eitaa logo
قرارگاه مُقام
518 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
1.6هزار ویدیو
58 فایل
جهت بررسی جنگ ترکیبی(هیبریدی) پیرامون تمدن مهدوی و جبهه مقابل آن تمدن شیطان مباحث این کانال را پیگیری کنید. قرارگاه منتظران قائم آل محمد صلی‌الله‌علیه‌و‌آله : مُقام @sarbazmogham تبادل و تبلیغ نداریم... لطفا دقت فرمایید نشر مطالب به هر شکل مجاز می باشد
مشاهده در ایتا
دانلود
84 ویژه براساس یک سند معتبر، آمریکا بیش از نیم قرن گذشته، تلاش کرده تا کاهش جمعیت خود را با جنگ جمعیتی این کشور علیه کشورهای دیگر جبران کند. این یادداشت، به این سند جنگ جهانی جمعیت آمریکا می‌پردازد. با وجود تحقیقات پراکنده‌ای که در این زمینه انجام شده – که البته در جای خود بسیار ارزشمند است – هیچ ساختار مشخصی در جمهوری اسلامی، فرماندهی نبرد تمام‌عیار جمعیتی با آمریکا را به‌عهده ندارد. همین فتور نهادهای مورد نیاز کشور، طی سه دهه، موجب بروز شرایطی در حوزه‌ی جمعیت شده است که ادامه‌ی آن یک «فاجعه‌ی تمام‌عیار» برای ایران اسلامی به‌شمار می‌رود. برای تصدیق این یلگی ساختاری، اشاره به این نکته کافی است که سند بالادستی آمریکا در این نبرد تمام‌عیار حتی تاکنون به فارسی بازگردانده نشده است! چه رسد به بررسی و تحلیل و ساختارسازی و مقابله!! در ابتدای سند، نام هنری کیسینجر (Henry Kissinger) یهودی شناسنامه‌دار و استراتژیست بی‌همتای آمریکایی، نقش بسته است. وی تا هم‌اکنون در قید حیات است و در سنّ 98سالگی هنوز در کانون مراکز سیاست‌گذار کلان ایالات متحده، ابرکمپانی‌های فراملیتی، و گعده‌های فراراهبردی دنیا (مانند بیلدربرگ ) نقش محوری ایفا می‌کند. در این مقال، درباره‌ی او کمتر خواهیم نوشت؛ چه این‌که نگاه به اقدامات و کنش‌های او طی 50 سال اخیر، خود بحثی مفصل می‌طلبد. این سند زمانی تدوین شد که 5 سال از انتصاب کیسینجر به سِمَت مشاور شورای امنیت ملی آمریکا و 1 سال از تصدی وزارت امور خارجه‌اش در دولت نیکسون می‌گذشت. ✅قرارگاه منتظران قائم آل محمد (ص): 👉 @mogham
2 سند پیش‌ِرو در سال 1974 میلادی تهیه شد. در این برهه از زمان، از یک سو طی یک دهه (70-1960) نرخ رشد جمعیت کشورهای غربی به حدود نصف کاهش یافته بود، و از سوی دیگر نرخ فزاینده‌ی زاد و ولدِ کشورهایی که در پارادایم این کشورها جایی نداشتند، می‌رفت تا مؤلفه‌های گوناگون نظامی، اقتصادی، سیاسی و راهبردی دنیا را عمیقاً تحت تأثیر قرار دهد. این سند در این زمینه تصریح می‌کند: طیّ زمان بین 1970 تا 2000 که برآوردی از این برنامه انجام شده، مناطق کمتر توسعه‌یافته نسبت به مناطق پیشرفته رشد سریع‌تری خواهند داشت…، بنابراین تا سال 2000 تقریباً 80درصد جمعیت جهان در مناطقی زندگی می‌کنند که اکنون آن را «کمتر توسعه یافته» می‌نامیم و بیش از 90درصد از افزایش سالانه‌ی جمعیت جهان هم در همین منطقه اتفاق می‌افتد. ✅قرارگاه منتظران قائم آل محمد (ص): 👉 @mogham
3 اگر روند رشد جمعیت جهان به همان ترتیب ادامه می‌یافت، توازن جمعیتی جهان به‌نفع کشورهای دیگر به هم می‌خورد و چه‌بسا اکنون آرایشِ قدرت در جهان، نمایی بسیار متفاوت با شرایط فعلی نشان می‌داد. برای اجرای این طرح‌واره، مشکلات پیچیده و فراوانی پیش‌ِروی ایالات متحده قرار داشت، که عبور از آنها به‌نظر ناممکن می‌نمود. اما این سند تهیه شد تا با بهره‌مندی از تمامی ظرفیت‌های آن روزگار، نظامی منسجم و هماهنگ از اقدامات فراملیّتی و راهبردی را شکل دهد که به کاهش رشد جمعیت جهان انجامد. روش‌های به‌کارگرفته‌شده در این سند بی‌نظیر است. این روش‌ها بسیار هوشمندانه و دقیق طراحی شد و به اجرا رسید، لذا پس از طی حدود نیم قرن اثرات اجرایی خط به خط این سند را در کشورهای هدف مشاهده می‌کنیم. در کاهش جمعیت هر کشور باید حتماً نوعی «استحاله‌ی فرهنگی» برای ایجاد «خواست درونی» برای کاهش باروری و زاد و ولد اتفاق می‌افتاد، چرا که برخورد سخت و حتی نیمه‌سخت با مسئله، نتیجه‌ی عکس در پی داشت، و حتی شائبه‌ی این‌که آمریکا برای اهداف امپریالیستی به‌دنبال اجرای این برنامه‌ است، موجب می‌شد ملّت‌ها از اجرای این سند سر باز زنند. همچنین خطری وجود دارد که رهبران کشورهای کمتر توسعه‌یافته، فشارهای کشورهای پیشرفته برای تنظیم خانواده را به‌عنوان نوعی امپریالیسم اقتصادی، یا رادیکال تصور کنند که می‌تواند عکس‌العمل جدّی در پی داشته باشد. ✅قرارگاه منتظران قائم آل محمد (ص): 👉 @mogham
4 برای نیل به این هدف راهبردی، تغییر افکار و رویکردها ضروری بود؛ از کمبود احتمالی غذای در دسترس بشر، تا احتمال بروز جنگ‌ها، شورش‌ها و ناامنی‌های اجتماعیِ ناشی از فشار و تراکم جمعیتی، به‌عنوان دلایل اصلی ضرورت کاهش جمعیت برشمرده شد. برخی تحلیل‌گران معتقدند در سال‌های پس از 1985 کاهش سریع باروری ضروری است تا رژیم غذایی کافی و مناسب در اختیار کل جهان قرار گیرد. و دربارة تأثیر نرخ رشد جمعیت بر شورش‌ها و جنگ‌ها تصریح می‌کند: تعدیل نرخ رشد جمعیت در کشورهای کمتر توسعه‌یافته در نیازهای غذایی تا 1985 تغییراتی ایجاد می‌کند، این تغییرات تا 2000 اساسی خواهند بود و در اوایل قرن آینده بسیار گسترده می‌شود… آن‌ها احتمال قحطی‌های دوره‌ای از این منطقه به آن منطقه را کاهش می‌دهند که به‌تبع آن شورش‌ها بر سر غذا و همچنین بی‌ثباتی‌های اجتماعی و سیاسی در این مناطق کاهش می‌یابد، امکان پیشرفت بلندمدت و یکپارچگی صلح‌آمیز هم افزایش می‌یابد. ✅قرارگاه منتظران قائم آل محمد (ص): 👉 @mogham
5 گذشته از تشریحِ ضرورت‌های کاهش نرخ رشد جمعیت کشورهای هدف (که خود عامل مهمی در اقناع ذی‌نفعان به‌شمار می‌رفت) محرّک‌های فرهنگی و اجتماعیِ مهمی طراحی و اجرا شد. این سند برنامه‌های اساسی پیشنهادی را «برای سطح عامه» به‌شرح ذیل برمی‌شمرد: * فراهم کردن دست‌کم سطح تحصیلات به‌ویژه برای زنان * کاهش مرگ‌ومیر نوزادان و کودکان * گسترش فرصت‌های شغلی درآمدزا به‌ویژه برای زنان * ایجاد جایگزین‌هایی برای «امنیت اجتماعیِ» فراهم‌شده توسط فرزندان برای والدین سالمند * دنبال‌کردن راهبردهایی که درآمد را به‌سمت فقرا تغییر می‌دهند و هدایت می‌کنند به‌ویژه توسعه روستایی با تمرکز بر فقر روستایی * تمرکز بر تحصیلات و آموزش نسل بعدی کودکان درباره‌ی ضرورت اندازه‌ی کوچکتر خانواده‌ها گذشته از سطح عامه، این سند وظیفه‌ی هریک از مسئولان و نهادهای آمریکایی، دولت‌های و رهبران جوامع هدف، سازمان‌های مردم‌نهاد مرتبط و همچنین سازمان‌های بین‌المللی را کاملاً روشن کرده است. این سند در ادامه به‌کارگیری نخبگان جوامع هدف را «یک عنصر مبنایی و زیربنایی» می‌داند و تصریح می‌کند: یک عنصر زیربنایی در راهبرد کلی برخورد با مشکل جمعیت، به‌دست آوردن حمایت و تعهد رهبران کلیدی در کشورهای در حال توسعه است. این شرایط تنها زمانی ممکن می‌شود که این رهبران بتوانند تأثیر منفیِ رشد نامحدود جمعیت و منافع کاهش نرخ تولد در کشور‌هایشان را ببینند؛ و باور کنند که می‌توان از طریق ابزارهای این سیاست عمومی از پسِ مشکلات ناشی از جمعیت برآمد. چون بیشتر مقامات بالا به‌مدت نسبتاً کوتاهی دارای آن مقام هستند، باید منافع زودهنگام را ببینند یا ارزش یک سیاست‌گذاری طولانی‌تر را درک کنند. در هر مورد خاص، رهبران، با توجه به ارزش‌ها و منابع و اولویت‌های موجود در کشور خودشان، جداگانه باید با مشکلات جمعیتی مواجه شوند. بنابراین حیاتی است که رهبران مهم‌ترین کشورهای کمتر توسعه‌یافته، خودشان رهبری برنامه‌ی تنظیم خانواده و ثبات جمعیت را به‌عهده بگیرند. و همچنین می‌افزاید: امروزه در بسیاری از کشورها تصمیم‌گیران نگرانِ به‌وجود آوردن برنامه‌های جمعیتی هستند؛ البته نه به این خاطر که توجهی به رشد سریع جمعیت ندارند، بلکه چون از موفقیت این برنامه‌ها اطمینان ندارند؛ ولی باید فعالانه کار کنیم و به چنین رهبرانی نشان دهیم که برنامه‌های ملی تنظیم جمعیت و خانواده در بسیاری از کشورهای فقیر پیشرفت داشته‌اند. ایالات متحده می‌تواند رهبران بسیاری از کشورها را قانع کند که سرمایه‌گذاری در برنامه‌های ملّی تنظیم خانواده منافع قابل توجهی دارد. برخی از این موارد در نگاه اول عجیب، و بی‌ربط به مسأله جمعیت به‌نظر می‌رسد، اما هر یک از موارد فوق به‌صورت دقیق، در سرفصل جداگانه‌ای بررسی و تبیین شده است، برای مثال ممکن است نقش توصیه‌ی «اقدامات بهداشتی برای کاهش مرگ‌ومیر نوزادان و کودکان» با هدف کنترل جمعیت عجیب به‌نظر برسد. کیسینجر در این زمینه می‌نویسد: نرخ بالای مرگ‌ومیر نوزادان و کودکان – که در بسیاری از کشورهای درحال‌توسعه دیده می‌شود – باعث می‌شود والدین درباره‌ی میزان زنده‌ماندن فرزندانشان نگران باشند؛ به این ترتیب والدین احتمال از دست دادن فرزندان را با داشتن فرزندان بیشتر جبران می‌کنند. یا درباره‌ی نقش «توانمندسازی روستاییان» در راهبرد کاهش جمعیت تصریح می‌کند: درواقع یک راهبرد توسعه‌ای که بر روستاییان فقیر تأکید کند، افزایش درآمد را برای خانواده‌هایی که بالاترین سطح باروری را دارند، به‌ارمغان می‌آورد. هیچ کشور کمتر توسعه‌یافته‌ای نمی‌تواند به ثبات جمعیتی دست یابد، مگر این‌که فقرای روستایی‌اش در افزایش درآمد و کاهش باروری مشارکت داشته باشند. حتی برای کشورهایی که به‌دلایل مختلف با ایالات متحده روابط سیاسی ضعیفی دارند، برنامه‌های روشن و مدونی تهیه شد: در سایر کشورهای دارای اولویت، کمک‌های ایالات متحده ممکن است با توجه به روابط سیاسی یا دیپلماتیک با این کشورها یا به‌خاطر کمبود علاقه‌ی شدید دولت به برنامه‌های کاهش جمعیت محدود باشد، در این موارد اگر کشورها مایل به دریافت کمک باشند، باید از کانال سایر یاریگران و سازمان‌های خصوصی و بین‌المللی این کمک‌ها تأمین شود. با وجود این، دولت ایالات متحده باید به مشکلات جمعیتی این کشورها، و برنامه‌های احتمالی‌شان برای کاهش نرخ رشد جمعیت علاقه نشان دهد، علاوه بر این، به‌ویژه در مورد کشورهای اولویت‌دار باید منتظر فرصت‌هایی برای گسترش کمک‌ها و نشان‌دادن پیامدهای رشد سریع جمعیت و فواید کاهش باروری به رهبران‌شان باشیم. ✅قرارگاه منتظران قائم آل محمد (ص): 👉 @mogham
6 رویکرد کلی این سند در واقع این است که به‌صورت دقیق و جامع‌نگر تبیین کند چه ظرفیت‌هایی را می‌توان به‌کار گرفت و چه اقدامات مؤثری می‌توان انجام داد تا به «تغییر رویکرد درونی ملت‌ها» برای «کاهش باروری» منجر شود. کیسینجر به‌خوبی می‌دانست برای تحقق یک استحاله‌ی فرهنگی جامع، زمان‌بندی دست‌کم 30ساله لازم است: بسیار لازم است مردم قانع شوند که منافع فردی و ملی آن‌ها در داشتن میانگین 3 فرزند تأمین می‌شود. با توجه به پیش‌‌زمینه‌ی فرهنگیِ بزرگسالان کشورهای کمتر توسعه‌یافته و حتی پیش‌زمینه‌ی فرهنگی جوانان آنان، احتمال کمی وجود دارد که این نتیجه محقّق شود، بنابراین بدون کاهش اقدامات روی بزرگسالان، باید بر تغییر نگرش نسل بعد بیشتر تمرکز کنیم، کسانی که الآن در مدارس ابتدایی تحصیل می‌کنند، یا حتی کوچکترند، اگر این کار را انجام دهیم، رسیدن به سطحِ باروری جایگزین، طی 20 سال ممکن خواهد بود؛ و در واقع در عرض 30 سال به آن خواهیم رسید. نکته‌ی مهم دیگر پاسخ به سندیّت و اعتبار منبع این کتاب است. این کتاب عیناً در دو نشانی مهم و معتبر آمده است؛ گو این‌که دلایل مهمی برای افشای این سند وجود داشته و دارد. مهم‌ترین این دلایل، احتمالاً خروج دولت ایالات متحده از زیر فشار کشورهای هدف، و نشان دادن صداقت و همراهی آمریکا با این برنامه بوده است، البته جمعیت ایالات متحده در این برنامه هیچ جایی نداشته است. این سند در یکی از مصادیق این فشارها به یک کنفرانس و توضیحاتی که نماینده‌ی آمریکا ارائه کرد، اشاره می‌کند: ایالات متحده اعتبار خود را به‌عنوان یک حامیِ نرخ پایین رشد جمعیت تقویت کرد و توضیح داد با این‌که ایالات متحده یک سیاست جمعیّتی مکتوب ندارد، ولی از مواردی مانند قانون‌گذاری، سیاست‌های شاخه‌ی اجرایی و احکامِ دادگاه بهره‌مند است، چه این‌که سطح باروری ملی ما از قبل هم از سطح جایگزین پایین‌تر بوده، و احتمال دارد تا سال 2000 به ثبات جمعیتی برسیم. ✅قرارگاه منتظران قائم آل محمد (ص): 👉 @mogham
7 طی بررسی پیرامون سند محرمانه NSSM 200 به نتایج رسیدیم که از 1968 تا اوایل قرن جدید، آمریکا 17 میلیارد دلار صرف کنترل جمعیت جهان کرده است که نصف آن در آفریقا صرف کشتار مردم شده است. جمعیت و تعداد افراد ملت‌ها و کشورها در طول تاریخ جنبه‌های سیاسی و امنیتی خاص خود را داشته است؛ به خصوص در نیمه دوم قرن بیستم نگاه سیاسی و امنیتی به موضوع افزایش جمعیت ملت‌ها برای قدرت‌های استعماری ترس آور بوده و آنها را به تکاپو واداشته است. تکاپویی که تا به امروز نیز ادامه داشته و موجب مرگ میلیون‌ها انسان شده است؛ نظام آمریکا که خود را بعد از جنگ جهانی دوم صاحب اختیار جهان و ملت‌ها می‌دانست افزایش جمعیت جهان به خصوص در آفریقا را در تضاد با منافع خود می‌دید. طبق این نگاه با حمایت مالی سرمایه داران آمریکایی از جمله بنیاد راکفلر، مطالعات و پژوهش‌هایی برای جلوگیری از افزایش جمعیت و کنترل هدفمند آن در سراسر جهان انجام گرفت؛ در سال 1948، طی یک قرارداد پژوهشی میان ارتش آمریکا و دانشگاه جان هاپکینز مطالعات برای ارایه‌ یک برنامه‌ هماهنگ جهانی جهت کاهش جمعیت کشورهای کمتر توسعه یافته شروع شد. به باور برنامه‌ریزان امنیتی وقت آمریکا از جمله هنری کیسینجر، پس از پایان جنگ جهانی دوم و به خصوص پس از پایان جنگ سرد، آنچه که امنیت ملی و سیطره جهانی آمریکا را تهدید می‌کرد رشد جمعیت بومی کشورهای کمتر توسعه ‌یافته‌ا‌ی بود که دارای منابع غنی بودند. افزایش جمعیت جوان این کشورها خطر بالقوه‌ای برای سیاست‌های چپاول‌گرانه آمریکا محسوب می‌شد؛ سیاست‌مداران آمریکایی یک جنگ جمعیت زدایانه را شروع کردند که با نژادپرستی همراه بود و شدیدترین جبهه آن در آفریقا فعالت کرد. تأثیرگذارترین دستورالعمل و طرح این جنگ جمعیتی به NSSM 200 معروف است که مخفف (National Security Study Memorandum No. 200) بوده و در اوایل دهه 70 میلادی توسط هنری کیسینجر و دستیاران او تنظیم شد؛ این پروژه روند فزاینده‌ رشد جمعیت جهانی را برخلاف امنیت ملی آمریکا می‌دانست و استراتژی‌ها و سیاست‌هایی برای مدیریت جمعیت جهان و ترغیب رهبران کشورهای در حال توسعه برای کاهش روند رشد جمعیت را تبیین می‌کرد. *مجموعه‌ای از یهودیان، معمار بسیاری از سیاست های ضد انسانی آمریکا بوده و هستند. شورای امنیت ملی ایالات متحده بالاترین مقام تصمیم گیرنده در مورد سیاست‌های خارجی آمریکاست که سند NSSM200 را در 1974 نوشت؛ این سند در 1989 از طبقه بندی فوق العاده سری خارج شد. افزایش جمعیت جهان که بیشتر آنها سفید پوست نبودند نگرانی سیاستمداران آمریکایی را برانگیخت؛ در جولای 1974 دستور اجرا شدن پروژه‌های مربوط به مصوبه NSSM200 توسط نیکسون صادر شد؛ نیکسون قبل از صدور دستور اجرای تمام عیار برنامه‌های انسان زدایی در آفریقا تجربه کشتار و نسل کشی در کامبوج را داشت. در 1973 طی جنگ در کامبوج 257000 تن بمب بر سر مردم این کشور ریخته شده بود و 600 هزار نفر کشته شده بودند که کسینجر و نیکسون در این موضوع دست داشتند؛ بعد از استعفای نیکسون معاونش فورد به جای او نشست و سیاست‌های انسان زدایی را در جهان ادامه داد؛ دولت فورد با دخالت در نسل کشی اندونزی موجب مرگ 200 هزار نفر در این کشور شد. *نیکسون دستور اجرا شدن NSSM 200 را صادر کرد. در سند NSSM 200 آمده است در صورتی که جمعیت کشورهای در حال توسعه دارای منابع غنی با ضریب رشد فعلی افزایش یابد موجب بالا رفتن شدید انتظارات عمومی در میان مردم در مورد آموزش، اشتغال، بهداشت و مسکن خواهد شد که به دنبال آن ناپایداری‌های اجتماعی و سیاسی در این کشورها به وجود خواهد آمد و این ناپایداری‌ها در کشورهای دارای منابع غنی به منافع آمریکا ضربه خواهد زد. پس باید به انحای مختلف از رشد جمعیت کاست؛ تشویق به کاهش بارداری و سقط جنین، اشاعه همجنس بازی، آلوده کردن مردم با عوامل بیماری‌زایی که به مرگ تدریجی منجر شده و افراد را از دایره تداوم نسل خارج می‌سازد همچون ایدز، ایجاد جنگ‌های داخلی و حمایت تسلیحاتی از کشتار مردم به خصوص در آفریقا، ایجاد مراکز عقیم‌سازی مردان و زنان در سراسر جهان و ارایه مشوق‌هایی برای این کار، همگی از جمله استراتژی‌های تعیین شده توسط کیسینجر برای مقابله با رشد جمعیت کشورهای در حال توسعه بوده است. ✅قرارگاه منتظران قائم آل محمد (ص): 👉 @mogham
8 *راسیزم آمریکایی و تلاش برای محو آفریقا نژاد پرستی آمریکایی به دنبال محو یک قاره بوده است؛ با آنکه در اوایل دهه 60 میلادی جان اف کندی حمایت آمریکا از آفریقا را اعلام کرد اما طبق اسناد و مدارک موجود که مهم‌ترین آنها "مصوبه شماره 200 مطالعات امنیت ملی" موسوم به NSSM200 است آنچه که در آفریقا از طرف آمریکا هدایت شده است یک نسل کشی تمام عیار بوده است. راسیزم یا نژادپرستی اعتقاد داشتن بر این است که اختلاف‌های موجود بین نژادهای مختلف انسان تعیین کننده پیشرفت‌های فردی و فرهنگی بوده و غالباً با این دیدگاه همراه است که نژاد خود فرد برتر از نژادهای دیگر است؛ سردمداران آمریکا در دهه 70 معتقد به عدم کارایی آفریقایی‌ها در اداره امور مربوط به خود بودند؛ هنری کیسینجر یکی از سیاست‌مداران آمریکایی بود که بیشترین نقش در تهیه و تدوین سیاست‌های آمریکا در قبال جمعیت جهان و به خصوص آفریقا را داشته است. کیسینجر با تمرکز بر روی آفریقا برنامه‌ای را تهیه و به اجرا گذاشت تا از طریق آن نژاد سیاه را که به عقیده او مخل امنیت ملی آمریکا بود (و یا در آینده خواهد شد) به شدت ضعیف کرده یا از روی زمین محو کند. ایجاد جنگ‌های داخلی و قبیله‌ای در آفریقا و تأمین تسلیحات این جنگ‌ها، تشویق سقط جنین، اشاعه بیماری‌های مختلف در آفریقا که شدیدترین آنها و تأثیرگذارترین آنها در پاک سازی جمعیتی بیماری ایدز است بخشی از برنامه‌های کیسینجر بود. در واقع کیسینجر یک برنامه نسل کشی غیر حضوری برای آفریقا نوشت و اجرا کرد؛ آمریکا بدون حضور نظامی در آفریقا بیشترین تلفات جمعیتی را در این قاره موجب شد؛ لیبریا، غنا، اوگاندا، آنگولا و کنگو بیشترین صدمات را از سیاست‌های آمریکا در آفریقا به خود دیده‌اند. رشد جمعیتی کشورهای آفریقایی در دهه 50 میلادی برای سیاستمداران وقت آمریکایی بسیار خطرناک تعبیر شد؛ مرکز مطالعات سیا از نزدیک این افزایش جمعیت در آفریقا را زیر نظر داشت؛ برنامه‌های آمریکا برای مهار افزایش جمعیت در این قاره و نیز کاهش آن موجب شد که در عرض چند دهه بیش از 20 میلیون آفریقایی در اثر جنگ‌های داخلی، بیماری و گرسنگی بمیرند. در کنار این سیاست‌ها از نظر فرهنگی آنچه که به دیگر ملل دنیا به خصوص خود آمریکایی‌ها از قاره آفریقا نشان داده می‌شد چیزی به جز زندگی عده‌ای انسان به دور از هرگونه تمدن و وحشی صفت در جنگل‌های ناشناخته نبود! بدین ترتیب اخبار قتل عام 20 هزار نفر از یک قبیله در نصف روز توسط قبیله‌ای دیگر که به وسیله سلاح‌های آمریکایی انجام می‌شد حساسیت زیادی به وجود نمی‌آورد؛ در تصویری که رسانه‌های آمریکایی برای مردم از آفریقا ترسیم کرده بودند چنین اتفاقاتی عادی یا نرمال بود! *کودتا و جنگ متفکرین جوامع آفریقایی همچون پاتریس لومومبا به کمک آمریکایی‌ها ترور و اعدام شدند و آنچه که باقی ماند نظامیان و اراذل و اوباش هستند که با در اختیار گرفتن جوانان و کودکان کشور به کشتار مردم می‌پردازند؛ بخش امور آفریقا در وزارت خارجه با شناسایی افراد مختلف در کشورهای آفریقایی و کمک به آنها در شورش و کشتار اجرای بخشی از برنامه‌های کسینجر در آفریقا را به عهده داشت. در اوگاندا "ایدیامین" و نیروهای تحت فرمانش با حمایت مستقیم آمریکا 300 هزار آفریقایی را کشتند؛ از 1960 تا 1974 نه مورد کودتای مرگبار و 17 جنگ خانمان برانداز در آفریقا رخ داد؛ تمامی این کودتاها و جنگ‌ها با دخالت آمریکا رخ داده است. طی این جنگ‌ها مرگ دسته جمعی آفریقایی‌ها از یک سو و نیز فروش سلاح‌های آمریکایی از سوی دیگر منافع کوتاه مدت و دراز مدت آمریکا از تأمین می‌کرد؛ آمریکا به هر دو طرف درگیر در کودتاها و جنگ‌ها اسلحه می‌فروخت تا همدیگر را بکشند و کشورشان را به نابودی بکشانند؛ سیرالئون، آنگولا و کنگو درگیر جنگ‌هایی بوده‌اند که تسلیحات آنها از آمریکا تأمین می‌شد. پس از دستور اجرای کامل برنامه NSSM200 تبعیض نژادی اقتصادی شروع شد؛ کمک‌های بین‌المللی در مورد غذا و دارو به کشورهای فقیر منوط به اجرای برنامه‌های کنترل جمعیتی در کشورهای آفریقایی شد؛ آفریقا یک تهدید تصور می‌شد که در صورت ادامه رشد جمعیتی آن در آینده یک قاره جوان سرشار از منابع طبیعی بود که به راحتی می‌توانست برنامه‌های استکباری اقتصادی و سیاسی آمریکا را به هم بریزد. ✅قرارگاه منتظران قائم آل محمد (ص): 👉 @mogham
9 *سقط جنین سقط جنین که یکی از بخش‌های مصوبه NSSM200 بود به شدت در آفریقا تبلیغ شد؛ نیکسون از مدافعان سقط جنین بود که جنین‌های سیاه پوست را "کوچولوهای سیاه حرام زاده" اعلام کرد که باید سقط می‌شدند؛ انسان زدایی در آفریقا از سقط جنین شروع شد؛ عقیم سازی پروژه دیگری بود که در پیش گرفته شد؛ تا اواسط دهه 80 کلینیک‌های عقیم سازی در سراسر جهان با کمک دولت آمریکا و بنیاد راکفلر چند برابر شد. *فروش سلاح به آفریقا مصوبه NSSM200 در ادامه به افزایش فروش سلاح به آفریقا می‌پردازد که بر اساس آن حتی پسربچه‌های آفریقایی نیز مسلح شدند؛ اراذل و اوباش با در دست داشتن سلاح‌های گران قیمت آمریکایی در حالی که علایم سوء تغذیه در اندام آنها کاملاً نمودار بود به جنگ دیگر هموطنان خود که آنها نیز مسلح به سلاح‌های آمریکایی بودند، رفتند. از 1998 تا 2001 درآمد حاصل از فروش سلاح به کشورهای جهان سوم توسط آمریکا، فرانسه و انگلیس بسیار بیشتر از کمک‌های بلاعوضی بود که این کشورها به کشورهای در حال توسعه انجام دادند. *لیبریا در 1980 کودتایی در لیبریا رخ داد؛ اعدام‌ها شروع شد؛ هزاران نفر کشته شدند؛ ساموئل کی دو گروهبان کم سوادی بود که با حمایت آمریکا کودتا را انجام داد! ریگان در 1982 از او در کاخ سفید به عنوان رئیس دولت لیبریا استقبال کرد و 500 میلیون دلار در اختیار او قرار داد تا بتواند تا سال 1989 جنگ را علیه مردم لیبریا ادامه دهد؛ شایان توجه است که این پول صرف ساخت و ساز در کشور نمی‌شد بلکه به خرید سلاح از خود آمریکا یا کشورهای دیگر اختصاص پیدا می‌کرد. خود کی دو نیز قربانی یک کودتای آمریکایی دیگر شد که توسط چارلز تیلور انجام شد؛ تیلور در آمریکا زندانی بود که با فرار از زندان و آمدن به لیبریا کودتای جدید را سر و سامان داد تا برنامه کشتار مردم آفریقا جان تازه‌ای بگیرد. *چپاول منابع آفریقا در میان این جنگ‌ها آمریکا به دور از چشم دولتی قدرتمند یا رهبران اجتماعی تأثیرگذار به غارت آفریقا نیز می‌پرداخت؛ 80 درصد اورانیوم استفاده شده در بمب‌های هسته‌ای ریخته شده بر ژاپن از کنگو آورده شده بود؛ کنگو در مرکز آفریقا سرزمینی بزرگ و غنی برای آمریکا محسوب می‌شد؛ نامیبیا کشور دیگری بود که از الماس، مس و اورانیوم غنی بود؛ لیبی سرشار از ثروت نفتی بود؛ لیبریا یک میلیون هکتار زمین را در اختیار شرکت‌های آمریکایی قرار داده بود تا در صنعت پلاستیک سازی استفاده شود؛ برده‌داری نوین در کشورهای درگیر جنگ‌های داخلی بدون کوچک‌ترین دردسری از سوی آمریکا رواج یافت. *میلیون‌ها نفر از شدت گرسنگی جان باخته‌اند. کارنامه کشتار آمریکایی در آفریقا سودان از 1955 تا 1972: 750 هزار کشته نیجریه از 1967 تا 1979: 2 میلیون کشته آنگولا از 1980 تا 1988: 700 هزار کشته موزامبیک از 1980 تا 1988: یک میلیون کشته اوگاندا از 1971 تا 1978: 300 هزار کشته بروندی 1972: 250 هزار کشته بروندی 1993: 200 هزار کشته سودان از 1983 تا 2000: 2 میلیون کشته زئیر/کونگو از 1997 تا 2003: یک میلیون و 750 هزار کشته شده در جنگ و حدود 5 میلیون نفر جان باخته از گرسنگی روآندا 1994: 800 هزار کشته و 4 میلیون آواره لیبریا از 1980 تا 2001: 250 هزار کشته، یک و نیم میلیون بی‌خانمان و 300 هزار کودک یتیم سومالی از 1991 تا 1992: 350 هزار نفر از گرسنگی مردند و یک و نیم میلیون نفر آواره شدند آنگولا از 1993 تا 1994: 100 هزار کشته و 2 میلیون آواره در سال 2004 سازمان جهانی حقوق بشر از دولت بوش خواست که NSSM200 را ملغی اعلام کند. منافع دراز مدت آمریکا در آفریقای ثروتمند مبنی بر از بین بردن جمعیت جوان و سرکشی بوده است که احتمالاً در آینده حاضر به تسلط دولت دیگر بر منابع خود نمی‌شدند؛ در نتیجه آمریکا به از بین بردن جمعیت کشورهای آفریقایی و نسل کشی آنها اقدام کرده است. آمریکایی‌ها در نسل کشی آفریقایی‌ها به هیچ ملتی رحم نکرده‌اند؛ زبان، مذهب، فرهنگ، خانواده و روش زندگی آفریقایی‌ها از ایشان گرفته شد؛ مادامی که فلاکت‌های آفریقایی‌ها ادامه پیدا کند آمریکا می‌تواند از ثروت‌های طبیعی این قاره برخوردار شود و کارخانه‌های تسلیحاتی خود را سر پا نگاه دارد. ✅قرارگاه منتظران قائم آل محمد (ص): 👉 @mogham
#جنگ_جهانی_غذا جهت شناخت بهتر کسینجر #جنگ_جمعیت حتماً دیده شود. ✅قرارگاه منتظران قائم آل محمد (ص): 👉 @mogham
📛 در پی نشست رهبران کشورهای G7، یک میلیارد دوز واکسن Covid-19 برای کشورهای فقیرتر به عنوان بخشی از برنامه " " تا پایان سال ۲۰۲۲ ارائه خواهد شد." 📂 سند : https://francais.rt.com/international/87665-chine-relations-ue-washington-biden-tente-dunifier-camp-occidental-g7 ⚠️ تا پایان سال ۲۰۲۲ اکثر مردم جهان باید در بردگی نوین نظام صهیونیستم بین الملل ثبت نام شده باشند " 💥💥ویژه 💥💥 🆔 @mogham
❌ پیشنهاد نتانياهو مبنی بر وصل کردن مایکروچیپ به کودکان؛ پيش از بازگشايى مدارس در جهت ايمنى كودكان در برابر كرونا.. 🔎 منبع : https://m.jpost.com/israel-news/benjamin-netanyahu-suggests-to-microchip-kids-slammed-by-experts-627381 💥💥ویژه 💥💥 🆔 @mogham
📰 🔺 اسرائيل براى سال‌ها به زنان اتيوپيايى‌تبار؛ بدون اطلاع آن‌ها، در قالب درمان بیماری‌های هورمونی، داروى نابارورى تزريق می‌كرد (تزریق آن به راحتى و در قالب واكسن انجام می‌شد) كه اين عمل باعث اُفت ۵۰ درصد بارورى آن‌ها طى يك دهه شد. 🔎 منابع : 1) yun.ir/p37dnc 2) yun.ir/vdzxa7 3) yun.ir/k0teza 💥💥ویژه 💥💥 🆔 @mogham
121 🔴 سونامی ناباروری در ایران و برخی از عوامل کلیدی آن.. ✔️ شرح مسئله و آمار مربوط به آن : کاهش باروری ایران از حدود هفت کودک به ازای هر زن در سال ۱۹۷۹ به فقط میزان ۱/۶ کودک در سال ۲۰۱۲ همچنان معضل جمعیت‌شناسان است. جمعیت ایران سریع‌تر از هر کشور دیگر در جهان پیر می‌شود. در سال ۲۰۵۰، ۳۰٪ از مردم آن بالای ۶۰ سال خواهند بود. طبق آمار؛ بیش از ۲۰ درصد زوج‌های ایرانی قادر به بارداری نیستند، در حالی که نرخ جهانی بین ۸ تا ۱۲ درصد است. ✔️ عوامل موثر بر نازایی : بیش از ۶۰ درصد زوج‌های نابارور در ایران، با وجود اینکه در گذشته بارور بوده‌اند، به دلایلی همچون تغییر سبک زندگی و تغذیه ناسالم با محصولات تراریخته نابارور شده و از چرخهٔ فرزندآوری خارج گشته‌اند، دلایلی مانند تأثیر منفی برخی از داروها، سونوگرافی‌ها، واکسن‌ها، تغذیهٔ پس از بارداری و سقط‌های بی‌دلیل از عوامل نازایی هستند، اما ماجرا به اینجا ختم نمی‌شود. یکی از دلایل عمدهٔ سقوط نرخ زاد و ولد در کشور، افزایش بیماری‌های مقاربتی است. طبق تحقیقات و در سطح گسترده‌تر و نگاه چندجانبه؛ روند افزایش این آمار با این موارد ارتباط دارد: ✔️ تأخیر در فرزندآوری زوجین تغییر در کیفیت اسپرم به دلیل مصرف سیگار، تغذیهٔ نامناسب و الکل اختلالات مزاجی اختلالات هورمونی بروز بیماری‌های کبد، قلب و ناراحتی‌های گوارشی بروز رفتارهای غلط جنسی و خشونت در آن تغییر در رفتار جنسی و از بین بردن تابوهای آن(در ادامه توضیح داد شده) شیوع عفونت کلامیدیا (یکی از علل برای میزان بسیار بالای ناباروری در ایران، وجود بیماری مقاربتی به ویژه کلامیدیا است). 🔺 اما کلامیدیا چیست و چه عواملی آن را به وجود می‌آورند: ➰ کلامیدیا اغلب به عنوان "عفونت خاموش" شناخته می‌شود. این به این دلیل است که افراد مبتلا به کلامیدیا ممکن است به هیچ وجه علائمی را تجربه نکنند. عفونتی که دستگاه جنسی را درگیر کرده و عملکرد آن در عمل باروری را مختل می‌سازد. نوزادان تازه متولد شده نیز ممکن است کلامیدیا را در هنگام تولد از مادر خود بدست آورند. حتی در کسی که قبلاً یک بار به این عفونت مبتلا بوده و با موفقیت آن را درمان کرده نیز ممکن است مجدداً بروز یابد. 📈 آمار : در سال ۲۰۱۷، بیش از ۱.۷ میلیون مورد منبع معتبر کلامیدیا به مراکز کنترل و پیشگیری بیماری (CDC) گزارش شده است. با این حال، بسیاری از موارد نیز گزارش نشده و تعداد واقعی عفونت‌های کلامیدیا در هر سال ممکن است به ۳ میلیون منبع معتبر نزدیک باشد. زنان و مردان هر دو می‌توانند به این عفونت مبتلا شوند، اما بیشترین موارد به زنان مربوط است. 💡 علائم و ویژگی‌ها: بسیاری از مردان علائم کلامیدیا را مشاهده نمی‌کنند. اکثر مردان اصلاً علامتی ندارند. اگر علائمی هم ظاهر شود، معمولاً ۱ تا ۳ هفته پس از انتقال است. برخی از رایج‌ترین علائم کلامیدیا در مردان عبارتند از: احساس سوزش در هنگام ادرار، ترشحات زرد یا سبز از آلت تناسلی، درد در زیر شکم و درد در بیضه‌ها. اگر زنی به این عفونت مبتلا شود، ممکن است چندین هفته طول بکشد تا علائمی ظاهر شود. برخی از رایج‌ترین علائم کلامیدیا در زنان عبارتند از: رابطهٔ جنسی دردناک(دیس پارونیا)، ترشحات واژن، احساس سوزش در هنگام ادرار، درد در زیر شکم، التهاب دهانه رحم، خونریزی بین سیکل‌های قاعدگی در برخی از زنان و در شدیدترین موارد التهاب لگن (PID)، التهاب و عفونت در گلو. 🔦 عوامل موثر بر انتقال و بروز کلامیدیا و ناباروری : ▫️طبق تحقیقات گروه پژوهشی رگرسیون لجستیک؛ رابطهٔ جنسی مقعدی، رابطهٔ جنسی بدون کاندوم و رابطهٔ جنسی دهانی بدون محافظت، رابطهٔ جنسی پرخطر و تعدد شریک‌های جنسی از راه‌های اصلی انتقال عفونت کلامیدیا است. خشونت جنسی (طبق آمار پژوهشگران world Health)؛ از بین ۲۰۰ زن نابارور ۱۳۶ نفر (۶۸ درصد) سابقهٔ خشونت جنسی و جسمی را داشته‌اند و ۶۰ الی ۷۰ درصد از کسانی که در معرض این خشونت‌ها قرار گرفته‌اند، اعتیاد شریک جنسی خود به تماشای پورنوگرافی و پیاده‌سازی الگوهای رفتارهای جنسی موجود در این فیلم‌ها را بر روی زنان گزارش کرده‌اند. افزایش الگوپذیری از فیلم‌های پورن در روابط جنسی، تغییر و تخریب شیوه‌های درست آمیزش جنسی، اعتیاد به تماشای پورنوگرافی و متعاقباً افزایش خشونت جنسی از جمله علل موثر بر افزایش ناباروری هستند. مسیری که از تغییر فرهنگ به کاهش جمعیت می‌رسد. 🔎 منابع : yun.ir/vsiee6 yun.ir/tkauo3 yun.ir/yq2uw8 yun.ir/uyrkpc yun.ir/pqet9c 💥💥ویژه 💥💥 🆔 @mogham
موضاعاتی که تاکنون در کانال مطرح شده است و با هشتگ های زیر در حال نشر میباشد: 📌 📌 📌 📌 📌 📌 📌 📌 📌 📌 📌 📌 📌 📌 📌 📌 📌 📌 📌 ✅کلیه مطالب کانال با ذکر صلوات قابل کپی برداری میباشد. ✅شما به قرارگاه منتظران قائم آل محمد صلی‌الله‌علیه‌و‌آله دعوت شده اید⬇️⬇️⬇️ https://eitaa.com/joinchat/1851064419C319242c13f