کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
■● #نكاتی_پيرامون_زيارت_اربعين #بخش_سوم●■ #استاد_فاطمی_نیا : ■●اينكه ما به قبر و مزار معصوم ميرويم
■●[ #نكاتی_پيرامون_زيارت_اربعين / #بخش_چهارم]
استاد فاطمی نيا●■
■همانطور كه بيان شد حاضر شدن برمزار معصوم عليه السلام موضوعيت داشته ودارای آثار و اسرار فراوانی است و خوشا به حال كسانی كه موفق هستند روز اربعين به زيارت سيدالشهداء عليه السلام بروند.
■اما مطلبی در مورد افرادی كه موفق نميشوند روز اربعين بروند ، آيا در اين سفره ی وسيع خداوند ، مائده و توشه ای برايشان هست يا خير؟
■بله هست ، اين افراد هم روز اربعين از راه دور خدمت حضرت سيدالشهداء عرض ادب كنند وزيارت اربعين را بخوانند تا آثار وبركات اين زيارت برای آنها هم حاصل شود ، بعد منزل نبود در سفرروحانی!
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
◾️فتنههای آخرالزمان در آینه روایات (۳) تاریخ ١٤٠١/٩/٣ استاد مهدی طیّب - #بخش_سوّم◾️ ▪️حضرت در ا
◾️فتنههای آخرالزمان در آینه روایات (۴)
تاریخ ١٤٠١/٩/٣- استاد مهدی طیّب - #بخش_چهارم◾️
▪️حدیث دیگری است که قبلاً در مباحث عاشورایی نقل کردهام. در آن حدیث، دربارۀ علمای فاسد فرمودهاند: هُم اَضَرُّ عَلي شِيعَتِنا مِن جَيْشِ يَزِيدِ بنِ مُعاوِیَةَ عَلَي الحُسَيْن عَلَيْهِ السّلامُ: آنها ضررشان برای شیعیان ما از ضرر لشکر یزیدبنمعاویه برای امام حسین علیهالسّلام بیشتر است؛ یعنی تصوّر نکنیم فقط فلان فرد فوکل کراواتی سلبریتی میتواند چنین نقشی داشته باشد؛ خیر! افراد با عبا و عمامه هم میتوانند مصداق این حدیث باشند.
▪️حدیث دیگری است از امیرالمؤمنین علی علیهالسّلام که یک مصداق کاملاً ملموس امروزی را به نمایش میگذارد. حضرت فرمودند: يَظهَرُ فِي آخِرِ الزَّمانِ وَ اقْتِرابِ السّاعَةِ وَ هُوَ شَرُّ الاَزْمِنَةِ: در آخرالزّمان و در نزدیکیهای ساعت، که بدترین زمانهاست، (این ساعت به یک لحاظ، ظهور، به یک لحاظ، رجعت و به یک لحاظ، قیامت است.) يَظْهَرُ نِسْوَةٌ كاشِفاتٌ عارِياتٌ مُتَبَرِّجاتٌ مِنَ الدِّینِ: در آخرالزّمان که بدترین زمانهاست، زنانی ظهور میکنند که کشف حجاب کردهاند و پوشش و جامه را کنار گذاشتهاند. ظاهراً لباس بر تن دارند؛ امّا جامهشان بدتر از هر عریانی است. (در حدیث دیگری از آن زنان تعبیر شده است به کاسِیاتٌ عارِیاتٌ) یعنی جریان بیحجابی، تبرّج، خودنمایی، جریان دام شهوانی پهن کردن و طعمۀ شهوات شهوتپرستان شدن، توسّط زنانی که از دین بیرون زدهاند و دیگر کاری به کار دین ندارند، ظاهر میشود؛ داخِلاتٌ فِی الفِتَنِ: زنانی که داخل جریان فتنه شدهاند. مائِلاتٌ اِلَی الشَّهَواتِ: زنانی که تمایلات شهوانی دارند. به تعبیر امروزی، اصلاً به دنبال مبارزات سیاسی، احقاق حقوق ملّی و نقد و اعتراض به خلافکاریهای حاکمیّت نیستند؛ اینان به دنبال تمایلات شهوانی خودشان هستند. من شرم میکنم که بگویم برخی از همین پسر و دخترها، سر شب در خیابانها و کوچهها آشوبآفرینی میکنند و بعد از آن، تا صبح را هم با هم دیگر خدا میداند که چگونه میگذرانند. البته این مسأله به هیچوجه عمومیّت ندارد؛ ولی بههرحال مصادیق این مائِلاتٌ اِلَی الشَّهَواتِ در بین آنها وجود دارد؛ یعنی به دنبال هوسها و شهوات و تمایلات نفسانیشان هستند. مُسْرِعاتٌ اِلَي المُحَرَّماتِ: آن زنها در ارتکاب حرامها از هم سبقت میگیرند و با شتاب هرچه بیشتر در پی بیبند و باریها، حرمتشکنیها، بیحیاییها و جسارت نسبت به ارزشها، قواعد و نظامات الهی و دینی هستند. سپس حضرت فرمودند: فِی جَهَنَّمَ خالِداتٌ: آن زنان، جاودانه در دوزخ جای خواهند داشت.
▪️بههرحال این چیزی است که روایات، از فتنههای آخرالزّمان میگوید. اینها را گفتهاند برای اینکه چشم حقبین ما باز شود و در نتیجه، هم خودمان فریب نخوریم و هم با ادای مسؤولیّتی که بر دوش داریم، مانع فریب خوردن دیگران شویم. به پیروی از فرمایش پیغمبراکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم که فرمودند: بادِرُوا بِالاَعْمالِ، بیکار ننشینیم. دشمن با نهایت توان دارد تلاش میکند، آنوقت دوستان اهلبیت علیهمالسّلام بیکار لَم بدهند و تمام هنرشان این باشد که مترصّد باشند فلان پیامرسان چه خبر یا پستی منتشر کرده است؟! خیر! تکتک ما مسؤولیم.
▪️در حدیث دیگری که بهعنوان ختم سخن بیان میکنم، بعد از اینکه فتنههای آخرالزّمان توضیح داده میشود، پیغمبر اکرم صلّی الله علیه وآله و سلّم از جبرئیل میپرسند: در این شرایط، تکلیف چیست؟ راه نجات چیست؟ جبرئیل به رسولالله عرض میکند: راه نجات، قرآن است و ماجراهای انبیاء که در قرآن آمده است. این بسیار جالب است. یعنی اگر آیات قرآن را بخوانیم و در ماجراهای بنیاسرائیل و دیگر اقوامی که قرآن نقل کرده، تأمّل کنیم، درمییابیم که چه عبرتهای عجیبی میتوان از آنها گرفت و چه فهم درست و شفّافی از حوادث روز جامعه برای ما به ارمغان میآورد! امیدواریم از این رهنمود استفاده کنیم. در ماجراهای انبیاء که در قرآن آمده، عمیقاً تأمّل کنیم؛ مثل یک داستان، بهسادگی از آنها عبور نکنیم. واژه واژۀ آیاتی که راجعبه ماجراهای انبیاء است، نکتههای عمیقی دارد که با تأمّل در آنها میتوان به بسیاری از حقایق پی برد.
ادامه دارد….
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
☑️باطن مناسک حج - #بخش_سوّم ▪️در سیر مؤمن، طیّ چنین وادییی ضروری است؛ لذا سالک الی الله در آغاز ر
☑️باطن مناسک حج - #بخش_چهارم
▪️در غروب روز عرفه، حاجی از وادی عرفات حرکت میکند و به سرزمین مشعرالحرام وارد میشود؛ که سرزمین شعور است؛ سرزمین فهم و درک و آگاهی است.
▪️سرزمین مشعر هم سرزمین عجیبی است. مشعر یعنی وادی شعور، وادی فهم.
▪️حاجی حقایق جدیدی را بالاتر از آنچه در وادی معرفت به شناخت آنها نائل شد، در وادی مشعر به شعور آنها میرسد؛ اسم دیگر این سرزمین، وادی مُزدلفه است. مُزدلفه از اِزدلاف میآید؛ به معنی نزدیکی؛ یعنی وادی نزدیک شدن به حضرت حقّ است. این حاجی، این قاصد، این سالک الی الله، یک گام به خدای متعال نزدیکتر شد.
▪️حاجیها شبانه در همان تاریکی، به جمع کردن سنگریزهها مشغول میشوند، برای نبردی که در پیش دارند. در واقع برای مبارزهای که در پیش روی آنهاست، سلاح تهیه میکنند.
▪️نزدیکیهای صبح، نماز صبح را میخوانند و به مرز انتهایی سرزمین مشعر که اسم آن وادی مُحَسَّر است، میآیند. وادی مُحَسَّر، در واقع مثل خطّ آغاز حمله است.
▪️همۀ حاجیها آنجا منتظر میایستند تا تیغ آفتاب بزند. همین که آفتاب زد، از وادی مُحسَّر وارد سرزمین منا میشوند.
▪️وادی مُحسَّر، نقطۀ انتظار است. حقیقت آن، حقیقت انتظار سالک است. یعنی سالک بعد از اینکه در وادی معرفت حضور پیدا کرد و به نقص و کاستی خود اعتراف کرد و توبه کرد؛ و به سرزمین مشعر آمد و به شعور رسید و به نزدیکی رسید و نزدیکی خودش با حضرت حق را درک کرد و برای مبارزۀ نهایی با آنچه غیر خداست سلاح برگرفت، حالا در وادی مُحسَّر، به انتظار فرج میایستد؛ یعنی حالا آنجا باید منتظر بایستد تا آفتاب بزند. حقیقت این آفتاب هم، آفتاب ولایت است که میتابد و اذن ورود به سرزمین عشق، یعنی سرزمین منا صادر میشود.
▪️سرزمین منا، سرزمین آرزوهاست؛ سرزمین عشق، احساس و عاطفه است. انسان، از وادی معرفت و شعور که عبور و دوران انتظار را طی کرد، به سرزمین عشق و احساس و آرزو و منا میرسد. سرزمین بزرگ و مقدّسی است این سرزمین!
▪️حاجیها در آغاز روز عید قربان که وارد سرزمین منا میشوند، اوّل میروند جمرۀ عقبه را رمی میکنند؛ در واقع، از سه جلوهای که از شیطان در آنجا هست، جلوۀ بزرگتر را روز اوّل، روز عید قربان، رمی میکنند. رمی هم در واقع یک مبارزه است. حاجی سلاحهایی را که از سرزمین شعور و آگاهی، از سرزمین قرب و نزدیکی با خودش آورده، در اینجا استفاده میکند؛ به سمت آنچه غیر خداست، حمله ور میشود و با شیطان به مَصاف مشغول میگردد و هفت سنگ به آن میزند.
▪️این عدد هفت، رمز مهمّی است؛ هم در طواف خانۀخدا این عدد هفت را میبینیم، هم در سعی بین صفا و مروه و هم در تعداد سنگریزههایی که به جمرهها زده میشود. رمز این عدد هفت هم، رمز خاصّی است.
▪️سه جمره وجود دارد؛ یعنی سه جلوه از شیطان. اگر به معنای باطنی و عرفانیش بگوییم، یک جلوه در جسم و عالم مادّه، یک جلوه در نفس و عالم خیال یا عالم مثال، و یک جلوه در روح و عالم عقل. اینها سه جلوۀ شیطان در مراتب مختلف وجود است که حاجی به مبارزه و جنگ با آنها میرود.
▪️این سه جلوه را از منظر اجتماعی هم میشود تعیین کرد: نمودهای قدرتهای اهریمنی در عالم، چه قدرتهای شیطانیِ اقتصادی که به زرشان متّکی هستند؛ چه نیروهای نظامی اهریمنی که به سلاح و به زورشان متّکی هستند؛ و چه نیروهای فرهنگی اهریمنی که به ابزارهای تبلیغاتی و به مبارزات فرهنگی و تزویرهایشان متّکی هستند. علی ای حال، حاجی این سه جلوۀ ابلیس در زندگی را مورد حمله قرار میدهد.
▪️البتّه روز اوّل، همان جمرۀ عقبه که جلوۀ بزرگتر ابلیس است، آن تجلّی اصلی ابلیس را مورد حمله قرار میدهد. در این هفت سنگ هم رازهایی هست. شاید هفت دری را که شیطان از آنها به سمت انسان حرکت میکند، مورد حمله قرار میدهد؛ همان هفت دری که درهای دوزخ است. لَها سَبعَهُ اَبوابٍ: برای دوزخ، هفت در است.
▪️آن هفت سنگی که حاجی میزند، در واقع گویا این هفت در را مورد حمله قرار میدهد. اینکه این هفت در دوزخ چیست، تعبیرهای مختلفی برای آن وجود دارد. به یک تعبیر، حواس پنج گانۀ ما به علاوۀ شهوت و غضب است؛ یعنی قوّۀ بینایی، قوّۀ شنوایی، قوّۀ چشایی، قوّۀ بویایی، قوّۀ بساوایی و لامسه، این پنج حس به علاوه شهوت و غضب؛ میشود هفت در دوزخ. به یک معنا، اینها را مورد حمله قرار میدهد.
▪️این عدد هفت، معانی دیگری هم دارد. شاید هفت مرتبۀ وجود انسان است؛ چون وجود انسان، هفت مرتبه دارد؛ یعنی در تمام مراتب وجود خودش، ابلیس را مورد حمله قرار میدهد؛ هم در ظاهرش، هم در باطنش، هم در قلبش، هم در روحش، هم در سرّش، هم در خفی، هم در اخفا. این هفت مرتبۀ وجود انسان است. این هفت سنگی که میزند، شاید به این معناست که در همۀ مراتب هستی خودم، با آنچه غیر خداست، جنگیدم و مبارزه کردم.
▪️حاجی سپس به قربانگاه میآید برای قربانی.
ادامه دارد....
◾️استاد مهدی طیّب ،۸۴/۱۰/۲۲◾️
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
◾️شمّهای از زندگانی و فضایل امام علیّبن موسیالرّضا علیهالسّلام - #بخش_سوم◾️ ▪️نهایتاً زیر ف
◾️شمّهای از زندگانی و فضایل امام علیّبن موسیالرّضا علیهالسّلام - #بخش_چهارم◾️
☑️عبادات حضرت رضا علیهالسّلام
▪️همواره به عبادات و سجدههای طولانی اشتغال داشتند.
▪️سه روز یکبار قرآن را با تأمّل و تدبّر در آیات آن ختم میفرمودند.
▪️در همه حال به نماز اوّل وقت مقیّد بودند. (هنگام مناظرۀ حضرت با عمران صابی وقت نماز شد. حضرت به مأمون فرمودند: الصّلاۀ قد حضرت: وقت نماز رسید. عمران صابی گفت: یا سیّدی! لا تقطع علیّ مسألتی؛ فقد رقّ قلبی: آقای من! پاسخ پرسشم را قطع نکن که همانا قلبم رقیق و آمادۀ پذیرش حق شده است. حضرت فرمودند: نصلّی و نعود: نماز میگزاریم و برمیگردیم. حضرت با همراهانشان نماز را بهجا آوردند و سپس بازگشتند و به بحث ادامه دادند.)
▪️علوم و معارفی که از آن حضرت برجا مانده است، ابوابی از معارف الهی را در دسترس قرار میدهد که در جای دیگری یافت نمیشود. احتجاجات آن حضرت استواری مکتب قرآن و اهلبیت علیهمالسّلام را بهوضوح آشکار میسازد.
☑️برخی فضایل اخلاقی آن حضرت
▪️به مستمندان یاری و آنها را اطعام میفرمودند و با خادمانشان همسفره میشدند.
▪️به شدّت متواضع و فروتن بودند. (کسی که آن حضرت را نمیشناخت، در حمّام از آن حضرت خواست که پشتش را کیسه بکشند. حضرت بیدریغ مشغول شدند. کسی که حضرت را میشناخت وارد شد و به آن فرد گفت میدانی از چه کسی خواستهای پشتت را کسیه بکشد؟ وقتی او فهمید، از خطایش ترسید و عذرخواهی کرد. امّا حضرت فرمودند جای عذرخواهی نیست. آرام بنشین تا کارم را تمام کنم.
▪️در اوج رأفت و مهربانی هستند. حتّی نزد شکارچی برای آهو ضمانت کردند. لطف و مهربانی آن حضرت برای محبّینشان آشکار و برای زائرانشان ملموس و محسوس است. حتّی غیرمسلمانان از کرامات آن حضرت بهره میبرند.
☑️اسراری از ولایت رضوی علیهالسّلام
▪️هر کس به زیارت امام رضا علیه السّلام مشرّف شود، قلبش از خداوند و مقدّرات الهی راضی میگردد و متقابلاً هر کس قلبش از خداوند و مقدّرات الهی راضی شود، در باطن خود به زیارت امام رضا علیهالسّلام نائل میگردد.
▪️هر کس به مقام رضا نائل شود، حتماً تا انتهای مسیر کمال خواهد رفت و هر کس به امامت حضرت رضا علیهالسّلام معتقد باشد، حتماً به امامت امامان بعدی تا امام دوازدهم علیهمالسّلام معتقد خواهد بود.
« استاد مهدی طیّب »
@mohamad_hosein_tabatabaei