eitaa logo
"کنجِ حرم"
269 دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
2.1هزار ویدیو
111 فایل
اِشتیاقے‌ڪه‌بہ‌دیدارِتودارَد‌دِلِ‌مَن دِلِ‌مَن‌دانَدومَن‌دانَم‌ودِل‌دانَدومَن حرفی سخنی؟! https://harfeto.timefriend.net/16818490554574 #شروطمون @shorotoinsohbata
مشاهده در ایتا
دانلود
رفیق!بیایین همین الان ۳ تا صلواٺ بفرستیم..🙂
رفقا حمایت و حمایت 🙏🙂😉
🕊✨ به شوخی به یکی از دوستانم گفتم: من ۲۲ ساعت متوالی خوابیده‌ام! گفت: بدون غذا؟ همین سخن را به دوست دیگرم گفتم گفت: بدون نماز؟ و اینگونه خدای هرکس را شناختم! -شهیدمصطفۍچمران 🕊
السلام‌علیڪ‌یا‌صاحب‌الزمان🥀 اِلهى‏ عَظُمَ الْبَلاءُ، وَ بَرِحَ الْخَفآءُ، وَانْکشَفَ الْغِطآءُ، وَانْقَطَعَ الرَّجآءُ، وَ ضاقَتِ الْأَرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمآءُ، و اَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَ اِلَيک‏ الْمُشْتَکى‏، وَ عَلَيک الْمُعَوَّلُ فِى الشِّدَّةِ وَالرَّخآءِ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ، اُولِى الْأَمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَينا طاعَتَهُمْ، وَ عَرَّفْتَنا بِذلِک مَنْزِلَتَهُمْ، فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ، فَرَجاً عاجِلاً قَريباً کلَمْحِ‏ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ، يا مُحَمَّدُ يا عَلِىُّ، يا عَلِىُّ يا مُحَمَّدُ، اِکفِيانى‏ فَاِنَّکما کافِيانِ، وَانْصُرانى‏ فَاِنَّکما ناصِرانِ، يا مَوْلانا يا صاحِبَ‏ الزَّمانِ، الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ، اَدْرِکنى‏ اَدْرِکنى‏ اَدْرِکنى‏، السَّاعَةَ السَّاعَةَ السَّاعَةَ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ، يا اَرْحَمَ الرَّاحِمينَ، بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرينَ.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♡ #ܝـܚܝـܩ‌ِ‌ࡆࡋࡋܣ‌‌الـ᪂ܒܩن‌‌الـ᪂ܒیܩ ♡ ☜•اِنّےٓ اَنارَبُّڪَ ﴿منم پروردگٰار تو🌸﴾ ● 😍انگار خدا یواش در ✨گوشِم میگہ خداٺ ❤️منم بۍ خیاݪ بقیہ ● 『اللّٰھُمَ‌.عجل‌اْ‌لِّوَلیڪَ‌الفࢪَج』 ════════════ https://eitaa.com/shamimegholenarghes •••>♥️🌱 ════════════ ❣مهــدے جـان . . . ● 🥀این روزها ڪه می گذرد غرق حسرتم... 🥀مـثل ‌قـنوتهاے بدون اجابتم... ● 🥀بسته ست چشمهای مرا غفلت گناه... 🥀تـو حاضرے، منم ‌ڪه گرفتار‌ غیبتم... ● 『اللّٰھُمَ‌.عجل‌اْ‌لِّوَلیڪَ‌الفࢪَج』 ════════════ https://eitaa.com/shamimegholenarghes •••>♥️🌱 ════════════
غم ❤️ تو ❤️ مى بَرد از دل همه‌ى غم ها را... ..
💛|به‌نام‌نور|°🍂 🌱 - چی؟! می‌خوای چه‌کار کنی؟! غزاله ذوق زده گفت: همین که شنیدی! من را سفت گرفت و در آغوش فشرد. - خیلی خوشحال شدم وقتی حاج‌آقا گفت می‌تونم خادم بشم! دستم را به آرامی روی شانه‌اش زدم و زیرلب گفتم: خوش به حالت... از هم جدا شدیم؛ غزاله به چشمانم زل زد. لبخندش کم‌رنگ شد و ابروهایش کمی در هم گره خوردند. - تو خوشحال نشدی؟ از روی مبل بلند شدم و به سمت تلویزیون رفتم. - چرا اتفاقا... در حالی که تلویزیون را روشن می‌کردم، ادامه دادم: خوشحال شدم... اما خوشحال نبودم، بخاطر خودم! از خودم گله داشتم، چرا غزاله بتواند خادم مسجد شود؛ آن وقت من نتوانم؟! از تلویزیون جدا شدم و به سمت آشپزخانه رفتم، نگاهم به ظرف‌های کثیف در ظرف‌شویی افتاد؛ مامان قبل از این‌که به همراه بابا برود، سفارش کرد ظرف‌ها را بشورم و آشپزخانه را مثل دسته گل کنم... - سوگند، یهو چت شد؟ غزاله خودش را به اُپن رساند و به من نگاه کرد. پیشبند گل‌گلی مامان را روی پیراهن زغالی رنگم انداختم. سرد جواب دادم: هیچ... پشت به غزاله کردم و دستکش به دستم کردم. سکوتش مرا عذاب می‌داد، نمی‌دانستم الان راجع به من چه فکر می‌کند. - حسودیت شد؟! برایم مهم نبود چه فکر می‌کند؛ همچنان در حال کف‌مالی کردن بشقاب‌های کثیف بودم و هیچ عکس‌العملی نشان ندادم. - تو دختری نبودی که حسودیت بشه؛ من که می‌دونم چته! با خنده وارد آشپزخانه شد و کنارم ایستاد. با دو دستش شانه‌هایم را گرفت و منتظر به صورتم خیره شد. - بهت قول میدم با هیئت امنای مسجد دوباره صحبت کنم، تو هم خادم بشی! استکانی را زیر آب گرم گرفتم و مشغول آبکشی شدم. کم کم صورتم به لبخند شکفت. - حاج آقا گفت برم پیش پسر مش احمد... دست هایم را آب کشیدم و به چهره ی غزاله خیره شدم. - پسر مش احمد؟ لبه ی روسری بنفش رنگش را تا زد و نگاهش را دزدید. - هوم! اخم ریزی در وسط پیشانی ام نقش بست. - مگه مش احمد پسر داره؟! با دهانی باز منتظر بودم تا پاسخ بدهد، اما هیچ نگفت. بلندتر گفتم: اصلا مگه زینب برادر داره؟! آرام گفت: آره... مگه یادت نیست یه ماه پیش همین پسره علاف تو مسجد، مزاحم زینب شده بود بعدش داداشش اومد یقه شو گرفت، رفت یه گوشه باهاش حرف زد... بعد دستش را به نشانه ی کتک بالا آورد. چشمان قهوه ام بیش از حد گرد شده و دهانم باز مانده بود. - من مثلا فکر کردم اینا همدیگه رو دوست دارن یا نامزدن یا... لب ورچید. - حالا شنبه میریم می بینیمش... نگاه تندی به او انداختم و دوباره مشغول آبکشی ظرف ها شدم به قلم: حوریا🦋 ◍⃟♥️••___________________