eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 بخوان ای دل محرم شد دوباره... گر خــوانمش قـیامـت دنیـا بـعید نیست این رستخیز عام ڪہ نامش محرم است بنده می‌گویم که بعید نیست شاعر این قسمت را به اقتضاء شعری اینگونه گفته باشد، زیرا قطعاً و یقیناً محرم قیامت دنیا است. نه تنها واقعه عاشورا (واقعه سال ۶۱ ه.ق) قیامت اتمّ تمام هستی است، بلکه قیامت انسان کامل است. حساب آن عاشورا از حساب و کتاب عقلی و فکری و شهودی من و شما خارج است. اصلاً نمی‌فهمیم که آن قیامت چیست. حقیقت عاشورا را حقیقتاً غیر از حضرت بقیة‌الله‌الاعظم -روحی و ارواح‌العالمین لتراب مقدمه‌الفدا- کسی نمی‌فهمد. ما در تاریکی محرم را می‌بینیم...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آیات 254-253 بقره قسمت سوم بخش سوم ● تكلم خداى تعالى مانند خلقت ، احياء، اماتة ، رزق و هدايت از افعال زمانى خداوند است پس كلام خداى تعالى مانند زنده كردن و ميراندن و رزق و هدايت و توبه و ساير عناوين فعلى از افعال خداى تعالى است ، و در نتيجه صفات : ((متكلم ))، ((محيى ))، ((مميت ))، ((رازق ))، ((هادى ))، ((تواب ))، و غيره صفات فعل خدا هستند، يعنى بعد از اينكه خدا موجودى شنوا آفريد، و با او سخن گفت ، ((محيى )) و ((متكلم )) مى شود، و چون حيات را از او گرفت ((مميت )) به شمار مى آيد، و وقتى او را هدايت كرد، و از گناهش صرف نظر نمود، ((هادى )) و ((تواب )) مى شود. پس لازم نيست كه خداى سبحان قبل از اين هم اين صفات را داشته باشد، و ذات او از اين جهت تمام باشد، بر خلاف علم و قدرت و حيات كه صفات ذاتند، و بدون آنها ذات ، تماميت ندارد، و چگونه مى توان گفت ، بين صفات ذات و صفات افعال ، كه صفاتى بعد از تماميت ذات و چه بسا قبل از انطباق بر زمان است ، فرقى نيست ؟، با اينكه خود خداى تعالى در آيات زير پاره اى از صفات و افعال خود را زمانى دانسته و مى فرمايد: ((و لما جاء موسى لميقاتنا و كلمه ربه قال رب ارنى انظر اليك قال لن ترانى )) بعد از آنكه موسى به ميقات ما و پروردگارش با او سخن گفت ، وى گفت : پروردگارا خودت را به من نشان بده ، تا به سوى تو نظر كنم ، گفت : هرگز مرا نخواهى ديد. ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 481 و نيز فرمود: ((و قد خلقتك من قبل و لم تك شيئا)) با اينكه من قبلا تو را آفريدم ، در حالى كه هيچ چيزى نبودى ، و باز فرموده : ((فقال لهم الله موتوا ثم احياهم )) خداى تعالى نخست به ايشان فرمود بميريد، و سپس آنها را زنده كرد. و نيز فرموده : ((نحن نرزقكم و اياهم )) ما شما و آنها را روزى مى دهيم . و همچنين مى فرمايد: ((الذى اعطى كل شى ء خلقه ثم هدى )) موسى به فرعون گفت : پروردگار ما كسى است كه نخست هر چيزى را خلق كرد و سپس آن را هدايت نمود. و نيز فرمود: ((ثم تاب عليهم ليتوبوا)) سپس نظر رحمت خود را به ايشان برگردانيد تا توبه كنند. بطورى كه ملاحظه مى كنيد اين آيات ((كلام خدا))، ((خلقت ))، ((ميراندن ))، ((زنده كردن ))، ((رزق ))، ((هدايت )) و ((توبه )) را زمانى مى داند، و همه را يكسان زمانى مى داند. اين آن حقيقتى است كه انديشيدن در آيات قرآن و بحث و تفسيرى كه سر و كار آن تنها با خود قرآن است در خصوص معناى كلام دست مى دهد، و اما اين سؤال كه از نظر علم كلام ، كه خود علمى جداگانه است ، و متخصصين آن را متكلمين گويند، سخن گفتن خدا چه معنا دارد؟ و متكلمين گذشته ، در اين باره چه گفته اند؟ و نيز اين سؤال كه علم فلسفه در اين باره چه اقتضائى دارد؟ پاسخ آن ان شاء الله به زودى مى آيد. اين را هم بايد دانست كه لفظ ((كلام )) يا ((تكليم )) از الفاظى است كه خداى تعالى در قرآن آن را در غير مورد انسان استعمال نكرده ، بلكه لفظ ((كلمه ))، و يا لفظ ((كلمات )) را در غير مورد انسان استعمال كرده ، مثلا نفس آدمى را در آيه زير، ((كلمه )) خوانده ، و فرمود: ((و كلمته القيها الى مريم )) و دين خدا را كلمه خوانده و فرموده : ((و كلمه الله هى العليا)). ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 482 و نيز فرموده : ((و تمت كلمه ربك صدقا و عدلا))، و قضاى خدا و يا نوعى از خلق او را كلمه خوانده ، و فرموده : ((ما نفدت كلمات الله )) كه توضيح بيشترش خواهد آمد. 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
■●از خدا خواسته بود تا آخر عمرش، زیارت عاشورایش ترک نشود توصیه‌ی به خواندن و مداومت بر زیارت عاشورا●■ ■●استادش، مرحوم غروی اصفهانی را یاد می‌کرد و می‌فرمود که او از خدا خواسته بود تا آخر عمرش، زیارت عاشورایش ترک نشود. با گفتن این ویژگی استاد، گویا حال خود را هم بازگو می‌کرد. ■●همین‌طور هم شد: تا آخرین روزهای عمرش، هر روز زیارت عاشورا می‌خواند با صد لعن و صد سلام. چنان بهره‌هایی از این زیارت نصیبش شده بود که دیگران را نیز به خواندن و مداومت بر آن دعوت می‌کرد. روزی شخصی به محضرش رسید و گفت: «آقا، من فرصت نمی‌کنم که هر روز این زیارت را با صد لعن و صد سلام بخوانم. چه کنم؟» راه چاره‌ای به او نشان داد و فرمود که «زیارت عاشورای مختصره» را بخواند. ■●برگرفته از کتاب رحمت واسعه، ص٢٢●■ : ■«زیارت عاشورای مختصره» زیارتی است که در فضیلت و ثواب مانند زیارت عاشورا است، ولی صد لعن و سلام را ندارد. این دعا در صفحه ٣٢۴ کتاب آمده است. همچنین مرحوم شیخ عباس قمی رحمه‌اللّه در مفاتیح‌الجنان، این زیارت را پس از زیارت عاشورای معروف با نام زیارت عاشورای غیرمعروفه ذکر کرده است. حضرت آیت‌الله بهجت قدّس‌سرّه این نام را مناسب نمی‌دانستند.■ @mohamad_hosein_tabatabaei
■● ●■ ■●ذوات قدسی(عليهم‌السلام) هر ترازو هستند كه حق و باطل بودن ديگران با آنها ميشود: ■تو ترازوی اَحَدْخو بوده ای بَل زبانه هر ترازو بوده ای■ ■ايستادگی در برابر ستم و به رسميت نشناختن به بهای عَلَم كردن هفتاد و دو شهيد به عالَم از سوی (عليه‌السلام) مصداقی از خطيئه ناپذير بودن امر به معروف و نهی از منكر در مرام اهلبيت(عليهم‌السلام) است، ■چنانكه فسادهای اخلاقی حاكمان اَشرافی اموی و احيای ارزشهای جاهلی، سهل انگاريهای دينی، بسنده نكرده به و حمله به شهرهای مقدس مدينه كه به معروف است ■و يورش به مكه برای سركوبی مخالفان و چنگ و دندان نشان دادن به مردم كه به كردن كعبه انجاميد، تبديل خلافت اسلامی به نظام سلطه پادشاهی موروثی و ساير جنايات از سوی آنان نشان ميدهد كه امام حسين (عليه‌ السلام ) در تشخيص منكر و نهی از آن، خطا نكرده بود. @mohamad_hosein_tabatabaei
1️⃣ ■●روز اوّل ماه محرّم: ملاقات حرّ با اباعبدالله‌الحسین عليه السلام●■ ■روز اوّل محرّم سال شصت و یک هجری قمری، آغاز محرّم حسینی است و به‌لحاظ نهضت عاشورا روز ویژه‌ای است. ■در این روز قافله‌ی اباعبدالله‌الحسین عليه السلام در مسیر حرکت به‌سوی ، بین راه با سپاه حرّبن‌یزید‌ریاحی مواجه می‌شود. حرّ از طرف ابن‌زیاد مأموریت داشت جلوی راه امام را سد کند. آن صحنه هم صحنه‌ی فوق‌العاده عجیبی است. ■حضرت اباعبدالله عليه السلام به همراهان خود دستور داده بودند آب کافی بردارید. هنگامی‌که با سپاه حرّ روبرو شدند؛ با اینکه سپاه دشمن بود، امّا چون آن سپاه تشنه بود، حضرت اباعبدالله عليه السلام به یارانشان دستور دادند به خودشان و هم به اسب هایشان آب بدهید. ■حتّی یکی از سپاهیان حرّ که جزء جنایتکاران واقعه‌ی عاشورا هم هست، نقل می‌کند آن روز من به‌قدری حالم ناجور بود که حتّی توان و قوّت این را که خودم از دهانه‌ی مشک بنوشم، نداشتم. خود اباعبدالله عليه السلام دهانه‌ی مشک را به دهان من گذاشتند و به من آب دادند. دیدیم روز عاشورا آنها جواب این کار را چطور دادند! ■ماجرای ملاقات حرّ و اباعبدالله عليه السلام، ممانعتی که او از حرکت اباعبدالله عليه السلام به عمل آورد و تازیانه‌ی بیداری‌یی که حضرت اباعبدالله عليه السلام به او زدند و ادبی که او به خرج داد، قابل تأمّل است. ■حرّ در رویارویی با قافله‌ی اباعبدالله‌الحسین عليه السلام دوبار در برابر حضرت ورزید. یک‌بار وقتی حضرت فرمودند: مادرت به عزایت بنشیند؛ عرض کرد: یا اباعبدالله علیه السلام! اگر نبود که شما فرزند دختر پیغمبر صلی الله عليه و آله هستید، هرکه بودید من جواب شما را می‌دادم؛ امّا من جرأت نمی‌کنم به شما چیزی بگویم. هم این ادبی که ورزید. هم ظهر‌هنگام که حضرت اباعبدالله عليه السلام می‌خواستند با یاران خودشان نماز بخوانند، حرّ به سربازان خود گفت: بیایید به اباعبدالله عليه السلام اقتدا کنید. ■پاسخ این دو ادبی که ورزید، توفیقی بود که برای توبه پیدا کرد و مقام بلندی بود که در عالم هستی با جانبازی در راه اباعبدالله‌الحسین عليه السلام پيدا کرد. ■●استاد مهدی طيب - ٩ آبان ٩٢ ●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
■● ماه محرّم: ملاقات حرّ با اباعبدالله‌الحسین عليه السلام●■ ■روز اوّل محرّم سال شصت و یک هجری قمری، آغاز محرّم حسینی است و به‌لحاظ نهضت عاشورا روز ویژه‌ای است. ■در این روز قافله‌ی اباعبدالله‌الحسین عليه السلام در مسیر حرکت به‌سوی ، بین راه با سپاه حرّبن‌یزید‌ریاحی مواجه می‌شود. حرّ از طرف ابن‌زیاد مأموریت داشت جلوی راه امام را سد کند. آن صحنه هم صحنه‌ی فوق‌العاده عجیبی است. ■حضرت اباعبدالله عليه السلام به همراهان خود دستور داده بودند آب کافی بردارید. هنگامی‌که با سپاه حرّ روبرو شدند؛ با اینکه سپاه دشمن بود، امّا چون آن سپاه تشنه بود، حضرت اباعبدالله عليه السلام به یارانشان دستور دادند به خودشان و هم به اسب هایشان آب بدهید. ■حتّی یکی از سپاهیان حرّ که جزء جنایتکاران واقعه‌ی عاشورا هم هست، نقل می‌کند آن روز من به‌قدری حالم ناجور بود که حتّی توان و قوّت این را که خودم از دهانه‌ی مشک بنوشم، نداشتم. خود اباعبدالله عليه السلام دهانه‌ی مشک را به دهان من گذاشتند و به من آب دادند. دیدیم روز عاشورا آنها جواب این کار را چطور دادند! ■ماجرای ملاقات حرّ و اباعبدالله عليه السلام، ممانعتی که او از حرکت اباعبدالله عليه السلام به عمل آورد و تازیانه‌ی بیداری‌یی که حضرت اباعبدالله عليه السلام به او زدند و ادبی که او به خرج داد، قابل تأمّل است. ■حرّ در رویارویی با قافله‌ی اباعبدالله‌الحسین عليه السلام دوبار در برابر حضرت ورزید. یک‌بار وقتی حضرت فرمودند: مادرت به عزایت بنشیند؛ عرض کرد: یا اباعبدالله علیه السلام! اگر نبود که شما فرزند دختر پیغمبر صلی الله عليه و آله هستید، هرکه بودید من جواب شما را می‌دادم؛ امّا من جرأت نمی‌کنم به شما چیزی بگویم. هم این ادبی که ورزید. هم ظهر‌هنگام که حضرت اباعبدالله عليه السلام می‌خواستند با یاران خودشان نماز بخوانند، حرّ به سربازان خود گفت: بیایید به اباعبدالله عليه السلام اقتدا کنید. ■پاسخ این دو ادبی که ورزید، توفیقی بود که برای توبه پیدا کرد و مقام بلندی بود که در عالم هستی با جانبازی در راه اباعبدالله‌الحسین عليه السلام پيدا کرد. ■●استاد مهدی طيب - ٩ آبان ٩٢ ●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
■●ماه محرّم یکی از ماههای تکامل است و محبّت و عزاداری برای امام حسین علیه السّلام انسان را زود به مقصد میرساند. کُلُّنا سُفُنُ النَّجَاةِ وَ سَفینَةُ الحُسَینِ اَسرَعُ: همهی ما اهل بیت کشتیهای نجاتیم، ولی کشتی امام حسین سریع‌تر است. ■●همه ی اهل بیت علیهم السّلام کشتی نجاتند؛ امّا کشتی امام حسین علیه السّلام سریع‌تر است و وقتی حرکت میکند، سایر کشتیها کنار میکشند و راه را برای آن باز میکنند. امام حسین علیه السّلام رو به خدا سریع است، تجلّی خدا هم به سوی او سریع است. راه خدا سخت است؛ امّا با امام حسین علیه السّلام خیلی آسان و کم‌‌کار است. ■●عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی تٱلیف استاد مهدی طیّب●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
🏴صلی الله علیک یا ابا عبد الله الحسین🏴 ■●میل به زیارت و محبّت امام حسین علیه السلام در قلوب، بهترین هدیه از ناحیه خداوند است●■ : ■منْ أَرَادَ اللَّهُ بِهِ الْخَيْرَ قَذَفَ فِي قَلْبِهِ حُبَّ الْحُسَيْنِ وَ حُبَّ زِيَارَتِه■ ■●اگر خداوند اراده خير و خوبی را براى کسی نماید در قلبش محبّت امام حسين علیه السلام و محبت زيارت آن حضرت را قرار می دهد. ، ص۱۴۲. ●اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ ●وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ●وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ ●وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آیات 254-253 بقره قسمت سوم بخش چهارم ● موارد استعمال نفس ((قول )) در قرآن مجيد و اما لفظ قول را در قرآن مجيد بطور عموم استعمال كرده ، يعنى هم سخن گفتن خدا با انسان را شامل مى شود، و هم با غير انسان را، از آن جمله در مورد انسان فرموده : ((فقلنا يا آدم ان هذا عدولك و لزوجك )) پس گفتيم اى آدم ، اين ابليس دشمن تو و دشمن همسر تو است . و در مورد ملائكه فرموده : ((اذ قال ربك للملائكه انى جاعل فى الارض خليفة )) آن زمان كه پروردگارت به ملائكه گفت : من در زمين جانشين خواهم نهاد. و نيز فرموده : ((اذ قال ربك للملائكه انى خالق بشرا من طين )) آن زمان كه پروردگارت به ملائكه گفت ، من بشرى از گل خواهم آفريد. و در مورد ابليس فرموده : ((قال يا ابليس ما منعك ان تسجد لما خلقت بيدى )) فرمود: اى ابليس چه عامل و انگيره اى تو را از اينكه سجده كنى در برابر چيزى كه من به دست خود آفريده ام بازداشت ؟. و در مورد غير صاحبان عقل فرموده : ((ثم استوى الى السماء و هى دخان فقال لها و للارض ائتيا طوعا او كرها، قالتا اتينا طائعين )) سپس به خلقت آسمان كه دودى بيش نبود بپرداخت ، پس به آسمان و زمين گفت : چه بخواهيد و چه نخواهيد بايد بيائيد، گفتند: به طوع و رغبت آمديم . و نيز فرموده : ((قلنا يا ناركونى بردا و سلاما على ابراهيم )) به آتش گفتيم بر ابراهيم سرد و بى آزار شود. و نيز فرموده : ((و قيل يا ارض ابلعى مائك و يا سماء اقلعی)) گفته شد اى زمين آب خودت را فرو ببر، و اى آسمان تو هم بس كن . ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 483 و در آيه زير تمامى موارد را يعنى صاحبان عقل و غير صاحبان عقل را جمع كرده با اينكه موارد آن بسيار مختلف است يكسره فرموده : ((انما امره اذا اراد شيئا ان يقول له كن فيكون )) امر او در وقتى كه چيزى را اراده كرده باشد تنها اين است كه به آن چيز بفرمايد موجود شو و آن چيز موجود مى شود. و نيز فرموده : ((اذا قضى امرا فانما يقول له كن فيكون )) چون قضاى امرى ر ا براند تنها به آن امر ميگويد موجود شو و آن امر موجود مى شود. و آنچه كه بعد ازدقت و تدبر از كلام خداى تعالى استفاده مى شود، اين است كه لفظ قول از خداى تعالى به معناى ايجاد چيزى است كه : آنچه با وجود يافتنش دلالت بر معنائى مى كند كه مقصود خدا بوده است ، (همچنان كه قول در اصطلاح خود آدميان نيز به معناى ايجاد صدائى است كه بر معناى مقصود ما دلالت مى كند). دليل بر اينكه لفظ قول در قرآن مجيد به معناى چنين ايجادى است اين است كه هم در مواردى كه شنونده اى داراى گوش و درك است استعمال شده ، و هم در مواردى كه گوش و درك به آن معنائى كه معهود بين ما است ندارد، مانند آسمان و زمين ، و تنها راه سخن گفتن با آنها تكوين و ايجاد است ، و به دليل اينكه دو آيه اخير يعنى آيه سوره يس و سوره مريم ، قول درآيات قبلى را به ايجاد و خلقت تفسير كرده است . 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
🏴صلی الله علیک یا ابا عبد الله الحسین🏴 ■●آیت‌الله بهجت ره:●■ ■●بکاء[گریه] در مصائب اهلبیت علیهم‌السلام و بهخصوص سیدالشهدا علیه‌السلام، شاید از آن قبیل مستحباتی باشد که افضل از آن نیست؛ یعنی افضل از آن در مستحبات نیست. ■●(رحمت واسعه، ص٢۶٩)●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
🏴صلی الله علیک یا ابا عبد الله الحسین🏴 ■ایام محرم الحرام یوم الحشر است یوم الحساب است یوم الظهور است یوم تبلی السرائر است یوم تجلی باطن هاست ■بدان که امام حسین علیه السلام با این قیام باطن های مردم را قیام دادتا برای تاریخ حجت باشد ■ای کسی که خواهان ظهورفرزندحسین بن علی علیه السلام، بقیه الله الاعظم هستی، آگاه باش وهوشیار که امام آن حقیقت وجوهره ی وجودی هر شخص را متناسب با نیات وملکات درونیش ظهور میدهدوحجت را برآنان تمام میکند. ■●استادصمدی آملی●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
🏴صلی الله علیک یا ابا عبد الله الحسین🏴 ■●عاشورا به مثابه یک مکتب - ۱●■ ■انَّ الْحُسين مِصباحُ‌الْهُدی وَ سَفينَهُ‌الْنِّجاه■ ■این جمله‌ معروف را بسیار شنیده‌ایم. یک نکته‌ی بسیار مهم در همین جمله بسیار کوتاه است. ■در عرصه‌ی معرفت، در عرصه‌ی تشخیص، در عرصه‌ی فهم، در عرصه‌ی نظر، در عرصه‌ی حکمت نظری و درک حقایق و معارف؛ امام حسین علیه السّلام مصباح الهدی است. چراغ پر نوری است که راه هدایت را روشن می‌کند، حقایق را برای هر اندیشه‌ی طالب حقیقتی تبیین می‌کند. ■نورافکن حسین علیه السّلام هیچ فضای تاریکی را در ذهن کسی که از این مکتب درس می‌آموزد و بهره می‌گیرد، باقی نمی‌گذارد. ■پس اگر اهل معرفت آموختن، اندیشیدن، تفکر و پرداختن به حکمت نظری و معارف نظری باشیم، زانو زدن در مکتب ابا‌عبدالله الحسین علیه‌السّلام پاسخگوی تمام عیار بالاترین خواسته‌های نظری است. ■اگر اهل سیر و سلوک و عمل هستیم، طالب این هستیم که راه سعادت را در زندگی بشناسیم، طالب این هستیم که راه شایسته زیستن و شایسته بودن را بیاموزیم، طالب این هستیم که به مدارج عالی انسانی دست پیدا کنیم و در پی حکمت عملی هستیم، چگونه بودن را، چگونه رفتار کردن را، چگونه شدن را مقصد خود اختیار کرده‌ایم، حسین بن علی علیه السّلام سفینه النجاه است. ■یعنی کشتی نجات امام حسین علیه السّلام کشتی‌ای است که با آن می‌توان از تمام مهلکه‌ها؛ مهلکه‌ی نفس، مهلکه‌ی شیطان، مهلکه‌ی انحطاط‌ها و مهلکه‌ی دنیاپرستی‌ها و همه‌ی آنچه که گرداب‌ها و غرقابه‌هایی است که بشریّت در طول تاریخ در او غرق شده است نجات پیدا کرد. ■این مکتب حسینی هیچ چیزی باقی نگذاشته، چه در عرصه‌ی نظر و چه در عرصه‌ی عمل، چه در عرصه‌ی معرفت و چه در عرصه‌ی سلوک، چه در عرصه‌ی علم و اندیشه و چه در عرصه‌ی اخلاق و ارزش‌ها، مصباح الهدی و سفینه النجاه است. .... «استاد مهدی طیّب» @mohamad_hosein_tabatabaei
🏴صلی الله علیک یا ابا عبد الله الحسین🏴 ■●پيشوايان دين از زمان پيغمبر اكرم و زمان ائمه اطهار دستور اكيد و بليغ داده‌اند كه بايد نام حسين بن على زنده بماند، بايد مصيبت حسين بن على هر سال تجديد بشود، چرا؟ بحث در اين «چرا» است. اين چه دستورى است در اسلام؟ چرا اين همه ائمه دين به اين موضوع اهتمام داشتند؟ چرا براى زيارت حسين بن على اين همه اهتمام و ترغيب است، اين همه تشويق است؟ ما بايد به اين «چرا» دقت كنيم. ■●ممكن است كسى بگويد: «اين براى اين است كه تسلى خاطرى براى حضرت زهرا باشد.» آيا اين حرف مسخره نيست كه بعد از هزار و چهار صد سال، هنوز حضرت زهرا احتياج به تسليت داشته باشد؟ در صورتى كه به نصّ خود امام حسين و به حكم ضرورت دين، بعد از شهادت امام حسين ديگر امام حسين و حضرت زهرا نزد يكديگر هستند. اين چه حرفى است؟! مگر حضرت زهرا بچه است كه بعد از هزار و چهار صد سال هنوز هم دائماً به سر خودش بزند، گريه كند، بعد ما برويم به ايشان سرسلامتى بدهيم! اين حرفها دين را خراب مى‌كند. ■●حسين مكتب عملى در اسلام تأسيس كرد. حسين عليه السلام نمونه عملى قيام‌هاى اصلاحى است. خواستند مكتب حسين زنده بماند، خواستند حسين سالى يك بار با آن نداهاى شيرين و عالى و حماسه انگيزش ظهور پيدا كند، فرياد كند: «أَ لا تَرَوْنَ إلى الْحَقَّ لا يُعْمَلُ بِهِ وَ الْباطِلَ لا يُتَناهى عَنْهُ لِيَرْغَبِ الْمُؤْمِنُ فى لِقاءِ اللَّهِ مُحِقّاً» خواستند «الْمَوْتُ اوْلى مِنْ رُكوبِ الْعارِ» (مرگ از زندگى ننگين بهتر است) براى هميشه زنده بماند. خواستند «لا ارَى الْمَوْتَ الّا سَعادَةً وَ الْحَياةَ مَعَ الظّالِمينَ الّا بَرَماً» براى هميشه زنده بماند. زندگى با ستمكاران براى من خستگى‌آور است؛ مرگ در نظر من جز سعادت چيزى نيست. خواستند آن جمله‌هاى ديگر حسين: «خُطَّ الْمَوْتُ عَلى وُلْدِ آدَمَ مَخَطَّ الْقَلادَةِ عَلى جِيدِ الْفَتاةِ» زنده بماند، «هَيْهاتَ مِنَّا الذِّلَّةُ» زنده بماند. ■●استاد شهید مطهری، حماسه حسینی، ج ۱ ص ۷۸●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
🏴صلی الله علیک یا ابا عبد الله الحسین🏴 ■●در دهه ی اوّل محرّم تجلّی امام حسین علیه السّلام عالم را عوض میکند. در شب تاسوعا و عاشورا اگر کسی چشم باطنش بینا باشد، میبیند که هر مؤمن و کافری در عالَم محزون است. وقتی صاحب خلقت محزون میشود، مخلوقات غمناک نشوند؟ آیا ممکن است همهی شیعیان مضطرب باشند و دیگران محزون نشوند؟ اهل دنیا هم در این ایام در امر دنیایشان به زحمت میافتند و در اثر آن محزون میشوند. ■●تجلّی امام حسین علیه السّلام هم‌دوش تجلّی خداست. ■●امام حسین علیه السّلام تجلّی خداست. در حدیث هست که کسی که آن حضرت را با معرفت زیارت کند (و یا در روز عرفه زیارت کند)، یُخالِطُهُ اللهُ بِنَفسِهِ: خداوند بنفسه با آن زائر مخلوط میشود. این عبارت را هیچ یک از علما جرأت نکرده است باز کند و تشریح نماید. ■●امام حسین علیه السّلام مجرا و نهری بین خدا و خلق است. هر کس محاذی او شود، او را به بالا میبرد. وقتی با امام حسین علیه السّلام کارت اصلاح شد، عبادتت هم تمام شد، دنیا هم تمام شد و به جای اصلی خودت رفتهای. ■عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل ■ ■●مصباح الهدی تٱلیف استاد مهدی طیّب●■ @mohamad_hosein_tabatabaei