□○#استاد_علّامه_ما○□
□○زمانی که انسان صدای غیبی بشنود یا چیزی به قلبش الهام شود، اگر قلبش آرام و مطئمن باشد، نشانۀ این است که القائی رحمانی بوده است.
□○همانطور که اضطراب و تشویش نشانۀ شیطانی بودن آن است و مانند آن است حالت شتاب زدگی و بی تابی و سبُک سَری و شبیهِ اینها.
□○«المیزان فی تفسیر القرآن» ج ۳ ص ۲۲۱○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□● #استاد_علّامه_ما●□
□●طریقۀ اختصاصى اسلام (برای تهذیب نفس) ...در پرتو توحیدِ خالص صورت مى گیرد؛
□●زیرا هنگامى كه انسان یقین پیدا كرد كه هستىِ حقیقى ویژۀ خداست، خواهد دانست كه مالك تمام وجود و هستى و آثار آن و پروردگار كلّیه جهانیان، اوست و دیگران در برابر او مالك نفع و ضرر، مرگ و زندگى و یا زنده كردن نیستند.
□●در این حال است كه انسان جز آنچه را كه خدا بخواهد، اراده نمى كند، و جز از آن كه خدا از آن كراهت دارد، متنفّر نیست.
□●«علی علیه السلام و فلسفه الهی» ص ۳۶●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
#استاد_علامه_ما
□در قرآن كريم گويد:
{ما جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَيْنِ فِي جَوْفِهِ ...}. «۱»
(۱)-احزاب: ۴
□«خداوند در اندرون انسان بيش از يك دل قرار نداده است».
ليكن على عليه السّلام بىتأمّل و انديشه پا در عرصه حيات نگذاشته و زمام نفس خويش را به دست هوا و خواهشهاى نفسانى نداده بود تا هرچه آن بخواهد برگزيند و در آنچه بخواهد، تصرّف نمايد بلكه على عليه السّلام را يك كشش روحانى و يك جنبه الهى احاطه كرده بود و در نتيجه همهچيز جز خدا را از ياد برده بود.
#علی_و_فلسفه_الهی،ص۳۵
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#استاد_علامه_ما □در قرآن كريم گويد: {ما جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَيْنِ فِي جَوْفِهِ ...}.
#استاد_علامه_ما
□او تمام نيازمنديهاى مادّى بشرى را كه به سوى نفس و خواستههاى آن مىكشاند، كنار گذاشته و كلّيّه علايق مادّى را كه به سوى لذّات و شهوات سوق مىدهند، از خود دور ساخته بود،
□لذا راهى جز راه حق برايش باقى نمانده بود و هدفى غير از خود حقيقت و واقعيّت در نظر او جلوهاى نداشت و همين نكته اساسى بود كه موقعیت او را در برابر هرپيشآمد و موضوعى، روشن مىساخت و به هنگام وجود عوامل و علل گوناگون، او را به طرف حق و واقعيّت راهنمايى مىكرد. «۱»
#علی_و_فلسفه_الهی،ص۳۶
@mohamad_hosein_tabatabaei
#استاد_علامه_ما
□○*{مراحل پنجگانه شناخت خدا}* ○□
□«أوّل الدّين معرفته و كمال معرفته التّصديق به و كمال التّصديق به توحيده و كمال توحيده الإخلاص له و كمال الإخلاص له نفى الصّفات عنه لشهادة كلّ صفة أنّها غير الموصوف و شهادة كلّ موصوف أنّه غير الصّفة فمن وصف اللّه سبحانه فقد قرنه و من قرنه فقد ثنّاه و من ثنّاه فقد جزّأه و من جزّأه فقد جهله و من جهله فقد أشار إليه و من أشار إليه فقد حدّه و من حدّه فقد عدّه». «۱»
□«آغاز دين، معرفت و شناخت كردگار است و كمال معرفت، ايمان به ذات آفريدگار. كمال ايمان در توحيد و يگانهدانستن اوست و تكامل توحيد در اخلاص به ساحت قدس ربوبى است و اخلاص هم فقط با اعتراف به احديّت ذات حق و در پرتو نفى صفات زايد صورت مىگيرد و بس؛ زيرا هرصفتى غير از موصوف و هر موصوفی غیر از صفتى است كه بر آن عارض مىگردد،
(۱)- نهج البلاغه فيض الاسلام/ خ ۱: ۲۳
#علی_و_فلسفه_الهی_فصل_دوم_ص۵۳
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□● شبیه ترین مردم به رسول الله صلی الله علیه و آله (۱) ●□
□امام حسین (علیه السلام) وقتی میخواستند فرزند بزرگوار و پسر رشیدشان، حضرت علیاکبر (علیه السلام) را به میدان بفرستند، به خدای متعال عرضه داشتند:
□«اللّـٰهُمَّ اشْهَدْ» خدایا گواه و شاهد باش.
□«فَقَدْ بَرَزَ اِلَيْهِمْ غُلامٌ» پسر رشیدی از فرزندان من به میدان مبارزه با آنها میرود و بر آنها حملهور میشود
□«اَشْبَهُ النّاسِ خَلْقاً وَ خُلُقاً وَ مَنْطِقاً بِرَسولِكَ» (۱)
□که شبیهترین مردم از نظر خلقت، منش و منطق به رسولالله(صلی الله علیه وآله) است.
□شاید این تعبیر رساترین تعبیر در عظمت شخصیت حضرت علی اکبر است. تاریخ خلقت، انسانی عظیمتر از رسولالله (صلی الله علیه وآله) ندیده است و در همه ی ابعاد وجودی، در معرفت، کمالات وجودی، اخلاق، فضائل و مکارم اخلاقی و رفتار و کردار، اشرف خلایق، وجود مقدّس خاتمالنّبیّین، محمّد مصطفی(صلی الله علیه وآله) است، بهگونهای که قرآن خُلق ایشان را تمجید کرد:
«اِنَّكَ لَعَلىٰ خُلُقٍ عَظِيمٍ».(۲)
□بحثهایی وجود دارد مبنی بر اینکه جنبهی خلقت جسمانی هر شخص سهم خاصّی در استعداد کمالی او دارد و اگر وجود ما در جنبهی پیکر جسمانی، اعتدال و تعادل را به طور کامل نداشته باشد، این مرکب کشش اینکه ما بتوانیم پروازهایی را به اوج قلّههای بلند کمال انسانی داشته باشیم، ندارد. بحث اعتدال جسم جای خاصّی دارد و اشرف مخلوقات خدا، از لحاظ جسمی در اوج مرتبهی اعتدال است.
□امام حسین (علیه السلام) میفرمایند علیاکبر (علیه السلام) «اَشْبَهُ النّاسِ خَلْقاً» یعنی از نظر خلقت و آفرینش، هم از بُعد جسمی و هم از بُعد روحی، شبیه به رسولخدا(صلی الله علیه وآله) هستند. یعنی از نظر همهی سرمایههایی که در آفرینش و جنبهی تکوینی، چه جنبههای روحانی و چه جسمانی، به پیغمبراکرم(صلی الله علیه وآله) عطا و عنایت شده است؛ شبیهترین مردم در سرمایههای خلقتی و آفرینشی به رسولالله(صلی الله علیه وآله) که اشرف خلایقند، علیاکبر (علیه السلام) هستند.
□امام معصوم بر این موضوع گواهی میدهند. یک ذرّه اغراق و زیادهگویی در آن نیست. اینگونه نیست که بگوییم فرزندشان بوده و علاقه و عشق پدر و فرزندی سبب شده است که العیاذ بالله اغراق کنند. امام معصوم اهل اغراق نیستند.
□●۱- سیّدبن طاووس، لهوف، ص ۱۱۳ و مجلسی، بحار، ج ۴۵، ص ۴۳
۲- سوره ی قلم، آیه ی ۴.●□
□●استاد مهدی طیب۹۲/۰۳/۳۰●□
#سیره_و_تاریخ #امامزادگان علیهم السلام
@mohamad_hosein_tabatabaei
آیات 242-228 بقره قسمت چهارم
بخش دوم
وَ لا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا عَرَّضتُم بِهِ مِنْ خِطبَةِ النِّساءِ أَوْ أَكنَنتُمْ فى أَنفُسِكُمْ
● معنى تعريض و بيان فرق آن با كنايه
كلمه تعريض كه مصدر باب تفعيل است ، و فعل عرضتم كه از آن مشتق شده به معناى گرداندن وجهه كلام به سويى است كه شنونده ، مقصود گوينده را بفهمد، و گوينده به مقصود خود تصريح نكرده باشد، كه به زبان فارسى آن را طعنه زدن و گوشه زدن و كنايه هم مى گويند، و فرق ميان تعريض و كنايه اين است كه در گفتارى كه در آن تعريض باشد به معنائى غير ظاهر عبارت ، در نظر است ، مثل گفتار خواستار به زنيكه خواستگارى مى كند كه مى گويد من خيلى زن دوست و خوش معاشرتم ، كه مقصودش اين است كه اگر با من ازدواج كنى به زندگى خوشى مى رسى ، و محبوب مى شوى ، بر خلاف كنايه ، كه غير از معناى مقصود، چيز ديگرى در نظر نيست ،
ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 365
مثل اين كه براى فهماندن اينكه مثلا حاتم طائى مردى سخى و بخشنده بود بگوئى خاكسترش زياد بود كه در اين مثال به خاكسترش كارى ندارى ، بلكه مى خواهى بگوئى بسيار ميهمان دار و با سخاوت است .
و كلمه خطبه بكسره خاء از (مصدر خ - ط - ب ) است ، كه به معناى تكلم و برگشتن در كلام است ، وقتى كه گفته مى شود فلانى فلان زن را خطبه (با كسره خاء) كرد، معنايش اين است كه در امر تزويج با او گفتگو كرد، پس آن مرد خاطب است نه خطيب ، و وقتى گفته مى شود فلان خطيب براى مردم ايراد خطبه (بضمه خاء) كرد معنايش اين است يا بطور كلى با ايشان سخن گفت ، و يا در خصوص مواعظ سخن گفت ، پس چنين كسى خطيبى است از خطباء و اما خواستگار خاطبى است از خطاب .
#تفسیر_المیزان
#سوره_بقره
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
#ولادت_استاد_علامه_ما
□علامه طباطبایی در آخرین روز ماه ذیحجه سال ۱۳۲۱ هـ.ق در شاد آباد تبریز متولد شد، و ۸۱ سال عمر پربرکت کرد، و در صبح یکشنبه ۱۸ محرم الحرام سال ۱۴۰۲ هـ.ق سه ساعت به ظهر مانده رحلت کردند.
□اجداد علامه طباطبایی از طرف پدر از اولاد حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام و از اولاد ابراهیم بن اسماعیل دیباج هستند، و از طرف مادر اولاد حضرت امام حسین علیه السلام می باشند.
□در سن پنج سالگی مادرشان، و در سن نه سالگی پدرشان بدرود حیات می گویند و از آنها اولادی جز ایشان و برادر کوچکتر از ایشان بنام سید محمد حسن کسی دیگر باقی نمانده بود.
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□اَشْبَهُ النّاسِ خَلْقاً وَ خُلُقاً وَ مَنْطِقاً بِرَسولِكَ□
#میلاد مسعود حضرت علی اکبرعلیه السلام و روز جوان مبارک بر شما
همراهان فهیم کیش مهری
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○تحصیلات و اساتید○□ ۱
□سید محمد حسین به مدت شش سال (۱۲۹۰ تا ۱۲۹۶هـ.ش) پس از آموزش قرآن که در روش درسی آن روزها قبل از هر چیز تدریس می شد، آثاری چون گلستان، بوستان و ... را فراگرفت.
□علاوه بر آموختن ادبیات، زیر نظر میرزا علینقی خطاط به یادگیری فنون خوشنویسی پرداخت. چون تحصیلات ابتدایی نتوانست به ذوق سرشار و علاقه وافر ایشان پاسخ گوید، از این جهت به مدرسه طالبیه تبریز وارد شد و به فراگیری ادبیات عرب و علوم نقلی و فقه و اصول پرداخت و از سال ۱۲۹۷ تا ۱۳۰۴ هـ.ش مشغول فراگیری دانشهای مختلف اسلامی گردید.
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□○تحصیلات و اساتید○□ ۱ □سید محمد حسین به مدت شش سال (۱۲۹۰ تا ۱۲۹۶هـ.ش) پس از آموزش قرآن که در روش د
□○تحصیلات و اساتید○□۲
□علامه طباطبایی بعد از تحصیل در مدرسه طالبیه تبریز همراه برادرشان به نجف اشرف مشرف می شوند، و ده سال تمام در نجف اشرف به تحصیل علوم دینی و کمالات اخلاقی و معنوی مشغول می شوند.
□علامه طباطبایی علوم ریاضی را در نجف اشرف نزد آقا سید ابوالقاسم خوانساری که از ریاضی دانان مشهور آن زمان بود فراگرفت.
□ایشان دروس فقه و اصول را نزد استادان برجسته ای چون مرحوم آیت الله نائینی(ره) و مرحوم آیت الله اصفهانی(ره) خواندند، و مدت درسهای فقه و اصول ایشان مجموعاً ده سال بود.
@mohamad_hosein_tabatabaei
آیات 242-228 بقره قسمت چهارم
بخش سوم
● معناى اكنان و مراد آيه (و لا جناح عليكم فيما عرضتم ...)
و كلمه ((اكنان )) كه مصدر باب افعال ((اكنان )) است ، از ثلاثى مجرد (ك - ن - ن ) گرفته شده است كه به فتح كاف به معناى پنهان كردن و پوشاندن است ، اما نه هر پوشاندنى ، بلكه باب افعال آن ، يعنى خصوص اكنان به معناى پوشاندن در دل است ، پس اين فصل تنها در مورد اسرار نهفته در نفس به كار مى رود همچنان كه در آيه مورد بحث هم فرمود: ((او اكننتم فى انفسكم ))، و اما ثلاثى مجرد آن ، يعنى ((كن )) مختص است به پوشش هاى مادى ، از قبيل محفظه و جامه و خانه همچنان كه در آيه : ((كانهن بيض مكنون )) و آيه : ((كامثال اللولو المكنون )) در مورد تخم شتر مرغى كه زير بال او از گرد و غبار محفوظ مانده و لولوئى كه در صندوقچه اش محفوظ داشته است استعمال شده است ، و مراد از آيه مورد بحث اين است كه در مورد خواستگارى مانعى نيست از اينكه شما به كنايه سخنى بگوييد، و خواسته خود را به كنايه بفهمانيد،
و يا در امر زن مورد نظرتان امورى را در قلب پنهان بداريد، كه بعد از چند صباح ديگر كه فلان زن از عده بيرون مى آيد از او خواستگارى خواهم كرد، و يا مثلا آرزو كنيد كه كى مى شود من به وصل او نائل شوم ؟ و يا امورى از اين قبيل .
عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ ستَذْكُرُونَهُنَّ...
اين جمله در مورد تعليل براى نفى جناح از خواستگارى است و تعريض در آن است ، مى فرمايد: اينكه گفتيم در خواستگارى و تعريض اشكالى نيست براى اين است كه به ياد زنان بودن ، امرى است مطبوع طبع شما مردان ، و خدا هرگز از چيزى كه غريره فطرى و نوع خلقت شما است نهى نمى كند، بلكه آن را تجويز هم مى كند، و مساله زنان خود يكى از مواردى است كه به روشنى دلالت مى كند بر اينكه احكام دين اسلام همه بر اساس فطرت است و هيچ حكم غير فطرى ندارد.
ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 366
#تفسیر_المیزان
#سوره_بقره
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□○تحصیلات و اساتید○□۲ □علامه طباطبایی بعد از تحصیل در مدرسه طالبیه تبریز همراه برادرشان به نجف اشر
□○تحصیلات و اساتید○□۳
□استاد ایشان در فلسفه، حکیم متأله، مرحوم آقا سید حسین باد کوبه ای بود، که سالیان دراز در نجف اشرف در معیت برادرش مرحوم آیت الله حاج سید محمد حسن طباطبایی الهی نزد او به درس و بحث مشغول بودند. و اما معارف الهیه و اخلاق و فقه الحدیث را نزد عارف عالیقدر و کم نظیر مرحوم آیت الله سید علی آقا قاضی طباطبائی(ره) آموختند و در سیر و سلوک و مجاهدات نفسانیه و ریاضات شرعیه تحت نظر و تعلیم و تربیت آن استاد کامل بودند.
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□○تحصیلات و اساتید○□۳ □استاد ایشان در فلسفه، حکیم متأله، مرحوم آقا سید حسین باد کوبه ای بود، که سا
□○تحصیلات و اساتید○□۴
□استاد امجد نقل می کند که « حال مرحوم علامه، با شنیدن نام آیت الله قاضی دگرگون می شد. » حجت الاسلام سید احمد قاضی از قول علامه نقل می کند که:
□« پس از ورودم به نجف اشرف، به بارگاه امیرالمؤمنین علیه السلام رو کرده و از ایشان استمداد کردم. در پی آن، آقای قاضی نزدم آمد و فرمود: « شما به حضرت علی علیه السلام عرض حال کردید و ایشان مرا فرستاده اند. از این پس، هفته ای دو جلسه با هم خواهیم داشت. »
#و_در_همان_جلسه_فرمود:
□« اخلاصت را بیشتر کن و برای خدا درس بخوان. زبانت را هم بیشتر مراقبت نما.»
@mohamad_hosein_tabatabaei
#المیزان| قول و فعل حق عبارت است از قول و فعلى كه متصف به صفات جميله اى چون ثبات و بقا و حسن باشد،
□و قول و فعل باطل آن است كه متصف به صفات ناپسند چون تزلزل و زوال و قبح و بدى باشد،
#المیزان_جلد۲
@mohamad_hosein_tabatabaei
آیات 242-228 بقره قسمت چهارم
بخش چهارم 1⃣
وَ لا تَعْزِمُوا عُقْدَةَ النِّكاح حَتى يَبْلُغَ الْكِتَب أَجَلَهُ
● معناى (عزم ) و وجه اينكه در آيه شريفه عقده نكاح به عزم وابسته شده است
كلمه ((عزم )) به معناى تصميم جدى و عقد قلب است بر اينكه فعلى را انجام دهى ، و يا حكمى را تثبيت كنى ، بطورى كه ديگر در اعمال آن تصميم و تاءثرش هيچ سستى و وهن باقى نماند، مگر آنكه به كلى از آن تصميم صرف نظر كنى ، به اين معنا كه عاملى باعث شود به كلى تصميم شما باطل گردد، واما كلمه ((عقده )) اين كلمه از ماده (ع - ق - د) است كه به معناى بستن است ، و در اين آيه ، علقه زناشوئى به گرهى تشبيه شده كه دو تا ريسمان را به هم متصل مى كند، به طورى كه آن دو را يك ريسمان (البته بلندتر) مى سازد، گوئى حباله و ريسمان نكاح هم دو نفر انسان را (يعنى زن و شوهر را) به هم متصل مى كند.
و در اينكه عقده نكاح را وابسته به عزم كرد كه يك امرى است قلبى ، اشاره است به اينكه سنخ اين گره و اين دلبستگى با سنخ گره هاى مادى تفاوت دارد، اين گره امرى است قائم به قلب و به نيت و اعتقاد، چون اصل مساله شوهر بودن (از طرف مرد) و همسر بودن (از طرف زن ) يك امر اعتبارى عقلائى است ، كه جز در ظرف اعتقاد و ادراك موطنى ندارد، (آنچه ما در خارج مى يابيم تنها و تنها شخص فلان آقا و فلان خانم است ، و شوهر بودن او و همسر بودن اين چيزى نيست كه علاوه از خود آنها در خارج وجود داشته باشد)، عينا نظير ملك و ساير حقوق اجتماعى و عقلائى ، كه بيانش در ذيل آيه شريفه : ((كان الناس امة واحدة ...)) گذشت ، پس مى توان گفت در آيه شريفه ، هم استعاره به كار رفته كه تصميم جدى را محكم كردن گره ناميده و هم كنايه به كار رفته كه مساله ازدواج را نوعى گره خوانده است ، و مراد از كتاب مكتوب حكمى است كه خداى تعالى رانده ، كه زن بايد فلان مدت عده نگه دارد، و در مدت عده ازدواج نکند.
#تفسیر_المیزان
#سوره_بقره
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□○ #علامه_طباطبایی براساس دو برهان یکی از راه علم ذاتی حق در پیاده شدن تک تک موجودات نظام عالم و دیگری از راه ارتباط اشیای عالم با هم و نظم حاکم بر نظام هستی، استدلال کردند که این نظام عالم، بهترین نظام است.
□○شر امر وجودی نیست، یک امر عدمی است. اگر شر بخواهد یک امر وجودی باشد یعنی خدا یک موجودی خلق بکند که اصلا وجود این موجود شر است که محال است چون شر یعنی نقص و بدی و زشتی.
#علامه_حسنزاده(۱)
#شرح_دروس_معرفت_نفس
#جلسه_ی_شصت_و_هفتم
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□○ #علامه_طباطبایی براساس دو برهان یکی از راه علم ذاتی حق در پیاده شدن تک تک موجودات نظام عالم و دیگ
□○یعنی اگر موجودی شر است از دو حال به در نیست یا باید برای خودش شر و نقص باشد یعنی می خواهد هیچ باشد، یعنی می خواهد خودش، خودش را نابود کند که راه ندارد، چون هر موجودی شبانه روز تلاش می کند برای غذا و دفع دشمن یعنی این که خودش را می خواهد.
□○یا باید برای دیگران شر باشد، که این طور نیست. نمی شود موجودی در نظام هستی مستقلا شرور آفریده بشود و اگر به نحوی مقداری شر در آن می بینیم دست بشر در کار است وگرنه همه چیز برای منفعت آفریده شده. علامه طباطبایی استدلال می فرمایند به هر دو وجه محال است.
#علامه_حسنزاده(۲)
#شرح_دروس_معرفت_نفس
#جلسه_ی_شصت_و_هفتم
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○فعالیت و کسب درآمد○□(۱)
□مرحوم علامه در مدتی که در نجف مشغول تحصیل بودند بعلت تنگی معیشت و نرسیدن مقرری که از ملک زراعیشان در تبریز بدست می آمد مجبور به مراجعت به ایران می شود و مدت ده سال در قریه شادآباد تبریز به زراعت و کشاورزی مشغول می شوند.
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□○فعالیت و کسب درآمد○□(۱) □مرحوم علامه در مدتی که در نجف مشغول تحصیل بودند بعلت تنگی معیشت و نرسید
□○فعالیت و کسب درآمد○□ (۲)
□فرزند ایشان مهندس سید عبدالباقی طباطبائی می گوید:
□« خوب به یاد دارم که، مرحوم پدرم دائماً و در تمام طول سال مشغول فعالیت بود و کارکردن ایشان در فصل سرما در حین ریزش باران و برفهای موسمی در حالی که، چتر به دست گرفته یا پوستین بدوش داشتند امری عادی تلقی می گردید، در مدت ده سال بعد از مراجعت علامه از نجف به روستای شادآباد و بدنبال فعالیتهای مستمر ایشان قناتها لایروبی و باغهای مخروبه تجدید خاک و اصلاح درخت شده و در عین حال چند باغ جدید، احداث گردید و یک ساختمان ییلاقی هم در داخل روستا جهت سکونت تابستانی خانواده ساخته شد و در محل زیرزمین خانه حمامی به سبک امروزی بنا نمود. »
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○دعای عوام بهتر مستجاب می شود تا علما!○□
□شخصی از #آیت_الله_طباطبایی پرسید:
«این دعاهای عربی را که عامه مردم بخوانند، نمیفهمند؛ آیا خواندن همان الفاظ آن دعاها بی آنکه معانی آن را بدانند اثری دارد؟!»
□○جناب علامه طباطبایی فرمودند:
«اتفاقاً آن دعاها برای عامه مردم که زبان عربی و معانی آنها را نمیدانند بهتر مستجاب میشود! زیرا نفس خود را به نفس امامان (علیهمالسلام) متصل میکنند و از خدا میخواهند هر چه امامان با خواندن این دعاها میخواستند، به آنان هم بدهد اما ما به اندازه فهم خودمان از آن دعاها، از خدا میخواهیم!»
□○زمهر افروخته، ص۱۶۰○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 242-228 بقره قسمت چهارم بخش چهارم 1⃣ وَ لا تَعْزِمُوا عُقْدَةَ النِّكاح حَتى يَبْلُغَ الْكِتَ
آیات 242-228 بقره قسمت چهارم
بخش چهارم2⃣
وَ لا تَعْزِمُوا عُقْدَةَ النِّكاح حَتى يَبْلُغَ الْكِتَب أَجَلَهُ
● معناى (عزم ) و وجه اينكه در آيه شريفه عقده نكاح به عزم وابسته شده است
پس معناى آيه اين مى شود، كه مادامى كه عده زنان به آخر نرسيده ، عقد ازدواج را جارى نكنيد، و اين آيه شريفه كشف مى كند كه گفتارى در آن آيه و در آيه قبل از آن كه مى فرمود: ((لا جناح عليكم فيما عرضتم به من خطبه النساء...))، تنها راجع به خواستگارى از زنان در عده و عقد بستن آنان است ، بنابر اين لام در كلمه النساء لام عهد است ، نه لام جنس و غيره ، (و معنايش در آيه قبل اين است كه اشكالى بر شما نيست كه در خواستگارى همين زنانى كه مورد بحث بودند، چنين و چنان كنيد، و در آيه مورد بحث اين است كه در مورد همين زنان مادام كه از عده در نيامده اند اجراى عقد نكنيد) ((مترجم )).
وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا فى أَنفُسِكُمْ...
در اين آيه از صفات خداى تعالى سه صفت علم و مغفرت و حكم را نامبرده ، و اين خود دليل است بر اينكه مخالفت حكمى كه در دو آيه آمده ، يعنى خواستگارى كردن از زنان در عده و تعريض به آنان و بستن قول و قرار محرمانه با ايشان از مهلكات است ، كه خداى سبحان آنطور كه بايد آنها را دوست نمى دارد، هر چند كه به خاطر مصالحى تجويزش كرده باشد.
#تفسیر_المیزان
#سوره_بقره
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
کانال کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
در پیام رسان «ایتا»
در صورت فیلتر شدن تلگرام مارا با این آدرس دنبال کنید
👇👇👇
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی و سایر علما
https://eitaa.com/mohamad_hosein_tabatabaei