کتاب گلدان و گلستان
اثر عباس ساطوریان، نشر به نشر
●معرفی کتاب گلدان یا گلستان؟!
کیست که نخواهد هر روز در باغی زیبا قدم بزند و روح تازه ای در وجود خود بدمد؟ زیبایی و تازگی باغ به گل های آن است. پیامبر (ص) فرمودند:«انّ الولد الصّالح ریحانه من ریاحین الجنّه»: فرزند شایسته، گلی از گل های باغ بهشت است. با یک گل نمی توان باغ داشت. با یک گل نمی توان از باغچه و گلدان فراتر رفت. با یک گل نمی توان مهمان گلستان شد. «گلدان یا گلستان؟!» پژوهشی علمی است که به مقایسه ویژگی های شخصیتی تک فرزندها و چند فرزندها پرداخته است. نویسنده محترم که با تجربه سال ها مشاوره و تحصیل در رشته روان شناسی تا مقطع دکتری واقف بر زوایای موضوع هستند، آثار روان شناختی تعداد فرزندان را در خانواده، بر اساس تعالیم اسلامی و تحقیقات تجربی به زیبایی بیان کردهاند.
●نکات و تعلیقه های کتاب:
تمرکز عادلانه زمانی بین فرزندان
تخاطب کلامی سودمندانه روزانه
عدم توقع غیر واقعی از فرزند
بالابردن تحمل فشارهای روحی و جسمی
روبرو کردن مقابله با احساسات ناراحت کننده
درونگرابودن ناظر بر حسابرسی اعمال و برونگراشدن ناظر به کنش اجتماعی
ایجاد زمینه مشارکت، رقابت، بازی و فرصت نقش آفرینی برای کودک
مخالف کردن با خواسته ها و انتقادات از رفتار بد فرزند
فاصله بین فرزندان بین دو تا سه سال باشد
فرزند اول سختگیری و نظارت بیش از حد بر روی اونباشد
هنر پرکردن وقت کودک با کودک دیگر
●دلایل کم شدن فرزندان و افزایش تک فرزندی:
سپردن تمام مسئولیت فرزند به مادر
افزایش هزینه های فرزندآوری و ترس اقتصادی
تزریق ارزش های فرگرایانه مدرنیته
ایجاد دوگانگی های مزاحمت فرزند آوری با کار، درس و ...
افزایش سن ازدواج و کاهش قناعت
فراموشی جایگاه ارزشمند مادری
اصالت دهی به رفاه شخصی و خواست رفاه مازاد
●کتاب های مشابه پیشنهادی:
مامان بابا من غول نیستم
مثبت سه
کتب عباس ولدی
ˇˇ🌿@mogtaba_farhang🌿ˇˇ
نگاهی به فرزندان در خانواده
#قسمت_دوم
●کودکان میانه وسط
از سومین فرزند به بعد به استثنای آخرین فرزند را کودکان میانه می نامند. زمانی که فرزند جدید در خانواده متولد میشود کودک وسط به دلیل رقابت با فرزند آخر به طور معمول احساس خلع شدن میکند. کودک وسط دارای یک رهبر در پیش و یک تعقیب کننده در پس و در محاصره آن چیزی است که بیشتر به عنوان رقیب ادراک میشود. چنین فرزندانی ممکن است احساس کنند نه امتیازهای کوچکترین فرزند را دارند و نه حقوق بزرگترین فرزند را ممکن است به این معتقد باشند که افراد در برابر آنها غیر منصف اند. احساس کنند دوست داشتنی نیستند یا به خانواده خود تعلق ندارند و به طور آشکاری درگیر گروه همسالان می شوند.
پدر و مادر معمولاً به سبب توجه خاصی که به نخستین و آخرین کودک دارند، در پرورش فرزندان وسط کمی غفلت می.کنند این کودکان برخلاف نخستین کودک در پی درگیری و اثبات برتری خود بر خواهران و برادران نیستند. کودکانی هستند که به آسانی تلقین پذیرند و تحت تأثیر دیگران قرار می.گیرند این کودکان توانایی چندانی در تمرکز فکر و دقت بر یک مطلب خاص ندارند و از محبوبیت چندانی نیز برخوردار نیستند.
●آخرین فرزند
فرزندان آخر هرگز با ضربه عزل شدن توسط فرزند دیگر مواجه نمی شوند و اغلب محبوب خانواده می شوند به ویژه اگر خواهر برادرها چند سال بزرگتر باشند فرزندان آخر که با نیاز پیش افتادن از خواهر برادرهای بزرگتر برانگیخته میشوند به طور معمول به میزان بسیار سریعی رشد میکنند و در بزرگسالی در هر کاری که به عهده میگیرند. غالباً پیشرفت زیادی دارند. فرزندان آخر اگر خیلی ناز پرورده شوند ممکن است که در بزرگسالی در کنار آمدن با مشکلات زندگی دچار مشکل شوند. فرزندان آخر معمولاً با همکاری خواهران و برادران بزرگتر رشد می کنند و در نتیجه الگوهای تربیتی والدین و خواهران و برادران در آنها بازسازی میشود و به دلیل اینکه از هر طرف به آنها رسیدگی و توجه می شود زمینه نازپروردگی و لوس بار آمدن آنها فراهم می شود اما اندکی هشیاری از جانب والدین و سایر اعضای خانواده میتواند از بروز این حالت ها جلوگیری کند.
گاه در برخورد میان آخرین فرزند و دیگر فرزندان خواهران و برادران بزرگتر با ایفای نقش پدر و مادر برای اصلاح رفتار وی به توبیخ و تنبیه وی میپردازند. فرزندان دیگر معمولاً از لوسی، بی ادبی و مسئولیت ناپذیری کوچکترین خواهر یا برادر خود گله دارند. کوچکترین فرزند خانواده نیز در واکنش به رفتار خواهران و برادران بزرگتر از نداشتن لباس ها و اسباب بازیهای نو و عیب جویی همیشگی دیگران در کارهای خود اظهار شکایت و نگرانی میکند. بدین ترتیب کوچکترین فرزند خانواده ممکن است زودرنج و جسور بار میآید و پیوسته امیدوار و حتی متوقع است که از کمک اعضای دیگر خانواده و اطرافیان برخوردار باشد بزرگترین کودک خانواده در برآورده شدن خواسته های خود پافشاری و اصرار کمتری دارد در حالیکه کوچکترین فرزند با اصرار و به کرسی نشاندن حرف خود است.
ˇˇ🌿@mogtaba_farhang🌿ˇˇ
نگاهی به فرزندان در خانواده
#قسمت_اول
●فرزند اول
فرزند اول یا ارشد خانواده مزایا و کمبودهایی دارد که در کودکان بعدی مشاهده نمی شود. مزایایی از قبیل جلب توجه و محبت بیش از حد والدین و برآوردن سریع نیازها که در کودکان بعدی کمتر به چشم میخورد، همچنین بی تجربه بودن والدین که در تربیت کودک اول وجود دارد در مورد فرزندان بعدی کمتر است. در واقع فرزند نخستین تنها کودکی است که تا به دنیا آمدن فرزند دوم ارزش و اعتبار خاصی دارد و به تنهایی توجه والدین را جلب میکند و بعد از تولد فرزند دوم دیگر این توجه و عشق را مانند سابق به دست نمی آورد به همین دلیل دچار حسادت شده و احساس نفرت، ناامنی شدید و خصومت به دیگران پیدا می کنند. همه فرزندان اول ضربه تغییر مقام خود در خانواده را احساس می کنند اما آنهایی که بسیار نازپرورده بار آمده اند صدمه بیشتری را احساس میکنند همچنین این صدمه به سن فرزند اول به هنگام تولد دومین فرزند نیز بستگی دارد.
این فرزندان هر چند از جنبه ،هوشی توانایی های گویایی و پیشرفت تحصیلی نسبت به برادران و یا خواهران خود برتری نشان میدهند. به طور معمول سازگاری اجتماعی و اعتماد به نفس کمتری دارند و به والدین خود بیشتر وابسته.اند. از طرفی احساس مسئولیت و همکاری آنان بیش از بقیه است و بسیار تلاش می کنند تا خود را با معیارها و انتظارات والدین تطبیق دهند و در این راستا به موفقیت هایی نیز دست می یابند. این کودکان معمولاً تشکیلاتی و وظیفه شناسند، گرچه در کارهای خود نوعی وسواس و محافظه کاری دارند. به طور معمول بخشی از بار مسئولیت نگهداری از برادران و خواهران کوچک تر نیز بر دوش فرزند نخست است.
●فرزند دوم
دومین فرزند از بسیاری از نگرانی ها و نابسامانی های عاطفی پدر و مادر که با تولد فرزند اول به آنها دچار می شوند در امان است معمولاً فرزند دوم نسبت به فرزند اول سازگارتر است. افزایش تجربه و پختگی والدین در پرورش کودک موجب می شود که در نظارت و سرپرستی فرزند دوم زیاده روی نکنند از این رو فرزند دوم مستقل تر و بی نیازتر از فرزند نخست خواهد بود. کیفیت ارتباط والدین پس از تولد کودک دوم تغییر میکند کودک اول پس از تولد کودک دوم نسبتاً نادیده گرفته میشود مادران با کودک کوچکتر بیشتر صحبت میکنند و بیشتر به او پاسخ میگویند فرزنددوم، خواهر یا برادر بزرگترش را رقیبی در نظر میگیرد که باید بر او غلبه کند بنابراین فرزندان دوم رقابت جوتر و بلند پرواز تر از خواهران و برادران خود هستند. از آنجا که با تولد فرزند دوم توجه و محبت نسبت به فرزند اول کمتر می شود. دومین فرزند میکوشد تا در سال دوم زندگی خود را به پای نخستین فرزند برساند اما چون معمولا نمي تواند با برادر یا خواهر بزرگتر خود رقابت کند دچار احساس شکست و ناتوانی میشود گرچه والدین برای تعلیم و تربیت او کوشش کمتری نسبت به فرزند نخست به خرج میدهند.
ˇˇ🌿@mogtaba_farhang🌿ˇˇ
معرفی اثر زیگارنیک
●توضیح
افراد، کارها و وظایف ناتمام را بیشتر از کارها و وظایفی که به صورت کامل انجام دادهاند، به خاطر میآورند.
●مدیریت بهره وری
اثر زیگارنیک در مورد این مفهوم است که افراد از اینکه کارهایی را که شروع کردهاند، ناتمام باقی بگذارند متنفرند و اگر کار نیمه تمام بماند ذهن فرد همچنان در گیر کار نیمه تمام است. پس اگر فردی، پروژهای را شروع میکند، بیشتر از اینکه آن را معوق کند، علاقه دارد که به اتمامش برساند. وقتی افراد موفق میشوند تا کاری را آغاز کنند، بیشتر تمایل دارند تا آن را به اتمام برسانند. و به اتمام نرساندن کار تنش اضافه بر فرد وارد می کند
●آزمایش
در دهه ۱۹۲۰ روانشناس روس، بلوما زیگارنیک برای اولین بار از تماشای گارسونهای یک رستوران به ایدهٔ این که افراد از بازگذاشتن انتهای کارها بدشان میآید، رسید. او مشاهده کرد که گارسونها سفارشاتی که قبلاً به انجام رسانده بودند را فراموش میکردند و فقط به سفارشهایی که در حین انجام آنها بودند توجه میکردند.
پس از مشاهده این رفتار زیگارنیک مطالعهای را انجام داد. او از شرکت کنندگان در مطالعه خواست تا ۲۰ یا بیشتر کار مختلف را انجام دهند و در وسط بعضی از کارها آنها را متوقف میساخت. او بعد از آن متوجه شد که مطالعه شوندگان کارهایی که هنوز تمام نکرده بودند را دو برابر بیشتر از کارهایی که تمام کرده بودند به یاد میآوردند.
حدود ۶۰ سال پس از مطالعه زیگارنیک، کنت مک گرا و همکارانش مطالعه دیگری انجام دادند. آنها شرکت کنندگان را وادار کردند تا روی پازلهای پیچیدهای کار کنند؛ ولی قبل از آنکه تمام قطعات را سر جای خود بنشانند، آنها را متوقف میکردند. آنها دریافتند که حدود ۹۰ درصد شرکت کنندگانِ متوقف شده، همچنان کار روی پازلها را ادامه میدادند.[۱]البته در اعتبار اثر زیگارنیک تردید هایی هم وجود دارد و در برخی از تحقیقاتی که مجددا در کشورهای مختلف صورت گرفته نتایج ضد و نقیض مشاهده شده است
ˇˇ🌿@mogtaba_farhang🌿ˇˇ
●بررسی کتاب
«این کتاب را نخوانید»
●معرفی کتاب
این کتاب را نخوانید، کتابی است که خیلیها باید آن را بخوانند؛ همۀ آنهایی که اهل مدیریت زماناند و اهل بیشترین استفاده از فرصت بهینه از عمر. فکر نمیکنم که تمام چیزهایی که در این کتاب آمده از شخص خودم باشد. ایدههای من از ایدههای دیگران سرچشمه گرفته است. تمام چیزهایی را که من به نام دانش آزاد بهحساب میآورم. در یادداشتهایی که در سمینارها مطالعه کردم و از کتابها و بلاگها و بسیاری از نظریات نوشته شده در اینترنت که میتوان گفت از مردم دیگر اقتباس شده است. اشخاصی که به طور ذاتی دارای ارزشهای خاصی هستند.
●مهمترین نکات
--برنامه ریزی ساعتی برای یک هفته اشتباه است
--داشتن اتاق خلوت برای بهره وری زمانی بسیار مهم است.
--افکارنویسی یک راهکار برای تمرکز و خالی شدن ذهن است.
--تعداد ایده های خود را به تناسب زمانی که داری قیچی کنید.
--مدیریت شغلی یعنی اینکه از استعدادهای بقیه استفاده کنیم
--لیست کارهایی که نبایدانجام دهیم و انجام ندهیم را بنویسید.
--قرارملاقات های خود را با ناهار تنظیم کنیدتا دوکارهمزمان انجام شود
--صرف کردن زمان برای یک پروژه ممکن است که به افزایش کیفیت آن نینجامد
--درخت کارهایی که نباید انجام دهیم مهمتر از درخت کارهایی است که باید انجام بدهیم
--آدم های خلاق به علت داشتن ایده های زیاد و تمایلات جدید، مدیریت زمان برای آنها مهم است.
--عوامل هدر رفتن وقت در محل کار: شبکه های اجتماعی، جلسات، انجام دادن چندین کارهمزمان
--انجام دادن چندکارهمزمان سبب افزایش خلاقیت و کاهش حافظه می شود.
--وقت هایی که حتما نیاز است مطالعه کنیم: شب ها قبل خواب و صبح ها قبل از بیرون آمدن خورشید.
ˇˇ🌿@mogtaba_farhang🌿ˇˇ
●سانسور آسانسوری
یکی از ابعاد این خبر که کمتر به آن پرداخته شد، تغییر نحوه کارکرد رسانهها در طول سالیان گذشته است. بر این اساس میتوان سه مرحله را برای آن متصور شد:
یک) رسانههای اولیه مانند روزنامهها، رادیو و تلویزیون غالبا توسط دولتها کنترل میشدند یا تحت نظارت شدید آنها بودند. برای مثال در بسیاری از کشورهای اروپایی قرون وسطی، چاپ و نشر تحت نظارت حکومتها بود و دولتها قوانین سختگیرانهای برای سانسور و کنترل محتوا داشتند.
دو) رفتهرفته با توسعه بازارهای آزاد، رسانهها بهتدریج از کنترل مستقیم دولتها خارج و به نهادهای مستقل تبدیل شدند که از طریق تبلیغات و فروش محتوا درآمد کسب میکردند. این فرآیند با ظهور و توسعه اینترنت و شبکههای اجتماعی، سرعت بیشتری گرفت و باعث شد تا رسانهها بتوانند مستقلتر عمل کنند.
سه) درنهایت امروز با وضعیتی روبهرو هستیم که ظاهرا آزادیهای وسیعی بر شبکههای اجتماعی حاکم است اما در عمل این شبکهها با نوعی کنترلگری و سانسور مدرنی روبهرو هستند. شبکههای اجتماعی مثل فیسبوک، اینستاگرام و توییتر از الگوریتمهای پیچیدهای برای فیلترکردن محتوا استفاده میکنند. این الگوریتمها میتوانند بهصورت خودکار محتواهای نامناسب یا مخالف با قوانین جامعه کاربری را حذف یا دسترسی به آنها را محدود کنند. درواقع سانسور حذف نشده؛ بلکه از نوع پلهای و سخت به آسانسوری و نرم تبدیل شده است.
ˇˇ🌿@mogtaba_farhang🌿ˇˇ
●سه آمار از تلگرام
به بهانه دستگیری پاول دوروف
●منابع درآمدی تلگرام:
تبلیغات
رمز ارز
تلگرام پریمیوم
خریدهای درون برنامه ای
ˇˇ🌿@mogtaba_farhang🌿ˇˇ
وقتی مرجع ما نیویورک تایمز است
●اگر به بساط آنها نگاهی انداخته باشید، شاهد آن خواهید بود که در میان کتابهایی که این دستفروشان میفروشند، کتابهایی وجود دارد که عنوانهایی رکیک و شرمآور دارند. این کتابها که معمولا کتابهای زرد روانشناسی را شامل میشود، اغلب ترجمههایی از آثار مارک منسن، نویسنده آمریکایی است. منسن فارغالتحصیل روابط بینالملل از دانشگاه بوستون است، اما در جوانی وبلاگی ایجاد و شروع به نوشتن توصیههایی برای زندگی ازنظرخودکرد.اوکمکم به صرافت افتادکه نوشتههایش راکه هیچ بار علمیواندیشهای خاصی نداشته، منتشر کند.کتابهای اوبه سرعت درمیان عامه مردم محبوب شدواوبه یکی ازپرفروشترین نویسندگان آمریکا براساس اعلام نیویورک تایمز تبدیل شد.شیوه خاص او در نوشتن، استفاده از دایره لغاتی است که فحش و ناسزا محسوب میشود. او این کلمات رادرعنوان کتابهای خود،عنوان فصول و متن به کارگرفته وبه همین دلیل بخشی ازجامعه آمریکایی که اصولا آداب و ترتیبی در بیان کلمات رکیک ندارد، باکتابهای اواحساس همذاتپنداری میکنند.باید توجه داشت که آثارمنسن حتی در خود آمریکا هم بهدلیل تهی بودن از بار علمی و هم بهدلیل سرشار بودن ازکلمات رکیک مورد انتقاد شدید است. منتقدان او را هزال و بد دهن لقب داده و به بیبنیاد بودن توصیههایش اشاره کردهاند.
●چندسالی است که در ایران، ناشران با به دست گرفتن لیست پرفروشهای ناشران بهخصوص آمریکاییها که نیویورک تایمز به صورت مرتب آن را منتشر میکند، سعی دارند با ترجمه این آثار، بازار خود را رونق بدهند. البته باید قبول کرد که در میان این لیستها گاهی کتابهای خوب ودارای ارزش ادبی هم وجوددارند، ولی غالب این آثارراکتابهای داستانی عامهپسند وآثار روانشناسی زرد تشکیل میدهند.شاید اگر ناشران ایرانی مجبور به رعایت کپیرایت بودند، این حجم از کتابهای ترجمه در بازار کتاب ایران، چه رسمی و چه غیررسمی وجود نداشت. بدون اصلاح وضعیت در بازار رسمی کتاب نمیتوان به اصلاح بازار غیررسمی کتاب رسید، چرا که این دو بازار به شکل عجیبی درهم گره خوردهاند.
ˇˇ🌿@mogtaba_farhang🌿ˇˇ
●رقیب سرگرمی ملی
●ما در دنیایی به سر می بریم که دسترسی به هر محتوایی به راحتی آب خوردن است. مردم دیگر در بند تصمیم غول های رسانه ای نیستند تا آنها برایشان تصمیم بگیرند که به تماشای چه چیزی بنشینند و از دیدن چه برنامه هایی صرف نظر کنند.
●ایده های فراوانی وجود دارد که افراد و برنامه سازان می توانند با کمترین میزان از ممیزی و سانسور اجرایش کنند و منتظر تایید این و آن هم نباشند. در ایران وظیفه سرگرم کردن ملت به عهده صداوسیماست و هیچ رسانه ای در کشور ما یارای رقابت با این رسانه را از حیث امکانات نرم افزاری و سخت افزاری ندارد، اما با ایجاد فضای رقابت برای VOD ها و کاهش کیفیت برنامه های سرگرم کننده و همین طور کوچ بسیاری از هنرمندان و برنامه سازان از تلویزیون در پی اختلاف نظر با گردانندگان رسانه ملی فرصت عرض اندام برای دیگر رسانه ها هم فراهم شد تا با آسایش خاطر بیشتری به تولید ایده های خود بپردازند و مردم را برای تماشای برنامه های گوناگون فرابخوانند.
ˇˇ🌿@mogtaba_farhang🌿ˇˇ
●لیست اینفلوئنسرهای اینستاگرام ایرانی پر مخاطب در سال ۱۴۰۲
ˇˇ🌿@mogtaba_farhang🌿ˇˇ
62.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
استقبال جهانی از آرمان فلسطین
ˇˇ🌿@mogtaba_farhang🌿
●کلاس رقص در سفارت خانه ها، شبکه های نفوذ فرهنگی
ˇˇ🌿@mogtaba_farhang🌿