کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بحث روائی سوره فیل□ □عبد المطلب پرسيد: چرا؟ گفت : براى اينكه من آمده ام خانه #عزت و #شرف و مايه آ
□بحث روائی سوره فیل□
□صاحب مجمع البيان سپس ادامه مى دهد تا مى رسد به اينجا كه : در همان لحظه اى كه #آفتاب داشت طلوع مى كرد، #طيور ابابيل نيز از كرانه افق نمودار شدند در حالى كه #سنگ ريزه هايى با خود داشتند و شروع كردند آن سنگها را بر سر لشكريان ابرهه افكندن ، و هر يك از آن مرغان #يك سنگ بر منقار داشت و #دوتا به دو چنگالش ، همينكه آن يكى سنگهاى خود را مى انداخت و مى رفت يكى ديگر مى رسيد و سنگ خود را مى انداخت ، و هيچ سنگى از آن سنگها نمى افتاد مگر آنكه هدف را #سوراخ مى كرد، به شكم كسى بر نخورد مگر آنكه پاره اش كرد، و به استخوانى بر نخورد مگر آنكه پوك و سستش كرد و از آن طرفش در آمد. ابو يكسوم كه بعضى از آن سنگها بر بدنش خورده بود از جا پريد كه بگريزد به هر #سرزمينى كه مى رسيد يك تكه از گوشت بدنش مى افتاد، تا بالاخره خود را به يمن رساند، وقتى به #يمن رسيد ديگر چيزى از او و لشكرش باقى نمانده بود، و همينكه وارد يمن شد سينه و شكمش باد كرد و منفجر شد و به هلاكت رسيد، و احدى از اشعريها و احدى از خثعم به يمن نرسيد....(۶)
مؤلف : در روايات اين داستان اختلاف شديدى در باره خصوصيات آن هست ، اگر كسى بخواهد بايد به تواريخ و سيره هاى مطول مراجعه نمايد.
@mohamad_hosein_tabatabaei