eitaa logo
محمدمعین پوریلان
268 دنبال‌کننده
21 عکس
12 ویدیو
0 فایل
ارتباط با ادمین: @moeinpooryalan80 آدرس اینستاگرام:http://instagram.com/moeinpooryalan
مشاهده در ایتا
دانلود
السلام علیک یا ام المومنین یا خدیجه الکبری بسم ربِّ الخدیجه تیغ کلام تا برون آید از حصار نیام باید از او نوشت چون که از او استوار است پایه ی اسلام آن که جن و ملک به درگاهش حلقه در گوش می شوند غلام بانوی خانه ی نبیِّ خدا مادرِ مادرِ امامِ همام برهه ای دور شد پیمبر از او بعد او را رساند یک پیغام که از امروز بر نمی داری خارج از خانه گام، شب هنگام بعدِ چل روز احمد آمد و گفت ای خدیجه به سوی من بخرام که همه درد های دلتنگی با نگاه تو میشود آرام موسم وضع حمل چون که رسید کس به یاریِّ او نکرد اقدام ناگهان در طواف خود می دید چار زن را که بسته اند احرام آسیه ساره مریم و کلثوم همگی آمدند دست به جام خانه وقتی خدیجه را دارد می دهد بوی عشق را به مشام در مقامش همین سخن کافیست که خدایش رسانده است سلام روز محشر سواره می آید ملک از هر طرف پیاده نظام کاش دستِ مرا بگیرد چون دست من کوته ست او بر بام @moeinpooryalan
شعر را تا به قله های کمال می رساند بدون استدلال آنکه با نامِ نامی مدحش گوش ها کر شود زبان ها لال باز حیرت زده کبوتر عقل می زند پر به آسمان خیال ولی از فرط حیرت انگاری مرغ سر کنده ایست بی پر و بال که برای کدام محبوب است؟ این همه قدر و این همه اجلال قصر او در بهشت فردوس است منتهای تمامیِّ آمال اهل ایثار بود و می دانست همه را لطف ایزد متعال نرسیده کسی به مرتبتش طعم دادن کجا و میوه ی کال غیرِ مال خدیجه سود نداشت مالِ اسلام،هیچ مال و منال چه کسی شد برای پیغمبر ؟ جز خدیجه محول الاحوال داشتند ارتباط قلباقلب جسم و جانی ز عشق مالامال کیست مثل خدیجه در دنیا؟ پاسخی نیست همطرازِ سوال @moeinpooryalan
شاید زبان حال اباعبدالله(ع)به پدرش امیرالمومنین(ع) این باشد که: غرق خون گشتی و طفلان همه شیر آوردند جرعه ای آب طلب کردم و تیر آوردند شُکر و صد شُکر تنت زیر سُمِ اسب نرفت تن بی جان من از صدر به زیر آوردند کوفه و شام پر از هلهله شد،غوغا شد آن زمانی که به این شهر اسیر آوردند @moeinpooryalan
السلام علیک یا شیخ الائمه یا جعفر بن محمد دشمن کشیده است اگر آتش به خانه اش اما کسی نسوخته در آشیانه اش می شد جسارتی هم اگر بین کوچه ها دیگر کسی نگفته که با تازیانه اش آماده کرده بود خودش را برای مرگ جز ذکر حق نبود به لبها ترانه اش مشغول ذکر و گرم مناجات بود که کردند بی عبا و عمامه روانه اش رفتند سوی کلبه ی لبریز رافتش بردند سوی کاخ ستم بی بهانه اش اصلا خودِ علیست که با زحمتی زیاد در کوچه های شهر کشد نان به شانه اش ما را چه حیدری چه حسینی رسیده بود آری اگر نبود وجود یگانه اش ما را اگر که عاشق خود کرده می شویم مدیون لطف راز و نیاز شبانه اش گلدسته و مناره و گنبد نشانی است باید چه کرد در حرم بی نشانه اش @moeinpooryalan