5.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رفت یکبار از علی خواهش کند...
#محمدمعین_پوریلان
@moeinpooryalan
یا ام البنین سلام الله علیها
خودم جاروکشِ کوی حسینم
ولی شرمندهی روی حسینم
چهارتا نه چهل تا مثلِ عباس
فدای تاری از موی حسینم
#محمدمعین_پوریلان
@moeinpooryalan
بی بی ام البنین مددی
درِ این خانه زحمت می کشیدی
کنیزی کرده، منت می کشیدی
مگر دست و سری بود و ندادی؟
که از زینب خجالت می کشیدی
#محمدمعین_پوریلان
@moeinpooryalan
هدایت شده از محمدمعین پوریلان
السلام علیکِ یا فاطمه الزهرا(س)
زمین زیارت او را که آرزو میکرد
برای پاکیِ خود نیتِ وضو میکرد
نسیم آمده بود و غبار راهش را
کنارِ آینه با آه شستشو میکرد
خدیجه بی کسی اش را به اذنِ حضرت حق
همیشه با گلِ نشکفته گفتگو میکرد
شکوه و عزَّتِ عالم به دستِ فاطمه بود
و کائنات از او کسب آبرو میکرد
به غیرِ فاطمه کوثر نداشت این دنیا
وگرنه حضرت پروردگار رو میکرد
چه عاشقانه همیشه وجودِ پاکش را
بهشت در دلِ افلاک جستجو میکرد
خوشا به حالِ فقیری که نان از او میخواست
خوشا به حالِ یتیمی که رو به او میکرد
فدای لحظه ی نابی که با نخی از نور
لباس کهنه ی خورشید را رفو میکرد
دعای فاطمه پشت و پناه حیدر بود
و اِن یکاد نثار پسرعمو میکرد
#محمدمعین_پوریلان
@moeinpooryalan
هدایت شده از محمدمعین پوریلان
السلام علیک یا امیرالمومنین یا علی بن ابی طالب
بهاران را بگو ای دوست از تبعید برگردد
خزان جول و پلاسِ خویش را برچید برگردد
نسیمی که گذر کرده است یک بار از کنارِ او
خودش را می کشاند تا که با امید برگردد
خودش خورشید عالمتاب باشد پس نیازی نیست
برای یک نماز عصرِ او خورشید برگردد
همیشه بعدِ دیدارِ یتیمان می رود مسجد
به آغوشِ صدف باید که مروارید برگردد
اگر باور ندارد با ولایت می شود تکمیل
بگو اسلام را از جاده ی توحید برگردد
به گوشِ چاه های کوفه می گوید چه سرّی را؟
اگر خیری زمان از جاهلیت دید برگردد
کسی که ذوالفقارِ چشمِ او را دیده از میدان
برای زندگی باید که بی تردید برگردد
اگر این شعر را در محضرِ صاحب زمان بردند
امید است اینکه با مهرش،شود تایید،برگردد
#محمدمعین_پوریلان
@moeinpooryalan
زیباست به عشقت ضربان را که بگیرند
زیباتر از آن نام و نشان را که بگیرند
سر بر سرِ زانوی حریمت بگذاریم
از دستِ سر این خوابِ گران را که بگیرند
بی دوست چه دنیا و چه عقبی چه خیالیست؟
این را که بگیرند، نه آن را که بگیرند
فریاد زند نامِ تو را با دل و جانش
از میثم تمار زبان را که بگیرند
دیگر به چه انگیزه سرِ ماذنه آید؟
بی نامِ علی روحِ اذان را که بگیرند
کفار به جنگِ تو اگر آمده باشند
از خونِ خود آن دم جریان را که بگیرند
از لحظهی افتادنِ سر تا خودِ دوزخ
یک ثانیه هم نیست زمان را که بگیرند
زیبا شود آنروز فراقِ زن و فرزند
در لحظهی دیدار تو جان را که بگیرند
تردید ندارم به نجف می رسد آخر
ردِ قدمِ پوریلان را که بگیرند*
*بیت آخر هدیه استادعزیزم حاج احمدعلوی به شعر هست.
پ.ن:ابیات روضه رو پاک کردم انشاءالله زمان مناسب تری ارائه خواهم داد.
#محمدمعین_پوریلان
@moeinpooryalan
#گزارش_تصویری
شام ولادت امیرالمومنین علی علیه السلام
هیئت محترم خادم الرضا علیه السلام
#هیئت_خادم_الرضا
#محمدمعین_پوریلان
@moeinpooryalan