eitaa logo
عالَم سیاست || داود مدرسی یان
14.8هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
942 ویدیو
54 فایل
دغدغه عدالت و سیاست معلم و فعال رسانه تحصیلات: دانشجوی دکتری مطالعات سیاسی کارشناس ارشد علوم سیاسی مهندس کامپیوتر/نرم افزار علاقه به تدریس اندیشه، مبانی و علوم سیاسی، تاریخ، رسانه و ... ارتباط مستقیم: @politicaladmin تبلیغ در کانال: @jamalpor_khz
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 اگر خر به جایی برسد هم آنجا را خراب می‌کند هم خود را! 🔹یک روز ملا نصر الدین برای تعمیر بام خانه خود مجبور شد، مصالح ساختمانی را بر پشت الاغ بگذارد و به بالای پشت بام ببرد. الاغ هم به سختی از پله ها بالا رفت. ملا مصالح ساختمانی را از دوش الاغ برداشت و سپس الاغ را بطرف پایین هدایت کرد. 🔸ملا نمی دانست که خر از پله بالا می رود، ولی به هیچ وجه از پله پایین نمی آید. هر کاری کرد الاغ از پله پایین نیآمد. ملا الاغ را رها کرد و به خانه آمد که استراحت کند. در همین موقع دید الاغ دارد روی پشت بام بالا و پایین می پرد. وقتی که دوباره به پشت بام رفت، می خواست الاغ را آرام کند که دید الاغ به هیچ وجه آرام نمی شود. برگشت. 🔹بعد از مدتی متوجه شد که سقف اتاق خراب شده و پاهای الاغ از سقف چوبی آویزان شده، و سرانجام الاغ از سقف به زمین افتاد و مرد! 🔸ملانصر الدین با خود گفت لعنت بر من که نمی دانستم اگر خر به جایگاه رفیع و بالایی برسد هم آنجا را خراب می کند و هم خودش را از بین می برد. برداشت آزاد ✅ : http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3
#منطقه_پرواز_ممنوع حتماً با خانواده و بچه‌هاتون برید ببینید ✅ #داود_مدرسی_یان http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3
⭕️ تفاوت فتنه #لبنان با #عراق ✅ #داود_مدرسی_یان: http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3
🔴 باید به سابق برگردیم 🔹یادش بخیر؛ اول هر سال به عشق رفقا و آقامعلم ها می رفتیم ثبت نام می کردیم؛ به عشق فوتبال در زنگ ورزش؛ به عشق مسابقه فوتبال با سایر کلاس ها. 🔸معلم ورزش هر سالی چندبار جام فوتبال می گذاشت و هر کلاس یکی دو تیم اسم می نوشت. معلم ها هم تیم می دادند. چند نفر از معلمان باهم یک تیم می شدند و چقدر خوب بود که می تونستیم یه معلمی رو دریبل بزنیم یا بهش لایی بدیم. 🔹راستش در مسابقه مقابل معلمان جو می گرفتیم و هرچه بلد بودیم از فوتبال به نمایش می ذاشتیم. گاه برخی از معلمان می اومدند با تیم ما دانش آموزان؛ گاهی برخی شون مربی تیم ها می شدند. خلاصه هیچ معلمی در دفتر نمی موند تا چایی غلیظ کهنه آبدارچی رو بخوره! همه می اومدند دور زمین فوتبال؛ بچه ها براشون صندلی می آوردند شبیه جایگاه تشریفات ورزشگاه ها که مسئولین میان و پشت شیشه ها میشینن! لذت اون بازی ها، لذت اون مسابقات، لذت دوگل کوچیک های مدرسه هیچوقت از یادمون نمیره. 🔸وقت درس هم بین دانش آموزان رقابت بود. البته رفاقت که همیشگی بود اما رقابت ها رو نمیشه فراموش کرد. سر 0.25 صدم نمره هم حساس بودیم! بچه ها اکثراً با انگیزه می اومدن سر کلاس. اگرچه وضع سرولباس همه ضعیف بود اما انگیزه همه بالا بود. اون انگیزه را البته معلمان به ما می دادند. 🔹کتابخونه مدرسه به راه بود. حتی در مدارس دور افتاده روستایی؛ باز هر مدرسه یه کتابخونه زپرتی داشت که ما ازش کتاب می گرفتیم و می خوندیم و برمی گردوندیم. انواع و اقسام کتاب دینی و داستان و قصه و ... . اکثر بچه ها کارت کتابخوانه مدرسه شون تو کیف شون بود. اکثر بچه ها عضو کتابخانه شهر هم بودن. حتی اگه کتابخونه نمی رفتن باز داشتن کارت کتابخونه یه امتیاز بود. باهاش پز می دادیم! عکس سه در چهار سیاه سوخته مون هم رو کارت کتابخونه نقش بسته بود! 🔸در دوران دبیرستان به کارت کتابخونه، کارت باشگاه هم اضافه شده بود. تعداد کمی از بچه ها هم عضو یه باشگاهی میشدیم. از بدنسازی گرفته تا فوتبال و کاراته و ... . 🔹معلم پرورشی یا معاون پرورشی مدرسه فعال بود. در طول یکسال حداقل سه – چهار اردو می رفتیم. پارک، بازدید از یک کارخانه تولیدی، بازدید از شرکت تولیدی کیک و بسکویت، بازدید از یک اداره مثلاً هواشناسی، اردو کوه و ... . 🔸خودمان را می کشتیم برای 22 بهمن! هر مدرسه حداقل دو گروه سرود تشکیل می داد و دوسه گروه تئاتر! خبری از ارگ و تشمال و مراسمات اجق و وجق نبود! 22 بهمن همه اجزای جشن با دانش آموزان بود. اجرائیاتش هم با دانش آموزان بود. مدیر و معلمان در جشن 22 بهمن بیشتر تماشاگر بودند. البته در جشن 22 بهمن هر ساله از دانش آموزان شاگرد اول تا سوم تقدیر می کردند به برندگان جام فوتبال جایزه می دادند به دانش آموزان خوش اخلاق هدیه می دادند و ... . 🔹یادش بخیر، نماینده های مجلس در مدارس دخالت نمیکردن که مدیر کی باشه و آبدارچی کی! 🔸راستش اینا رو نوشتم و به یادتون آوردم تا وضعیت فعلی را با آن حال و هوا مقایسه کنید. چقدر انگیزه داشتیم و حالا که در جایگاه معلم ایستاده چقدر بی انگیزه ایم! در مدرسه، نه معلم انگیزه دارد نه دانش آموز! نه مدیر نه ناظم! نه معاونت پرورشی انگیزه و طرح و برنامه ای و مسابقه کتاب و ... دارد و نه دانش آموزان! 🔹دانش آموزان حتی برای زنگ ورزشی که از هفته دوبار به یکبار در هفته تقلیل پیدا کرده ذوق نمی کنن. مسابقه فوتبالی در مدارس برگزار نمی شود، خبری از اردو و جام و کتابخونه نیست! کسانی که به کتابخونه شهر هم مراجعه می کنند تعدادشان نسبت به بقیه بسیار کمتر است! 🔸نمیدانم چه بلایی به سر آموزش و پرورش آمده طی سالهای اخیر؛ معلم خسته و پژمرده، دانش آموز خشن و آزرده، مدیر بی اراده و تسلیم و ... . چرا؟ نگاهشان به آموزش و پرورش، سرمایه گذاری نیست بلکه معتقدند آموزش و پرورش با قریب 13 میلیون معلم و دانش آموز قشر مصرفی است و مدارس باید به غیرانتفاعی تبدیل شوند! 🔹غیرانتفاعی سازی مدارس همانا و مدرک گرایی همانا! معلم را درگیر تأمین معیشتش کردند تا حواسش به کلاس و مدرسه نباشد!و .. چه بگویم که دردها بسیار است. 🔸ما نیاز داریم به هویت یابی و بازگشت به اصل. باید برگردیم به هویت اصلی مان تا مدارس دوباره رونق بگیرد. البته که در این دعوا، با کسان زیادی باید بجنگیم. با مسئولین و وزارت ها و نهادها و نمایندگان و ... ✅ http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3
6⃣ پروژه #آشوب_هوشمند ✅ #داود_مدرسی_یان: http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3