🏴صلی الله علیک یا ابا عبد الله الحسین🏴
■روز تاسوعا لشکر عمر سعد قصد حمله کرد و تا نزدیکی های خیمه گاه اباعبدالله علیه السلام هم پیش آمد. حضرت پرسیدند: این همهمه چیست؟ گفتند: لشکر برای حمله به ما آماده شده است.
■اباعبدالله علیه السلام برادر بزرگوارشان ابوالفضل علیه السلام را صدا زدند و تعبیر بزرگی به کار بردند.
■فرمودند: «يا عَبّاسُ! ارْكَبْ بِنَفْسِي اَنْتَ يا اَخِي حَتَّى تَلْقاهُمْ» ای عبّاس! سوار مرکبت شو ای برادرم که جان منِ حسین فدای تو باد.
‼️ ■«بِنَفْسِي اَنْتَ يا اَخِي». امام معصوم این حرف را می زند.
■سپس حضرت ایشان را فرستادند و فرمودند: مهلتی بگیر تا امشب را به عبادت بگذرانیم و فردا به جنگ بپردازیم.(۱)
■●در محضر استاد مهدی طیب - جلسه ی ٢٣ خرداد ٩٢●■
●۱. سید بن طاووس، لهوف، ص ۸۵●
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#ماه_محرم
#تاسوعا
@mohamad_hosein_tabatabaei
🏴صلی الله علیک یا ابا عبد الله الحسین🏴
■●جایگاه حضرت اباالفضل علیه السلام در ماجرای عاشورا هم فوق العاده است. یک شاعر عالمِ عرب به نام اُزری که شاعر اهل بیت است، قصیده ای در واقعه ی کربلا سرود.
■●به مصرعی رسید که «یَوْمٌ اَبوالْفَضْلَ اسْتَجارَ بِهِ الْهُدَی» روز عاشورا روزی بود که پرچم هدایت، امام حسین علیه السلام به اباالفضل علیه السلام پناه آوردند.
‼️ ■●عبارت عجیب است. امام معصوم به حضرت اباالفضل علیه السلام پناه بیاورند!
■●به قلم و زبانش جاری شد؛ امّا جرأت نکرد ادامه دهد. دست از گفتن ادامه ی شعر برداشت. گفت: نکند غلوّ و بی ادبی به امام حسین علیه السلام باشد.
■●خوابید؛ در خواب اباعبدالله الحسین علیه السلام را دید. حضرت به او فرمودند: اُزری خجالت نکش، نترس؛ آنچه گفتی عین حقیقت بود. براستی من روز عاشورا به اباالفضل علیه السلام پناه آوردم.
■●بعد اباعبدالله علیه السلام به او فرمودند مصرع دوم شعر را اینگونه بگو: «وَ الشَّمْسُ مِنْ کَدْرِ الْعَجاجِ لِثامُها»؛ وقتی اباعبدالله علیه السلام به برادرشان اباالفضل علیه السلام پناه آوردند که از تیرگی گرد و غبارِ صحنه ی جنایت و ظلم کربلا، گویا خورشید نقابی از غبار بر چهره کشیده بود.
■●در محضر استاد مهدی طیب - جلسه ی ٢٣ خرداد ٩٢
#حضرت_عباس_علیه_السلام●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
🏴🏴🏴🏴🏴
#حی_علی_العزا...
■جایگاه حضرت اباالفضل علیه السلام در ماجرای عاشورا هم فوق العاده است. یک شاعر عالمِ عرب به نام اُزری که شاعر اهل بیت است، قصیده ای در واقعه ی کربلا سرود.
■به مصرعی رسید که «یَوْمٌ اَبوالْفَضْلَ اسْتَجارَ بِهِ الْهُدَی» روز عاشورا روزی بود که پرچم هدایت، امام حسین علیه السلام به اباالفضل علیه السلام پناه آوردند.
■عبارت عجیب است. امام معصوم به حضرت اباالفضل علیه السلام پناه بیاورند!
■به قلم و زبانش جاری شد؛ امّا جرأت نکرد ادامه دهد. دست از گفتن ادامه ی شعر برداشت. گفت: نکند غلوّ و بی ادبی به امام حسین علیه السلام باشد.
■خوابید؛ در خواب اباعبدالله الحسین علیه السلام را دید. حضرت به او فرمودند: اُزری خجالت نکش، نترس؛ آنچه گفتی عین حقیقت بود. براستی من روز عاشورا به اباالفضل علیه السلام پناه آوردم.
■بعد اباعبدالله علیه السلام به او فرمودند مصرع دوم شعر را اینگونه بگو: «وَ الشَّمْسُ مِنْ کَدْرِ الْعَجاجِ لِثامُها»؛ وقتی اباعبدالله علیه السلام به برادرشان اباالفضل علیه السلام پناه آوردند که از تیرگی گرد و غبارِ صحنه ی جنایت و ظلم کربلا، گویا خورشید نقابی از غبار بر چهره کشیده بود.
■●در محضر استاد مهدی طیب - جلسه ی ٢٣ خرداد ٩٢
#حضرت_عباس_علیه_السلام●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
صلی الله عليك یا سیدنا الغریب یا ابا عبدالله...
▪️روز تاسوعا لشکر عمر سعد قصد حمله کرد و تا نزدیکی های خیمه گاه اباعبدالله علیه السلام هم پیش آمد. حضرت پرسیدند: این همهمه چیست؟ گفتند: لشکر برای حمله به ما آماده شده است.
▪️اباعبدالله علیه السلام برادر بزرگوارشان ابوالفضل علیه السلام را صدا زدند و تعبیر بزرگی به کار بردند.
▪️فرمودند: «يا عَبّاسُ! ارْكَبْ بِنَفْسِي اَنْتَ يا اَخِي حَتَّى تَلْقاهُمْ» ای عبّاس! سوار مرکبت شو ای برادرم که جان منِ حسین فدای تو باد.
‼️ «بِنَفْسِي اَنْتَ يا اَخِي». امام معصوم این حرف را می زند.
▪️سپس حضرت ایشان را فرستادند و فرمودند: مهلتی بگیر تا امشب را به عبادت بگذرانیم و فردا به جنگ بپردازیم.(۱)
◾️در محضر استاد مهدی طیب - جلسه ی ٢٣ خرداد ٩٢◾️
☑️ ۱. سید بن طاووس، لهوف، ص 85.
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#ماه_محرم
#تاسوعا
@mohamad_hosein_tabatabaei