'🌾...'
#فلسفہقربان
سر بریدن نیسٺ ،
دِل بریدن اسٺ
دل بریدن زِ هࢪ آنچھ ڪہ
بہ آن ٺعلق داریم ...
مثل #شھدا دل بڪنید از این دنیا !
مثل رفیقمون ابراهیم هادے نفس تون رو ذبح ڪنید !
#اللّٰهُمَّالرْزُقناٰشھاٰدَٺ🕊
#اللھمعجللولیڪالفرج
farahmand1_1376996279.mp3
زمان:
حجم:
1.2M
#اللّٰهُمَّعَجِّللِوَلیِّڪالفَرَج 🕊
•دعاے عھد✨
~با نواے استاد فرهمند
خاک های نرم کوشک
زندگینامه
شهیدعبدالحسین برونسی
#قسمت_اول
🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️
مادر شهید:
روستای ما یک مدرسه بیشتر نداشت و آن هم دبستان بود. آن وقتها عبدالحسین تو کلاس چهارم ابتدایی درس می خواند با اینکه کار هم می،کرد نمره اش همیشه خوب بود.
یک روز از مدرسه که آمد، بی مقدمه گفت: از فردا اجازه بدین دیگه مدرسه نرم
من و باباش با چشم های گرد شده به هم نگاه کردیم همچین درخواستی حتی یکبار هم سابقه نداشت. باباش گفت:« تو که مدرسه رو دوست داشتی برای چی نمی خوای بری؟»
آمد چیزی بگوید بغض گلوش را گرفت همان طور بغض کرده گفت:« بابا از فردا برات کشاورزی می کنم، خاکشوری می کنم هر کاری بگی می کنم ولی دیگه مدرسه نمی رم».
این را گفت و یکدفعه زد زیر گریه
حدس زدیم باید جریانی اتفاق افتاده باشد آن روز ولی هر چه پیله اش شدیم چیزی نگفت
روز بعد دیدیم جدی جدی نمی خواهد مدرسه برود. باباش به این سادگی ها راضی نمی شد، پا تو یک کفش کرده بود که : «یا باید بری مدرسه ،یا بگی چرا نمی خوای بری»
آخرش عبدالحسین کوتاه آمد گفت: «آخه بابا روم نمی شه به شما بگم.»
گفتم:« ننه به من بگو.»
سرش را انداخته بود پایین و چیزی نمی گفت فکر کردم شاید خجالت می کشد دستش را گرفتم و بردمش تو اتاق دیگر کمی ناز و نوازشش کردم گفت و با گریه گفت:« ننه اون مدرسه دیگه نجس شده!»
«چرا پسرم؟»
🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️
#رمان_شهدایی
#شادی_روح_شهدا_صلوات
https://eitaa.com/modafin
3.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥روایتگری شهدا
📌باید با شهدا حرف زد...
با چندتا شهید حرف زدی؟
چندتا کتاب درمورد شهدا خوندی؟
🎙راوی: شیخ سعید آزاده
https://eitaa.com/modafin