#داستان یه مادر
نمیتونستم یه مهمان دعوت کنم
حالم بد میشد باید کسی پیشم بود
تا خیالم راحت باشه😥
کسی که تو این وضعیت بوده
سختی شرایط رو کاملا درک میکنه 🥸
.
.
#داستان یه مادر
دو دهه دارم با خودم کار میکنم
کارام پیش نمی رفت ⚠️
#داستان یه مادر
ایشون با کانال آشنا شدن و تو دوره
مهندسی حال خوب شرکت کردن
و حالا #نتایج 🪴
الان فکر میکنم بهترین مادرم بهترین عروسم بهترین... 😍
هر چیزی راهی داره
راه بلد نباشی گم میشی🤷♂
#مهندسی_حال_خوب
#رضایت
#داستان یه مادر ❣
بدون استرس روضه خونگی گرفتم
با ۷۰ نفر،،، شب یلدا ۲۵ تا مهمان 😍
دوره مهنـدسی یه جوری طراحی شده
که ریــــــشه ی مشکلو نشونت میـــــده
راهکارشم یادت میده 😎 و تاااامام
.