eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
■●سه شرط بهره‌مندی از میراث امام حسین(علیه السلام)●■ ■ : «العلماء ورثة الانبياء». ■ : «ان الارض للّه يورثها من يشاء من عباده و العاقبة للمتقين». ■ : «ان الارض يرثها عبادى الصالحون». ■ميراث خدا و ميراث انبياء در زمين و در عاقبت و نهايت تاريخ، براى كسانى است كه از: ●۱- آگاهى و علم، ●۲- و عبوديت و تقوا، ●۳- و عبوديت و صلاح، . ■با اين توضيح، ميراث كه وارث آدم تا خاتم است، به كسانى خواهد رسيد و به اين كسان به اندازه اى خواهد رسيد كه به علم و بينش و عبوديت (نه عبادت) و اطاعت و جهت خالص رسيده باشند. ■● ، ص۲۵۴●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○استاد علی صفایی حائری (علیه السلام)○□ □○وارثان حسين در شعور و عاطفه و در تصميم و عمل متحّول شده‌اند و به حسين پيوند خورده‌اند و از علم و عشق و عبوديت و خلوص ، نشان گرفته‌اند. □○در واقع، ميراثى جز همين بصيرت و علم و عبوديتِ‌ تقوا و عبوديتِ‌ صلاح نيست. «العلماء ورثة الانبياء» ؛ عالم ميراث‌دار انبياء است. در واقع ارث عالم، همان علم و بصيرت و بينش اوست و همين بصيرت و عبوديت، او را بپا مى‌دارد تا پاسدار حق باشد و جلوگير از باطل و ظلم و فسق و لهو و لعب. □○اين‌گونه پايه‌هاى مبارزه و جهاد و شهادت شكل مى‌گيرد و ميراث عاشورا و كربلا به نزديكان و پيوندخورده‌ها مى‌رسد. □○وارثان عاشورا اين‌گونه با تحوّل در شعور به نورى رسيده‌اند كه راه‌ها و مقاصد را مشخص نموده و جهت را آشكار ساخته و به شورى رسيده‌اند و با عشقى عجين شده‌اند كه عشق‌هاى كوچك را مهار زده و تمامى آن‌ها را به راه محبوب بزرگ‌تر و عشق نيرومندتر كشانده است. □○وارثان عاشورا با اين نور و شور،به شجاعت و صراحت برخورد رسيده‌اند و در راه از هيچ نمى‌ترسند. □○ ص۲۵۹○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□● استاد علی صفایی حائری●□ □امام سجاد عليه السلام مى‌خواهد تا شكرش بر محروميت‌ها بيشتر و وافرتر باشد از شكرش بردارايى‌ها(باشد). «اللهم اجعل شكرى لك على ما زويت عنى اوفر من شكرى اياك على ما خولتنى». (صحیفه سجادیه) □اگر با اين ديد همراه باشيم تمامى رنج‌ها و گرفتارى‌هاى زمان انتظار، نعمت‌ها و عنايت‌هايى مى‌شوند كه شكر و طلب را سزاوار هستند نه صبر و جزع را. □بلاء عامل تمحيص است. آدم‌ها و حالت‌ها را غربال مى‌كند و از يكديگر جدا مى‌سازد. غربال كفر از ايمان، و كافر از مؤمن و غربال حالت‌ها و ذلت‌ها و عزت‌ها و تعلق و فراغت و توجه و غفلت. □● ص۶۲●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا استاد علی صفایی حائری○□ □○همانطور كه وحشت از لشكر شام و طمع گندم رى و فريب و نيرنگ ابن زياد، خيلى ها را در تاريخ از حسين عليه السلام و عاشورا و كربلا جدا كرد و از بركت روز حسين عليه السلام محروم گرداند، وحشت از قدرت و ابر قدرت امروز كه نظم نوين را فرياد مى زند و قدرت و صنعت و علم و ثروت و رفاه و لذت را يدک مى كشد و از تمامى راههاى تبليغى و رسانه هاى جهانى و ماهواره هاى مسلط و تصويرهاى مسموم بهره مى برد، وحشت و طمع از اين قدرتها و وادادگى در برابر آنها و سر نهادن بر فرمان آنها و بريدن از دين و از حسين زمان و ولى عصر(عج)، از وحشت اهل كوفه كم ندارد. □○ ، ص ۸۹○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
✅گفت‌وگو از اولياء در جمع ... ■●استاد علی صفایی حائری●■ ■●ذكر و يادآورى از صاحب امر و عالم آل‌محمد، دعوت به آن‌هاست و طبيعى است كه گفت‌وگو از اولياء در جمع و در كوى و برزن باعث زنده شدن ياد آن‌ها و احياى امر آن‌هاست. همين ذكرها و يادآورى‌هاست كه آتش اشتياق به ولى‌امر را سركش مى‌سازد و در خانه‌ى آن‌ها را باز مى‌گذارد كه درباره على بن يقطين مى‌گويند؛ در يك سال در كنار بيت، هزارها نفر براى او تلبيه مى‌گفتند و لبيك سر مى‌دادند. ■●على بن يقطين با استيجار آن‌ها كه از شيعيان فقير و دور از مدينه بودند، هم زندگى آن‌ها را تأمين مى‌كرد و هم در خانه‌ى امام صادق عليه السلام را باز نگه مى‌داشت و هم راوى مى‌ساخت و هم معارف شيعه را تا امروز سرشار مى‌ساخت. ■●ذكر عالم و دعوت به او، دعوت به حكم و حكومت و احياى امر آن‌هاست. جمع‌آورى نيرو براى درگيرى آن‌هاست. بى‌جهت نيست كه اين‌گونه از ذكر و مذاكره و احياى امر و احياء دين و احياء قلب گفت‌وگو مى‌نمايند. ■● ص۱۹۱●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
■●استاد_علی_صفایی_حائری●■ ■راستى كه بركت روز حسين عليه السلام مى‏ تواند، ما را به بيدارى بكشاند و با يارانى كه در محاصره افتاده‏ اند و انتظارهاشان به نااميدى رسيد و هيچ‏كس به يارى آن‏ها نشتافت تا آن‏جا كه در روز تاسوعا دوست و دشمن تنهايى را باور كرد و دشمن تصميم به تمام كردن كار گرفت، با يارانى كه بدون انتظار نتيجه و با يقين به شكست اين‏گونه استوار ماندند، با اين ياران و اصحاب حسين عليه السلام به مقايسه بكشاند. ■ما مى‏ بينيم كه آن‏ها در محاصره و ضعف بدون اميد به نصرتى و ناصرى و بدون انتظار نتيجه و چشم داشت از پيروزى و مزد و سپاس و ستايشى اقدام كردند و بر يكديگر سبقت گرفتند ... و در اين طرف مى‏ بينيم كه ما در برابر ولى عصر و امام زمان (عجل الله) از ياد او غافل‏ و از مشكلات مبارزه و رنج‏هاى او فارغ‏ هستيم و در ميان اشتغالات شلوغ و لهو و لعب‏ هاى خودمان براى او جايى نگذاشته‏ ايم و اقدامى‏ نمی‏كنيم و هزار توجيه داريم و دستاويز بدى‏ هاى افراد و بى اعتنايى دوستان را و يا خوبى حريفان و نظم و انضباط و قدرت و سرعت و صنعت و ثروت و رفاه و سرخوشى‏ هاى بى‏ امانشان را داريم. ■● ص۸۹●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
■●تسویف و تأخیر استاد □■ ■قيس بن مسهر و عبدالله بن يقطر...از رسولان امام براى مسلم هستند كه در قادسيه به وسيله حصين بن نمير دستگير مى‌شوند و به كوفه روانه مى‌شوند و براى لعن بر حسين عليه السلام بر منبر فرستاده مى‌شوند و مردم را به يارى حسين و جدايى از حرامزاده‌اى مثل ابن زياد مى‌خوانند و از بالاى قصر پرتاب مى‌شوند و سر از بدن شكسته‌شان جدا مى‌شود. ■طرماح بن عدى هم از طايفه طى است كه از كوفه بيرون آمده و آن لشكر عظيم نخيله را ديده و هنگامى كه به حسين مى رسد، به جاى نصرت به نصيحت مى پردازد و از حسين عليه السلام مى خواهد كه به كوه‌هاى طى روى بياورد و تا بيست هزار شمشيرزن را در ركاب خود ببيند كه تا جان در بدن دارند از او دفاع مى كنند. ■حضرت مى فرمايد كه من با حرّ عهدى دارم و نمى پذيرد و طرماح به خاطر رساندن آذوقه عيال، از حسين عليه السلام جدا مى شود تا خود براى نصرت او بازگردد و حسين عليه السلام مى فرمايد: شتاب كن، چون ممكن است كه ما را نبينى و او مى رود و هنگامى كه باز مىگردد، ديگر در نينوا لاله‌اى نيست و آتش‌ها خاكستر شده‌اند. ■اين تسويف و تأخيرها به خاطر هر عذر و بهانه اى كه باشد، از ترجيح آن بهانه حكايت دارد. ■چرا ما تكليف‌ها را به عقب مى‌اندازيم؟ آيا امكان بيشتر و يا قدرت زيادتر و يا رفع موانع و يا رفعت همتى را انتظار داريم؟ ■مادامى كه حسين، به تبليغ و دگرگون كردن تلقى مردم از خويش و از حكومت محتاج است، مادام كه او به مهره هاى كارساز و جايگزين آنها از مهره‌هاى موجود نياز دارد، چگونه تأخير مى‌كنيم و براى تأمين چند ماه آذوقه مى‌رويم و فرصت‌ها را از دست مى‌دهيم در حالى‌كه زمان تنگ و هدف دور و موانع بسيار و راه‌زنها در كمين هستند. ■ما براى فرار از تكاليف، تكاليف را سنگين مى‌شماريم و توان خود را نفى مى‌كنيم تا عذر تأخير و تسويف را فراهم كنيم. ■ما مى‌گوييم: «لَو استَطَعنا لَخَرَجنا مَعَكم يُهلِكون انفُسَهُم».(توبه:۴۲) و خدا مى‌ گويد: «لَو ارادوا الخُروج لا عدوا له عدةً».(توبه:۴۶) ■ما مى‌گوييم: اگر مى‌توانستيم مى‌آمديم و خدا مى‌فرمايد: اگر مى‌خواستند آماده مى‌شدند. ■آنچه خدا مى‌خواهد شتاب و سبقت است كه: «سارعوا الى مَغفِرة مِن رَبِّكم»،(آل عمران: ۱۳۳) و «اغتَنمواالفرص» و «اغتنموا المهل».( نهج‌البلاغه، خطبه۷۶) ■و آنچه شيطان مى خواهد وعده و وعيد و تسويف و تأخير است كه: «يعدهم و يمنيهم و مايعدهم الشيطان الا غروراً».(نساء:۱۲۰) ☑️ما اگر مى خواهيم كه حسرت نصرت معصوم و حسرت غنيمت همراهى او را نداشته باشيم و همچون طرماح به جاى خالى نرسيم، بايد تمرين كنيم و هيچ تكليفى را به خاطر بهانه‌اى به عقب نيندازيم و الان مى‌روم و رفتم را با عمل جايگزين كنيم كه تا به خود بجنبيم، ديگران رفته‌اند و كارها را برده‌اند و ما را با لهو و لعب‌ها گذاشته‌اند. ■● ص۲۷۶●■ @mohamad_hosein_tabatabaei