•|سَرِ مٰا چٰاکِــراݩ قُربٰانِ شـــٰــــاهِ عِشْقْ|•
•|حَیِّ عَلَۍ الْعَزٰا فٖی مٰاتَمِ الْحُسِــــــین|•
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 7-9 آل عمران ، قسمت دوم بخش چهارم2⃣ ● دعاى راسخون در علم : ((ربنّا لا تزغ قلوبنا...)) رَ
آیات7-9 آل عمران ، قسمت دوم
بخش پنجم
● بحثى تفصيلى پيرامون محكم و متشابه و تأويل
مقدّمه
آنچه تاكنون درباره معناى ((محكم )) و ((متشابه )) و نيز در معناى كلمه ((تأويل )) گفتيم مطالبى بود كه دقت در كلام خداى سبحان آن را مى فهماند و نيز روايات وارده از ائمه اهل بيت (عليهم السلام ) كه بزودى ((ان شاء اللّه )) از نظر خواننده خواهد گذشت آن را مى رساند. حال ببينيم مفسرين در معناى اين سه عنوان چه گفته اند سخنان مفسرين در اين باره بسيار مختلف است ، و شيوع و گسترش اين اختلاف به انحرافشان كشانيده است .
اگر سر نخ اين اختلافات را جستجو كنيم سر از صدر اسلام و مفسرين از صحابه و تابعين در مى آوريم ، و تا آنجا كه ما اطلاع داريم كم تر تفسيرى پيدا مى شود كه حتى با بيانى كه ما ذكر كرديم نزديك باشد، تا چه رسد به اين كه كاملا مطابق با آن باشد.
و علت عمده اين انحراف آن است كه بحث در ((محكم و متشابه )) را با بحث در پيرامون معناى ((تأويل )) خلط كرده اند، و اين باعث شده است كه اختلاف عجيبى در انعقاد اصل مسأله و كيفيت بحث و نتيجه گيرى از آن راه بيفتد.
اينك ما در طى چند فصل درباره هر يك از اين دو مسأله بطور مفصل بحث مى كنيم ، و اقوال را بعد از آن كه بقدر امكان مشخص كنيم كه مربوط به كدام يك از دو مسأله است نقل نموده و آنچه حق مطلب است اختيار مى كنيم .
#تفسیر_المیزان
#سوره_آل_عمران
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات7-9 آل عمران ، قسمت دوم بخش پنجم ● بحثى تفصيلى پيرامون محكم و متشابه و تأويل مقدّمه آنچ
آیات7-9 آل عمران ، قسمت دوم
بخش ششم
●1 - محكم و متشابه (گفتار)
1 - گفتار در مسأله محكم و متشابه
كلمه ((محكم )) اسم مفعول از باب افعال (احكام ) است . و كلمه ((متشابه )) اسم فاعل از باب تفاعل (تشابه ) است ، و ((احكام و تشابه )) از الفاظى است كه معنايش در لغت روشن است ، خداى تعالى يكجا همه قرآن را محكم خوانده و فرموده: ((كتاب احكمت آياته )) و جاى ديگر همه اش را متشابه خوانده ، و فرموده : ((كتابا متشابها مثانى )).
منظور از احكام آن اين است كه تمامى آن داراى نظمى متقن و بيانى قاطع و محكم است ، و منظور از تشابه آن اين است كه همه آياتش از نظر نظم و بيان و داشتن نهايت درجه اتقان و نداشتن هيچ نقطه ضعف شبيه به هم هستند.
ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 50
و چون به حكم آن دو آيه همه قرآن محكم و همه اش متشابه است لذا در آيه مورد بحث ما كه آيات را بدو قسم محكم و متشابه تقسيم كرده ، و فرموده بعضى از آياتش محكم و بعضى متشابه است ، مى فهميم منظور از اين محكم و متشابه غير آن محكم و متشابه است .
#تفسیر_المیزان
#سوره_آل_عمران
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#حسین_منی_و_انا_من_حسین ☑️قسمت ۹ ■شب جمعه است و شب جمعه متعلق به حضرت اباعبداللهالحسین است. در ش
#حسین_منی_و_انا_من_حسین
☑️قسمت ۱۰
■امام صادق علیهالسلام به هشام، آن یار صاحب سرّش گفت که برخیز و آن مناظره ای را که پیرامون اثبات امامت با آن مرد کردی را بازگو کن. جناب هشام که از نوجوانی در محضر امام صادق تلمذ کرده بود، عرضه داشت که آقا جان! من نمیتوانم صحبت کنم. زبانم در محضر شما بند میآید. آقا فرمودند: آنچه به تو امر کردیم انجام بده! ادب محضر امام سنگین است... حتی یک "چَشم" به امام گفتن خوف این را دارد که بین امر امام و اطاعت امر او فاصله بیفتد.
■جناب علامه میرجهانی در کتاب البکاء حدیثی قابل تامل نقل میکند. میگوید که وقتی حضرت اباعبدالله الحسین علیهالسلام آماده پیکار شد، عدهی کثیری از ملائکه الهی به محضر حق متعال عرضه داشتند که ما میخواهیم برویم و حسین را یاری کنیم. خدا به اینها اذن داد که بروید. روایت دارد که ملائکه مکثی کردند. سپس آماده شدند که به یاری امام حسین علیهالسلام بروند و دیدند که اباعبدالله را شهید کردهاند. گاهی اوقات یک مکث کار را خراب میکند. وقتی امام صادق علیهالسلام به هارون مکی گفت هارون! به داخل تنور برو، در روایت نداریم که هارون چشم گفته باشد! اطاعت امر کرد و به داخل تنور رفت. مقام امامت خیلی سنگین است...
■لذا جناب طرماح آن مطالب را به امام حسین علیهالسلام گفت که چنین و چنان کن تا بر دشمن ظفر پیدا کنی. در ادامه گفت که آقا، من برای اهل و عیال و خانواده ام آذوقه خریدهام. اجازه بفرمایید من بروم و این آذوقه سالشان را بدهم و برگردم و با شما باشم. اباعبدالله جمله ای دارد که میفرماید طرماح! شتاب کن... او برگشت و دید که امام حسین علیهالسلام را شهید کردهاند و چه آه و افسوسی... و چه فایده ای دارد؟!!
#ح_م
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#حسین_منی_و_انا_من_حسین ☑️قسمت ۱۰ ■امام صادق علیهالسلام به هشام، آن یار صاحب سرّش گفت که برخیز
#حسین_منی_و_انا_من_حسین
☑️قسمت ۱۱
■از دیگر سو، حبیب بن ظاهر شتاب کرد. همسرش میگوید دیدم این پیرمرد هشتاد و چند ساله حنا گرفته و خضاب کرده و خود را شبیه دامادها کرده است. پرسیدم جناب حبیب! چه شده؟! گفت: هیچ! پیر شدهام و محاسنم سفید شده و از باب استحباب خضاب میکنم. گفتم نه! این حال، حالِ استحباب خضاب نیست. زنش گفت: من هم شیعهی امیرالمؤمنین هستم! ببینید چه فضایی بوده که حتی زن و شوهر نمیتوانستند برای هم تشیع خود را علنی کنند! و او و جناب مسلم بن عوسجه با چه شتابی به نزد اربابشان رفتند... بارک الله به این همسر جناب زهیر بن قین، بانو دُلهَم یا دیلم. زهیر میخواست مکث کند و او جلوی مکث زهیر را گرفت. زهیر! فرزند رسول خدا و فرزند فاطمه زهرا به اینجا آمده است و تو میخواهی مکث کنی؟! یک مکث کار را خراب میکند و یک لحظه حضور کار را آباد میکند. هیچ کس نمیداند که بین اباعبدالله الحسین علیهالسلام و جناب زهیر چه اتفاقی افتاد. همین اندازه میدانند که زهیر به داخل خیمه ارباب رفت و در کمتر از یک دقیقه بیرون آمد و به زنش گفت انتِ طالق!
■آقا جان! چه میشود نگاهی هم به ما بکنی و ما به همه هستی بگوییم طالق؟! یک نگاه انسان کامل کاری میکند که شما همهی هستی را طلاق بدهی!
حضرت اباعبدالله الحسین چه نکتهی لطیفی میفرمایند: مَنْ کانَ باذِلا فینا مُهْجَتَهُ، وَ مُوَطِّناً عَلى لِقاءِ اللّهِ نَفْسَهُ فَلْیَرْحَلْ مَعَنا. فَاِنَّنِی راحِلٌ مُصْبِحاً اِنْ شاءَ اللّهُ تَعالى. هرکه میخواهد خون دلش را در راه ما بدهد و نفس او توطن در لقاء الله پیدا کند، با ما کوچ کند... منِ امام راحل هستم. آن هم چه زمانی؟ صبح. یک وقت جا نمانی!
■لذا باید این حجابها را بزنیم کنار. تا این حجاب باشد نمیشود. شب جمعه، محل هبوط حق متعال است و شب جمعه چیست؟ شبی است که بین ما و محبوبمان حجابی نباشد. تا بین من و محبوبم حجاب هست، اهل جمع نیستم و هنوز به شب جمعه نرسیدهام. اهل تفرقهام. جمعه یعنی مقام جمع. اینکه فرمودهاند جمعه متعلق به وجود نورانی امام زمان ارواحنا فداه است، چون ایشان در مرتبهی غیب و جمع است. چه زمانی نماز جمعه واجب میشود؟ وقتی آقا ظهور کند.
■يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا إِذَا نُودِيَ لِلصَّلَاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ وَذَرُوا الْبَيْعَ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ. [جمعه 9 و 10] یوم الجمعه یعنی وقتی جمعه ظهور میکند. آنگاه نماز واجب است. همه شما به سمت ذکرالله بشتابید. ذکرالله یعنی چه؟ یعنی انسان کامل. وَذَرُوا الْبَيْعَ یعنی همهی این حجابها را کنار بگذارید. همهی معاملات چه ظاهری و باطنی را دور بریزید. خدا در شب جمعه به کجا هبوط میکند؟ به عقل و فهم و دل زائر امام حسین علیه السلام. هر موقع نسبت به انسان کامل و معنویات تجمیع حواس و دل پیدا کردی، تعلقات کنار رفت و تعلقی باقی نماند، تعقل آمد و جای تعلق را گرفت، آنگاه خدا هبوط میکند. چطور من تجمیع حواس پیدا کنم؟ نمیشود... میفرماید که راهش، اباعبدالله الحسین است... یک خاصیتی در امام حسین علیه السلام هست که تا توجه به ایشان میکنی، به مرتبه جمع میرسی. وقتی جمع شدی، خدا هبوط میکند.
#ح_م
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
■● #عوامل_و_زمینههای_رخداد_عاشورا (مقدمه)●■ ■چه شد چنین جنايت عظيمي رخ داد و پسر پيغمبر صلی الله
■● #عوامل_و_زمینه_های_رخداد_عاشورا (قسمت دوم )●■
■بسياري از مردم كوفه چنين باوري نداشتند. امام علي علیه السلام را صرفاً يك زمامدار خوب تلقّي ميكردند. ولذاست كه چون اين معرفت وجود نداشت به خودشان اجازه ميدادند كه از فرمان ایشان هم تمرّد كنند؛ در اجراي فرمان ایشان هم تعلّل بورزند. مشكل اينجاست! يكي از مشكلات جدّي اين است كه اين #معرفۀالحجّۀ وجود ندارد. اين باور، اين شناخت كه حجّت خدا وليّ اعظم خداست، خليفهي خدا در روي زمين است، وجود او استمرار وجود رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم است، چنين باوري وجود ندارد. چنين شناخت و معرفتي وجود ندارد.
■متأسّفانه در جامعهي ما هم همینطور است. بعضاً ميبينيم حتّي در جامعهي شيعهنام ما، يعني مردمي كه از آنها ميپرسي مذهبت چيست، ميگويد شيعهي اثناعشري، امّا وقتي ميخواهيد به عمق معرفت و شناخت و باور آنها راه پيدا كنيد، ميبينيد نه! واقعاً چنين شناخت عميق و اصيلي از ائمّه علیهم السلام نيست. پس يكي از سراشيبيهايي كه جامعهي كوفه را در معرض اين خطر قرار داد كه بتواند رو در روي حجّت خدا بايستد، اين است كه اصلاً او را حجّت خدا نميدانست! او را انسان خوبي ميدانست؛ او را فاميل رسولالله صلی الله علیه و آله سلم ميدانست؛ در همين حد! باوري بالاتر از اين در بسياري از آن مردم وجود نداشت. آن شناخت عميق نسبتبه حجّت اعظم خدا را نداشتند. اين كرامت معرفت كه در زيارت عاشورا میگوییم اَكْرَمَنِي بِمَعْرِفَتِكُمْ، اين كرامت معرفت نصيبشان نبود.
☑️خب این يك نكته و يك مشكل كه شناخت و معرفت ديني، عميق نبود و اگر در جامعهي ما هم اين معضل وجود داشته باشد، ميتواند زمينهساز انحرافات و اشتباهات فراواني باشد؛ اين خطر را بايد درك كنيم.
■فقط به شكل عاطفي با مذهب روبهرو شدن و به شكل احساسي نسبتبه مذهب اظهار علاقه كردن، نسبتبه شخصيّتهای مذهبي اظهار ارادت و محبّت و مودّت كردن، كفايت نميكند. بايد تا عميق شدن معرفت دينيمان روي خودمان كار كنيم. بايد بنيانهاي اعتقادیمان را، مبتني بر مطالعات عميق علمي، مبتني بر استدلالات دقيق عقلي، مستحكم كنيم. بايد احكام دينمان را، ارزشهاي حاكم بر نظام اسلامي و نظام الهي را به روشني بشناسيم.
■اگر نشناسيم چنين خطري در انتظار ما هم ميتواند باشد.
■اين را تأكيد ميكنم؛ در مباحثمان هم اشاره كردهام كه گاهي اوقات بعضي از محافلي كه صدق هم دارند، صفاي خوبي هم دارند، بهدليل ضعف بنيانهاي اعتقادي و ضعف معلومات ديني، دچار كجفهميها و بدفهميها شدند. يك خواب ديده، يك مكاشفه برایش دست داده، فكر ميكند حالا اين حجّت است و اين را معيار قرار داده و حالا رفتاري ميكند كه اصلاً با هيچجاي دين خدا و كتاب خدا و سنّت معصومين علیهم السلام سازگار نيست! با سيرهي معصومين علیهمالسلام سازگار نيست! اين مال ضعف اطّلاعات ديني است.
■عزيزان! بهصورت جدّي بايد روي خودمان كار كنيم. صرف اينكه با بحثهاي لطيف معنوي و اخلاقي آشنا ميشويم، كفايت نميكند. لازم است؛ امّا كافي نيست. بايد وقت جدّي بگذاريم براي مطالعه؛ براي كلاس رفتن؛ براي درس گرفتن و رشد دادن اطلاعات دينیمان. شناخت و معرفت ديني بايد عميق شود تا انسان در چنين لغزشگاههايي نلغزد؛ خداي ناكرده اسمش شيعه نباشد و رو در روي حجّت خدا بايستد.
ادامه دارد...
#سیره_و_تاریخ
#امام_حسين_علیه_السلام
#محرم_۹۷
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●روز نوزدهم محرم: آغاز حرکت اسرا از کوفه به شام●■
■بنابه یکی از دو نقل، روز نوزدهم محرم الحرام، روز حرکت قافله ی اسرا از کوفه به شام است.
■حضرت زینب سلام الله عليها، حضرت امّ کلثوم سلام الله عليها حضرت فاطمه ی بنت الحسین سلام الله عليها و در رأس آنها علیّ بن الحسین، امام سجّاد عليه السلام، با سخنرانی های آتشین و با آن نحوه ی مواجهه با ابن زیاد در دربار او، کاری کردند که شهر #کوفه کانون التهاب شد.
جریان عبدالله ابن عفيف هم پایه ی شورش و حرکت توّابین در همان جا گذاشته شد. در نتیجه ابن زیاد به شدّت نگران از این شد که نکند مردم کوفه بر او بشورند و آنچه که او با آلوده کردن دستان خود به خون پسر پیامبر صلي الله عليه و اله به دست آورده است، از کف او برود؛ لذا به شدّت از حضور قافله ی اسرا در کوفه ناراحت بود.
■از طرف دیگر نامه ی یزید حاوی دستور اعزام این قافله به شام، به کوفه رسید. لذا تلاش کرد به سرعت قافله را بهسمت #شام سوق و حرکت دهد. در روز پانزدهم یا نوزدهم ماه محرّم الحرام این قافله حرکت کرد.
■اسرا در مسیر خود تا رسیدن به شهر شام و در روز ورود به شهر شام در روز اوّل ماه صفر، چه حرکت عظیمی انجام دادند!
■خدمتتان عرض کرده ایم که حرکت اباعبدالله عليه السلام از #مدینه به مکّه و توقّف چهار ماههی آن حضرت در شهر مکّه یک کار حساب شده و برنامه ریزی شده برای ایجاد آگاهی در سطح جهان اسلام بود؛ برای اینکه حضرت همه ی مسلمان هایی را که برای عمره به مکّه می آمدند، آگاه می کردند و پیام انقلاب و نهضت عظیمی را که در پیش داشتند، از طریق آنها به اقصی نقاط بلاد اسلامی می رساندند، که این کار قبل از #عاشورا بود. شبیه آن کار هم بعد از عاشورا، از طریق قافله ی اسرا انجام شد.
■سربازان مزدور و خونخوار ابن زیاد و یزید، به خاطر اینکه افتخار و پیروزی خود را به رخ مردم بکشانند و شاید هم نسقی از مردم بگیرند و به مردم نشان دهند که اگر کسی بخواهد جلوی یزید پلید ایستادگی نشان دهد، چه بر سر او خواهد آمد؛ این قافله را بهصورت زیکزاک حرکت دادند؛ یعنی در مسیری که به سمت #شام می رفتند، قافله را بهسمت هر آبادی و شهری که در مسیر بود، منحرف می کردند و اسرا و سرهای مطهّر شهدا را نمایش می دادند.
■اتّفاقاً همین ماجرا بستری بود برای اینکه آل الله از آن استفاده کنند و با سخنرانی-های آتشین در نقطه نقطه ی شهرهای مسیر، بذر اعتراض را بپاشند و بستری برای یک حرکت عمیق علیه حکومت بنی امیّه فراهم کنند.
■●جلسه ٣٠ آبان ٩٢_ استاد مهدی طيب●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
■متن زیارت عاشورا الهام خدایی است که به قلب ائمّه علیهم السّلام الهام شده است و چیزی شبیه قرآن است. اگر یک ماه محرم هر روز در خانهات زیارت عاشورا را با صد لعن و صد سلامش بخوانی، خدا را میبینی.
■اگر شده در همهی عمر لااقل یک بار زیارت عاشورا را با صد لعن و صد سلام بخوان و از آن محروم نمان.
■عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی■
■●مصباح الهدی
تٱلیف استاد مهدی طیّب●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
■بعد از موت دیگر گریه نیست؛ همهجا نور است. گریه برای امام حسین علیه السّلام آنقدر شریف و مؤثّر است که اگر قبل از موت یک بار روضه و گریه آمد، برای همهی عمر انسان کافی است.
■فَلیَضحَکُوا قَلیلاً وَ لیَبکُوا کَثیراً: پس باید کم بخندند و زیاد گریه کنند. تا نگرید ابر کی خندد چمن
●گریه بر هر درد بیدرمان دواست
●چشم گریان چشمهی فیض خداست
■عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی■
■●مصباح الهدی
تٱلیف استاد مهدی طیّب●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
•|سَرِ مٰا چٰاکِــراݩ قُربٰانِ شـــٰــــاهِ عِشْقْ|•
•|حَیِّ عَلَۍ الْعَزٰا فٖی مٰاتَمِ الْحُسِــــــین|•
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات7-9 آل عمران ، قسمت دوم بخش ششم ●1 - محكم و متشابه (گفتار) 1 - گفتار در مسأله محكم و متشاب
آیات 7-9 آل عمران ، قسمت دوم
بخش هفتم 1⃣
● نقل اقوال مختلفى كه درباره مراد از محكم و متشابه گفته شده و نقد و ردّ آنها
پس جا دارد در معناى محكم و متشابه ، در اين آيه بحث شود تا ببينيم منظور از آن چيست ؟ و كدام دسته از آيات به اين معنا محكم و كدام به اين معنا متشابه است ، و در معناى آن مفسرين متجاوز از ده قول دارند.
اول اينكه : منظور از آيات محكم همان چند آيه سوره انعام است ، كه مى فرمايد: ((قل تعالوا اتل ما حرم ربكم عليكم ان لا تشركوا به شيئا... لعلكم تتقون )) و در آن عده اى از واجبات و محرمات الهى را نام مى برد و منظور از آيات متشابه آياتى است كه امر آن بر يهود مشتبه شده ، و آن عبارت است از رمزهايى كه در آغاز بعضى از سوره هاى قرآن قرار گرفته مانند ((الف - لام - ميم )) ((الف - لام - را)) ((حا - ميم )) و امثال آن ، كه يهود آنها را با حساب جمل محاسبه كردند تا از اين راه مدت عمر و بقاى امت اسلام را در آورند، و حسابشان درست از آب در نيامد، در نتيجه دچار اشتباه شدند.
اين معنايى است كه در ميان صحابه به ابن عباس نسبت داده شده و نادرستى آنهم روشن است ، براى اين كه گفتارى است بدون دليل و به فرض هم كه دليل داشته باشد آيات محكم منحصر در سه آيه سوره انعام نيست ، بلكه بغير از حروف مقطعه اول سوره ها شامل همه قرآن مى گردد.
و ليكن حق مطلب اين است كه نسبت دادن چنين معنائى به ابن عباس صحيح نيست ، آنچه از ابن عباس نقل شده اين است كه گفته اين آيات سه گانه از محكمات است ، نه اين كه آيات محكم قرآن همين سه آيه است ، اينكه آن روايت :
در الدرالمنثور آمده كه سعيد بن منصور، و ابن ابى حاتم ، و حاكم (وى حديث را صحيح دانسته ) و ابن مردويه ، از عبداللّه بن قيس روايت كرده اند كه گفته : من از ابن عباس شنيدم كه در تفسير آيه : ((منه آيات محكمات )) گفت : سه آيه از آخر سوره انعام كه با جمله : ((قل تعالوا)) آغاز مى شود از آيات محكم قرآن است .
ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 51
مويد اين حديث روايت ديگرى است كه باز از او نقل شده ، كه در تفسير آيه مورد بحث گفته : آيه : ((قل تعالوا... لعلكم تتقون )) و نيز آيه : ((و قضى ربك ان لا تعبدوا الا اياه ... كان للاوابين غفورا)) از اين قبيل آيات است .
پس اين دو روايت شاهدند بر اينكه منظور ابن عباس اين بوده كه سه آيه آخر انعام را مثل بياورد براى آيات محكم ، نه اينكه آيات محكم را منحصر در آن سه آيه كند:
دوم عكس تفسير اول است ، و آن اين است كه آيات محكم عبارت است از حروف مقطعه در اوايل بعضى از سوره ها، و آيات متشابه بقيه قرآن است .
اين تفسير را به ابى فاخته نسبت داده اند، كه در تفسير آيه : ((هن ام الكتاب )) گفته : ام الكتاب ، عبارت است از فواتح سور، كه قرآن از آنها استخراج شده ، يعنى سوره بقره از ((الف ، لام ، ميم )) استخراج شده ، و در سوره آل عمران از ((الف ، لام ، ميم اللّه لا اله الا هو الحى القيوم )) استخراج شده .
از سعيد بن جبير نقل شده كه نظير اين معنا را براى ((ام الكتاب )) كرده ، و گفته : اصل كتاب اين حروف هستند، چون در همه كتابها وجود دارند.
اين بود گفتار سعيد بن جبير، و از اينجا مى فهميم كه ابن عباس و سعيد بن جبير نظرشان درباره رموز اول سوره ها اين بوده كه خداى تعالى خواسته است بفرمايد: ((قرآن از همين حروفى تشكيل شده كه خود شما با آن سخن مى گوييد، و اگر نمى پذيريد كه كلام خدا است آيه اى مثل آن بياوريد.
اين يكى از وجوهى است كه در معناى حروف مقطعه ذكر كرده اند و ليكن علاوه بر اين كه هيچ دليلى بر اين وجه نيست ، اين اشكال هم بر آن وارد است ، كه با خود آيه شريفه منطبق نيست ، چون بنا براين وجه ، غير از فواتح سور بايد تمامى قرآن متشابه باشد، و خداى تعالى هم در آيه مورد بحث كسانى را كه از متشابهات قرآن پيروى مى كنند مذمت نموده ، و آن را از انحراف قلب دانسته ، نتيجه اين مى شود كه مردم موظف باشند هيچ يك از آيات قرآن را پيروى نكنند، با اين كه در تعداد زيادى از آيات ، مردم را به پيروى از قرآن واداشته و ستوده ، و بلكه آن را از واجب ترين واجبات شمرده ، مانند آيه ((واتبعوا النور الذى انزل معه )) و آيات ديگر.
#تفسیر_المیزان
#سوره_آل_عمران
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
■قال رسول الله صلی الله علیه و آله: «اَرْبَعَةٌ تَلْزَمُ کُلَّ ذی حِجیً وَ عَقْلٍ مِنْ اُمَّتی، قیلَ: یا رَسُولَ اللّهِ ما هُنَّ؟ قالَ: اِسْتِماعُ الْعِلْمِ وَ حِفْظُهُ وَ نَشْرُهُ وَ الْعَمَلُ بِهِ»
■چهار چیز است که هر هوشمند و خردمندی از امت من باید به آنها پایبند باشند. عرض شد: ای پیامبر خدا! آنها چیست؟ فرمود: شنیدن علم، حفظ آن، نشر آن، و عمل نمودن به آن.
■تحف العقول، ص ۹۴■
@mohamad_hosein_tabatabaei