💞✨°•○ خداوندا ما را تۅفیق بہ ، به همان شیـۅه ای که دوستانت (اولیـــٰاء خدا) به ما دستــوࢪ داده اند که بگزاریم عنـٰایټ فرما ، که در نتیجه به همان درڪ لذت معنوۍ و منافع عملێ که خـداوند برای بندگان مخلــــص خود محفوظ داشتـہ ، در زندگۍ این دنیـــا و جهان آخــــرٺ برسیم..  آمیــــن ╔══•°🌹°•══╗   @modafehh ╚══════╝
🍃 •°مے گفت: ✨چـــــــٰادر یادگاࢪ حضرت زهــــرا(سلام‌الله‌علیها) است •°ایمان یک زن وقتے کامل مے شود ✨که حجاب را ڪامل رعایت ڪند... 🍃🌹 ╔══•°🌹°•══╗   @modafehh ╚══════╝
❤️ توجه بیش از حد به کار یکی از مشکلات رایج زندگی های زناشویی این است که زوجین احتمالا ساعات کاری زیادی را بیرون از خانه صرف کار و قرارهای کاری می کنند. این ساعات زیاد کاری می تواند مشکل ساز شود چرا که به مرور باعث جدایی عاطفی زوجین از یکدیگر و حتی از فرزندان می گردد. برای جلوگیری از ایجاد چنین وضعیتی... 💕 بهره وری خود را در محیط کاریتان افزایش دهید تا راس زمان معینی از محل کار خارج شوید. 💕 برخی از وقتهای آزاد خود را برای بودن با همسرتان برنامه ریزی کنید. 💕 تلاش کنید توجهی را که مورد نیاز همسرتان است از وی دریغ نکنید. 💕 حتما بخش عمده تعطیلات اواخر هفته به خانواده تان اختصاص دهید. ╔══•°🌹°•══╗   @modafehh ╚══════╝
📌 حوزه علمیه صالحیه قزوین از نوجوانان علاقه‌مند در مقطع سیکل و دانشجوبرای سال تحصیلی ۱۴۰۱ - ۱۴۰۰ طلبه می پذیرد. ✅ معرفی اجمالی مدرسه: - دارای برنامه جامع جهت رشد همه جانبه طلاب در ابعاد:تهذیبی، علمی، بصیرتی و مهارتی - کسب معدل برتر آموزشی در بین مدارس استان در سال تحصیلی ۹۹- ۹۸ - برخورداری از فضای معنوی برجای مانده از علمای ربانی و شهدای روحانی:(مرحوم ملا صالح برغانی، سید جمال الدین اسدآبادی، میرزاکوچک خان جنگلی، آیت الله شالی و...) ☎️ تلفن تماس ۰۹۱۹۳۵۲۴۱۳۳ - ۰۲۸۳۳۲۲۰۱۵۱ 🔷 آدرس: قزوین - خیابان مولوی - مسجد و مدرسه صالحیه 📡https://Paziresh.ismc.ir
🔴 سحرگاه ۱۷ سالروز دستور امام عصر ارواحنا فداه به حسن مثله جمکرانی پیرامون ساخت مسجد مقدس جمکران 🍃 به مردم بگو به این مکان رغبت کنید امام زمان(عج) در جریان تشرف حسن بن مثله جمکرانی و بعد از دستور ساخت مسجد مقدس جمکران فرمودند: به مردم بگو تا به این مکان رغبت کنند و عزیز بدارند و چهار رکعت نماز در این جا بگذارند ( دو رکعت تحیت مسجد و دو رکعت نماز امام عصر ) و هر کس، این دو رکعت [ یا این دو نماز ] را بخواند، گویی در خانه کعبه آن راخوانده است. ╔══•°🌹°•══╗   @modafehh ╚══════╝
دعای روز هفدهم ماه مبارک رمضان 🌹 @modafehh
✨ خداجانم؟! جسارت‌کردم‌ببخشیـــد،نافرمانم...شرمنده🙏🏼🌿 نکنه‌یه‌وقت‌بذاری‌به‌پای‌بی‌ادبی:( نکنه‌بذاری‌به‌پای‌اینکه(زبونم‌لال‌بشه‌از‌بیانش)توروکم‌دونستما😓 انقدر‌خوبے‌که‌بد‌عادټ‌شدم... لا‌لِاَنَّکَ‌اَهوَنُ‌النّاظِرینَ،وَاَخَفُّ‌المُطَّلِعین،بَل‌لِاَنَّکَ‌یا‌ربِ‌خَیرُ‌الذّنُوب... ╔══•°🌹°•══╗   @modafehh ╚══════╝
📗📙📗 📙📗 📗 ༻﷽༺ آیه لبخند زد... فقط به فکر خودش و مردم کشوری که دوستش خانواده اش نبود، نگرانیهای مشترکی داشتند.)). حاج یوسف که در راهروی بیماستان ظاهر شد، دوشادوشش مسیح با قدم های استوار و ابروی های در هم کشیده پیش میآمد. ارمیا و محمد پیش رفتند و مشغول صحبت شدند. آیه نگاهش را به زمین دوخت و سایه رفت تا به محترم خانم کمک کند تا کنارشان بنشیند. ارمیا ادامه داد: _هنوز که دکترا بیرون نیومدن، منتظریم ببینم چی میشه؛ پلیسا هم اومدن، باید به صدرا بگم بیاد و پیگیر کارای شکایت بشه! محمد: معلوم بود که برنامه ریزی کرده بودن؛ کامال با هم هماهنگ بودن. حاج یوسفی: خدای من... آخه چرا؟! مسیح: محمد! بهتر نیست ببریمشون تهران؟ گره ی ابروهای مسیح باز که نشده بود هیچ، بیشتر هم شده بود. محمد: منتظرم دکترش رو ببینم اگه الزم بود حتما انتقالش میدیم! مسیح: میرم به صدرا زنگ بزنم! چند قدمی دور شد و تلفنش را برداشت و شماره ی صدرا را گرفت. صدرا: چیشد مسیح؟ حالش چطوره! مسیح: سلامتو خوردی؟ صدرا: سلام ، حالا چیشد؟ مسیح: علیک سالم، به یه وکیل نیاز دارم! صدرا: برای چی؟ چیشده؟ مسیح: چندتا زن بهش حمله کردن و بعد از ضرب و جرح اسید پاشیدن رو صورتش! صدرا: خدای من... چی میگی مسیح! ⏪ ... 📝@modafehh 📗 📙📗 📗📙📗
📗📙📗 📙📗 📗 ༻﷽༺ مسیح: به کمکت نیاز دارم، میای؟ باید یکی پیگیر کارای کلانتری و شکایت بشه! صدرا: باشه میام، آدرس بده! مسیح: جبران میکنم! صدرا: تو چرا؟ مسیح سکوت کرد و بعد از چند ثانیه سکوت گفت: _آدرس رو برات میفرستم، خداحافظ. و تماس را قطع کرد. صدای باز و بسته شدن در آمد و محمد که پرسید: _چیشد دکتر؟ مسیح برگشت و قدم هایش شتابان شد و تمام وجودش گوش که دکتر گفت: _خدا رو شکر از اسیدی استفاده کردن که زیاد قوی نبوده! آسیب جدی نیست، اما شدیده. اینکه سریع صورتش رو با آب شستوشو دادین باعث شد که کمتر آسیب ببینه. پلکهاش آسیب دیده و به هم چسبیده و پوست صورتش سوخته. نیاز به جراحی پلاستیک داره. محمد: همینجا انجام میشه یا باید ببریمش تهران؟ دکتر: اگه توانایی انتقالش رو دارید ببرید تهران بهتره! محمد: آسیبدیدگی جدی دیگه ای نداره؟ بدجوری کتک خورده بود. دکتر: یکی از دنده هاش شکسته و خونریزی داخلی داره که الان دارن آماده عملش میکن؛ ما به این مشکالت رسیدگی میکنیم تا کارای انتقالش رو انجام بدید. بهتره هرچه زودتر عمل بشه! محمد تشکر کرد و تلفن همراهش را برداشت تا با چند نفر از همکارانش تماس بگیرد، باید سریعتر اقدام میکرد. مسیح کلافه بود؛ خدایا... این چه بازیای است که آغاز شده؟ مگر گناهش چه بود؟ ارمیا خطاب به مسیح گفت: ...... ⏪ ... @modafehh 📗 📙📗 📗📙📗