☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) #صلوات
@mohamad_hosein_tabatabaei
■● #امام_حسین، #وارث_نوح●■
■در زیارتهای مختلفی که برای امام حسین نقل شده، میخونیم که امام حسین وارث انبیاست، و از هر پیغمبری ارثی برده است.
■یکی از انبیائی که در زیارتها نام برده میشه حضرت نوح است:
■السَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ نُوحٍ نَبِیِ اللَّهِ■
#امّا_چرا_نوح
■قرآن میگه، خدا به حضرت نوح فرمود:
■وَ اصْنَعِ الْفُلْکَ بِأَعْیُنِنَا وَ وَحْیِنَا (هود/۳۷)■
■ای نوح! جلویِ چشم ما، یعنی در حضورِ ما و طبق وحیِ ما، کشتی بساز!
■وَ یَصْنَعُ الْفُلْکَ وَ کُلَّمَا مَرَّ عَلَیْهِ مَلَأٌ مِّن قَوْمِهِ سَخِرُوا مِنْهُ (هود/۸۳)■
■او مشغول ساختن کشتی بود، و هر زمان گروهی از اشراف قومش بر او میگذشتند، او را مسخره میکردند.
#این_داستان_را_همه_بلدیم...
■نوح طبق دستور خدا، وسایل نجاریش رو برداشت و رفت وسط بیابان، شروع کرد به ساختنِ کشتی.
■خیلیها مسخرهاش کردند و گفتند اومده وسط بیابان داره کشتی میسازه.
امّا بالاخره کشتی رو ساخت و با اون کشتی، جانِ اهل ایمان رو نجات داد...
■حالا سوال اینه که، امام حسین (علیه السلام) در چه چیزی وارث حضرت نوح است؟
#جواب: «کشتی سازی»
■اسمِ قرآنیِ کاری که امام حسین تو کربلا انجام داد، «کشتی سازی» بود.
■اصلاً کربلا شروعِ کارِ امام حسین بود.
■امام حسین هم مثل نوح، وسایل نجاریش رو برداشت رفت وسط بیابان، شروع به ساختن کشتی کرد، و خدا او را در این مسیر همراهی میکرد.
■با این تفاوت که، وسایل نجاریِ امام حسین، «خون خودش و یارانش» بود، و بیابانی که امام حسین کشتیاش رو در اون ساخت، «کربلا».
جلوی چشمانِ خدا
وسط بیابانِ گرمِ کربلا
بین آن همه دشمن، با اداوات جنگی
و هلهلههایشان و گاه جسارت و مسخرهکردنهایشان
امام حسین، «بزرگترین کشتیِ عالم» را برای نجاتِ بشریت ساخت.
■امام حسین هم، مثل نوح، جلوی چشمان خدا کارش رو انجام داد
خودِ حضرت، روز عاشورا با صورت خونین فرمود:
■هَوَّنَ عَلَيَّ ما نَزَلَ بی أنَّهُ بِعَينِ اللَّهِ.■
■آنچه بر من وارد مىشود، برايم آسان است، چون جلوی چشم خدا و در محضر اوست.
■کشتیِ نوح، یک جمعیتِ محدودی رو در خودش جا داد، امّا کشتیِ امام حسین، یک کشتیِ وسیع و بزرگه که تا قیامت برای همه جا داره
■کشتی نوح در یک بازه زمانیِ کوتاه شناور بود و بعد تموم شد، امّا کشتی نجات امام حسین هنوز تو عالم شناوره و داره نجات میده..
■پس بزرگترین صنعتِ کشتی سازی عالم برای امام حسین بود.
■به همین خاطر، پیغمبر اکرم (صلی الله علیه وآله) فرمود که بر روی عرش خدا نوشته شده است:
■إنَّ الحُسَينَ مِصباحُ الهُدى وَ سَفينَةُ النَّجاةِ.■
☑️حسین چراغ هدایت و کشتیِ نجات است.
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
■● #عوامل_و_زمینه_های_رخداد_عاشورا (قسمت دوم )●■ ■●بسياری از مردم كوفه چنين باوری نداشتند. امام عل
🏴صلی الله علیک یا ابا عبد الله الحسین🏴
■● #عوامل_و_زمینه_های_رخداد_عاشورا (قسمت سوم )●■
■●نكتهی دوم كه زمينهی چنين جنايتی را به دست كوفيان فراهم كرد، ضعف ايمان آنها بود. ضعف ایمان! ايمان غير از اين است كه به من بگويند اصول دين چندتاست؟ بگويم پنجتا: توحيد، نبوّت، عدل، امامت، معاد روز قيامت. بلدم بگویم يا تا حدودی هم اعتقادی به آنها دارم.
■●آن ايمان و آن باوری كه انسان با همهی وجود به اين حقيقت پيوسته باشد، جانش در گرو اين باورها باشد، حسابش جداست از آن پذيرش اوّليهی سطحی دين خدا.
■●ايمان راسخ و ايمان مستحكم است كه میتواند انسان را حفظ كند. #ايمان محكم است كه انسان را دربرابر تهديدها ثابتقدم نگه میدارد؛ انسان دچار بزدلی و زبونی و ترس و گريز نمیشود؛ دچار تن دادن به ذلّت و تسليم نمیشود. ايمان استوار و راسخ است كه سبب ميشود انسان مورد تطميع قرار نگيرد؛ تطميعها در او تأثیر نكند. اگر پست و مقامي وعده دادند، اگر پول و ثروتي وعده دادند، اگر نام و شهرتی وعده دادند، اگر كِيف و لذّتي وعده دادند، انسان را نفريبد؛ جبههی حقّ را بهخاطر رسيدن به آنها ترك نكند.
■●تعدادی از كساني كه روز عاشورا روبهروی امام حسين علیه السلام ايستادند، امام حسين علیه السلام را خوب میشناختند؛ امّا گيرشان در ضعف ايمانشان بود.
#عمرسعد، امام حسين علیه السلام را خوب میشناسد؛ آدم كوچكی هم نيست؛ میدانید که عمرسعد پسر سعد وقّاص است. سعد وقّاص كسی است كه در زمان خليفهي دوم، فرماندهي لشكر اسلام در فتح ايران بود. ماجرای قادسيّه را در تاريخ خواندهايد. سردار بزرگ فاتح سپاه اسلام، پسرش عمرسعد است. عمرسعد هم معروف است به تقدّس و تديّن و در عين حال فردی موجّه، بهدليل اینکه پدرش خيلی صاحب شهرت و موقعيّت بود. از آن طرف هم اهلبيت علیهم السلام را خوب میشناسد؛ امّا گرفتاری او، #ضعف_ايمان است. لذا وقتی ابنزياد به او وعدهی حكومت ری را میدهد، [سست میشود.] ری همین تهران امروزی است و البتّه شايد بتوان گفت حكومت ری حكومت كلّ ايران بوده، مركز و مقرّ حكومت در ري بوده، كلّ ايران يكي از استانهای كشور اسلامي بوده؛ همانطوركه مصر يكي از استانها بوده، عراق یکی از استانها بوده، حجاز يكی از استانها بوده، ایران هم یکی از استانها بود. وقتي ابنزياد وعدهی حكومت و فرمانروایی ری را به عمرسعد ميدهد، عمرسعد با اینکه میداند جبههی حقّ کجاست و باطل كجاست، میپذیرد.
■●لذا وقتی هم امام حسين علیه السلام با عمرسعد ملاقات میكنند، به او ميگويند: عمرسعد تو بين بهشت و دوزخی! تو میدانی حقّ چيست! بيا و اين جنايت را به گردن نگير!
■●شايد هم روز اوّلی كه عمرسعد به كربلا آمد، به قصد كشتن امام حسين علیه السلام نيامد، شايد آمده بود که با يك ارعابی حضرت را منصرف کند. فکر کرده بود، ما با سیهزار نفر يا حتّی بعضي از تاريخها نقل كردهاند، صدوبيست هزار نفر لشكر داريم میرويم، امام حسين علیه السلام با هفتادودو نفر، طبيعتاً منطق به او اجازه نمیدهد دست به جنگ بزند، تسليم میشود و بيعت يزيد را میپذيرد و بدون قتل و خونريزی ماجرا تمام میشود و ابنزياد حكومت ری را به من خواهد داد!...
#ادامه_دارد...
■● #سیره_و_تاریخ
#امام_حسين_علیه_السلام
#محرم_۹۷●■
● آيه 255 ، سوره بقره قسمت اول
بخش دوم
● معناى حى و گفتار پيرامون معناى حيات
و اما اسم ((حى )) به معناى كسى است كه حياتى ثابت داشته باشد، چون اين كلمه صفت مشبه است ، و مانند ساير صفات مشبه ، دلالت بر دوام و ثبات دارد.
انسان ها از همان روزهاى اولى كه به مطالعه حال موجودات پرداختند آنها را دو جور يافتند، يك نوع موجوداتى كه حال و وضع ثابتى دارند، حس آدمى تغييرى ناشى از مرور زمان در آنها احساس نمى كند، مانند سنگها و ساير جمادات و قسم ديگر موجوداتى كه گذشت زمان تغييراتى محسوس در قوا و افعال آنها پديد مى آورد، مانند انسان و ساير حيوانات ، و همچنين نباتات كه مى بينيم در اثر گذشت زمان ، قوا و مشاعرشان و كارشان يكى پس از ديگرى تعطيل مى شود، و در آخر به تدريج دچار فساد و تباهى مى گردد.
در نتيجه ، انسان ها اين معنا را فهميدند كه در موجودات نوع دوم ، علاوه بر اندام و هيكل محسوس و مادى چيز ديگرى هست ، كه مساله احساسات و ادراكات علمى و كارهائى كه با علم و اراده صورت مى گيرد همه از آن چيز ناشى هستند، و نام آن را حيات ، و از كار افتادن و بطلانش را مرگ ناميدند، پس حيات يك قسم وجودى است كه علم و قدرت از آن ترشح مى شود.
خداى سبحان هم در مواردى از كلام خود اين تشخيص انسانها را امضا كرده ، از آن جمله فرموده : ((اعلموا ان الله يحيى الارض بعد موتها))، و نيز فرموده : ((انك ترى الارض خاشعة ، فاذاانزلنا عليها الماء اهتزت و ربت ، ان الذى احياها لمحيى الموتى ))، و نيز فرموده : ((و ما يستوى الاحياء و لا الاموات ))، و نيز فرموده : ((و جعلنا من الماء كلشى ء حى ))، و اين آيه شامل حيات همه اقسام زنده مى شود، چه انسان و چه حيوان و چه گياه .
#تفسیر_المیزان
#سوره_بقره
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
■●حضرت آیتالله بهجت قدسسره●■
■●… آیا درست است مسلمانها اینگونه مبتلا و گرفتار باشند و ما غافل باشیم و دست روی دست بگذاریم و حتی حال دعا و توسل هم نداشته باشیم؟!
مگر صاحب کار یکی نیست؟! مگر امور ما و آنها به دست یکی نیست؟! پس چرا به او متوسل نمیشویم و در رفع مشکلات و شداید و بلاها از او استمداد نمیکنیم و او را نمیخوانیم؟!
■●اگر امروز ما در مصائب آنها شریک نباشیم؛ یعنی اینکه فردا هم اگر ما گرفتار شدیم، شما هم در مصائب با ما شریک نباشید!
■●بله، مسلمانان به فکر همدیگر نشدند، لذا کفار در فکر آنها شدند و برای تفرقه میان آنها و تسلط بر آنها و منافع آنها نقشه کشیدند و از راههای گوناگون و بیشتر از راه تطمیع(به طمع انداختن)، آنها را به دامهای خود گرفتار نمودند و اسیر خود کردند. جهان اسلام و مسلمانها با داشتن اسلام چه احتیاجی به دیگران دارند؟! و قرآن با وجود اهل قرآن، یعنی عترت و اهلبیت علیهمالسلام چه نیازی به مبلّغ و مفسر دیگر دارد؟!
■●در محضر بهجت، ج٣، ص٢٢٩●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
#استاد_فاطمی_نيا:
■●امیرالمومنين (علی السلام) میفرمایند:
"فاعملوا و العمل يرفع و التوبة تنفع و الدعاء يسمع و الحال هادئه و الاقلام جاريه"
پس عمل كنيد در حالی كه عمل نيكو بهسوى خدا بالا میرود و توبه سودمند است و دعا به اجابت میرسد و آرامش برقرار و قلمهاى فرشتگان در جريان است».
■●امیرالمؤمنین(علیه السلام) در این روایت به انسان سفارش میکنند تا زمانی که قلمها جاری است و هنوز مینویسند و اوضاع و احوال آرام است، #دعا ، #توبه و #عمل_خير انجام دهید و از هیچ کار نیکویی #غفلت نکنید!
■●درحقیقت، تا زمانیکه حادثهای رخ نداده و آرامش برقرار است، میبایست از فرصتها سود جست و برای تربیت خویش و نیز آخرت خود زاد و توشه ای برگرفت.
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●حضرت امام خمینی(ره)●■
■خدا نیاورد آن روزی را که سیاست ما و سیاست مسئولین ما پشت کردن به دفاع از محرومین و رو آوردن به حمایت از سرمایه دارها گردد و اغنیا و ثروتمندان از اعتبار و عنایت بیش تری برخوردار بشوند.
■●صحیفه نور، ج۲۰، ص ۱۲۹●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●آن که حق تعالی را از همه ی موجودات تنزیه می کند و جدا می پندارد ؛ حق را واحد عددی می پندارد لذا تنزيه كردن او حق را؛ عين محدود كردن و مقيد دانستن حق می باشد چرا كه او خدا را حقيقتی جدای از همه آسمان ها و زمين ؛ در گوشه ای می پندارد در حالی كه اين در نزد اهل كشف و شهود به جهل يا سوء ادب او نسبت به حق ؛ راجع است كه : هو الذي في السماء اله و في الارض اله و هو الحكيم العليم
■●حق تعالی واحدی است كه وحدت او عين كثرت و كثرت او عين وحدت است و هيچ حقيقتی از حيطه وحدت او به در نيست و هيچ واحدی به پای كثرت او نيست و همه موجودات وجوديه روابط محضه ی آن وحدتند و او را وحدت حقه حقيقيه است كه از اسماء مستاثره الهی است.
■●لذا آن يك حقيقت به تنهايی دارای تمامی اسماء و صفات و جاری تمامی متقابلات می باشد و در مقام جمعی خود جامع بين تمامی آنها است ؛ اگر چه در مقام تفصيل هريك از آنها در نهايت از هم گسيختگی قرار دارند و به ظاهر هيچ وجه مشتركی بين آنها نيست.
■●رساله ای در سلام الهی
استاد صمدی آملی حفظه الله●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
🏴صلی الله علیک یا ابا عبد الله الحسین🏴
#حاج_محمد_اسماعیل_دولابی
■بسته شدن راه کربلا اثر #کفران_نعمتی است که مردم کردند. به خاطر دارم سالها قبل روزی که دولت عراق جلوی بازگشت زوّار ایرانی به کشورشان را گرفت، من در #کربلا بودم و سری زدم به حسینیهای که در جوار حرم حضرت اباعبدالله علیه السّلام بود و محل اقامت زوّار ایرانی بود. همه نگران و مضطرب، خواستار بازگشت به ایران بودند و از من میخواستند دعا کنم راه برگشتشان به ایران باز شود تا بتوانند نزد خانواده و کسب و کارشان بازگردند. در دلم گفتم ببین جهالت و قدرناشناسی تا کجاست که در کنار حرم امام حسین علیه السّلام التماس میکنند راه باز شود و از #کربلا بروند.
■همین کفران نعمتها سبب شد سالها راه زیارت بسته شود. البته شهدای جنگ ایران و عراق که به عشق #امام_حسین علیه السّلام به میدان رفتند، یک مقدار جبران آن کفران نعمتها را کرد.
■این بار که راه باز میشود، مواظب باشید اگر موفّق به رفتن به #کربلا شدید، باز کفران نعمت نکنید و بعد از عمری آرزوی زیارت امام حسین علیه السّلام از روز اوّل ورود به #کربلا در بازارها دنبال خرید و فروش نباشید.
■●مصباح الهدی ص۳۰۲●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
🏴صلی الله علیک یا ابا عبد الله الحسین🏴
■●فِی بُیُوتٍ اَذِنَ اللهُ اَن تُرفَعَ: در خانههایی که خداوند #اذن فرموده از آنجا #ذکر_خدا به آسمانها بالا رود. این خانهها مثل چاه آرتزین است. #کربلا یکی از آنهاست.
#یاعلی
■عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی■
■●مصباح الهدی
تٱلیف استاد مهدی طیّب●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) #صلوات
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
■●مصباحالهدی وسفینةُالنّجاة - بخش سوّم●■ ■●اباعبدالله الحسين عليهالسّلام در يومالتّرويه حسابشان
■●مصباحالهدی وسفینةُالنّجاة - بخش چهارم●■
■حج يعنی قصد؛ «اَلحَجُّ قَصدٌ»، و حاجی يعنی كسی كه مقصدی دارد؛ مقصد حجّاج به طور معمول زيارت خانهی خداست؛ حجّشان دو چيز لازم دارد؛ يكی معرفت و شناخت، ديگری عشق و شيدایی.
■در حجّ حسينی هم هر دوی اينها لازم است. حجّ اباعبدالله الحسين عليهالسّلام، هم عرفات و معرفت اباعبدالله عليهالسّلام را لازم دارد، هم منای عشق و آرزو و دلدادگی و شيدايی اباعبدالله عليهالسّلام را.
■حجّ حسينی با هيچ يک از اين دو به تنهايی كامل نيست. لذا كسانی كه دربارهی واقعهی كربلا فقط به بحثهای علمی پرداختند، از زوايای مختلف تاريخی، روايی، فلسفی، عقلی، اجتماعی، سياسی، انقلابی، از جنبههای مختلف واقعهی كربلا را تجزيه و تحليل كردند، امّا شور و شيدايی در آنها نبود، ثمره كارشان چيزی نبود جز مشتی از حرفها و واژهها.
■كسانی هم كه فقط در شور و شيدايی بودند، فقط عاشق بودند، كارشان هيچ ثمری نداشت جز بر سر و سينه زدن و اشك ماتم ريختن.
■لذا شيعهی راستين اهل بيت عصمت و طهارت عليهمالسّلام بايد از هر دو بُعد حجّ حسينی بهره گيرد؛ هم معرفت و شناخت، هم عشق و شيدايی. اين جملهی معروف كه از روايتی از رسول اكرم صلّی الله عليه و آله وسلّم نقل شده است:
■«إنَّ الحُسَینَ مِصباحُ الهُدی وسَفینَةُ النَّجاةِ»■
■امام حسين عليهالسّلام چراغ هدايت و كشتی نجات است، اشاره به همين دو بعد دارد.
■معرفت امام حسين عليهالسّلام بُعدِ مصباح الهدايی حضرت است؛ چراغ هدايت است؛ به انسان بصيرت و بينش میبخشد؛ بيداری و آگاهی میبخشد؛ و عشق و دلدادگی به اباعبدالله عليه السّلام، بُعدِ سفينة النّجاتی اباعبدالله عليهالسّلام است.
■آن عشق و شيدايی، آن شور و دلدادگی، كشتی پرخروشی است كه اقيانوسهای عالم را میشكافد و به سوی خدای متعال حركت میكند.
#ادامه_دارد....
■●«استاد مهدی طیّب»
#مصباحالهدی_و_سفینهالنجاه●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
🏴صلی الله علیک یا ابا عبد الله الحسین🏴
■●عابس یکی از یاران اباعبدالله علیهالسّلام، پیرمردی است که زمانی که به میدان رفت و دشمن جرأت نکرد در میدان رویارویی با او حاضر شود، زره را از تن بیرون آورد و وارد میدان جنگ شد. نقل شده است به او گفتند:
■●أَ جَنَنتَ؟ آیا دیوانه شدهای؟
گفت: جَنَّنی حُبُّ الحُسَینِ (علیهالسّلام):
این عشق حسین علیهالسّلام است که مرا اینگونه دیوانه و شیفته کرده است.
☑️در حدیث آمده است:
اِنَّ لِلحُسَینِ علیهالسّلام مَحَبَّةٌ مَکنونَةٌ فی قُلوبِ اَولِیائِهِ: عشق اباعبدالله علیهالسّلام گوهری پنهان در دلهای دوستانش است.
■●این عشق که در قالب اشک و عزاداری و سوگواری برای آن حضرت ظاهر میشود، انگیزهای برای پیمودن راه آن بزرگوار یعنی پیمودن راه عشق و عبودیّت حضرت حق تا آخرین قطرهی خون و تا آخرین نفس میباشد.
■●کرشمه حسن _ استاد مهدی طيب●■
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
🏴صلی الله علیک یا ابا عبد الله الحسین🏴 ■● #عوامل_و_زمینه_های_رخداد_عاشورا (قسمت سوم )●■ ■●نكتهی
■● #عوامل_و_زمینه_های_رخداد_عاشورا (قسمت چهارم)●■
■●معلوم نيست واقعا روز اوّل كه عمربنسعد بهسمت كربلا حركت كرد قصد كشتن امام حسين عليه السلام را داشت؛ لذا ديديد يك مقدار هم اين دست و آن دست میكرد و دنبال راه حلّی بود كه بدون درگيری قضيّه را تمام كند؛ از امام حسين عليه السلام بيعت بگيرد و ماجرا تمام شود. و بهدليل همين تعلّلها شمربنذیالجوشن که در كوفه پيش ابنزياد بود، (و مبدانيد ريشهی شمر به خوارج هم برمیگردد و به جنايتهای دوران اميرالمؤمنين علیه السلام.) ابنزياد را تحريك كرد و گفت: اين عمرسعد آدم جنگ نيست؛ ولذا ابنزياد یک نامه به شمر داد براي عمرسعد؛ و يك نامه هم برای خود شمر. گفت: اوّل اين نامه را به عمرسعد بده، ببينیم عكسالعملش چيست؟ اگر پيغام مرا در مورد جنگيدن و كشتن اباعبدالله نپذيرفت، نامهی دوم ملاك عمل است. در نامهی دوم نوشته بود كه شمر، عمرسعد را بكش و خودت فرماندهی لشكر باش.
■●وقتی عمرسعد فهميد جريان اينطور است، چه کرد؟ امام حسين عليه السلام هم دوباره با او ملاقات كردند و به او اتمام حجّت مجدّد كردند. عمرسعد از سر شب تا صبحِ عاشورا در خيمهی خود قدم میزد و خودش را بين بهشت و دوزخ میديد.
■●عين تعبيری كه راجعبه #حربنيزيد رياحيیرضواناللهعلیه داريم. حرّبنيزيد رياحی هم یک سردار لشكر است؛ او بهدليل ايمانش میتواند دل بكند؛ از پست و مقام و موقعيّت فرماندهي لشكر و پاداشها و جوايزی كه در صورت جنگيدن و پيروز شدن بر امام حسين برای او خواهد بود، بگذرد؛ امّا عمرسعد بهدليل #ضعف_ايمان، بهدليل اينكه #محبت_دنيا در وجود او قویتر از #محبت_خداست، در عين اينكه حقيقت مثل روز برايش روشن است، امّا بالاخره بعد از يك شب تا به صبح در ترديد به سر بردن تصميم خودش را میگيرد و صبح عاشورا به همهي لشكر ميگويد كه همه شاهد باشيد كه اوّلين تير را بهسمت لشكر اباعبدالله من پرتاپ كردم.
■●پس مشكل دوم ضعف ايمان است. ضعف ایمان! اينكه محبّت دنيا در عمق جان اينها جا داشت. و اين دو عامل، عوامل اصلی چنين فاجعهاي به دست مردم كوفه است. البتّه فقط كوفيان نبودند؛ از بصره هم يك گروه نیروی نظامی رسید و به لشكر عمربنسعد ملحق شدند؛ حتّي از شام نيروهای كمكی آمد و يك لشكر عظيم رو در روي اباعبدالله الحسین علیه السلام تشكيل شد.
#ادامه_دارد...
■● #سیره_و_تاریخ
#امام_حسين_علیه_السلام
#محرم_۹۷●■
● آيه 255 ، سوره بقره قسمت اول
بخش سوم
● اقسام سه گانه زندگان و زندگانى در آيات قرآنى
همانطور كه آيات فوق موجود زنده را سه قسمت مى كرد، آيات زير هم زندگى را چند قسمت مى كند:
((و رضوا بالحيوة الدنيا و اطمانوابها)).
((ربنا امتنا اثنتين و احييتنا اثنتين )). كه دوبار زنده كردن در آيه ، شامل زندگى در برزخ و زندگى در آخرت مى شود و آيه قبلى هم از زندگى دنيا سخن مى گفت ، پس زندگى هم سه قسم است ، همان طور كه زندگان سه قسم هستند.
و خداى سبحان با اينكه زندگى دنيا را زندگى دانسته ، ولى در عين حال در مواردى از كلامش آن را زندگى پست و خوار و غير قابل اعتنا دانسته ، از آن جمله فرموده :
((وما الحيوة الدنيا فى الاخرة الا متاع )).
((تبتغون عرض الحيوة الدنيا)).
((تريد زينة الحيوة الدنيا)).
((وما الحيوه الدنيا الا لعب و لهو)).
((وما الحيوه الدنيا الا متاع الغرور)).
ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 503
#تفسیر_المیزان
#سوره_بقره
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
■●دعایی برای تثبیت در دین و بودن بر صراط مستقیم●■
#حضرت_آیتالله_بهجت_قدسسره:
■●چنانچه ابتدای صراط که بر روی جهنم است از همین دنیا باشد _ که چنین است _ با کمترین غفلت، ولو یک آن و یک لحظه از آن میافتیم، و اگر افتادیم ممکن است تا به آخر برویم؛ لذا باید برای تثبیت در دین و بودن بر صراط مستقیم این دعا را در زمان غیبت همه بخوانیم که:
■●«يَا اللَّهُ يَا رَحْمَانُ يَا رَحِيمُ يَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِي عَلَى دِينِك؛
ای خدا، ای رحمتگستر، ای مهربان، ای زیر و رو کننده دلها، قلب مرا بر دینت استوار و ثابت بدار».
■●وقت خواندن این دعا همین روزها میباشد. اگر این روزها این دعا را نخوانیم پس کی میخواهیم بخوانیم؟!
■●بهجتالدعا، ص٢۵۲●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●هر چیز که هست آنچنان میباید●■
●گر چشم یقین تو نه کج مج باشد
●ترسا به کلیسا رود و حج باشد
●هر چیز که هست آنچنان میباید
●ابروی تو گر راست بود کج باشد»
■●این رباعی منسوب به خواجه نصیر طوسی است، ما آنچه میبینیم هست یا آنچه هست، میبینیم؟ خداوند تبارک و تعالی آنچه میبیند هست یا برعکس؟ آنچه میبیند هست، درست است او قبل خلق هم میدید که آفرید، همان وقت که نبود وقتی غیر از خدا چیزی نبود که ببینید ولی ما آنچه هست، میبینیم. آنجا یک #باید است اینجا یک #هست است، این خیلی مسئله مهمی است.
■●چه کسی میتواند از چیستی هستی بپرسد ولی از ارزش هستی نپرسد؟ چه کسی میتواند هستی خود را بفهمد که من هستم ولی نپرسد که چه هستم و چه باید باشم؟ هر کس میداند که هست این یقینیترین علم است ولی نمیپرسد که چه باید باشد و گرفتاری ما همین است و تمام زندگی انسان از بدو تولد تا مرگ تعارض هستی و باید است. انسان هم هست و زندگی میکند و اگر نگوید که باید چه کار در فرهنگ بشری کنم ، حیوانی بیش نیست.
#دکتر_ابراهیمی_دینانی
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●ثواب نماز خود را به سیّدالشهدا (علیه السلام) هدیه کنیم●■
■●مرحوم #سیّد_بن_طاووس در کتاب جمال الاسبوع، از یکی از معصومین علیهم السلام روایت می کند که فرمود:
■●کسی که ثواب نماز خود را برای رسول خدا صلّی الله علیه و آله و امیرالمؤمنین علیه السلام و اوصیاء بعد از او علیهم السلام قرار دهد، خداوند ثواب نماز او را بسیار بسیار می گرداند تا نفسش قطع شود. در آن حال (قبل از جان دادن) به او می گویند: ای فلانی، الطاف تو و هدیه تو به ما، هم اکنون برای تو مفید خواهد بود. امروز، روز جبران کردن و پاداش دادن به توست. دلت خوش و چشمت روشن باد برای آنچه خداوند برای تو آماده نموده است و گوارایت باد آنچه به آن رسیدی.
■●راوی سؤال می کند: انسان چگونه می تواند، نمازش را هدیه نماید؟ حضرت می فرمایند: نیّت کند که ثواب نمازش را برای رسول خدا صلّی الله علیه و آله قرار دهد و اگر امکان داشت علاوه بر ۵۰ رکعت نماز (نمازهای واجب و نافله آنها)، حتی اگر یک نماز دو رکعتی هم باشد، بخواند و هر روز به یکی از این بزرگواران هدیه نماید. طریقه خواندن این نماز دو رکعتی بدین گونه است:
■●این نماز را با یک یا سه یا هفت تکبیر آغاز کند و در رکعت دوم نیز قبل از قرائت حمد، یک یا سه یا هفت تکبیر بگوید.
■●در همه رکوع ها و سجده ها، بعد از ذکر تسبیح، سه بار بگوید: «صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ»
#و_بعد_از_سلام_نماز_چنین_بگوید:
■«اللَّهُمَّ أَنْتَ السَّلَامُ، وَ مِنْکَ السَّلَامُ، یَا ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِکْرَامِ، صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ الْأَخْیَارِ، وَ أَبْلِغْهُمْ مِنِّی أَفْضَلَ التَّحِیَّهِ وَ السَّلَامِ»■
■●پس اگر نماز را به حضرت سیّدالشّهدا علیه السلام هدیه می کند، چنین بگوید:
■« اللَّهُمَ إِنَ هَاتَیْنِ الرَّکْعَتَیْنِ هَدِیَّهٌ مِنِّی إِلَى عَبْدِکَ وَ ابْنِ عَبْدِکَ، وَ وَلِیِّکَ وَ ابْنِ وَلِیِّکَ، سِبْطِ نَبِیِّکَ الطَّیِّبِ الطَّاهِرِ الزَّکِیِّ الرَّضِیِّ، الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ الْمُجْتَبَى عَلَیهِ السَّلامُ. اللَّهُمَّ فَتَقَبَّلْهُمَا مِنِّی، وَ أَبْلِغْهُ إِیَّاهُمَا، وَ أَثِبْنِی عَلَیْهِمَا أَفْضَلَ أَمَلِی وَ رَجَائِی فِیکَ وَ فِی نَبِیِّکَ وَ وَلِیِّکَ وَ ابْنِ وَلِیِّکَ، یَا وَلِیَّ الْمُؤْمِنِینَ، یَا وَلِیَّ الْمُؤْمِنِینَ، یَا وَلِیَّ الْمُؤْمِنِین».■
■●(جمال الأسبوع، ص۱۶-۱۸)●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●شهادت امام سجّاد علیهالسّلام و نقش ایشان بعد از واقعهی عاشورا●■
■●بعد از واقعهی عاشورا، اختناق در اوج خود قرار گرفت. رژیم وحشی و سفّاکِ سرمست از بادهی پیروزی، نفسها را در سینهها حبس کرد و تمام منافذی که برای تابیدن نور آگاهی بر اندیشه و دلهای انسانها وجود داشت، مسدود کرد. تمام تریبونها و منابر را در تیول خود گرفت و اجازه هیچگونه سخن گفتن از حقیقت اسلام و واقعیت نهضت اباعبدالله الحسین علیهالسّلام به احدی نداد.
■●در این شرایط رسالت سنگین امام سجّاد علیه السّلام در ایفای نقش خطیر امامت ویژگی خاصی پیدا میکند.
■●امام سجّاد علیهالسّلام در واقعه عاشورا ۲۲ ساله هستند که بعد از شهادت پدر بزرگوارشان مسئولیت خطیر امامت بر دوش ایشان قرار میگیرد و این بار تا ۵۷ سالگی که در سال ۹۴ ه.ق با زهر ولید بن عبدالملک از خلفای مروانی به شهادت رسیدند، بر دوش ایشان است...
☑️دو هدف بزرگ امام سجّاد علیهالسّلام:
■●۱- احیای آموزههای حقیقی اسلام که حکومت شام کمر به محو و نابودی آن بسته بود. از زمان معاویه علیه الهاویه نقشهی بسیار حساب شدهای برای ریشه کنی اسلام حقیقی طراحی شده بود و یزید هم همین برنامه را پیگیری کرد...
■●کار دقیق و ظریف امام سجّاد علیهالسّلام تبیین آموزههای دین در قالب دعا و مناجات بود، امکان مجلس درس و وعظ و سخنرانی وجود نداشت...
■●۲- جلوگیری از نابودی و مسخ شدن نهضت اباعبدالله علیهالسّلام و زنده نگه داشتن اهداف این نهضت در آن فضای اختناق و خشونت...
#استاد_مهدی_طیب
@mohamad_hosein_tabatabaei
🏴صلی الله علیک یا ابا عبد الله الحسین🏴
■●چقدر پيروان خوبی برای مكتب امام سجاد عليه السلام هستيم●■‼️
■امام سجّاد علیه السلام به پسرشان امام محمّدباقر علیه السلام فرمودند:
■«افْعَلِ الْخَيْرَ اِلىٰ كُلِّ مَنْ طَلَبَهُ مِنْكَ»■
■هر کس از تو طلب و درخواستی کرد، تو به او خوبی و عطا کن؛ هرکس از تو خیری خواست، آن را برای او انجام بده.
■«فَاِنْ كانَ مِنْ اَهْلِهِ فَقَدْ اَصَبْتَ مَوْضِعَهُ»■
■اگر او واقعاً اهل آن بود و مستحق بود، عطای تو در جایگاه مناسب خودش قرار گرفت و کار به جا انجام شد؛ یعنی اگر شخص نیازمندی بود که واقعاً راست می گفت و تو هم این خدمت را به او کردی و نیاز او را برآورده نمودی، عطای تو درست، به جا و مناسب انجام شد و از طرف دیگر
■«وَ اِنْ لَمْ يَكُنْ بِاَهْلٍ كُنْتَ اَنْتَ اَهْلَهُ»■
■اگر شخصی که درخواست و ابراز نیازی می کند اهل نبود، اهلیت نداشت و اصلاً دروغ می گفت؛ ولی اهلیت تو سر جای خود بود؛ تو سزاوار عطا، بخشش و کار خیر کردن بودی و آنچه را که شایسته و زیبنده ی تو بود، انجام دادی. تو ضرر نکردی. حتّی اگر او خلاف می گفت، اهلیت نداشت و سزاوار نبود، باز هم کار تو هدر نرفته است.
■«وَ اِنْ شَتَمَكَ رَجُلٌ عَنْ يَمِينِكَ ثُمَّ تَحَوَّلَ اِلىٰ يَسارِكَ وَ اعْتَذَرَ اِلَيْكَ فَاقْبَلْ عُذْرَهُ»■ (۱)
■حضرت فرمودند: ای پسرم! اگر مردی سمت راست تو ایستاده بود؛ به تو دشنام داد و نسبت به تو هتّاکی کرد و آن شخص از سمت راست تو به سمت چپ تو آمد و از تو عذرخواهی کرد، عذر او را بپذیر و کینه ی او را به دل نگیر. حتّی اگر فاصله این قدر کم بود، نگو که من تو را می شناسم؛ یادم که نرفته است و هنوز در خاطرم هست که تو با من چه کردی. نه؛ حتّی اگر هنگامی که سمت راستت بود، به تو هتّاکی کرد و سمت چپ تو آمد و از تو عذرخواهی کرد، عذرخواهی او را قبول کن و عذر او را بپذیر.
■●در محضر استاد مهدی طیب ۸۷/۱۱/۰۳●■
■●۱. کلینی، کافی، ج ۸، ص ۱۵۳ و حرّعاملی، وسائل الشّیعة، ج ۱۶، ص ۲۹۴ و ابن شعبه حرّانی، تحف العقول، ص ۲۸۲.●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●در آغاز جوانی همراه پدرم عازم کربلا شدیم. از پل مسیّب که چهار فرسخی کربلا و روی فرات است، پیاده رد میشدیم. بارها را هم من برداشته بودم. صدای آب فرات گویا هنوز حسین حسین میکرد و فریاد العطش سر میداد. حالم چنان دگرگون بود که چند بار زمین خوردم، ولی نگذاشتم که پدرم متوجّه شود.
■●وقتی از کوچه پس کوچهها به طرف حرم رفتیم، به جایی رسیدیم که شنیدم میگویند اینجا تلّ زینبیّه است. تا این را شنیدم، حالم به شدّت دگرگون شد و از حال رفتم و نزدیک بود که به زمین بیفتم، ولی پدرم کمکم کرد و به دیوار تکیه دادم.
■●وقتی داشتیم به حرم حضرت ابوالفضل علیه السّلام مشرّف میشدیم، پدرم به من گفت که من از حضرت ابوالفضل علیه السّلام خجالت میکشم، چون در سفر اوّلم که تازه داماد شده بودم، وقتی زیارتنامه را خواندم، گوشهی رواق نشستم و بدون توجّه، کیسهی چپق نویی را که همراه داشتم، بیرون آوردم و چپق را چاق کردم و چند پُک زدم. خادم حضرت به طرفم آمد و گفت: عمو اینجا و چپق؟
■●تا این حرف را زد، من به خود آمدم و غرق در شرمندگی شدم و چپقم را خاموش کردم. از آن موقع تا حال من از حضرت ابوالفضل علیه السّلام شرمندهام. من به پدرم گفتم اینکه عیب نیست. اتفاقاً اگر جایی در کُرهی زمین برای چپق کشیدن مناسب باشد، همین خانهی حضرت ابوالفضل علیه السّلام است. دلنشینتر از اینجا کجا که آدم احساس راحتی کند و یک چپق دلچسب بکشد؟ این حرف را که پدرم شنید، سر حال شد و با هم به حرم حضرت مشرّف شدیم.
■عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی■
■●مصباح الهدی
تٱلیف استاد مهدی طیّب●■
@mohamad_hosein_tabatabaei