eitaa logo
محبت خدا
306 دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
3.5هزار ویدیو
15 فایل
در این کانال نزدیکترین راه های رسیدن به خدا از جمله محبت وادب را با هم بررسی میکنیم انتشار مطالب کانال بلامانع وصدقه جاریه هست کانال محبت خدا زیر مجموعه تشکیلات بزرگ تنها مسیر آرامش هست ارتباط باادمین @montazer_35
مشاهده در ایتا
دانلود
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ ✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح 🔹 توجّه به فناپذیری دنیا 💠 امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت ۷۵ می‌فرمایند: «كُلُّ مَعْدُودٍ مُنْقَضٍ وَ كُلُّ مُتَوَقَّعٍ آتٍ » " هر چیزی که قابل شمردن باشد، پایان می‌پذیرد و هر چیزی که توقّع آن را داری می‌رسد. " 🔻در واقع در قالب دو عبارت کنایی، حضرت ؛ 1⃣ هم فناپذیری و پایان پذیری عمر و فرصت حضور در دنیا را بیان می‌فرمایند ؛ 2⃣ و هم حقیقت مرگ را و رسیدن مرگ را متذکّر می‌شوند. 🔻 دو واقعیتی است که در نهج‌البلاغه، با الحان مختلف، بیان های متفاوت، دائماً متذکر شده اند حضرت؛ اگر دلی، قلبی، سالم باشد و تذکر پذیر باشد. یعنی اینکه عمرت دارد تمام می‌شود و اینکه مرگت دارد می‌رسد. 🔻مثلاً حضرت در حکمت ۳۱ نهج‌البلاغه که ارکان ایمان را بیان می‌کنند ؛ در رکن اول که صبر است، چهار شعبه قائل هستند: 🔸۱. یکی شوق بهشت است، 🔸۲. دوم ترس از جهنم است، 🔸۳. سوم زهد نسبت به دنیاست 🔸۴. و چهارم ترقّب و توقع مرگ است. 🔻درباره توقع مرگ می‌فرمایند: " کسی که توقع مرگ داشته باشد(یعنی بداند که بالاخره مرگ واقع خواهد شد) و منتظر مرگ باشد، در انجام حسنات و خوبی ها، شتاب می‌کند. " 🔻درباره قابل شمارش بودن و پایان پذیری فرصت عمر هم در حکمت ۷۴ خواندیم؛ فرمود: " (هر نفسی که می‌کشی، یک قدم به اجل نزدیک می‌شوی.) هر نفسی انسان را یک قدم به مرگ و أجل به قبر نزدیک می‌کند. " 🔻 یا در حکمت های نهج‌ البلاغه فرمود: " وقتی که تو به سمت مرگ می‌روی و مرگ هم دارد به سمت تو می‌آید، پس ملاقات با مرگ چقدر نزدیک خواهد بود. " 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
سلام صبح بخیر 🌺🌺 خدایا شکرت که یکبار دیگه فرصت زندگی کردن به ما دادی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺🌺 🍃وَ مَن یَتَّقِ اللّه یَجْعَل لَه مَخرَجا🍃 هر کی داشته باشه راه میزاره جلو پاش... ❤️
محبت خدا
بسم الله الرحمن الرحیم🌺 #کتاب_رهایی_از_رنجها #درس هفدهم پذیرش رنج و استقبال از آن✅ 🔹مثلا رنج ص
بسم الله الرحمن الرحیم🌺 هجدهم ✳️ اولین کار در برخورد با رنج‌ها: 👈حفظ ارامشه ✳️دومین کار : 👈پذیرش و قطعی بودن رنجه با پذیرش قطعی بودن رنج ، آرامش زیاد میشه.😇 4⃣اثر پذیرش رنج در زندگی: ✓بعضی از رنج ها کم میشه ✓ارامش و تمرکز در برخورد با رنج های باقی مانده ✓استفاده از رنج ها ،مثل سواری روی موج ، (رنجها پله ای برای رشد میشن) ✓لذت از رنج های معقول و منطقی زندگی با پذیرش رنج انسان خودش می‌تونه برخی رنج های مفید رو انتخاب کنه در نتیجه خدا برای هر رنج مفید دو یا چند رنج از زندگی کم می‌کنه😍 با پذیرش رنج صدقه💶 چند رنج برداشته میشه از جمله فقر انجام هر یک از کارهای خوب در دین همراه با رنجه ♨️ وهمین رنج ها باعث از بین رفتن رنج های دیگه میشه⛔️ پس آدم عاقل باخوشحالی همه رنج های دین رو میپذیره...😌 @mohabbatkhoda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بندگی یعنی چی؟ همه چی فقط نماز و روزه نیست! 🎶🎙 استاد مسعود عالی 🌾🌼🌾🌼🌾🌼🌾🌼🌾 @mohabbatkhoda
هدایت شده از تنهامسیرآرامش 💞
🔸 مسابقه بزرگ کتابخوانی کتابهای تنهامسیری😊 💥 ۱۰ جایزه ۵۰۰ هزار تومانی برای ۱۰ نفر به قید قرعه💥 جهت دریافت سوالات و خرید کتابها به آدرس زیر مراجعه فرمایید👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/3097231380C5f573e8025 💢 مهلت ارسال پاسخ ها تا 20 آذر ۱۴۰۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
محبت خدا
#دام_شیطانی قسمت هفتم 🎬 از خدا ومعنویات صحبت میکردند ,منم اینجوربحثها را دوست داشتم اما یک چیزایی
❤️🖤❤️🖤❤️ 😈 😈 🎬 امروز صبح رفتم دانشگاه,اما همه ی ذهنم درگیر حرفهای بابا بود ,باید عصراز بیژن میپرسیدم. اگه یک درصد همچی چیزی باشه, خلاف عقل هست که انسان پا توی این وادیا بگذاره... بابا آمد دنبالم,مثل ساعت دقیق بود هااا. رسیدیم خانه,نهارخوردیم,بابا کارش وقت وزمان نمیشناخت,خداییش خیلی زحمت میکشید.غذاکه خورد راهی بیرون شدوگفت:هما جان عصری کلاس داری؟ساعت چندتاچند؟میخوام بیام دنبالت. گفتم:احتیاج نیست بابا,سمیرامیاددنبالم بابا:نه عزیزم من رو حرفی زدم هستم ,محاله یک لحظه کوتاه بیام. من:ساعت یک ربع به ۵تا ۶ بابا:خوبه خودم رامیرسونم یه مقداراستراحت کردم,اما ذهنم درگیر اتفاقات اخیر این چند روز بود تا به بیژن وعشقش میرسید قفل میکرد . اماده شدم ,بابا امد ورسوندم جلو کلاس وگفت:من ۶اینجا منتظرتم ... رفتم داخل,اکثر هنرجوها امده بودند ,سمیراهم بود,رفتم کنارش نشستم,گفت:چرازنگ نزدی بیام دنبالت من:با پدرم امدم ,ممنون عزیزم درهمین حال بیژن امد ,یک نگاه بهم انداخت ,انگار عشق خفته رابیدار کرد,دوست داشتم درنزدیکترین جای ممکن بهش باشم,با کمال تعجب دیدم,اولین صندلی کنارخودش رانشون دادوگفت:خانم سعادت شما تشریف بیارید اینجا بنشینید... کلاس تموم شد ,سمیراگفت :نمیای بریم گفتم:نه ممنون توبرو من یه سوال دارم ... ... ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌🌩️💦🌩️💦🌩️💦🌩️💦🌩️💦 @mohabbatkhoda
سلام به همه دوستان همراه امیدوارم از داستان شبانه مون خوشتون اومده باشه 📖 همینطور که میدونید تا قبل از این سه داستان در کانال قرار دادیم که جهت دسترسی بهتر شما لینک این سه داستان رو براتون میذاریم. امیدوارم از مطالعه این داستانها لذت ببرید https://eitaa.com/mohabbatkhoda/2524 https://eitaa.com/mohabbatkhoda/4278 https://eitaa.com/mohabbatkhoda/8263 @mohabbatkhoda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا