#تفسیر_المیزان
#غدیرخم
#علامه_طباطبایی_ره
■●[روايتی در مورد نصب امير المؤمنين
(علیه السلام) به ولايت و قصه حارث بن نعمـان
كه صــاحب تفسير المنار نقـل كـرده]
■●و در تفسير المنار از تفسير ثعلبی نقل میكند كه گفته است: اين گفتار رسول اللَّه (صلی الله علیه وآله) همه جا و در همه بلاد منتشر شد، تا به گوش حارث بن نعمان فهری رسيد، حارث بی درنگ شتر خود را سوار شد و شرفياب حضور رسول اللَّه (صلی الله علیه وآله) گرديد، و آن حضرت آن موقع در ابطح بودند، حارث از شتر خود فرود آمده و بند بر پای آن نهاد و نزديك شد، آن گاه روی به آن جناب نموده و در حالی كه آن حضرت در بين جمعی از اصحابش بود عرض كرد: يا محمد! تو از ناحيه پروردگارت به ما دستور دادی كه به وحدانيت خداوند و رسالت تو شهادت دهيم، ما نيز پذيرفتيم، آن گاه به ما گفتی چه و چه (و همه احكام را ذكر كرد) و ما قبول كرديم، و اين همه اطاعت از ما تو را كفايت نكرد تا دو بازوی پسر عمت را كشيده و او را بر همه ما سروری دادی، و گفتی: هر كه من مولای اويم علی مولای او است، اينك آمده ام از تو بپرسم داستان سروری پسر عمت از ناحيه خود تو است يا از ناحيه خداست؟
■●رسول اللَّه (صلی الله علیه وآله) فرمود: سوگند به آن خدايی كه جز او معبودی نيست آن نيز مانند همه دستوراتم از ناحيه خداست، حارث بسوی مركب خود برگشت و در حالی كه میگفت: بار الها اگر اين مطلب حق است و از ناحيه تو است سنگی از آسمان بر ما بباران، و يا عذابی دردناك بر ما نازل كن.
■●هنوز به شتر خود نرسيده بود كه خدای تعالی او را هدف سنگ ريزه ای قرار داده بطوری كه از فرق سرش فرو رفت و از پائين تنش بيرون آمده و هلاكش ساخت، و در باره همين واقعه در #سوره_معارج اين دو آيه" سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ. لِلْكافِرينَ لَيْسَ لَهُ دافِعٌ"را فرستاد.
■● #منبع| تفسیر المنار، ج۶، ص۴۶۴●■
@mohamad_hosein_tabatabaei