#تجربهنگار
🌈عنوان:ریشه پیش داوری های ما
✍نویسنده: محمدرضوانی
✳️می توان ریشه پیش داوریهایمان را در هسته خودمحورانه موجودیت مان بیابیم. انسان موجودی خودمحور و دیگر محور است که همواره اموراتش حول این دو محور است.
✳️میتوان دامنه تعبیر و تفسیر را چنان توسعه داد که یکی از این دو به دیگری تحویل داده شود یعنی در دل دیگرخواهی هایمان خودخواهی و دل خودخواهی هایمان دیگر خواهی بیابیم.
✳️خودخواهی های ما در دیگر خواهی هایمان ضرب میشود تا هر کدام از ما عضوی از چندین گروه و جمعیت باشیم فرضا من عضوی از جماعت مردها، ایرانی ها، فلسفه خوانها، کاسبها،دانشجوها،سفید پوستها و... هستم.
✳️منه خودخواه میخواهم گروه خود را مثبت ارزیابی کنم چون بخش عمده ای از هویت شخصیه من در همانندسازی با این اجتماعات ساخته شده و وامدار قواعد بازی زبانی، نشانه ای و رفتاری این گروههاست.پس دفاع از خود یعنی دفاع از جماعت خودی و بالعکس.
✳️اگر در این وانفسا قضا و قدر دست بهم بدهند و رویدادی رخ دهد که ارزشهای گروه یا گروههای خودی را نزد من تهدید کند یا قواعد بازی آن را برهم بزند آنگاه برای من طرد منبع تهدیدگر و تلافی تهدید به یک وظیفه یا فضیلت بدل میشود. این فرایند منجر به پیش داوری مثبت من برای جماعت خودی و پیش داوری منفی برای جماعت بیگانه خواهد شد.
✳️در مقابل این جانبداریهای مغرضانه طلب و تمایلی نیز در ما وجود دارد بسوی بی غرض بودن و انصاف البته این تمایل تا حدودی جانبداریهای غیر منصفانه ما را تعدیل میکند اما روانشناسان اجتماعی به ما نشان دادند که عوما نیاز شدید ما به افزایش عزت نفس و خودمحوری دست آخر تمام پیش داوریها را به نفع خود و جماعت خودی باعث شده و گروه بیگانه را در موضع حقارت می نشاند به ویژه این مسئله در مورد موضوعات مهمی صدق میکند که درباره آنها همرایی و تایید اجتماعی وجود دارد.
✳️بجز تهدید خود محوری و عزت نفس ،پیش داوریهای ما ریشه های دیگری هم دارد از جمله رقابت بر سر منابع مادی. متاسفانه همه چیزهای خواستنی در عالم مثل شغل عالی، درآمد خوب، خانه خوب و... غالبا کمیاب است. کمشکش برای تصاحب این منابع خشم و هیجانات فزاینده تولید میکند و این رقابت ریشه پیش داوریها میشود.
✳️بهرحال ریشه پیشداوری ها به اینجا ختم نمیشود و بر ما فرض است که ریشه درد را پیدا کنیم و در جهت تعدیلش بکوشیم
@modiryar
#تحلیلمسایلروز
#مدیریتفناوریاطلاعات
🌈عنوان:عکس پروفایل اشخاص در شبکه های اجتماعی
✍نویسنده: بهروز ساریخانی
🗓تهران: 27 دی 95
🔴چندی پیش در یکی از گروههای تلگرامی بحث تندی درگرفت که چرا برخی از اعضاء در پروفایل خود بجای عکس خویش از دیگر نشانه و تصاویر استفاده می نمایند. بعد از چند ماه مایلم نگاهی به این موضوع بیندازیم.
🔴اگر قبول کنیم که شبکه های اجتماعی بویژه موقعیتی برای تجدید گفتگوی انسان درگیر ماشینیسم امروز است، آنگاه میتوان با توجه به سنتهای جامعه ایرانی نگاه چند سویه ای به این موضوع داشت.
🔴وقتی طرف گفتگوی ما شخصی با عینک آفتابی است، معمولاً حس خوبی نداریم. همینطور زمانی که کسی در برابر ما معذب باشد نیز گفتگویمان نمی آید. حتی آن هنگام که با یک دوست " ندار" همصحبت هستیم هم برایمان خوشایند نیست که او همزمان، به کار یا موضوع دیگری نیز مشغول باشد.
🔴بزعم اینجانب، اگر گفتگوی در شبکه های اجتماعی نیز در بر گیرنده همین محدودیت ها باشد, آنگاه چه مشکلی از کار مردم این روزگار می گشاید که بهرجهت همیشه حال یا فرصت کافی برای مجالست با دوستان و . . . ندارند؟
🔴لذا گفتگوی گروهی در شبکه های اجتماعی، توفیر معینی با گفتگوی رو در روی بین 2 یا چند نفر دارد. شاید یکی از محسنات گفتگوی مجازی نیز همین ترغیب به مشارکت و اظهار نظر برخی باشد که در گفتگوی چشم در چشم، بدلائلی معذب بوده یا اعتقادی به اظهار وجود ندارند.
🔴در مجموع بنظر میرسد با وجود آنکه هیچ عکس پروفایل نمی تواند مثل تصویر گوینده و شنونده، حس خوبی در مخاطب بر انگیزد، اما صدور حکم کلی نیز در این موضوع با روح گفتگوی مجازی همخوانی نداشته باشد.
@modiryar