#واقعیت
من یڪ دختـر #چادریم ...☝️
#شاد و #پرنشاط ، سرزندہ و پرڪار...😅😃
#قرآن و نهج البلاغہ اگر میخوانم
رمان و حافظ هم میخوانم.🤓
عاشق پهلوانے های حضرت حیدر اگر هستم،😍
یڪ عالمہ شعر حماسے از شاهنامہ هم حفظم.😏
پاے سجادہ ام گریہ اگر میڪنم😭
خندہ هایم بین دوستانم هم تماشایے است !😉😅
من یڪ عالمہ دوست و رفیق دارم.😍
تابستان ها اگر اردوے جهادے میرویم🙄 اردوهاے تفریحے ام نیز هر هفتہ پا برجاست ...👌
ما اگر سخنرانے میرویم 😕
پارڪ رفتنمان هم سرجایش است ...🎡
مسجد اگر پاتوق ماست🕌
باغ و بوستان پاتوق بعدے ماست ...⛲️
دعاے #عهدمان را اگر میخوانیم
همانجا سفرہ باز میڪنیم و با خندہ و شادے صبحانہ مان میشود غذا با طعم دعا !🌯🍳
ما اگر #چادر سر میڪنیم☝️
نقاش هم هستیم😉خطمان هم خوب است✍
حرفهاے #دخترانہ مان سرجایش🙂
شوخے هاے دوستانہ مان را هم میڪنیم😛
نمایشگاہ و تئاتر هم میرویم👌
سینما هم اگر فیلم خوب داشت ...🎞
ڪوہ هم میرویم 🗻
...
ڪے گفتہ ما #چادرے_ها ...............😳🤔😡
من #قشنگ_تر از دنیاے خودمان سراغ ندارم !😍
دنیاے من و این رفیقان با خدایم💞
همین هایے ڪہ دنبال زندگیشان در ڪوچہ و خیابان نمیگردند 😠
همین هایے ڪہ وقتے دلت را میشڪنند تا حلالیت ازت نگیرند ول ڪن نیستند ،😍
همین هایے ڪہ حیاشان را نفروختند ...☝️
خوشبخت ندیدہ ، هرڪس ما را ندیدہ ...☝️👌
یــادت نرود بـ❣ـانو‼️
🍃🌱↷
『 @modarese_novin 』
🍃🌱↷
『 @modarese_novin 』
#ممنونم_که_با_دقت
و
#با_حوصله_مطالعه_میکنید‼️
خانم خوشگله!
دوست #مونث #واقعیت ! انلاینه 😊
الوووو نیستی خواهرررر ؟؟!!!
بیا ی لحظه کارت دارم😩
[حوصلشو نداری؟! سین نمیکنی چرا😟]
اوه اوه 🙊
هم گروهی #مذکر #مجازیتم که انلاینه!😋
+ سلام علیکم خدمت خواهر بزرگوار خودم خوبید ان شاالله؟✋
[بابا بزار جوهر پی ام ش خشک بشه بعد سین کن!😏]
- سلام برادر☺️
بله الحمدالله عالیییییی ،ممنونم🙏
[عه حالت عالیه؟؟؟؟!
پس چرا جواب اون یکی دوستتو ندادی؟!
اهاااان خب چت با اون حال نمیده ظاهرا !!!
بله بله ...
خداقوت شیطان بزرگوار !
چی گفتی؟!
چ ربطی ب شیطون داره؟!
بله بله واقعا ربطی نداره!
این کارا ب فکر شیطونم نمیرسه اخه]
+ خب خواهرجان، چ خبر از درس و دانشگاه ؟!همه چی خوب پیش میره؟!
- اره خوبه اگه این پسرای مزاحم کلاسمون بزارن!😒😒
🍃🌱↷
『 @modarese_novin 』
[یه خالی بستی تا طرفو حساس کنی؟!
اونم غیرتی شه برات تو هم ذوق کنی !!!
بعد میگم اینـکارات بفکر شیطونم نمیرسه ناراحت نشو!]
+ عه عه عه کی جرات کرده خواهر منو اذیت کنه؟!😡
عکس بده جنازه تحویل بگیر !😎
[قند تو دلت اب شد؟! 😏😏😏]
_ ای بابا، برادر.... انقدررررر زیادن ک باید البوم بدم قبرستون تحویل بگیرم ..😜😅😅
[شیطون کم اورد رفت بخوابه😐
شما ادامه بده! ]
+ای بابا😂😂😂
راستی خواهرجان،عکس پروفایلتون خودتونید؟!
[اوه اوه بلاخره ب ارزوت رسیدیا!
روزی صدتا عکس از خودت گذاشتی تا بلاخره طرف رفت سر اصل مطلب! ]
- اره داداشی خودمم!🙈با چادرم که عشقمه😍
[عشقته؟! اون عشقت احیایا حرف و حدیثی درباره حیا نزده باهات تاحالا ؟!]
🍃🌱↷
『 @modarese_novin 』
+به به .... عالییییییییه عالیییییی😊
واقعااااا تو این اشفته بازار اخرالزمان، کم پیدا میشن فرشته هایی مثل شما !🙊
-فرشته تنها ب چه درد میخوره؟!😢
[حتما باید مجرد بودنت رو یاداوری میکردی؟! ]
_ خدا بزرگه خواهر! ایشالا یه روز هردو از تنهایی در میایم!😞
[بپا فشارت نیفته ! 😒]
- مورد که زیاده برای از تنهایی دراومدن!
[ (الان خواستی حس رقابت بهش بدی که عجله کنه عقب نمونه و بیاد خواستگاریت؟!]
- ولی خب دل ادم مهمه که هرجاییی اروم نمیگیره!🙈🙈🙈
+ امان از دست این دل خواهررررر....😞
🍃🌱↷
『 @modarese_novin 』
- عه شما چرا داداشی ؟ مگه شما هم با دلت مشکل داری؟! 😉
[خیره سرت خواستی زیرزبون بکشی الان؟! ]
+یعنی شما نمیدونی؟! 🙈
[بدو خودتو بزن ب اون راه😐]
- نه والا 😶اگه بدونم که میرم خواستگاریش برای داداش گلم😍
[مثلا خواستی بگی عمراااا ن ب ذهنت رسیده ن دلت میخواد ک اون ی نفر خودت باشی؟!!!! ]
+ یعنی تو نمیدونی کیه ؟!🙈
- نه داداشی! 😢
+ یه فرشته س😍🙈🙊
- چه شکلیه؟!🙈
+ شبیه خودت🙈🙈🙈
- واقعاااا😍
+اره خوده خودت😢🙊🙈مهربون و دوست داشتنی🙊
[ قلبت وایساد؟!!! ب هدفت رسیدی؟
داره پیام میاد برات ....
دوست مونث واقعیته ! کارت داره،،
* عزیزم پیاممو خوندی جواب بده منتظرم ...☹️
عه عه عه برای داداشیت ، نه ببخشید برای عشقتم داره پیام میاد.... 😒
*داداشی نیستی؟! ببخشید دیشب یهو رفتم نتم تموم شد.... 😢
به به ! چقد ازین فرشته ها داره عشقت!
#محرمانه
#حیای_مجازی
#دینت_رو_سپر_بی_حیاییت_نکن!
#دل_نوشته
#استاد_عزیزی
#دلبری_مذهبی
🍃🌱↷
『 @modarese_novin 』
پاسخ به یک #شبهه
❌ #شبهه :
آیا تعریف کردن داستانِ #توبه در قالب رمان اشکال داره؟
✅ جواب #شبهه :
✍ #رمان به علت این که مخاطب رو با خودش همراه می کنه میتونه ناخودآگاه و #خلوت_خصوصی مخاطب رو تغییر بده ...
هر چقدر داستان جذاب تر نوشته شده باشه مخاطب رو بیشتر درگیر میکنه ...
گاهی وقتا مخاطب این قدر درگیر یه رمان یا یه فیلم نامه میشه که گویا باهاش داره زندگی میکنه ...
اگه برای شخصیت محبوبش و خوبِ داستان مشکلی پیش بیاد این مخاطب هم متاثر میشه!
با این اوصاف ، دیگه از یه رمان فقط پایان و نتیجه گیریش اهمیت نداره ...
بلکه تک تک لحظات این داستان اهمیت پیدا میکنه ...
تک تک لحظات!
تک تک صحنه ها!
تک تک شخصیت ها!
تک تک محتواها!
و ...
حالا اگر شما داستان یک فرد #گناهکار رو با ذکر #جزییات تعریف کردید مثلا این مخاطب در طول یک داستان ۱۰۰ قسمتی ، با ۸۰ قسمت گناه مواجه شده، ۲۰ قسمت هم ماجرای توبه رو خونده ...
اما اتفاقی که افتاده توی این ۸۰ قسمت به لحاظ #گرایش و #انگیزش نسبت به اون گناهایی که تعریف شده مایل شده ...
اما معلوم نیست اون ۲۰ قسمتی که میخونه این قدرت رو داشته باشه بهش اراده بده برای عدم انجام اون گناه ها یا نه !؟
اگه توی یه داستان ، دختری (یا پسری) تمام جزئیات رو ببینه که چه کارها که انجام شده بعد اخرش میخواد بخونه که طرف رفته توبه کرده!
۴ تا رمان این جوری برای جوون ها کافیه ...
بعد کم کم هم ارتباط بگیره ...
این هم جامعه ، این هم صدا و سیما ، این هم وضع خانواده ها ...
چه تضمینی به این هست که مخاطب به اون ۸۰ درصدی که ماجرای گذشته ی اشتباه شخصیت داستان بوده دچار نشه؟
میگن : آقا این داستان ها واقعی هستن ...
بر اساس واقعیت نوشته شدن ...
شما چرا واقعیت ها رو نمی بینید پس؟
جواب :
واقعی بودن یا نبودن داستان مهم نیست فعلا ... این که آیا چنین واقعیت هایی هم در جامعه هست اهمیتی نداره ...
معلومه که واقعیت داره ...
اما آیا به صرف این که واقعیت داره میشه ذکر کرد همه چی رو؟
در جامعه ما خیلی فسادها و گناه ها هم #واقعیت داره ... چیکار کنیم؟
همه رو تعریف کنیم با ذکر جزییات، بعد داستان رو به توبه بکشیم بعد به ازدواج بکشیم بعد پسر هم از قضا بره مدافع حرم بشه؟
مگه آخر داستان فقط به ذهن مخاطب می مونه؟
بعد اصلا سوالم رو میارم یه مرحله عقب تر ...
اگر قرار باشه ما حرف از توبه بزنیم، مگه فقط باید توبه از روابط نامشروع بزنیم؟
چرا فصل مشترک داستان های توبه ایی، روابط نامشروعه!؟!؟
و فصل مشترک رمان های دیگه #عشق!؟!؟
خدایی چرا؟!؟!
یعنی هیچ موضوعی به جز رابطه میان دختر و پسر نیست برای رمان نوشتن؟
جمع بندی کنم :
برای رمان نوشتن یا باید دوره های فرهنگی داشته باشید ...
یا باید از مشاور فرهنگی بهره بگیرید ...
#دل_نوشته
🍃🌱↷
『 @modarese_novin 』
『 مُدرِّس نوین 』
❎نقد کانالهای عاشقانه مذهبی در 6 قسمت❌ این عاشقانه مذهبی های بی ترمز⚠️🔒 🔹قسمت اول: https://eitaa.
❌❌❌ شبهه :
آیا تعریف کردن داستان #توبه در قالب #رمان اشکال داره؟
✅✅✅ #پاسخ به شبهه :
✍#رمان به علت این که مخاطب رو با خودش همراه می کنه میتونه ناخودآگاه و #خلوت_خصوصی مخاطب رو تغییر بده ...
هر چقدر داستان جذاب تر نوشته شده باشه مخاطب رو بیشتر درگیر میکنه ...
گاهی وقتا مخاطب این قدر درگیر یه رمان یا یه فیلم نامه میشه که گویا باهاش داره زندگی میکنه ...
اگه برای شخصیت محبوبیت داستان مشکلی پیش بیاد این مخاطب هم متاثر میشه!
با این اوصاف ، دیگه از یه رمان فقط پایان و نتیجه گیریش اهمیت نداره ...
بلکه تک تک لحظات این داستان اهمیت پیدا میکنه ...
تک تک لحظات!
تک تک صحنه ها!
تک تک شخصیت ها!
تک تک محتواها!
و ...
حالا اگر شما داستان یک فرد #گناهکار رو با ذکر #جزییات تعریف کردید مثلا این مخاطب در طول یک داستان ۱۰۰ قسمتی ، با ۸۰ قسمت گناه مواجه شده، ۲۰ قسمت هم ماجرای توبه رو خونده ...
اما اتفاقی که افتاده توی این ۸۰ قسمت به لحاظ #گرایش و #انگیزش نسبت به اون گناهایی که تعریف شده مایل شده ...
اما معلوم نیست اون ۲۰ قسمتی که میخونه این قدرت رو داشته باشه بهش اراده بده برای عدم انجام اون گناه ها ...
اگه توی یه داستان یه دختر دنبال فلان پسر باشه ، یه جوری خودش رو تو چشم اون پسر مذهبی بیاره، بعد یه جوری باهاش ارتباط بگیره ...
پسره اول پس بزنه ...
بعد کم کم اون هم ارتباط بگیره ...
و این جزییات کامل توی داستان بیاد .
مثل مواردی که تا الان مصداقش رو آوردیم ...
حالا فرض کنید این مخاطب از بین این همه رمان که در جریان هست، درگیر باشه با ۵ یا ۶ تا رمان این طوری ...
این هم جامعه ی ما ، این هم صدا و سیمای ما ، این هم وضع خانواده ها ...
چه تضمینی به این هست که مخاطب به اون ۸۰ درصدی ( قسمتی ) که ماجرای گذشته ی اشتباه شخصیتِ داستان بوده دچار نشه؟
آقا خدایی این داستان ها واقعی هستن؟!...
بر اساس واقعیت نوشته شدن؟!...
شما چرا واقعیت ها رو نمی بینید پس؟!...
جوابش اینه ؛
واقعی بودن یا نبودن داستان مهم نیست فعلا ... این که آیا چنین واقعیت هایی هم در جامعه هست اهمیتی نداره !؟
معلومه که واقعیت داره ...
اما آیا به صرف این که واقعیت داره، میشه ذکر کرد همه چی رو؟
در جامعه ما خیلی فسادها و گناه ها هم #واقعیت داره ... چیکار کنیم؟
همه رو تعریف کنیم با ذکر جزییات ،بعد داستان رو به توبه بکشیم بعد به ازدواج بکشیم بعد پسر هم از قضا بره مدافع حرم بشه؟
مگه آخر داستان فقط به ذهن مخاطب می مونه؟
چرا فکر میکنید فقط اخر داستان در ذهن ها خواهد ماند و مابقی همه از بین میره!؟
تضمینتون چیه!؟
بعد اصلا سوالم رو میارم یه مرحله عقب تر ...
اگر قرار باشه ما حرف از توبه بزنیم ...
مگه فقط باید توبه از روابط نامشروع بزنیم؟؟؟؟
باز هم داستان تکراری مابقی انسانها و فیلم ها و داستان ها ...
یکم مُبدء باشیم ...
چرا فصل و نقطه مشترک داستان های توبه ایی، #روابط_نامشروعه!؟...
و فصل مشترک رمان های دیگه، #عشق!؟...
یعنی هیچ موضوعی به جز رابطه میان دختر و پسر نیست برای رمان نوشتن؟!؟!؟
📌 جمع بندی کنم :
برای رمان نوشتن یا باید دوره های فرهنگی داشته باشید ...
یا باید از مشاور فرهنگی بهره بگیرید ...
البته با مبنای اسلام ...
والسلام
#دل_نوشته
🍃🌱↷
『 @modarese_novin 』
هدایت شده از 『 مُدرِّس نوین 』
پاسخ به یک #شبهه
❌ #شبهه :
آیا تعریف کردن داستانِ #توبه در قالب رمان اشکال داره؟
✅ جواب #شبهه :
✍ #رمان به علت این که مخاطب رو با خودش همراه می کنه میتونه ناخودآگاه و #خلوت_خصوصی مخاطب رو تغییر بده ...
هر چقدر داستان جذاب تر نوشته شده باشه مخاطب رو بیشتر درگیر میکنه ...
گاهی وقتا مخاطب این قدر درگیر یه رمان یا یه فیلم نامه میشه که گویا باهاش داره زندگی میکنه ...
اگه برای شخصیت محبوبش و خوبِ داستان مشکلی پیش بیاد این مخاطب هم متاثر میشه!
با این اوصاف ، دیگه از یه رمان فقط پایان و نتیجه گیریش اهمیت نداره ...
بلکه تک تک لحظات این داستان اهمیت پیدا میکنه ...
تک تک لحظات!
تک تک صحنه ها!
تک تک شخصیت ها!
تک تک محتواها!
و ...
حالا اگر شما داستان یک فرد #گناهکار رو با ذکر #جزییات تعریف کردید مثلا این مخاطب در طول یک داستان ۱۰۰ قسمتی ، با ۸۰ قسمت گناه مواجه شده، ۲۰ قسمت هم ماجرای توبه رو خونده ...
اما اتفاقی که افتاده توی این ۸۰ قسمت به لحاظ #گرایش و #انگیزش نسبت به اون گناهایی که تعریف شده مایل شده ...
اما معلوم نیست اون ۲۰ قسمتی که میخونه این قدرت رو داشته باشه بهش اراده بده برای عدم انجام اون گناه ها یا نه !؟
اگه توی یه داستان ، دختری (یا پسری) تمام جزئیات رو ببینه که چه کارها که انجام شده بعد اخرش میخواد بخونه که طرف رفته توبه کرده!
۴ تا رمان این جوری برای جوون ها کافیه ...
بعد کم کم هم ارتباط بگیره ...
این هم جامعه ، این هم صدا و سیما ، این هم وضع خانواده ها ...
چه تضمینی به این هست که مخاطب به اون ۸۰ درصدی که ماجرای گذشته ی اشتباه شخصیت داستان بوده دچار نشه؟
میگن : آقا این داستان ها واقعی هستن ...
بر اساس واقعیت نوشته شدن ...
شما چرا واقعیت ها رو نمی بینید پس؟
جواب :
واقعی بودن یا نبودن داستان مهم نیست فعلا ... این که آیا چنین واقعیت هایی هم در جامعه هست اهمیتی نداره ...
معلومه که واقعیت داره ...
اما آیا به صرف این که واقعیت داره میشه ذکر کرد همه چی رو؟
در جامعه ما خیلی فسادها و گناه ها هم #واقعیت داره ... چیکار کنیم؟
همه رو تعریف کنیم با ذکر جزییات، بعد داستان رو به توبه بکشیم بعد به ازدواج بکشیم بعد پسر هم از قضا بره مدافع حرم بشه؟
مگه آخر داستان فقط به ذهن مخاطب می مونه؟
بعد اصلا سوالم رو میارم یه مرحله عقب تر ...
اگر قرار باشه ما حرف از توبه بزنیم، مگه فقط باید توبه از روابط نامشروع بزنیم؟
چرا فصل مشترک داستان های توبه ایی، روابط نامشروعه!؟!؟
و فصل مشترک رمان های دیگه #عشق!؟!؟
خدایی چرا؟!؟!
یعنی هیچ موضوعی به جز رابطه میان دختر و پسر نیست برای رمان نوشتن؟
جمع بندی کنم :
برای رمان نوشتن یا باید دوره های فرهنگی داشته باشید ...
یا باید از مشاور فرهنگی بهره بگیرید ...
#دل_نوشته
🍃🌱↷
『 @modarese_novin 』