eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.5هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴صلی الله علیک یا ابا عبد الله الحسین🏴 ■روز تاسوعا لشکر عمر سعد قصد حمله کرد و تا نزدیکی های خیمه گاه اباعبدالله علیه السلام هم پیش آمد. حضرت پرسیدند: این همهمه چیست؟ گفتند: لشکر برای حمله به ما آماده شده است. ■اباعبدالله علیه السلام برادر بزرگوارشان ابوالفضل علیه السلام را صدا زدند و تعبیر بزرگی به کار بردند. ■فرمودند: «يا عَبّاسُ! ارْكَبْ بِنَفْسِي اَنْتَ يا اَخِي حَتَّى تَلْقاهُمْ» ای عبّاس! سوار مرکبت شو ای برادرم که جان منِ حسین فدای تو باد. ‼️ ■«بِنَفْسِي اَنْتَ يا اَخِي». امام معصوم این حرف را می زند. ■سپس حضرت ایشان را فرستادند و فرمودند: مهلتی بگیر تا امشب را به عبادت بگذرانیم و فردا به جنگ بپردازیم.(۱) ■●در محضر استاد مهدی طیب - جلسه ی ٢٣ خرداد ٩٢●■ ●۱. سید بن طاووس، لهوف، ص ۸۵● @mohamad_hosein_tabatabaei
🏴صلی الله علیک یا ابا عبد الله الحسین🏴 ■●جایگاه حضرت اباالفضل علیه السلام در ماجرای عاشورا هم فوق العاده است. یک شاعر عالمِ عرب به نام اُزری که شاعر اهل بیت است، قصیده ای در واقعه ی کربلا سرود. ■●به مصرعی رسید که «یَوْمٌ اَبوالْفَضْلَ اسْتَجارَ بِهِ الْهُدَی» روز عاشورا روزی بود که پرچم هدایت، امام حسین علیه السلام به اباالفضل علیه السلام پناه آوردند. ‼️ ■●عبارت عجیب است. امام معصوم به حضرت اباالفضل علیه السلام پناه بیاورند! ■●به قلم و زبانش جاری شد؛ امّا جرأت نکرد ادامه دهد. دست از گفتن ادامه ی شعر برداشت. گفت: نکند غلوّ و بی ادبی به امام حسین علیه السلام باشد. ■●خوابید؛ در خواب اباعبدالله الحسین علیه السلام را دید. حضرت به او فرمودند: اُزری خجالت نکش، نترس؛ آنچه گفتی عین حقیقت بود. براستی من روز عاشورا به اباالفضل علیه السلام پناه آوردم. ■●بعد اباعبدالله علیه السلام به او فرمودند مصرع دوم شعر را این‌گونه بگو: «وَ الشَّمْسُ مِنْ کَدْرِ الْعَجاجِ لِثامُها»؛ وقتی اباعبدالله علیه السلام به برادرشان اباالفضل علیه السلام پناه آوردند که از تیرگی گرد و غبارِ صحنه ی جنایت و ظلم کربلا، گویا خورشید نقابی از غبار بر چهره کشیده بود. ■●در محضر استاد مهدی طیب - جلسه ی ٢٣ خرداد ٩٢ ●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
‍ 🏴🏴🏴🏴🏴 ... ■جایگاه حضرت اباالفضل علیه السلام در ماجرای عاشورا هم فوق العاده است. یک شاعر عالمِ عرب به نام اُزری که شاعر اهل بیت است، قصیده ای در واقعه ی کربلا سرود. ■به مصرعی رسید که «یَوْمٌ اَبوالْفَضْلَ اسْتَجارَ بِهِ الْهُدَی» روز عاشورا روزی بود که پرچم هدایت، امام حسین علیه السلام به اباالفضل علیه السلام پناه آوردند. ■عبارت عجیب است. امام معصوم به حضرت اباالفضل علیه السلام پناه بیاورند! ■به قلم و زبانش جاری شد؛ امّا جرأت نکرد ادامه دهد. دست از گفتن ادامه ی شعر برداشت. گفت: نکند غلوّ و بی ادبی به امام حسین علیه السلام باشد. ■خوابید؛ در خواب اباعبدالله الحسین علیه السلام را دید. حضرت به او فرمودند: اُزری خجالت نکش، نترس؛ آنچه گفتی عین حقیقت بود. براستی من روز عاشورا به اباالفضل علیه السلام پناه آوردم. ■بعد اباعبدالله علیه السلام به او فرمودند مصرع دوم شعر را این‌گونه بگو: «وَ الشَّمْسُ مِنْ کَدْرِ الْعَجاجِ لِثامُها»؛ وقتی اباعبدالله علیه السلام به برادرشان اباالفضل علیه السلام پناه آوردند که از تیرگی گرد و غبارِ صحنه ی جنایت و ظلم کربلا، گویا خورشید نقابی از غبار بر چهره کشیده بود. ■●در محضر استاد مهدی طیب - جلسه ی ٢٣ خرداد ٩٢ ●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
‍ صلی الله عليك یا سیدنا الغریب یا ابا عبدالله... ▪️روز تاسوعا لشکر عمر سعد قصد حمله کرد و تا نزدیکی های خیمه گاه اباعبدالله علیه السلام هم پیش آمد. حضرت پرسیدند: این همهمه چیست؟ گفتند: لشکر برای حمله به ما آماده شده است. ▪️اباعبدالله علیه السلام برادر بزرگوارشان ابوالفضل علیه السلام را صدا زدند و تعبیر بزرگی به کار بردند. ▪️فرمودند: «يا عَبّاسُ!‏ ارْكَبْ‏ بِنَفْسِي‏ اَنْتَ‏ يا اَخِي‏ حَتَّى‏ تَلْقاهُمْ‏» ای عبّاس! سوار مرکبت شو ای برادرم که جان منِ حسین فدای تو باد. ‼️ «بِنَفْسِي‏ اَنْتَ‏ يا اَخِي». امام معصوم این حرف را می زند. ▪️سپس حضرت ایشان را فرستادند و فرمودند: مهلتی بگیر تا امشب را به عبادت بگذرانیم و فردا به جنگ بپردازیم.(۱) ◾️در محضر استاد مهدی طیب - جلسه ی ٢٣ خرداد ٩٢◾️ ☑️ ۱. سید بن طاووس، لهوف، ص 85. @mohamad_hosein_tabatabaei