eitaa logo
مدثر
38 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
2هزار ویدیو
290 فایل
محتوای دینی و جریانات مهم دینی روز ...
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ استاد مصطفی ابوالمعاطی رو جلوشو گرفتن قران بخوان عجب ایه ای وعجب خواندنی در اومده😍
امروز در تقویم سالگرد شهادت سردار مهدی زین الدین خاطره‌ای که در ادامه می‌آید برشی از کتاب تنها؛زیرباران است؛ روایتی عجیب از حاج قاسم سلیمانی درباره شهید مهدی زین الدین : « هیجان‌زده پرسیدم: «آقامهدی مگه تو شهید نشدی؟ همین چند وقت پیش،‌ توی جاده‌ی سردشت...» حرفم را نیمه‌تمام گذاشت. اخم کوتاهی کرد و چین به پیشانی‌اش افتاد. بعد باخنده گفت: «من توی جلسه‌هاتون میام. مثل اینکه هنوز باور نکردی شهدا زنده‌ن.»  عجله داشت. می‌خواست برود. یک بار دیگر چهره‌ی درخشانش را کاویدم. حرف با گریه از گلویم بیرون ریخت: «پس حالا که می‌خوای بری، لااقل یه پیغامی چیزی بده تا به رزمنده‌ها برسونم.» رویم را زمین نزد.ـ قاسم، من خیلی کار دارم، باید برم. هرچی می‌گم زود بنویس.هول‌هولکی گشتم دنبال کاغذ. یک برگه‌‌ی کوچک پیدا کردم. فوری خودکارم را از جیبم درآوردم و گفتم: «بفرما برادر! بگو تا بنویسم.»ـ بنویس: «سلام، ‌من در جمع شما هستم»همین چند کلمه را بیشتر نگفت. موقع خداحافظی، با لحنی که چاشنیِ التماس داشت، گفتم:‌ «بی‌زحمت زیر نوشته رو امضا کن.» برگه را گرفت و امضا کرد. کنارش نوشت: «سیدمهدی زین‌الدین» نگاهی بهت‌زده به امضا و نوشته‌ی زیرش کردم. باتعجب پرسیدم: «چی نوشتی آقامهدی؟ تو که سید نبودی!»ـ اینجا بهم مقام سیادت دادن.از خواب پریدم. موج صدای آقامهدی هنوز توی گوشم بود؛ «سلام، من در جمع شما هستم» زندگی‌نامه شهید مهدی زین الدین : شهید مهدی زین الدین فرمانده لشکر ۱۷ علی ابن ابیطالب (ع)، به همراه برادرش مجید که مسئولیت اطلاعات و عملیات تیپ ۲ لشکر را بر عهده داشت برای شناسایی منطقه عملیاتی از کرمانشاه به سمت سردشت حرکت کردند آن هنگام به شهادت رسید. در این گزارش بخش‌هایی از زندگی این شهید رامرور می‌کنیم. جنگی که در شهریور ۱۳۵۹ هجری شمسی توسط دیکتاتور معدوم عراق، صدام حسین به مردم ایران تحمیل شد؛ ظهور اسطوره‌هایی رادر پی داشت که غیر از تاریخ صدر اسلام، در هیچ برهه‌ای از تاریخ بشرنشانی از آن‌ها نیست. ومهدی زین الدین یکی از این اسطوره هاست؛ اسطوره‌ی زنده. سال ۱۳۳۸ هجری شمسی در کانون گرم خانواده‌ای مذهبی، متدین و از پیروان مکتب سرخ تشیع، در تهران دیده به جهان گشود. مادرش که بانویی مانوس با قرآن و آشنای با دین و مذهب بود برای تربیت فرزندش کوشش فراوانی نمود. داشتن وضو، مخصوصاً هنگام شیردان فرزندانش برایش فریضه بود و با مهر و محبت مادری، مسائل اسلامی را به آن‌ها تعلیم می‌داد. نبوغ و استعداد مهدی باعث شد که او دراوان کودکی قرآن را بدون معلم و استاد یاد بگیرد و بر قرائت مستمر آن تلاش نماید. پس از ورود به دبستان در اوقات بیکاری به پدرش که کتابفروشی داشت، کمک می‌کرد و به عنوان یک فروند، پدر و مادر را در امور زندگی یاری می‌داد. مهدی در دوران تحصیلات متوسطه‌اش به لحاظ زمینه‌هایی که داشت با مسائل سیاسی و مذهبی آشنا و در این مدت (که با شهید محرب آیت‌الله مدنی (ره) مانوس بود)، روح تشنه خود را با نصایح ارزنده و هدایتگر آن شهید بزرگوار سیراب می‌نمود و در واقع در حساسترین دوران جوانی به هدایت ویژه‌ای دست یافته بود. به همین دلیل از حضرت آیت‌الله مدنی بسیار یاد می‌کرد و رشد مذهبی خود را مدیون ایشان می‌دانست. در مسیر مبارزات سیاسی علیه رژیم پهلوی، پدر شهیدان – مهدی و مجید زین‌الدین – برای بار دوم از خرم‌آباد به سقز تبعید گردید. این امر باعث شد تا مهدی که خود در مبارزات نقش فعالی داشت دوری پدر را تحمل کند و سهم پدر را نیز در مبارزات خرم‌آباد بردوش کشد. در ادامه مبارزات سیاسی دوران دبیرستان، کینه عمیقی نسبت به رژیم پهلوی پیدا کرد و زمانی که حزب رستاخیز شروع به عضوگیری اجباری می‌نمود. شهید زین‌الدین به عضویت این حزب در نیامد و با سوابقی که از او داشتند از دبیرستان اخراجش کردند. به ناچار برای ادامه تحصیل، با تغییر رشته از ریاضی به طبیعی موفق به اخذ دیپلم گردید و در کنکور سال ۱۳۵۶ شرکت کرد و ضمن موفقیت، توانست رتبه چهارم را در بین پذیرفته‌شدگان دانشگاه شیراز بدست آورد. این امر مصادف با تبعید پدرش به جرم حمایت از امام خمینی (ره) از خرم‌آباد به سقز و موجب انصراف از ادامه تحصیل و ورود جدی‌تر ایشان در سنگر مبارزه پدرش شد. پس از مدتی پدر شهید زین‌الدین از سقز به اقلید فارس تبعید شد. این ایام که مصادف با جریانات انقلاب اسلامی بود، پدر با استفاده از فرصت پیش‌آمده، مخفیانه محل زندگی را به قم انتقال داد. مهدی نیز همراه سایراعضای خانواده، از خرم آباد به قم آمد و در هدایت مبارزات مردمی نقش موثرتری را عهده‌دار شد.
وصیت نامه شهید زین الدین : بسمه تعالی اولین شرط لازم برای پاسداری از اسلام، اعتقاد داشتن به امام حسین (ع) است. هیچ کس نمی‌تواند پاسداری از اسلام کند در حالی که ایمان و یقین به اباعبدالله‌الحسین (ع) نداشته باشد. اگر امروز ما در صحنه‌های پیکار می‌رزمیم و اگر امروز ما پاسدار انقلابمان هستیم و اگر امروز پاسدار خون شهدا هستیم و اگر مشیت الهی بر این قرار گرفته که به دست شما رزمندگان و ملت ایران، اسلام در جهان پیاده شود و زمینه ظهور حضرت امام زمان (عج) فراهم گردد، به واسطه عشق، علاقه و محبت به امام حسین (ع) است. من تکلیف می‌کنم شما «رزمندگان» را به وظیفه عمل کردن و حسین‌وار زندگی کردن. در زمان غیبت کبری به کسی «منتظر» گفته می‌شود و کسی می‌تواند زندگی کند که منتظر باشد، منتظر شهادت، منتظر ظهور امام زمان (عج). خداوند امروز از ما همت، اراده و شهادت‌طلبی می‌خواهد. در این وصیت نامه فقط مقدار بدهکاری‌ها و بستانکاری‌ها را جهت مشخص شدن برای بازماندگان و پیگیری آن‌ها می‌نویسم، به انضمام مسائل شرعی دیگر. ۱- مسائل شرعی: الف) نماز: به نظرم نمی‌آید بدهکار باشم. ولی مواقعی از اوان ممکن است صحیح نخوانده باشم، لذا یکسال نماز ضروری است خوانده شود. ب) روزه: تعداد ۱۹۰ روزه قرض دام وتنوانستم بگیرم. ج) خمس: سی و پنج هزار ریال به دفتر آیت الله پسندیده بدهکار هست. د) حق الناس: وای از آتش جهنم و عالم برزخ، خداوند عالم بصیراست. ۲- مادیات الف: بدهکاریها: ۱- مبلغ شش هزار تومان معادل شصت هزار ریال به طرح و عملیات ستاد مرکزی بدهکارم، البته قبض دویست هزار ریال است، ولی ازاین مبلغ شصت هزار ریال بدهی بنده است. ۲- وام یک میلیون ریالی از ستاد منطقه ۱ گرفته ام که ماهانه بیشتر ازهزار ریال باید بدهم، از این مبلغ هزار و هفتصد و پنجاه تومان حق مسکن را سپاه می‌دهد و دویست و پنجاه تومان از حقوقم کسر نمایند. ۳- پنجهزار ریال به آقای مهجور (ستاد لشگر) پول نقد بدهکارم و پرداخت شد توسط در گاهی. ب. – بستانکاریها: ۱-مبلغ هفتاد و پنجهزار ریال رهن منزل که به آقای رحمانی توفیقی جهت منزل مسکونه داده بودم و طلبکارم. این منزل را بمدت یکسال اجاره نمودم. باتفاق‌های رحمان توفیقی که ما در طبقه بالا و رحمان در طبقه پایین زندگی می‌کردند و ظاهرا شهیدحسن باقری از طریق آقای استادان منزل را از شخصی بنام معاضدی (صاحب اصلی خونه) اجاره کرده بودند، ولی نامبرده یکسال است که مبلغ فوق را مستردننموده است. ۲- مقداری پول هم که مبلغ آن را نمیدانم (یادم نیست) نزد پدرم داشته‌ام و مقداری هم مجددا اگر به پدرم داده‌ام جهت بدهی‌ها. پدرم برای خانه‌ای که خریده بود تا با آن زندگی کنیم، ولی خانه متعلق به پدرم می‌باشد و من فقط مبلغ فوق ویکصد هزار تومان وام مندرج در بند ۲. بدهکاری‌ها ره از مبلغ نهصد و سی هزار تومان وجه بابت خانه مسکونی که پدرم خریده بوده است را داده‌ام که در صورت مرگ من و فروش خانه مستدعی است. باقیمانده وام را به سپاه برگردانده و طلبکاری من از پدرم رابه همسر و فرزندم بدهید و باقیمانده پول خانه هم طبیعتا به پدرم میرسد. مطلب دیگری به ذهنم نمی‌رسد و اگر کسی مراجعه کرد با توجه به وصییت من اقدام نمایید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در دفاع از نظام اسلامی تقیه نکنید ➖➖➖➖➖➖ 📿
01.Shahid-Zeyin-oddin-pps.ppsx
24.31M
پاورپوینت زیبای معرفی شهید زین الدین
🍎معرفت شناسی مادر عالم هستی فیش شماره۵ سومین رهیافتی که می شود به شناخت مادر عالم هستی رسید رویکرد اجتماعی -سیاسی است: 🍏ج) رویکرد اجتماعی - سیاسی: گفته شد شناخت «شخصیت حقیقی» فاطمه زهرا (س) برای عموم مردم عادی و معمولی ناممکن است مگر آفاقی از معرفت به ابعاد و اضلاع و جودی اش از طریق «ثقلین» گشوده گردد و دریچه‌ای به حقیقت وجودش باز شود. بر این اساس روشن است که هر انسانی به قدر طاقت خود توان ورود به حقایق وجودی اش را پیدا می‌کند. کمالات حضرت زهرا دو نوع است: 🍎الف) کمال وجودی - حقیقی که به «شناخت حدی» نیاز دارد. 🍎ب) کمال حقوقی که به «شناخت رسمی» محتاج است که در حقیقت کمال اعتباری و عرضی است و البته بسیار ارزشمند است. از حیث «متدلوژی معرفت» بایسته است به کمال حقیقی و حقوقی اش ادراک و عرفان یافت و از همه توانمندی‌های فطری - اکتسابی بهره جست و از حیث «جامعه شناسی معرفت» نیز راه را به شناخت همه ابعاد هستی اش باز نمود. اگر چه شناخت حضرت دشوار است، لکن با تکیه بر «معارف وحیانی» ممکن و قابل حصول است و وصول به این شناخت باعث می‌شود که اسوه پذیری از حضرتشان در همه جنبه‌های زندگی نیز واقعیت یابد و حیات علمی -عملی و زندگی پاک و طیب فردی، خانوادگی و اجتماعی اش تابلوی زندگی معقول، معتدل، مشروع و سازنده دیگر آدمیان گردد به تعبیر علامه جوادی آملی: «.... تاریخ آغاز و انجام حیات ظاهری آن حضرت، در بستر وحی خدا رقم خورد وچونان قرآن مجید «ملکی الحدوث و ملکوتی البقاء» است و همسان قرآن کریم «تجری مجری الشمس و القمر» و هماره بدون آنکه افیون یا افسون یا افسانه گردد، حیات بخش جامعه بشری است» (جوادی آملی، ١٣٨٢، ج ۲: ۱۴۶). آری اگرچه «فاطمه (س) باطن لیله القدر است» (همان: ١٥٥؛ حسن زاده آملی، ١٣٧٩: ٢٥٨؛ ١٣٨٥: ١٨٨) اما می‌توان بواسطه قرآن صامت و ناطق که ظرف وجود حضرتش «قرار گاه قرآن» و وعاء نزول و تجلی یازده قرآن ناطق است او را شناخت و سنت و سیره اش را الگوی «حیات طیبه» قرار داده که به تعبیر استاد جوادی آملی «… حقیقت حضرت زهرا (س) مثل قرآن حقیقت عینی است نه ذهنی و شخصی است نه معنای کلی و شاهد حضوری است نه پرده نشین حصولی…» (جوادی آملی، ١٣٨٢، ج ٢: ١٣٨، ١٣٧). بنابراین باید به تفسیر و تأویل شخصیت فاطمه (س) پرداخت و چنانکه تفسیر قرآن و تأویل وحی نیازمند شرایط تحصیلی و حصولی، علم الدراسه، علم الفراسه و علم الوراثه است، شخصیت شناسی فاطمه (س) نیز نیازمند چنین شرایط و مقدماتی است که اصحاب معرفت و معنویت به برکت قرآن و عترت از آن برخوردارند و باید به تفسیر و تأویل وجودی اش اهتمام جدی ورزند و آن آسمانی و عرشی را زمینی و فرشی کرده والبته بین عرش و فرش و آسمان و زمین وجودش جمع کرد و محکمات و متشابهات وجودی اش را تأویل کرد تا از حیث جامعه شناختی دسترس پذیر و الگو پذیر گردد. به همین منظور و پس از رویکردها و رهیافت‌های طرح شده اشاراتی چند پیرامون کمال حقیقی و حقوقی صدیقه طاهره (س) می نمائیم تا کمال و کامل شناسی کنیم و تابلویی فرا روی انسان طالب کمال قرار دهیم. 🍎🍎🍎🍎🍎🍎
قلمهای طلایی ثواب کدام عمل را می نویسند؟ ♥️ علیه‌السلام فرمودند: 🍃 هنگامی که فرا رسد ملائکه ای به تعداد مورچگان[حاکی از کثرت آنهاست] از آسمان فرود می آیند و در دستانشان قلم هایی از طلا و کاغذهایی از نقره است و تا شب شنبه چیزی نمی نویسند جز صلوات بر محمد و آل محمد. پس زیاد بفرست. 📚 مستدرک الوسایل، ج۶، ص ۷۱. 🌸 🌸 🌸 🌸 اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋
📖 راه صدر شدن 📔طلبه‌ای از او پرسید: «اگر کسی از شما بپرسد محمدباقر صدر چطور محمدباقر صدر شد، چه پاسخی می‌دهید؟» جواب داد: «محمدباقر صدر ده درصد مطالعه می‌کند و نوددرصد می‌اندیشد.» 📚کتاب نا، صفحه ۹۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نفر اول تند خوانی در ایران فرمودند: شما که خیلی اهل کتاب متاب نیستید اما من خیلی کتاب می خوانم ... دلم می خواد شما جوان ها زیاد کتاب بخوانید...