eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.5هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
■● ●■ : ■●اينكه ما به قبر و مزار معصوم ميرويم و در انجا حضور پيدا ميكنيم ، اسرار فراوان و مباحث علمی دارد ؛ حتی فخر رازی كه از بزرگان علمای اهل تسنن ميباشد ، در كتاب "المطالب العاليه" ، فلسفه ی حاضر شدن بر قبر را بيان ميكند. ■●حاضر شدن بر مزار معصوم عليه السلام موضوعيت دارد و اثر آن برای خود زائر است. @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️گوشه‌هایی از سبک تربیتی و حال و هوای جلسات عرفانی مرحوم حاج میرزا محمّد اسماعیل دولابی - ◾️ نهم بهمن سالروز عروج مرحوم حاج اسماعیل دولابی ▪️ح) فروتنی و تواضع، محبّت و صمیمیّت، چهره‌ی باز و سیمای متبسّم از یک سو، و هیمنه و شکوه و عظمت و هیبت خدایی مرحوم دولابی از سوی دیگر، آیینه‌ی جمال و جلال الهی بود که هر بیننده‌ای را از یک سو جذب و شیفته‌ی او نموده و از سوی دیگر به اجلال و تعظیم وا می‌داشت. ▪️هـ) تکیه‌ی اصلی آن بزرگ در سلوک الی الله بر محبّت و عشق بود و به استناد حدیث اولوالالباب که متن آن در بخش مسیر سلوک کتاب شریف «مصباح الهدی» آمده است، روش اهل تحصیل و ریاضت و عبادت را توصیه نمی‌فرمود، به این خاطر که اغلب، فرد را مغرور علم و عمل خویش ساخته و در نتیجه سالک، بیشتر، خود را رونده می‌بیند و کمتر به اینکه خدا برنده‌ی اوست توجّه می‌کند. ایشان معتقد بود که آن مقدار از سختی و شداید را که شخص برای تعالی و تکامل نیاز دارد، خداوند به طور طبیعی در جریان زندگی او پیش می‌آورد و اگر انسان شداید و مصائب زندگی خود را با روح تسلیم و رضا، به گوارائی پذیرا باشد و در ارتباطات خود با دیگران براساس محبّت و اخلاق شایسته رفتار کند و تکالیف معمول شرعی خود را انجام داده و حلال و حرام الهی را مراعات کند و در حدّی که رغبت و شوق دارد به صورت متعادل به مستحبّات بپردازد، به کمال نایل می‌شود و نیازی به تدارک و تحمیل ریاضات خاص و تصنّعی نخواهد داشت. لذا روش تربیتی آن بزرگ با زندگی معمول شخص در جامعه کنونی کاملاً قابل جمع بود و همچون روش برخی اهل ریاضت و خلوت و چلّه‌نشینی و ...، فرد را از جریان عادی زندگی خارج نمی‌کرد. ▪️ط) زبان بی‌تکلّف و به دور از اصطلاحات مرحوم دولابی، در عین تو در تو بودن و عمق توصیف ناشدنی کلام وی، این امکان را فراهم می‌ساخت که هم نوجوانان و تازه‌واردان به فضای جلسات، احساس کنند برای فهم آنچه ایشان بیان می‌کرد، با دشواری مواجه نیستند و در نتیجه در حدّ خود، از آن بهره‌مند شوند،‌ و هم راه‌یافتگان و سالکان پرسابقه و عالمان و فرهیختگان پرمایه، از بیانات وی، گوهرهای ناب معرفت به دست آورند. نگاه عمیق و عبرت‌آموز مرحوم دولابی، این امکان را برای وی فراهم ساخته بود که از ساده‌ترین رخدادها و پدیده‌های این عالم، بلندترین درس‌های معرفت و حکمت را بیاموزد و با اشاره به آنها، دست‌پروردگان خود را نیز به برخورداری از چنین دید و نگاهی رهنمون شود. 《 یادمان چهلمین روز هجرت فقید سعید حاج میرزا محمّد اسماعیل دولابی 》 ◾️استاد مهدی طیّب ۸۱/۱۲/۱۹◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
‍ ◾️فتنه‌های آخرالزمان در آینه روایات (۲) تاریخ ١٤٠١/٩/٣ - استاد مهدی طیّب - #بخش_دوّم◾️ ▪️در خطبۀ
‍ ◾️فتنه‌های آخرالزمان در آینه روایات (۳) تاریخ ١٤٠١/٩/٣ استاد مهدی طیّب - ◾️ ▪️حضرت در ادامه فرمودند: فِتَناً كَقِطَعِ اللَّيْلِ المُظْلِمِ: فتنه‌هایی در پیش است مثل پاره‌های شب ظلمانی. این قدر فضا تاریک می‌شود. این قدر تشخیص حقّ و باطل دشوار می‌شود. وقتی تاریکی مطلق حاکم است، سفید از سیاه قابل تمیز نیست. حضرت فرمودند آگاه باشید! دست به تلاش بزنید! بیکار ننشینید! پیشاروی شما چنین خطری است. ▪️يُصْبِحُ الرَّجُلُ مُؤْمِنًا وَ يُمْسِي كافِراً: در آن شرایط، انسان صبح می‌کند در حالیکه مؤمن است و آن روز او به عصر منتهی می‌شود در حالیکه دینش را از دست داده و کافر شده است. أَوْ يُمْسِي مُؤْمِنًا وَ يُصْبِحُ كافِرًا: یا عصرهنگام، مؤمن است و صبح در حالی چشم از خواب می‌گشاید و روز را آغاز می‌کند، که دینش را در شب باخته و کافر شده است. چنین فتنه‌هایی در پیش است. ▪️يَبِيعُ دِينَهُ بعَرَضٍ مِنَ الدُّنْيا قَلِيلٍ: مردم دین خود را به بهای اندکی از دنیا می‌فروشند و بازار دین‌فروشی پر رونق می‌شود. قیمت دین بسیار تنزّل می‌کند. مردم به اندک امتیاز و امکان مادّی و دنیوی، به اندک هوس تأمين شدنی، به اندک خشم اِعمال‌شدنی و ... به‌راحتی دینشان را می‌بازند و از دست می‌دهند. ▪️در کتاب وسائل‌الشّیعه حدیث دیگری در این زمینه از امام رضا علیه‌السّلام وجود دارد؛ که آن حضرت فرمودند: اِنَّ مِمَّن يَنتَحِلُ مَوَدَّتَنا اَهْلَ البَيْتِ مَن هُوَ اَشَدُّ فِتْنَةً عَلي شِيعَتِنا مِنَ الدَّجّالِ: در میان دوستداران، محبّان و شیعیان ما اهل‌بیت، کسی هست که ضرر، خطر، فتنه‌آفرینی و نقشش در ایجاد انحراف، برای شیعیان ما از دجّال بیشتر است. یعنی ظاهراً شیعه است؛ امّا چنان فتنه‌انگیز است که فتنۀ او از دجّال هم بیشتر است. این سخن خیلی سنگین است. ▪️فَقُلْتُ بِماذا؟ راوی حدیث می‌گوید از حضرت رضا علیه‌السّلام سؤال کردم چطور می‌شود که دوست شما اهل‌بیت، خطرش برای شیعیان، از دجّال هم بیشتر باشد؟! قالَ بِمُوالاةِ اَعْدائِنا وَ مُعاداةِ اَوْلِيائِنا: حضرت فرمودند کسی که خطرش برای شیعیان ما از دجّال بیشتر است، ریشۀ خطرش این است که دشمنان ما را دوست می‌دارد و نسبت به دوستان ما دشمنی می‌ورزد. به تعبیر امروزی، دل به اسرائیل می‌سپرد؛ دل به رئیس‌جمهور امریکا و پادشاه انگلیس می‌بندد؛ ولی نسبت به دوستان ما عداوت و کینه دارد. فرمودند این شخص، چنین فتنه‌ای را با ترویج محبوبیّت برای دشمنان ما اهل‌بیت و ایجاد کینه نسبت به دوستان ما ایجاد می‌کند. ▪️سپس حضرت فرمودند: اِنَّهُ اِذا كانَ كَذَلِكَ اِخْتَلَطَ الحَقُّ بِالباطِلِ: این جریان خطرناکِ فتنه‌آفرین و سر به دشمن ما اهل‌بیت سپرده و کینۀ دوستان ما اهل‌بیت را در دل نهفته، وقتی چنین فتنه‌ای را ایجاد کرد، حقّ و باطل باهم آمیخته می‌شود و دیگر تشخیص حقّ و باطل دشوار می‌گردد وَ اشْتَبَهَ الاَمْرُ: امر مشتبه می‌شود. مردم می‌گویند به‌راستی حق با کیست؟ اینها حق می‌گویند، یا آنها؟ این طرفی‌ها در مسیر صلاح، صدق، منفعت عمومی و خدمت به جامعه‌اند یا آن طرفی‌ها؟ امر مشتبه می‌شود و در این بین، بسیاری افراد مردّد می‌شوند. ▪️فَلَمْ يُعْرَفْ مُؤمِنٌ مِن مُنافِقٍ: در این فتنه‌ها شرایط به گونه‌ای آشفته می‌شود که مؤمن از منافق قابل تمیز نیست. فرمودند جریانی به میدان می‌آید که به مصداق امروزیش غرب‌گراست، غرب‌زده است، دل به دشمن داده است، رهبری و خط‌دهی را به دشمن ما اهل‌بیت سپرده است، اندیشه‌ش را در اختیار آن‌ها قرار داده و توان و تلاشش را در خدمت آن‌ها نهاده است؛ و از جانب دیگر، اهل‌بیت علیهم‌السّلام و دوستان آنها را دشمن می‌دارد. دیدید در این رسانه‌ها چه کردند! در همین تلویزیون‌های سعودی‌ ساخته و بریتانیا پرداخته و امثال اینها، بی‌پرده و به‌صراحت، چه جسارت‌هایی نسبت به خدای متعال، پیغمبراکرم و ائمّۀ هدی علیهم‌السّلام روا داشتند! در همین فضای مجازی، چه جسارت‌ها و اهانت‌هایی به بزرگ‌ترین مقدّسات، به خدای متعال، به پیامبراکرم و ائمّۀ هدی علیهم‌السّلام، به همۀ انبیاء و به قرآن کریم کردند! ▪️شرایط اینگونه می‌شود و دیگر، مؤمن از منافق قابل تمیز نیست. ظاهراً آیت‌الله است، ظاهراً مذهبی است، ظاهراً مؤلّف اندیشه‌های دینی و امثال اینهاست؛ امّا در پشت پرده، خدا می‌داند او کیست! حضرت فرمودند اینان خطرشان از دجّال برای شیعیان ما بیشتر است. ادامه دارد…. @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
☑️باطن مناسک حج - #بخش_دوّم ▪️عرفه، پیام بزرگی دارد. شما می‌دانید؛ حجّ هیچ حاجی پذیرفته نیست، مگر ا
☑️باطن مناسک حج - ▪️در سیر مؤمن، طیّ چنین وادی‌یی ضروری است؛ لذا سالک الی الله در آغاز راه، پس از اینکه به یقظه و بیداری نائل می‌شود و به خود می‌آید، انسانی که عمری را با بطالت و روزمرگی‌ها طی کرده و همۀ آرمانش، خوردن و نوشیدن و پوشیدن و لذّت‌های طبیعی و حیوانی بوده، وقتی به خود می‌آید و از خواب غفلت بیدار می‌شود و متوجّه می‌شود که خدا مرا نیافریده است تا بخورم و بیاشامم و بخوابم و استراحت کنم؛ اینها زندگی حیوانی است؛ من انسانم؛ من اشرف مخلوقاتم؛ مقصد و هدف از آفرینش من چنین زندگی‌یی نبوده؛ جایگاه من، این دِه عالم طبیعت نیست؛ من از سرزمین بزرگی به اینجا تبعید شده‌ام. ▪️تو را ز کنگرۀ عرش می‌دهند صفیر ▪️نشیمن تو نه این کنج محنت آباد است ▪️من متعلّق به اینجا نیستم؛ من یک مرغ عرشیم که تبعید شده ام. ▪️مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک ▪️چند روزی قفسی ساخته‌اند از بدنم ▪️سالک وقتی به این یقظه و بیداری می‌رسد و به خود می‌آید و از این خواب غفلت بیدار می‌شود، اولین کاری که باید بکند، توبه است. بحث توبه، بحث مفصّلی است. اگر خدا روزی کرد و قرار شد به منازل سلوک اشاراتی بکنیم، در وادی توبه صحبت‌هایی را خواهیم کرد؛ ان شاءالله. ▪️به هر صورت، سرزمین معرفت، سرزمین توبه هم هست؛ یعنی وقتی انسان به معرفت رسید، هرچه کرده را کوچک می‌بیند؛ کوتاه می‌بیند؛ ناقص می‌بیند؛ لذا نه تنها از معصیت‌هایش توبه می‌کند، از طاعت‌هایش هم توبه می‌کند. ▪️زاهدان از گناه توبه کنند ▪️عارفان از عبادت استغفار ▪️لِكُلِّ مَعْصِيَةٍ وَ طاعَةٍ أَسْتَغْفِرُ اللهَ برای همۀ معصیت‌هایی که مرتکب شدم و برای همۀ طاعاتی که به جا آوردم، خدایا از تو پوزش می‌خواهم. ▪️معصیت‌هایم که معصیت بود، طاعاتم هم معصیت بود. به تعبیر زیبای مناجات بعد از دعای عرفه که در مفاتیح هست و دیده‌اید، که به خدا عرض می‌کند: خدایا کسی که حسنات او مَساوی است، چگونه مَساوی او، مَساوی نباشد: ▪️إِلَهِی مَنْ كَانَتْ مَحَاسِنُهُ مَسَاوِیَ، فَكَيْفَ لا تَكُونُ مَسَاوِيهِ مَسَاوِیَ؟! ▪️و کسی که حقایق او دعاوی است، چگونه دعاوی او دعاوی نباشد؟! ▪️این است که فردی که به معرفت می‌رسد، طاعات خودش را هم معصیت می‌بیند؛ که نتوانسته حقّ بندگی حضرت حقّ را، آن‌گونه که باید، به جا آورد. این است که شرمنده از عباداتش، استغفار می‌کند. ▪️در نماز هم همین گونه است. بالاترین نقطۀ نماز، سجده است. سجده، جلوۀ مرتبۀ فنای در ذات است. اگر تکبیرةالاحرام را آغاز مرحلۀ فنای در افعال بدانیم و رکوع را جلوۀ فنای در صفات، در واقع سجده تجلّی فنای ذاتی است؛ یعنی بلندترین قلۀ نماز، سجده است. ▪️حال ببینید! وقتی سر از سجده برمی‌دارید، بین دو سجده، مستحبّ است که استغفار کنید: اَسْتَغْفِرُ اللهَ رَبِّی وَ اَتُوبُ اِلَیْهِ یعنی از بلندترین قلۀ نمازتان استغفار می‌کنید. ▪️بعد از نماز هم، سلام نماز را که دادید، خصوصاً بین ما شیعیان، سنّت است؛ سه بار می‌گوییم: اللهُ اَكبَر، اَللهُ اَكبَر، اَللهُ اَكبَر؛ یعنی خدا بزرگتر از آن است که من بتوانم حقّ بندگی و عبادت او را به جا بیاورم. ▪️بعد هم استغفار می‌کنیم: أَسْتَغْفِرُ اللهَ الَّذى لا إِلـهَ إِلاّ هُو الْحَىُّ الْقَیُّومُ ذُوالجَلالِ وَ الإِکْرامِ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ ▪️مستحب است انسان بعد از نماز سه بار [با این عبارت] استغفار کند و بعد سر به سجده بگذارد و بگوید: الهی عَفْوا عََفْوا عََفْوا. ▪️از چه داری طلب عفو می‌کنی؟ از همین نمازی که خواندم. خدایا! این نماز نبود که! این شایستۀ تو نبود که! زیبندۀ تو نبود که! لذا انسان اهل معرفت، از طاعاتش هم توبه می‌کند. وادی معرفت، سرزمین عرفات، عرصۀ توبه است؛ توبه از طاعت و معصیت؛ از هر دو. ▪️در غروب روز عرفه، حاجی از وادی عرفات حرکت می‌کند و به سرزمین مشعرالحرام وارد می‌شود که سرزمین شعور است؛ سرزمین فهم و درک و آگاهی است. ادامه دارد.... ◾️استاد مهدی طیّب ،۸۴/۱۰/۲۲◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
‍ #خطبه_غدیر - حمد و ثنای الهی ( #بخش_دوم) ☘۷)صَوَّرَ مَا ابْتَدَعَ عَلی غَیرِ مِثالٍ، وَخَلَقَ ما
- حمد و ثنای الهی ( ) ‍ ☘١١) أَحْمَدُهُ کَثیرا وَأَشْکُرُهُ دائِما عَلَی السَّرّاءِ وَالضَّرّاءِ وَالشِّدَّةِ وَالرَّخاءِ، وَأُومِنُ بِهِ وَبِمَلائِکَتِهِ وَکُتُبِهِ وَرُسُلِهِ. أَسْمَعُ لاِءَمْرِهِ وَأُطیعُ وَأُبادِرُ إلی کُلِّ ما یرْضاهُ وَأَسْتَسْلِمُ لِما قَضاهُ، رَغْبَةً فی طاعَتِهِ وَخَوْفا مِنْ عُقُوبَتِهِ، لاِءَنَّهُ الله‏ُ الَّذی لا یؤْمَنُ مَکْرُهُ وَلا یخافُ جَوْرُهُ. ☘او را سپاس بسیار می‏‌گویم و دائما شکر می‌‏نمایم، چه در آسایش و چه در گرفتاری، چه در حال شدت و چه در حال آرامش. و به او و ملائکه ‏اش و کتاب‏‌ها و پیامبرانش ایمان می‌آورم. دستور او را گوش می‌دهم و اطاعت می‌نمایم و به آنچه او را راضی می‌کند مبادرت می‌ورزم و در مقابل مقدّرات او تسلیم می‌شوم به عنوان رغبت در اطاعت او و ترس از عقوبت او، چرا که اوست خدایی که نمی‌توان از مکر او در امان بود و از ظلم او هم ترس نداریم (یعنی ظلم نمی‌کند). @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
◾️شمّه‌ای از زندگانی و فضایل امام علی بن موسی الرّضا علیه‌السّلام - #بخش_دوّم◾️ ▪️با کشته شدن امین،
‍ ‍ ◾️شمّه‌ای از زندگانی و فضایل امام علیّ‌بن موسی‌الرّضا علیه‌السّلام - ◾️ ▪️نهایتاً زیر فشار مأمون، امام علیه‌السّلام پیشنهاد ولایتعهدی را به این شرط که در هیچ‌یک از شئون حکومتی (قضا ـ فتوا ـ عزل ونصب مقامات ...) دخالت نکنند، پذیرفتند تا مأمون نتواند از این پذیرش، به‌طور ضمنی تأیید حضرت بر حکومتش را نتیجه بگیرد؛ بلکه معلوم شود که حضرت حکومت مأمون را مشروع نمی‌دانند؛ لذا در امور حکومتی دخالت نمی‌کنند. ▪️حضرت در پاسخ کسانی که به پذیرفتن ولایتعهدی مأمون ایراد می‌گرفتند، فرمودند در عین اینکه فرعون منحرف و مشرک بود، به‌موجب آیات قرآن، یوسف پیامبر علیه‌السّلام به او فرمود: اجعلنی علی خزائن الارض انّی حفیظ علیم و این سمت را در دستگاه فرعون عهده‌دار شد؛ پس بر من هم ایرادی وارد نیست که در دستگاه مأمون ولیعهدی را پذیرفتم. ▪️در دوران ولایتعهدی، حضرت رضا علیه‌السّلام در اوج زهد و سادگی زندگی می‌کردند که در مقایسه با اشرافیّت زندگی مأمون که همگان شاهد بودند، هم وارستگی امام علیه‌السّلام مشخّص می‌شد و هم ناشایست بودن مأمون و درباریانش. ▪️در سال ۲۰۲ هجری قمری مأمون برای استفاده از وجهۀ امام علیه‌السّلام برای تأیید حکومتش، به اصرار از امام علیه السّلام خواست که امامت نماز عید فطر را عهده‌دار شوند. ابتدا حضرت نپذیرفتند و وقتی مأمون فشار آورد، مشروط بر اینکه نماز را به شیوۀ رسول اکرم صلّی‌الله علیه وآله وسلّم بر پا کنند، قبول کردند. ▪️آن‌گاه حضرت با جامۀ کرباس سفید و پای برهنه، الله اکبر گویان از منزل به سمت مصلّا به راه افتادند. سران حکومت که به دستور مأمون با جامه‌ها و مرکب‌های اشرافی به مشایعت امام علیه‌السّلام آمده بودند، با دیدن امام علیه‌السّلام از مرکب‌ها پیاده شدند و کفش‌ها را بیرون آوردند و جامه‌های فاخر را از تن بیرون کردند و به‌دنبال امام به راه افتادند. مردم نیز در پی امام علیه‌السّلام به راه افتادند. ▪️به مأمون خبر رسید که اگر امام علیه‌السّلام با همین ترتیب ادمه دهند و خطبه بخوانند و نماز را اقامه کنند، فاتحۀ حکومتت خوانده شده است؛ لذا دستور داد امام علیه‌السّلام از نیمۀ راه باز گردند و شخص دیگری نماز را امامت کند. خود این کار هم لطمۀ بزرگی به وجهۀ مأمون زد و به زیانش تمام شد. ▪️حضرت در دوران ولایتعهدی مأمون از خلافکاری‌های او به شدّت انتقاد می‌کردند و مأمون از این امر به‌شدّت در عذاب بود. ▪️در طول قریب به دو سال اقامت در مرو، با تفوّق چشمگیر حضرت در مناظراتی که مأمون با سران مذاهب و فرق ترتیب می‌داد، آن حضرت باعث عزّت و نمایان شدن حقّانیّت اسلام و مکتب اهل‌بیت علیهم‌السّلام و درخشش مقام ولایت شدند؛ در حالیکه مأمون تصوّر می‌کرد از این طریق می‌تواند به منزلت علمی حضرت در دید عموم خدشه وارد آورد. ▪️مأمون به این بهانه و اتّهام که حضرت به بشریّت اهانت کرده و گفته‌اند همۀ مردان عالم غلام و همۀ زنان عالم کنیز ما اهل‌بیت هستند، ایشان را هفت ماه به زندان سرخس انداخت و ممنوع الملاقات کرد. حضرت در برابر این اتّهام تبسّمی کردند و فرمودند مأمون چه‌ها که به ما نسبت نمی‌دهد! ▪️بنی‌عبّاس در بغداد که حکومتشان را درخطر می‌دیدند، طرح ترور مأمون و فضل بن سهل و امام رضا علیه‌السّلام را تدارک دیدند و خواستند هر سۀ آنان را در حالیکه در حمّام سرخس استحمام می‌کنند، به قتل برسانند. امّا آن روز فقط فضل بن سهل به حمّام رفت و در آنجا قطعه قطعه شد و آن دو به حمّام نرفتند و سالم ماندند. ▪️امام رضا علیه‌السّلام در طول دوران بیست سالۀ امامتشان شاگردان برجسته‌ای پروراندند که از جملۀ آنها زکریّا بن آدم اشعری قمّی، یونس بن عبدالرّحمن (که به موجب روایات، یکی از چهار نفری است که حامل علوم اسلامی هستند؛ یعنی سلمان فارسی و جابر جعفی و سیّد حمیری و یونس بن عبدالرّحمن)، صفوان بن یحیی و حسن بن محبوب را می‌توان نام برد. ▪️نهایتاً امام رضا علیه‌السّلام در سنّ ۵۴ یا ۵۵ سالگی، توسّط مأمون عبّاسی مسموم شده و در ۱۷ یا ۲۳ ذی‌القعده یا ۲۹ صفر سال ۲۰۳ هجری قمری به شهادت رسیدند و در سناباد مشهد در محلّۀ نوقان مدفون گردیدند. ادامه دارد...‌ « استاد مهدی طیّب » @mohamad_hosein_tabatabaei