eitaa logo
مدیران فضای مجازی وحقیقی هزارسنگر
895 دنبال‌کننده
14.4هزار عکس
8.9هزار ویدیو
75 فایل
کانالی سیاسی فرهنگی اجتماعی ورزشی طنز آشپزی تماس با مالک09364214939 @modiran1000s
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از  🔵#گام_دوم_انقلاب🔵
. کوچک زاده خیلی پیشنهاد خوبی است! از خود جنابعالی شروع کنیم. طبق اطلاعات موجود که در دسترس همه هست، شما از سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۷۳ رئیس بوده‌اید و در همان حال از سال ۱۳۶۶ تا ۱۳۷۳ در دانشگاه کاتولیک لوون بلژیک مشغول تحصیل دکترا !!! چطور ممکن است؟ حاضرید عذرخواهی کنید؟ که در دوره تحصیل دکترا در دانشگاه کلدونین انگلیس پست‌های متعدد حساسی داشته که عذرخواهی نکرد ببینیم شما مرد عمل به توصیه خود هستید یا نه؟!! .
🏴چقدر گرفته بوی غم هوای سامرا... ▪️ صلوات خاصه حضرت امام هادی علیه السلام: اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ وَصِيِّ الْأَوْصِياءِ وَ إِمامِ الْأَتْقِياءِ وَخَلَفِ أَئِمَّةِ الدِّينِ وَالْحُجَّةِ عَلَى الْخَلائِقِ أَجْمَعِينَ . اللّٰهُمَّ كَما جَعَلْتَهُ نُوراً يَسْتَضِيءُ بِهِ الْمُؤْمِنُونَ ، فَبَشَّرَ بِالْجَزِيلِ مِنْ ثَوابِكَ وَ أَنْذَرَ بِالْأَلِيمِ مِنْ عِقابِكَ وَ حَذَّرَ بَأْسَكَ ، وَذَكَّرَ بِآياتِكَ وَ أَحَلَّ حَلالَكَ ، وَحَرَّمَ حَرامَكَ وَ بَيَّنَ شَرائِعَكَ وَفَرائِضَكَ وَ حَضَّ عَلَىٰ عِبادَتِكَ وَ أَمَرَ بِطاعَتِكَ ، وَنَهىٰ عَنْ مَعْصِيَتِكَ. فَصَلِّ عَلَيْهِ أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَىٰ أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيائِكَ وَ ذُرِّيَّةِ أَنْبِيائِكَ يَا إِلٰهَ الْعالَمِينَ. سایت شهدای نیاک
سلام بر شهیدان راه حق شهدای دی ماه نیاک لاریجان 🌷شهیدجهادگرسیدمرتضی سعادت نیاکی تاریخ شهادت: ۱۳۶۱/۱۰/۳ محل شهادت: خرمشهر ــ شوش 🌷شهیدغواص سیدمنصورمهدوی نیاکی تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۵ محل شهادت: جزیره ام الرصاص 🌷شهیدجهادگرمحمدحسن زاده نیاکی تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۲۲ محل شهادت: شلمچه 🌷شهدا رفتند تا ما بمانیم🌷 یاد ونامشان گرامی و راهشان پر رهرو باد سایت شهدای نیاک
هدایت شده از عمار
⭕️انتشار به مناسبت سالمرگ آیت‌الله منتظری ⁉️چرا على رغم مخالفت امام خمینی(ره)، هاشمی رفسنجانی اصرار داشت، آقای منتظری قائم‌مقام رهبری شوند؟! 🔻خاطره‌ای بسیار مهم از مرحوم آیت الله محمدی گیلانی در مورد هاشمی رفسنجانی را بشنوید و ارسال کنید به کسانی که از روی غفلت از هاشمی و منتظری و... دفاع کردند این دو کلیپ کوتاه رو خواهش میکنم وقت بذارید و ببینید حتما 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 مدیران فضای مجازی و حقیقی شهرستان هزارسنگر آمل @modiran1000s
هدایت شده از عمار
8.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این بنده خدا از شهر بافت کرمان که تو عمرش برف ندیده و داره بارش برف را طوری گزارش میده که اِنگار جنگ شده🥵 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 مدیران فضای مجازی و حقیقی شهرستان هزارسنگر آمل @modiran1000s
هدایت شده از عمار
13.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چه کشتی گیرای حرفه اییه🤣🤣 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 مدیران فضای مجازی و حقیقی شهرستان هزارسنگر آمل @modiran1000s
هدایت شده از حامد تجن جاری
‍ ✳️پسری که پدرش را مجبور کرد ماشین قراضه‌اش را دو خیابان پایین‌تر پارک کند، اما نامه‌ای که بعد از مرگ پدر در داشبورد پیدا کرد، او را نابود کرد... 🚗🏚️😭 «فرهاد» دانشجوی پزشکی بود و همیشه از وضعیت ظاهری پدرش و به‌خصوص ماشین پیکان قدیمی و پر سروصدای او خجالت می‌کشید. هر روز صبح که پدرش او را به دانشگاه می‌رساند، فرهاد با لحنی تند می‌گفت: «بابا! تو رو خدا جلوی در دانشگاه نرو! همین‌جا توی کوچه پشتی نگه‌دار. آبرویم می‌رود اگر بچه‌ها ببینند من با این لگن می‌آیم! دود ماشینت همه را خفه کرد!» پدر هر بار با لبخندی مهربان و چشمانی که کمی غمگین می‌شد، می‌گفت: «چشم پسرم... هرطور تو راحت باشی.» و او را دور از چشم همه پیاده می‌کرد. سال‌ها گذشت. فرهاد پزشک شد، پولدار شد و برای خودش ماشین شاسی‌بلند خرید و دیگر سوار ماشین پدر نشد. پدر پیر شد و از دنیا رفت. بعد از مراسم خاکسپاری، فرهاد تصمیم گرفت آن ماشین قراضه را که گوشه حیاط خاک می‌خورد، به اسقاطی بفروشد تا از شرش خلاص شود. وقتی داشت مدارک ماشین را از داشبورد خالی می‌کرد، چشمش به یک عکس قدیمی و سیاه و سفید افتاد. عکسِ پدرش بود در جوانی، که با کت و شلواری شیک به یک ماشین «بنـز» آخرین مدل تکیه داده بود و می‌خندید. فرهاد تعجب کرد. پدرش هیچ‌وقت نگفته بود که چنین ماشینی داشته است. پشت عکس را نگاه کرد. دست‌خط پدرش بود، با جوهری که کمی پخش شده بود: «امروز این عروسک (ماشین بنز) را فروختم. دلم سوخت، چون خیلی دوستش داشتم... اما دکترها گفتند هزینه عمل قلبِ پسر کوچکم "فرهاد" خیلی سنگین است و فقط با پول این ماشین جور می‌شود. ماشینم رفت، اما فدای یک تپشِ قلبِ پسرم. با باقی‌مانده پول، این پیکان را خریدم تا مسافرکشی کنم و خرج داروهایش را در بیاورم. خدایا شکرت که پسرم زنده ماند...» فرهاد روی فرمان ماشین قراضه افتاد. بوی عرق تن پدرش هنوز توی ماشین بود. او سال‌ها از ماشینی خجالت می‌کشید که «قیمتِ زنده ماندنِ خودش» بود. او سوار بر وسیله‌ای شده بود که پدرش غرورش را با آن معامله کرده بود تا قلب پسرش از حرکت نایستد. فرهاد آن ماشین قراضه را نفروخت؛ آن را در حیاط خانه‌اش نگه داشت تا هر روز یادش نرود که ضربان قلبش را مدیون چه کسی است. نتیجه اخلاقی: پدرها قهرمانان خاموش تاریخ‌اند. آن‌ها از آرزوهایشان، از جوانی‌شان و از غرورشان می‌گذرند تا ما قد بکشیم. اگر پدرت ماشین مدل پایین دارد، اگر لباسش کهنه است، اگر دستانش میلرزد... خجالت نکش! این‌ها جای زخم‌هایی است که برای سپر شدن جلوی مشکلات تو برداشته است. یک چالش مردانه: همین الان اگر پدرت زنده است، برو و بر دستانش بوسه بزن. اگر ماشینش مدل پایین است، با افتخار کنارش بنشین و شیشه را پایین بده تا همه ببینند تو پسرِ این شیرمرد هستی. # پیشاپیش روز مرد مبارک باد⚘️ 💖 مجمع خیریه میربزرگ آمل 💖
دعا ونیایش روز چهارشنبه سوم دی 🌹
سلام دیگر نگران بی اطلاعی از اخبار شهر نباشیم ان شاالله بیاری خدا وند منان با همکاری شما عزیزان و سروران گرامی هرگونه اطلاعیه ،مراسم ،ختم ،یادواره شهدا ،مشکلات ،انتقادات ،و... در کانال صدای شهر اطلاع رسانی خواهد شد صدای شهر،صدای شما ، مستقل و بدون وابستگی به گروههای سیاسی لینک عضویت https://eitaa.com/citysound1404