eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
☑️قسمت ششم ▪️إِلٰهِى بِقُدْرَتِكَ عَلَىَّ تُبْ عَلَىَّ، وَبِحِلْمِكَ عَنِّى اعْفُ عَنِّى، وَبِعِلْ
☑️قسمت پایانی ▪️إِلٰهِى مَا أَنَا بِأَوَّلِ مَنْ عَصَاكَ فَتُبْتَ عَلَيْهِ، وَتَعَرَّضَ لِمَعْرُوفِكَ فَجُدْتَ عَلَيْهِ، يَا مُجِيبَ الْمُضْطَرِّ، يَا كَاشِفَ الضُّرِّ، يَا عَظِيمَ الْبِرِّ، يَا عَلِيماً بِمَا فِى السِّرِّ، يَا جَمِيلَ السَِّتْرِ، اسْتَشْفَعْتُ بِجُودِكَ وَكَرَمِكَ إِلَيْكَ، وَتَوَسَّلْتُ بِجَنابِكَ وَتَرَحُّمِكَ لَدَيْكَ، فَاسْتَجِبْ دُعائِى، وَلَا تُخَيِّبْ فِيكَ رَجائِى، وَتَقَبَّلْ تَوْبَتِى، وَكَفِّرْ خَطِيئَتِى، بِمَنِّكَ وَرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ. ▪️خدایا نخستین کسی نیستم که تو را نافرمانی کرده و حضرتت توبه‌اش را پذیرفتی و خود را در معرض احسانت قرار داده و تو مورد احسانش قرار دادی، ای پاسخگوی درماندگان، ای برطرف‌کننده زیان، ای بزرگ نیکی، ای دانای نهان، ای زیبا پرده‌پوش، به جود و بزرگواری‌ات از تو درخواست یاری و کمک دارم و به آستانه‌ات و رحمت و بخشایشی که نزد توست متوسل شدم پس دعایم را اجابت کن، امیدم را به خود ناامید مساز و توبه‌ام را بپذیر و با احسان و مهرت خطاهایم را نادیده گیر، ای مهربان‌ترین مهربانان. @mohamad_hosein_tabatabaei
سلام علیکم همراهان فهیم کیش مهر عزت و بزرگواری و سربلندی همراهتان ان شاء الله ، فعلا به تلگرام دسترسی ندارم
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#حسین_منی_و_انا_من_حسین   ☑️قسمت ۴۹ ▪️قرآن می‌فرماید که فکر می‌کنند می‌توانند نور خدا را خاموش کن
  ☑️قسمت ۵۰ ▪️این که می‌فرماید هر کسی به فاطمه سلام الله علیها غضب کند به خدا غضب کرده است، هر کسی که او را به سخط آورد یعنی خدا را به سخط آورده است؛ همین معنا را دارد. این نور به ظهر حضرت آدم آمد. «أَنْوَارُ أَشْبَاحٍ نَقَلْتُهُمْ مِنْ أَشْرَفِ بِقَاعِ عَرْشِي إِلَى ظَهْرِكَ وَ لِذَلِكَ أَمَرْتُ الْمَلَائِكَةَ بِالسُّجُودِ لَكَ»‌. این نور را از بالاترین بقعه‌های عرش خودم به ظهر تو انتقال دادم. چون این نور در پشت آدم قرار گرفت لذا حق متعال به همه‌ی ملائکة الله امر کرد که به او سجده کنند. «إِذْ كُنْتَ وِعَاءً لِتِلْكَ»‌؛ چون که فقط تو ظرف این اشباح هستی. «لَا یَسَعُنِی أرْضِی وَلا سَمائِی وَلکِن یَسَعُنِی قَلْبُ عَبْدِیَ الْمُؤْمِنِ». نه زمین گنجایش مرا دارد و نه آسمان، بلکه قلب بنده‌ی مؤمنم این گنجایش را دارد. «إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ ۖ إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولًا» (طلاق/۱) ظلوم کیست؟ انسانی که ظالم باشد می‌تواند نور اهل‌بیت علیهم السلام را حمل کند؟ مراد از ظلم، ظلم تشریعی نیست. «وَمَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ». یعنی انسان کسی است که بر تمامی حدود الهی غلبه کرده است. ظالم بنفسه یعنی کسی که نفس او فوق مقوله شده است و از حد رهایی یافته است. او همه‌ی حدود را زیر پا گذاشته است؛ همان گونه که پیغمبر صلی الله علیه و آله در معراج چنین کرد. او از حد موسوی و عیسوی و ابراهیمی گذشت. پیامبر اکرم از حد عقل کل، جبرئیل نظام هستی، گذشت، مقامی که جبرئیل به اندازه‌ی بال مگسی به آن راه نداشت؛ «لَوْ دَنَوْتُ أَنْمُلَةً لاَحْتَرَقْتُ». ایشان به مقام «دَنا فَتَدَلَّی فَکانَ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی» راه پیدا کرد که مقام فوق حد است. هین سخن تازه بگو تا دو جهان تازه شود وارهد از حد جهان بی‌حد و اندازه شود ▪️اباعبدالله الحسین علیه السلام هم در کربلا همین‌ کار را کرد. از حد اکبریه‌ و اصغریه‌ی خودش گذشت. امام حسین علیه السلام از حد قاسمی خود نیز عبور کرد. از حد عباس بن علی و زینب کبری گذشت و بی حد و اندازه شد. لذا وقتی حضرت علی اکبر شهید شد، فرمود: «هذا جدّي رسول اللّه قد سقاني بكأسه الأوفى شربة لا أظمأ بعدها أبدا و هو يقول العجل العجل». این جد من رسول خداست، به من آبی داد که هرگز تشنه نخواهم شد اما حسین علیه السلام این گونه نیست. «هذا قبر الحسین بن علی بن ابی طالب الّذی قتلوه عطشاناً غریباً». عطش انسان کامل تمام شدنی نیست... کوه کمینه لقمه‌ام بحر کمینه جرعه‌ام ▪️این هیولای اولی نظام هستی است، یعنی یک حقیقتی است که خدا هر خلق، صفت و کمالی دارد بر لوح وجودی او نوشته است. انسان کامل بی‌حد است. چون بی‌حد شد، فقد ظلم نفسه. این ظلم یعنی چه؟ یعنی بر تمامی خواسته‌های نفسانی خودش غلبه کرد. بر تمامی هواها غلبه کرد و تنها هوای او شد هوای خدا... این گونه که شد اسدالله در وجود آمد، در پس پرده هرچه بود آمد... آن‌چه خدا داشت به او داد. چون او فقر مطلق است. در جان او غیر خدا نیست لذا خدا خودش را در آن‌جا قرار داده است. روایت می‌فرماید که این حقیقت ظرف نور اهل بیت است. این حقیقت ظرف نور واحد و ظرف خداست. چون ظرف خداست، پس مظروفش خداست. آدم در ظهر خودش، انوار طیبه‌ی الهی را دید. پنج نور مقدس را دید. می‌فرماید دیدم که خدا به من گفت که جناب آدم به زاویه‌ی عرش بنگر، آدم عرش را در ظَهر خودش مشاهده کرد...
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#شرح_مراتب_نفس_اماره   ☑️قسمت ۱۹ ▪️وقتی عقل به صاحب عقل می‌رسد، رشد می‌کند و شکوفا می‌شود. وقتی ج
  ☑️قسمت ۲۰ ▪️ذبح بقره از مراتب توبه است که در آیه‌ی دیگر هم حضرت موسی با قومش می‌فرماید که «فَاقْتُلُوا أَنفُسَكُم»(بقره/۵۴) تا توبه‌ی شما پذیرفته شود. توبه آن‌ است که شما نفستان را بکشید. در آیه‌ی دیگری خدا به پیغمبر می‌فرماید: «يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى الْقِتَالِ» (انفال/۶۵) به مؤمنان بگو که قتال داشته باشند و نفسشان را بکشند. قتال انسانی که می‌خواهد به خدا برسد، در مراتب نفسش است و نه بیرون از آن. یعنی همه‌ی هواهای نفسانی او که او را به سمت غیر حق متعال دعوت می‌کند، از بین ببرد تا فقط حق متعال بماند؛ هرچیزی غیر از خدا را ذبح کند. مظهر اتم این غیرخدا هم جسم و عالم مادی است. آن مقداری که عقل و نقل به ما اجازه داده‌است، باید انجام بدهیم و مجاز است. فراتر از این حد و حدود می‌شود نفس اماره. ▪️اگر انسان در مرتبه‌ی جسم متوقف باشد، او عاقبت به شر می‌شود. این جسم مظهر آتش است و انسان را می‌سوزاند لذا وقتی در داستان قوم حضرت نوح آن‌ها مدام گناه کردند و حضرت نوح به ایشان وعده‌ی عذاب داد، حضرت حق متعال می‌فرماید: «حَتَّىٰ إِذَا جَاءَ أَمْرُنَا وَفَارَ التَّنُّورُ».(هود/۴۰) تنور محل آتش است. یعنی این آتش به جوش آمد و فوران کرد. ظاهر آیه همان شکل مشهور عذاب قوم حضرت نوح است. تأویل این آیه این است که این تنور جسم ما است که محل آتش است. وقتی ما در مرتبه‌ی جسم متوقف باشیم یعنی تمام عمر ما مصروف این جسممان شود، این جسم برای ما آتش می‌شود و زمانی است که می‌بینی از درون این تنور آبی فوران می‌کند و دیگر قیامت تو فرا رسیده‌ است و تو دیگر کاری نمی‌توانی بکنی. امر الهی جاری می‌شود و کاری از دست تو برنمی‌آید. این آب تمام وجودت را ویران می‌کند. لذا همین وَفَارَ التَّنُّورُ یکی از بطون ظهور قیامت برای قوم حضرت نوح بود. آب از درون تنور فوران کرد و همه‌ی آن شهر را و یا به قول برخی دیگر تمام خشکی را نابود کرد. در قیامت انفسی هم روال همین‌گونه است. یعنی مادامی که ما در این عالم ماده حضور داریم، فرصت داریم بندگی خدا را به جا بیاوریم. اما امر الهی دفعتاََ می‌آید و ما دیگر فرصتی نداریم. قیامت انسان ظهور می‌کند و همان‌گونه که در داستان حضرت نوح آن پسر به کوه پناه برد و حضرت نوح گفت که امروز دیگر شما هیچ پناهی ندارید و دیگر فرصتی ندارید که عملی انجام دهید، ما هم به همین شکل گرفتار می‌شویم...
◾️حاج محمد اسماعيل دولابی◾️ ▪️برای امواتتان کنید. شجره ی خود را به یاد بیاورید و برای ایشان طلب مغفرت کنید تا کارتان راه بیفتد. برای پیامبر و ائمّه و همه ی انبیا و مرسلین علیهم السّلام هم بفرستید تا همه ی آسمان و زمین همراه و کمک کارتان شوند. ◾️مصباح الهدی ص٢٦٨◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
☘قائم مقام فاطمه آمد، ادب کنید ☘از او سعادت دو جهان را طلب کنید ☘صدّیقه و زکّیه و تندیس عفّتی ☘تو گوهر مقدّسۀ بحر عصمتی 🍀میلاد با سعادت حضرت زینب سلام الله علیها مبارک باد🍀 @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی◾️ ▪️روی دعایت تعقّل کن تا رشد کند. نکند از سنّ بچّگی تا هشتاد سالگی همه‎اش نخودچی کشمش از خدا بخواهی. حاجاتی را که داری، به صورت یک نامه روی کاغذ یا دلت، البته اوایل روی کاغذ، برای خدا بنویس و بگذار در جانمازت یا هر جای دیگری. دو سه ماه بعد، هر وقت حال خوبی داشتی و شنگول بودی، آن را به دقّت بخوان و ببین هر جا زیاده‎روی کرده‎ای یا به خدا بی‌‎ادبی‌‎ کرده‎ای، آنها را خط بزن و تصحیح و تجدید نظر کن و نهایتاً آن را پاکنویس کن. نامه‎ی اوّل را هم حفظ کن. دو سه ماه بعد باز همین کار را روی نامه‎ی تصحیح شده انجام بده. یکی دو سالی این کار را ادامه بده. بعد نامه‎ی آخری را با اوّلی مقایسه کن، ببین از کجا سر در آورده‎ای و چقدر رشد کرده‎ای. مرشد تو که نامه‎ها را عوض می‎کرد، خداست که همراهت است. آخر کار به چیزی می‎رسی که از حاجتت بهتر است؛ به کسی می‎رسی که برایش نامه می‎نوشتی. ◾️مصباح الهدی - تألیف استاد مهدی طیّب◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
▪️اهل‌بیت علیهم السلام حق بزرگی نه فقط بر ما بلکه بر کل نظام وجود و ممکنات دارند؛ ایشان حیات را به ما و نعمت وجود را به یکایک مخلوقات ارزانی داشته‌ و قوام و رزق وجود را عطا فرموده‌اند لذا حق الله الاکبر این است که «اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أُولِی الأْمْرِ الَّذِینَ فَرَضْتَ عَلَیْنَا طَاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُم»؛ اطاعت از ائمه اطهار علیهم السلام بر هر کسی که مدعی بندگی خداست فرض و واجب می‌باشد. امام سجاد علیه السلام در رساله‌ی حقوق می‌فرمایند که حق اکبر الهی این است که بنده‌ی خدا باشیم. حق متعال نیز در قرآن می‌فرماید «إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ الله» (آل‌عمران، ۳۱). اگر می‌خواهید بنده‌ی من باشید و مرا عبودیت کنید این خاندان را اطاعت کنید و ایشان را دوست داشته باشید و محبت و مودت این ذوات مقدس در دلهای شما باشد. ائمه اطهار علیهم السلام حق بزرگی بر ما و بر نظام وجود دارند اما در باب معارف و حقائق ولایت و توحید، امام هادی علیه السلام درخشش خاصی در میان ائمه معصومین علیهم السلام دارند که در زیارت جامعه کبیره تجلی نموده است. فقط خدا می‌داند چه اسراری در این زیارت جامعه کبیره نهفته است که عقل بشر از فهم آن قاصر است. همینقدری هم که به من و شما فهمانده‌اند کلام مبارک خود ایشان است و ما نیز تصوری از فهم کلام ایشان می‌کنیم اما در واقع «أُولَٰئِكَ يُنَادَوْنَ مِنْ مَكَانٍ بَعِيدٍ» (فصلت، ۴۴). عقل از دور یک تصوری می‌کند و چیزهایی ادراک می‌کند وگرنه اینکه انسان به کنه این معارف راه یابد، «أَيْنَ التُّرابُ وَرَبّ الأَرْبابِ؟!» چه نسبت خاک را با عالم پاک؟ ما انسان‌های منغمر در کثرات چطور می‌خواهیم حقیقتی را که حدیث و سخن او «صَعْبٌ مُسْتَصْعَب» است، «سِرٌّ مُقَنَّعٌ بِالسِّر» است‌ و کلام او نور و فوق نور است درک کنیم و به کنه آن برسیم؟ انسان به این راحتی نمی‌تواند به کلام ایشان راه پیدا کند چه رسد به حقیقت خود ایشان! لذا حق متعال تبعیت از این ذوات را بر ما واجب نمود که این تبعیت و اطاعت، پربرکت ترین عمل است؛ به عنوان مثال اگر شخصی از امام هادی علیه السلام تبعیت کند، عبدالعظیم حسنی خواهد شد که در حق او گفته می‌شود «مَن زارَ عَبدالعَظیمِ الحَسَنی بِرِی کَمَن زارَ الحُسَین بِکَربَلا» و ثواب زیارت او همچون ثواب زیارت امام حسین علیه السلام خواهد بود! تبعیت از شخصیتی همچون امام هادی علیه السلام عبدالعظیم حسنی می‌سازد چرا که امام هادی علیه السلام مظهر هدایت حق متعال است کما اینکه یکایک اهل‌بیت علیهم السلام اینگونه‌اند.
▪️اگرچه شناخت كامل پيامبر اكرم و اهل بيت بزرگوارشان عليهم السّلام از توان بشر خارج است و انديشه بشري كوتاه تر از آن است كه به بلندی قلّه كمال آن بزرگواران پركشد؛ امّا اگر كسی در حدّ ظرف خود نيز عليه السّلام را بشناسد، لحظه ای توجّهش از ايشان سلب و دلش از ايشان غافل نخواهد شد. ▪️به تعبير امام عسكری عليه السّلام مثل پرنده بيرون از آشيانه، بيقرار و بيتاب آن حضرت بوده و تنها زمان هايی كه به حضرت مهدی عليه السّلام مي انديشد و با آن حضرت رابطه قلبی برقرار می كند، احساس آرامش و نشاط كرده و اوقات شيرين زندگی او خواهد بود. ◾️ ، استاد مهدی طيب ص١٦◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️سفارش پیامبر درباره زینب (سلام الله علیه ) بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ ▪️بعد از تولد زینب (سلام الله علیه ) پیامبر (صلی الله علیه واله ) فرمود تا نوزاد را به نزدش بیاورند . آن گاه او را بوسید و در آغوش گرفت و نام او را زینب (سلام الله ) گذاشت و سپس فرمود : به شما سفارش می کنم ، و این سفارش مرا حاضران به غایبان برسانند ((این دختر را احترام کنند که همانند خدیجه کبری (سلام الله علیها ) است )). @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️شباهت زینب (سلام الله علیه ) به پدر بزرگوار خود◾️ بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ ▪️مرحوم سید نورالدین جزایری (ره ) در مورد شباهت حضرت زینب (سلام الله علیه ) به پدر بزرگوار خود چنین نوشته است : غالبا کلیه پسر شباهت به پدر ، و دختر شباهت به مادر پیدا می کند ، به جز حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیه ) : ((کانت مشیتها مشیة ابیها رسول الله و منطقها کمنطقه )) . و نیز حضرت زینب (سلام الله علیه ) که ((منطقها کمنطق ابیها امیرالمؤمنین علیه السلام )) بود . @mohamad_hosein_tabatabaei